گفتگو

مصاحبه اختصاصی سایت سوزی میحراب با ماموستا یونسی امام جمعه قبلی نقده

در سیزدهم مهر ماه ۱۳۹۴ بخت با ما یار شد و توفیقی دست داد تا با یکی از اساتید و بزرگان حوزه ی دین و اخلاق در شهرستان نقده، دیدار و گفتگویی داشته باشیم. 
هر چند مریضی و سن زیاد سبب شده که بعضی از رخداد و واقعیت های زندگی خویش را فراموش کند، اما با کمک و همدلی خانواده ی محترم و نیک نفس آن بزرگوار توانستیم مصاحبه ای را ترتیب دهیم.
این فاضل واراسته جناب « حاج ماموستا علی یونسی » امام جمعه ی پیشین اهل سنت شهرستان نقده هستند، که با بزرگواری و نیک منشی خویش مدتی ما را تحمل فرمودند.

یونسی 3
? استاد بفرمایید که کجا و در چه سالی متولد شدید؟
? در شهرستان اشنویه ، ۱۳۱۴ ه‍- ش
? حاج ماموستا راجع به خانواده و دوران ابتدائی تان، برای خوانندگان سوزی میحراب بفرمایید؟
? در شهرستان اشنویه در خانواده ای کشاورز که عمدتا توتون می کاشتند زندگی می کردم، دروس ابتدایی را تا کلاس چهارم در شهرستان اشنویه خواندم؛ که بعد از آن منزل پدریم به روستای – کانی سپی – نقل مکان کردند و بعد از این ترک تحصیل کردم.
? چطور شد که به « حُجره» رفتید و طلبه شدید؟
? وقتی به روستای کانی سپی رفتیم طلبه های زیادی در آنجا تحصیل می کردند، من هم که علاقه ی زیادی به طلبه ها داشتم اکثر اوقات خود را با آنها در مسجد و حجره سپری می کردم، تا جایی که کتابهای فتح القریب، تصریف زنجانی و عوامل جرجانی را تمام کردم. چندی نگذشت که متأسفانه پدرم به رحمت خدا پیوستند و سرپرستی خانواده به اینجانب واگذارشد. به همین خاطر مثل طلاب دیگر نتوانستم نقل مکان کنم و تا سالهای آخر تحصیل در همان روستا خدمت ماموستا ملا جلال مشغول تحصیل بودم.
کتاب عبدالله یزدی را می خواندم که ماموستا جلال نقل مکان کرده و بعد از ایشان مرحوم علامه، قاضی خضر اشنویه به کانی سپی تشریف آوردند و بقیه ی دروس را نزد آن علام فرهیخته فرا گرفته و به مدت دو سال در خدمت ایشان زانوی تلمذ زدم که بعد از اتمام دروس معمول و مرسوم، در خدمت قاضی خضر فارغ التحصیل شدم.
? مرحوم علامه ی قاضی خضری را چطور دیدید ؟
? هر چیزی و هر چندی در باره اش بگم کم گفتم، زیرا از همه ی جوانب علمی، دینی، آگاهی بر مذاهب فقهی، کلام و ادبیات، مردی به تمام معنی بودند. انصافا در طول زندگی شخصیتهایی مثل ایشان را کم دیده ام، زیرا هم مدیر و هم مدرسی به تمام عیار بودند.

قاضی خضری

مرحوم علامه قاضی خضری و ماموستا هیمن

 ?فتاوای ایشان را در مسایل فقهی و اجتهادی چطور ارزیابی می کنید؟
? من فتاوای ایشان را قبول دارم، چون ایشان عالم بزرگی بودند. کتاب از ایشان به نام « فتاوای محمدیه » چاپ شده که خیلی مفید است و قابلیت این را دارد که همگان آن را مطالعه کنند.

? دروس علوم دینی را در چه مدتی به پایان رساندید؟
? فکرکنم مدت ۱۲ سال طول کشید.
? از مشکلات و موانع دوران تحصیلی تان بفرمایید؟
? متأسفانه دوران ما همه اش سختی و ناراحتی بود؛ نان نبود، لباس نبود، کتاب نبود، وضعیت ساختمانی حجره ها خیلی بد بود. در بعضی از روستاها حجره هم وجود نداشت و باید در گوشه ای از مسجد، با پارچه قسمتی از آن را جدا می کردیم ،درکل سختیهای زیادی داشت.
? اولین روستایی که بعنوان امام جماعت و پیشنماز رفتی کجا بود؟
? روستای دیزج دول ارومیه رفتم و مدت ۱۴ سال در آنجا ماندم.
? چطور شد که امام جمعه ی شهرستان نقده شدید؟
? انقلاب ایران اسلامی که روی داد طبیعتا نگرانی هایی برای مردم روی داد و بالطبع برای ما هم همینطور، متاسفانه در شهر و روستاهای دو قومی این نگرانی ها بیشتر بود. یکی از روزها که اتفاقا جمعه هم بود به شهرستان نقده آمده بودم، مسجد جامعه پیشنماز نداشت، اتفاقا ماموستایی که نماز جمعه می خواند آن روز تشریف نداشتند و بنده نماز جمعه را اقامه کردم و در سخنانم مردم را به اتحاد و همدلی و وحدت بین کورد و آذری دعوت کردم، بعد از نماز جمعه مرحوم «« خاله مین »» که یکی از کدخدا و ریش سفیدان محله بودند رو به بنده کردند و گفتند: « جه نابی مه لای کجا تشریف دارید؟ گفتم روستای دیزج دول هستم، گفتند نمیخوای از روستایت نقل مکان کنی ، گفتم خیر زیرا با مردم مشکلی ندارم و خیلی هم بامن محبت و ارادت دارند ، تازه خودم زمین کشاورزی و باغچه هم دارم و لزوی برای نقل مکان نمی بینم. خاله مین رو به جماعت حاضر کردند و گفتند که هر طوری باشد این ماموستا را به اینجا بیاورید، که در کنترل و آرام کردن جوّ نا آرام ( وقت) شهر و منطقه، می تواند بازوی خوبی برای ما باشد.» این شد که با مردم به توافق رسیدیم و بعد از یکی دو روز به شهرستان نقده آمدم، همینکه امام جماعت مسجد « جامعه » شدم نماز جمعه را نیز برگزار می کردم و به عنوان امام جماعت مسجد و امام جمعه ی شهر ( اهل سنت ) در بین مردم و دولت شناخته شدم.
? در سال ۱۳۶۰ که شما به نقده تشریف آوردید، ارتباط بین مردم ( کورد و آذری ) چطور بود؟
? طبیعی بود که اختلافهایی وجود داشت، متأسفانه فضایی ناخوشایند و به دور از امید بر مردم حاکم بود
 رفت و آمد بین کورد و آذری ها خیلی کم بود و امنیت روانی و جانی آنچنانی در بین آنها نبود، با امام جمعه ی وقت برادران آذری هماهنگی می کردیم و افرادی از ریش سفیدان و کدخدایان را به محله های همدیگر می بردیم و سعی می کردیم این رفت و آمدها در بین عموم مردم رایج گردد. هر وقتی می شنیدیم یا می دیدیم که دو خانواده با هم مشکل یا عداوتی دارند، در حد توان سعی می کردیم که آن ها را با هم آشتی دهیم و به همدیگر نزدیکشان کنیم، که شکر خدا در این کار موفقیت های بزرگی را به دست آوردیم.
? حاج ماموستا، همانطور که مستحضرید، بیشتر حجره های کوردستان تعطیل شده اند، و از « فقی و فه قییه تی» اسم و رسمی باقی نمانده است؛ شما این تعطیلی ها را چقدر به ضرر جامعه ی اهل سنت و کوردستان می دانید؟
? به نظر من تعطیلی حجره ها نه تهدیدی برای کوردستان و اهل سنت بلکه، برای همه ی اسلام و مسلمین تهدید جدی است، زیرا کوردستان در طول تاریخ یکی از قطب های مهم جهان اسلام در تربیت عالِمان دینی بوده که مع الأسف الان این افتخار را از دست داده است؛ و امیدوارم با همت مردم و ماموستایان کوردستان، هر چه زودتر این مدارس رونق دوباره ای و بیشتر از پیش به دست بیاورند.
? استاد گرامی، برای احیای دوباره حجره ها و مدارس علوم دینی کوردستان، چه راهکاری را پسشنهاد می فرمایید؟
? در مرحله ی اول روحانیون و ماموستایان محترم کوردستان را توصیه می نمایم که، فرزندان خویش را برای این امر ضروری و خطیر انتخاب نمایند و خودشان پیشقدم شوند، که به طَبَع آنان مردم نیز فرزندان خود را به حجره و مدرسه های علوم دینی بفرستند و بار دیگر این کار با ارزش را احیا بخشند.
? حاج ماموستا، برای ماموستایان نسل جوان چه توصیه هایی دارید؟
? توصیه می کنم قبل از هر چیز حتی المقدور تدریس و طلبه داشته باشند، کلاسهای قرآن را در مساجد خود به پا دارند که سبب راهنمایی جوانان و نوجوانان و رونق بخشیدن به کار و فعالیت مسجد می شود، ضمنا توصیه می کنم موعظه های عمومی را در مسجد و در بین مردم داشته باشید که موجب آمادگی خودتان و جذب مردم می شود.
? حاجی ماموستا در آخر، اگر سخن ناگفته یا توصیه ای باشد با جان و دل می شنویم ؟!
? به مردم نقده اعم از ترک و کورد، توصیه می کنم که برادری و اتحاد با همدیگر را فراموش نکنند. در غم و شادیهای همدیگر شریک وسهیم باشند، با نام عجم و کورد، حقوق یکدیگر را پایمال نکنند. مبادا اختلاف زبان و مذهب مردم را از همدیگر دور کند. آنچه مهم است حفظ اسلام است که همه ی ما ( کورد و ترک ) در آن مساوی وشریک هستیم .

یونسی1

مصاحبه کننده : کریم تاران مدیر بخش “معرفی شخصیت های منطقه” در سایت sozimihrab.org

نمایش بیشتر

کریم تاران

استان آذربایجان غربی - میاندواب نویسنده و مترجم فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا