به پای مادرانتان بیفتید که بهشت آنجاست!
به پای مادرانتان بیفتید که بهشت آنجاست!
مترجم: رسول رسولی کیا
مردی نزد پیامبر صلیالله علیه و سلم آمد و گفت: ای رسول خدا! سزاوارترین مردم برای نیکی کردن کیست؟
فرمود: مادرت.
پرسید: پس از او چه کسی؟
پاسخ داد: مادرت!
پرسید: پس از او چه کسی؟
پاسخ داد: مادرت.
پرسید: پس از او چه کسی؟
فرمود: پدرت.
مردی که شخصی را کشته بود، نزد عبدالله بن عباس آمد و از او پرسید: آیا قاتل، میتواند توبه کند؟
گفت: آیا مادرت زنده است؟
پاسخ داد: خیر!
ابن عباس به او گفت: بیشتر استغفار کن!
وقتی مرد رفت، شاگردش عطا بن یسار از او پرسید: ای پسر عموی رسول خدا، تو را دیدم، از او در مورد -زنده بودن-مادرش پرسیدی!
گفت: هیچچیزی نزد خدا محبوبتر از نیکی به مادر نیست!
در روایات، آمده که فرعون، باوجود ظلم و استبدادی که داشت، یکی از صالحترین افراد نسبت به مادرش بود! خداوند تبارک و تعالی عذاب خود را به دلیل نیکوکار بودن او با مادرش به تأخیر انداخت و وقتی مادرش فوت کرد، از او بهسختی انتقام گرفت!
هیچکس وفادارتر از خدا نیست و به خاطر عشق به وفاداری دستور داده با والدین و بهویژه مادر به نیکی رفتار کنیم، زیرا او ازلحاظ خلقت و ساختار فیزیکی از مرد ضعیفتر بوده و هرروز بر ناتوانی-جسمی- وی افزوده میشود و علیرغم این موارد هرروز بیشتر میبخشد و ازآنجاکه اغلب زنان با غیر اقوام ازدواج میکنند نیکی با آنان به نوعی جبران غربت محسوب میشود و این نکتهای است که اگر زوجین به آن توجه کنند، مطلوب است!
مادران هستند که قهرمانان این ملت را تربیت کردند!
مادر امام احمد او را در شبهای سرد بغداد بیدار میکرد، آب گرم در اختیارش قرار میداد تا با آن وضو بگیرد، سپس او را برای نماز صبح به مسجد میبرد و سپس به خانهبر میگشت، وقتی بزرگ شد خداوند بهوسیله وی اسلام را در روزی که فتنه معتزله و مقوله مخلوق بودن قرآن، مطرح بود، محافظت و پاسداری نمود.
امام بخاری درحالیکه پدرش را ازدستداده بود در آغوش مادرش نشات یافت؛ او را به بهترین شیوه تربیت نمود، وی را به فراگیری دانش تشویق کرد، با او به مسافرت رفت و برای پیشرفتش هزینههای زیادی متحمل شد تا اینکه رشد یافت و موفق به تألیف صحیح بخاری شد!
پدر امام شافعی در حالی از دنیا رفت که او خردسال بود؛ مادرش، به خاطر آموزش و تربیت وی از ازدواج مجدد خودداری کرد، خانوادهاش را در غزه رها کرد و برای حفظ نسب شریفش به مکه رفت، زیرا او از اهل بیت بود و به پرورش فرزندش پرداخت تا اینکه خداوند چشمش را روشن نمود و او را آنگونه دید که امام احمد توصیف میکند: شافعی برای جهان مانند خورشید و برای جسم مانند سلامتی است!
پدرِ سفیان ثوری در حالی چشم از دنیا فروبست که او خردسال بود، تصمیم گرفت کار کند تا در امرارمعاش به مادرش کمک نماید که به او گفت: نه تو دنبال دانش برو و من با ریسندگی که میکنم شمارا تأمین خواهم نمود، مادر همواره مشغول ریسندگی بود وزندگی خود و او را تأمین نمود تا اینکه سفیان به یکی از منارههای علم و دانش مبدل شد!
بهپای مادرانتان بیفتید که بهشت آنجاست!
نویسنده: ادهم شرقاوی