تاریخسیره نبوی

اهمیت و جایگاه هجرت نبوی

اهمیت و جایگاه هجرت و درسهایی از ارتباط آن با تاریخ هجری

پروردگار بلند مرتبه در آیه ی ۲۱ سوره ی احزاب، ما را سفارش نموده که در همه ی امور زندگی به پیامبرمان حضرت محمد(صلی الله علیه و سلم) اقتدا کنیم.

بر همین اساس بر هر فرد مسلمانی لازم است کە سیره ی مبارک پیامبر(صلی الله علیه و سلم) را مورد مداقه و مطالعه ای دقیق و عمیق قرار دهد، چون در صورتی می‌توان ادعا نمود اسوه و مقتدایمان رسول رب العالمین است که از سیره و راه و روش و منش ایشان آگاه بود که تنها با مطالعه ی تاریخ زندگانی بیست و سه ساله پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می‌توان ارزش این مهم را دریافت.

بدون شک تنها شخصیتی که از هر لحاظ برای همگان می تواند سرمشق و بهترین الگوی منتخب باشد، شخصیت بزرگوار و پیشوای پیشوایان، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و سلم) می باشد.

سیره ی پیامبر(صلی الله علیه و سلم) را می توان بزرگترین و کاملترین دانشگاه برای کسب علم در تمامی رشته های روحی و معنوی برای همه ی انسان ها به حساب آورد. مکتبی که در مدت زمان بسیار کمی عملاً توانست انسان هایی را از سخت ترین شرایط روحی و اخلاقی به برترین درجات انسانی برساند.

آری! در مورد بزرگترین معلم تربیتی بشریت در طول تاریخ سخن می‌گوییم، پیامبری که دینش آسمانی بود و تمدنی را بر پایه‌ی حق، عدالت، آزادی و مساوات پایه گذاری نمود.

عزیزان:

سیره ی حضرت رسول(صلی الله علیه و سلم) به مکان و زمان و قبیله و نژاد خاصی تعلق ندارد، بلکه برای همه ی انسان ها در تمامی زمان ها و مکان هاست.

یکی از وقایع بسیار مهم و تاریخ ساز زندگانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و سلم) هجرت خود و یارانش از مکه به مدینه بود.

هجرتی که مسیر تاریخ را به کلی تغییر داد، هجرتی که آیات قرآن را به دو بخش مکی و مدنی تبدیل کرد، هجرتی که زمینه ی پیدایش حکومتی مدرن برپایه ی مردم سالاری دینی فراهم آورد، هجرتی که احکام و مندرجات آن در صورت مناسبت ظروف و شرایط لازم برای همیشه قابل تطبیق است.

برهمین اساس امروز نیز ضرورت دارد، مسلمانان از مفاهیم والا و سودبخش هجرت سودمند گردند. چون در حقیقت هجرت تنها هجرت مادی و انتقال از مکانی به مکان دیگر نیست، بلکه هجرت به معنای تجدید احیای ارزش های معنوی و انتقال از حالت ضعف به قوت و از کم و کاستی به کثرت و ازدیاد و از حالت تفرق و چنددستگی امت، به وحدت و یکپارچگی است. خلاصه به حرکت انداختن دوباره ی چرخه ی حیات معنوی انسان ها را هجرت می گویند.

برای درک ارزش هجرت، باید به تحلیل عوامل هجرت، چگونگی برنامه ریزی برای آن توسط پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، جایگاه آن و تٲسیس تاریخ هجری به عنوان سالنامه ی امت اسلامی بپردازیم.

پس از آنکه اذیت و آزار مشرکان مکه بر رسول گرامی(صلی الله علیه و سلم) و یارانش شدت گرفت، پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به برخی از یاران بزرگوارش اجازه دادند تا به سوی برخی مناطق اطراف و از جمله شهر مدینه هجرت نمایند.

رسول اکرم(صلی الله علیه و سلم) نیز بعد از تحمل آن همه اذیت جسمی و روحی از جانب اهل مکه، به صورت مخفیانه در مراسم سالیانه ی حج، سران برخی قبایل مدینه را به دین اسلام دعوت و از آنها درخواست حمایت و پشتیبانی می کرد. ده سال گذشت اما کسی نبود که دعوتش را لبیک گوید، تا اینکه چند نفر از قبیله خزرج آمدند که پیشتر از یهودیان همسایه ی خود در مدینه شنیده بودند که به زودی پیامبری ظهور خواهد کرد، همچنانکه آیه ی ۸۹ سوره ی مبارکه ی بقره نیز به این حقیقت اشاره می فرماید.

این چند نفر با شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدند و گفتند: این همان پیامبر است که یهودیان مدینه از آمدنش خبر داده بودند.

بر همین اساس نخستین نمایندگان اهل مدینه به آن حضرت ایمان آوردند و به ایشان بیعت دادند.

در سال بعد نیز دوازده نفر در موسم حج، با پیامبر(صلی الله علیه و سلم) پیمان بستند که از این به بعد کسی را شریک و همتای خدا قرار ندهند، دزدی نکنند، مرتکب زنا نشوند و فرزندانشان را زنده به گور نکنند. سپس زمان بیعت عقبه ی دوم فرا رسید. بیعتی که آن بزرگ مردان بی نظیر با رسول الله(صلی الله علیه و سلم) پیمان بستند که با جان و مال آماده ی خدمت به اسلام و پیامبرش باشند، بیعتی طلایی که بعنوان نصرت دین خدا و رسولش و زمینە ساز هجرت پربرکت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) رقم خورد.

برنامه ریزی برای هجرت

پس از بیعت عقبه ی دوم و هجرت کردن بیشتر یاران پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به مدینه، از جانب خداوند حکیم اجازه ی هجرت سرنوشت ساز پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و یار وفادارش حضرت ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) صادر گردید.

حضرت ابوبکر(رضی الله عنه) پیشتر دو شتر را برای سفر آماده کرده بود، پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در اواسط روز با صورتی پوشیده طوری که کسی ایشان را نشناسد، پیش سیدنا ابوبکر رفت و ٲسما ٕ دختر ابوبکر نیز توشه ی سفر را برایشان مهیا کرده و برای محکم کردن بار سفر دستمالش را پاره کرد و با آن توشه ی سفر را محکم بست، برای همین لقب «ذات النطاقین» را به وی دادند.

پیامبر(صلی الله علیه و سلم) پس از آنکه از پسر عمویش حضرت علی(رضی الله عنه) درخواست کرد تا به جای ایشان در بسترش بخوابد، تا مشرکین از رفتنش آگاه نشوند، با ابوبکر(رضی الله عنه) از شهر مکه خارج گردیدند و به غار ثور رفتند و مدت سه شبانه روز در آنجا ماندند، در این چند روزی که در غار بودند، عبدالله پسر ابوبکر(رضی الله عنهم) شب را در کنار آنها گذرانیده و در طول روز نیز به شهر برمی گشت و به میان مردم می رفت تا از طوطئه های قریش اطلاع یابد و عامر بن فهیره، خدمت کار حضرت ابوبکر نیز به بهانه ی چرا نمودن گله ی گوسفندان، روزی چند بار در کنار غار با تاکتیکی ستودنی از شیر گوسفندان به رسول گرامی و ابوبکر می داد. پس از چند روز شخصی بنام ابن اریقط که قبلاً توسط ابوبکر به عنوان راهنمای راه کرایه گرفته شده بود، طبق زمان از پیش تعیین شده با همراه داشتن دو شتر نزد ایشان آمد و پس از سوار شدن هر دوی آن بزرگواران، برخلاف مسیر مدینه به سوی ساحل راه شان را تغییر دادند، تا در صورت تعقیب از سوی قریش آنها را دچار سردرگمی نمایند. مردم مدینه نیز خبر خروج پیامبر(صلی الله علیه و سلم) از مکه و هجرت به سوی خود را شنیده بودند. به همین خاطر روزانه در خارج از شهر مشتاقانه رسیدن ایشان را در انتظار بودند.

تا اینکه خبر رسیدن پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و یار غار ایشان، توسط یک شخص یهودی در میان اهل مدینه طنین انداز گردید و لحظه ی تاریخی امت اسلامی با استقبال غیر قابل وصف انصار و مهاجرین در ورودی مدینه، به عنوان تغییر مسیر تاریخ برای همیشه رقم خورد.

اهمیت هجرت و انتخاب آن به عنوان آغاز سال هجری قمری

بدون شک اهمیت هجرت در تاریخ اسلامی، تنها نجات از دست دشمن و برون رفت از حصار آزار و اذیت ها نبود، بلکه بسیار فراتر از تصورات بود و می توان گفت، هجرت سرآغاز تاریخی جدید و مدار و محور اساسی و رمز موفقیت امت اسلامی در قرون متمادی بوده و هست.

هنگامی که خلیفه ی راشد و عادل حضرت عمر بن خطاب(رضی الله عنه) تصمیم بر ایجاد تقویم و سالنامه ای برای تاریخ امورات اسلام گرفت، بعد از مشورت با شورای اصحاب(رضی الله عنهم)، هرچند برخی روز مبعث و برخی دیگر روز ولادت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) را پیشنهاد کردند، اما پس از تبادل نظرات به اتفاق، هجرت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) را به عنوان ابتدای تاریخ اسلام انتخاب و تعیین نمودند.

نقش جوانان در هجرت

نقش جوانان در هجرت و زمینە ی تشکیل دولت مدنی را چنین می توان ارزیابی نمود:

۱- صحابی جلیل القدر، اسعد بن زراره مسئولیت دعوت مردم مدینه را عهده دار بود و مصعب بن عمیر سفیر پیامبر(صلی الله علیه و سلم) نیز ایشان را در تحمل این مسئولیت مهم همراهی می کرد. هرچند اسعد بن زراره از نظر سنی، کم سن و سال بود، اما از طرف قومش (بنی‌نجار) به عنوان بزرگ خاندان برگزیده شده بود. ایشان آن جوانمردی بود که در هر سه عقبه شرکت فعال داشته و همیشه در تبیین عظمت بیعت، مردم قومش را از شکستن پیمان برحذر می کرد.

۲- از مجموع هفتاد نفری که در عقبه به پیامبر(صلی الله علیه و سلم) بیعت دادند طبق روایت عروه در حدود نصف آنها را جوانان تشکیل داده اند.

۳- کسانی که در پروژه برنامه ریزی برای هجرت و آن شرف بزرگ از جانب پیامبر(صلی الله علیه و سلم) انتخاب شده بودند؛ عبدالله بن ابوبکر به عنوان ناقل اخبار قریش – علی بن ابی طالب در سن بیست سالگی که به جای رسول خدا در بسترش خوابید و آماده ی جان فدایی برای پیامبر(صلی الله علیه و سلم) شد و امانت های مردم را به آنها باز گردانید – عامر بن فهیره مسئولیت پاک کردن آثار پای پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و ابوبکر و نگهداری توشه دوران خفای در غار را عهده دار بود، که به غیر از ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) همگی جوان بودند.

هجرت و نقش زنان در آن

همچنانکه جوانان در حرکت تاریخی هجرت نقش داشتند، به همان اندازه می توان نقش زنان را نیز در آن مشاهده کرد. به صورت خلاصه نمونه هایی از نقش زنان در هجرت را مورد اشاره قرار خواهیم داد:

۱- مادر مٶمنان عایشه ی صدیقه(رضی الله عنها) هرچند در زمان هجرت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) هشت سال داشت، اما با امانت کامل بصورت مفصل واقعه ی هجرت را برای امت اسلامی بازگو نموده است.

۲- ام عماره و ام منیع(رضی الله عنهن) جزو کسانی بودند که در بیعت عقبه اول و دوم حضور داشته اند و خود شاهد آن لحظه های پربرکت و نایاب تاریخ اسلامی بوده اند و تعیین این دو شیر زن صحابی از محدود زنانی بوده اند که در بسیاری از غزوات از شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله در) محافظت نموده اند. تا جایی که رسول خدا(صلی الله علیه و سلم) در مورد حضور فعال ام عماره در جنگ احد، زمانی که به شدت جان مبارکش در خطر بود فرمود: «به هر طرف که نگاه می کردم، ام عماره را می دیدم که جان بر کف بر کفار یورش می برد و آنها را از من دور می کرد.»

۳- اسما ٕ دختر ابوبکر(رضی الله عنها) جزو زنانی بود که از ابتدای برنامه ریزی برای هجرت و در زمان هجرت نیز تدارکات و توشه راه را برای پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و پدرش آماده می کرد. او بود که توانست پدربزرگش را قانع کند که نگران نباشد، پدرش مال لازم را برای مخارج آنها در منزل جا گذاشته است و او همان زن شجاعی است که وقتی ابوجهل سراغ پیامبر و پدرش را از او گرفت، گفت نمی دانم و به خاطر آن جواب ناامید کننده، ابوجهل چنان سیلی محکمی به صورت مبارکش زد که بر اثر آن گوشواره از گوشش افتاد.

۴- زنان بر بالای بام منازل رفته بودند و بی صبرانه منتظر آمدن آنحضرت بودند و هرازگاهی از همدیگر می پرسیدند، پس چرا نیامدند کجا هستند؟ توگویی کدام یک پیامبر(صلی الله علیه و سلم) باشد؟

۵- کنیزان در زمان ورود قدوم مبارک رسول الله(صلی الله علیه و سلم) به مدینه سرود مشهور: «طلع البدر علینا» را سر می دادند.

۶- کنیزانی از بنی نجار با دف از ایشان استقبال نموده و یک صدا می گفتند: «ماکنیزان بنی نجار،  چه خوشبختیم که همسایه ی پیامبریم.»

پیامبر(صلی الله علیه و سلم) نیز به آنان نزدیک شد و فرمود: «آیا مرا دوست دارید؟ گفتند: بله قسم به الله که تو را دوست داریم، حضرت(صلی الله علیه و سلم) فرمود: سوگند به خدا من نیز شما رادوست دارم.»

مهمترین درسهای هجرت نبوی

۱- هجرت به عنوان یکی از اساسی ترین پایە های شریعت پرودگار، متضمن پیامهایی بسیار حیاتی از قبیل: بندگی کردن پروردگار در امن و امان، پایه گذاری دولت اسلامی که بتوان در آن مرحله دین خدا را بدون هیچ قید و بندی نشر و ترویج داد و حتی چنان مدنیتی حاکم گردد که در آن بندگان خدا آزادانه دین شان را انتخاب و در سایه ی حکومت اسلامی حقوق دینی و ملی شان محفوظ باشد.

۲- هجرت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به ما می آموزد که برای انجام هر کاری باید نخست، اسباب لازم برای تحقق آن امر را فراهم نموده و سپس با احتیاطی همراه با اعتماد به پروردگار، به انجام آن مبادرت ورزید.

۳- خوابیدن امام علی(رضی الله عنه) در بستر پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به ما می آموزد که مسلمان در حین انجام هر امری باید فرد متناسب با آن امر را برگزیند، همچنانکه پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به خاطر حساس بودن امر جایگزینی، شخصیت جوان و شجاعی چون سیدنا علی(رضی الله عنه) را انتخاب می کند و نیز درس استفاده از تاکتیک مناسب را برای چنین مواقعی به امت اسلامی می دهد.

۴- نصرت پیامبر(صلی الله علیه و سلم) از جانب خداوند با معجزات متعدد در مسیر هجرت، گویای این حقیقت است که هرگز خداوند بندگان صالحش را تنها نمی گذارد.

۵- نقش بزرگترین شخصیت اصحاب و یار همیشه در صحنه در هجرت و پاسداری شبانه روزی در طول سفر از رسول خاتم، همانگونه که قرآن در سوره ی توبه آیه ی ۴۰ از آن بزرگوار سخن به میان می آورد، او کسی نیست جز حضرت ابوبکر(رضی الله عنه) همان طور که پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در وصف خدمات ایشان فرمودند: «جواب خوبی های همه کس را در حد خود داده ام، اما هرگز نتوانستم جواب خوبی های دوست و یار عزیزم ابوبکر را بدهم و تنها از خدا مسئلت دارم ایشان را بهترین پاداش ببخشاید.»

بعد از فتح دیگر هجرتی نیست، بلکه بعد از فتح جهاد و نیت جایگزین هجرت خواهد بود و مهاجر به کسی گفته می شود که دایره ی گناهان را ترک کند.

والسلام علی من اتبع الهدی

به قلم: تیسیر فتیانی
مترجم: عبدالواحد رحمت الله
ویراستار: سوزی میحراب

از طريق
عبدالواحد رحمت الله
منبع
سوزی میحراب
نمایش بیشتر

عبدالواحد رحمت الله

نویسنده و شاعر و مترجم آذربایجان غربی - مهاباد خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا