شخصیت هاگفتگو

گفتگوی سوزی میحراب با ماموستا فایز طالبی ؛ مردی از تبار نودشه

در باره مصاحبه :

سال هشتاد و پنج هجری شمسی که در دانشگاه رازی کرمانشاه دوره کارشناسی ارشد را می گذراندم ؛ در شرایطی که سخت مشغول نوشتن پایان نامه بودم اطلاع پیدا کردم متاسفانه  چند دعوتگر دینی از جمله برادر بزرگوار ماموستا عبدالله دارابی در حادثه تصادف در نزدیکی های جوانرود جان به جان آفرین تسلیم کرده اند … با جمعی از دوستان کرمانشاهی جهت شرکت در تشییع جنازه راهی نودشه پاوه شدیم …

شهر نودشه اگر چه از لحاظ مساحت ، کوچک به چشم می خورد ولی دارای مردمانی مهمان نواز و خون گرم و داغدار بود و از دور جمعیت عظیمی از مردم خدا جو و دین دوست که از اقصی نقاط استان جهت حضور در  تشییع جنازه آن دعوتگر محبوب و همراهش حاضر شده بودند به چشم می خورد…

یکی از ماموستایان تشییع کننده – ماموستا بهرامی – در باره مرحوم دارابی سخنانی ارائه نمود و سپس افزود : نودشه با پرورش عالمان بزرگی  چون کاک محمد کوهی و …. و با تاسیس و اداره حجره های انسان سازی که تاکنون هم ادامه دارد حق بزرگی بر گردن ما دارد …

ما درود می فرستیم بر علمای بزرگی که از این شهر کوچک سر برون آورده و اکنون در دل همین خاک آرمیده اند و برای علما و طلابی که در همین حجره ها مشغول خدمت و تحصیل اند آرزوی توفیق روز افزون داریم…

آری ؛ در این مراسم معنوی و البته از گذشته های دور و از منابع بسیار قابل اعتماد شنیده بودم که شهر کوچک نودشه یکی از آن مکان های مبارکی است که در زمینه تولد و تولید دعوتگران دینی یدطولایی داشته است …

همین شنیده ها و مشاهدات باعث شد که  دنبال گفتگو با عالمانی از آن سنخ و نسخ و جنس و از تبار نودشه بودم ….

در فکر این بودم که پلی بین سوزی میحراب و علمای نودشه بودم تا اینکه پارسال مصاحبه شونده گرامی ما – ماموستا فایز طالبی – با ارسال مقاله ای برای سوزی میحراب این هلع و ولع من را مضاعف و راه دور را نزدیک نمود …

با نام برده تماس گرفتم و از او خواستم که در گفتگویی صمیمی با سوزی میحراب حضور پیدا کند که با طیب خاطر خواسته من را پذیرفت و با حوصله و سعه صدر به سوالات مصاحبه پاسخ گفت …

از پاسخ سوالات مشخص می شود که آن بزرگوار خیلی با حیا و  تیزبین و عالم است ؛ امری که از ظاهر و قیافه ماموستا طالبی نیز به راحتی – البته برای من – قابل مشاهده است …

خداوند امثالش را زیاد کند

این شما و این هم گفتگوی ساده و صمیمی ما با استاد فایز طلبی ؛ مردی از تبار نودشه


1- سوزی میحراب: خدمت شما استاد بزرگ عرض سلام داریم. از سایت سوزی میحراب خدمت رسیده ایم. ممنون می شویم خودتان را به علاقمندان این سایت معرفی بفرمایید و بیوگرافی مختصری از خودتان (شامل تاریخ و مکان تولد، تحصیلات، ازدواج، تعداد فرزندان و…) را برای ما بیان بفرمایید.

فایز طالبی: بنده فایز طالبی، فرزند مرحوم ملا سراج الدین. متولد ۱۳۴۵، محل تولد: شهر نودشه از توابع شهرستان پاوه، متاهل دارای دو فرزند یک دختر و یک پسر، مدرک تحصیلی دیپلم اقتصاد اجتماعی و مدرک حوزوی سطح دوم دانشکده ی الهیات تهران می باشم.


۲- سوزی میحراب: چی شد که راهی حُجره شدید؟ نزد کدام اساتید و در چه شهرها و روستاهایی درس خوانده اید؟ خارج کردستان هم تحصیل کرده اید؟

فایز طالبی: در مقطع دبیرستان مربوط به سال های ۵۹ تا ۶۳ شور و شعف خوبی نسبت به مسائل دینی وجود داشت. بعضی از معلمان دلسوز کار دعوت دینی را به عهده گرفته بودند و دانش آموزان را ترغیب به قرآن و آموزه های دینی می نمودند.

شاخص ترین آنها مرحوم استاد بزرگوار کاک اسعد صدیقی(رحمة الله علیه) بود که همه ی زندگی اش را وقف دعوت و دین کرده بود، بنده هم از شاگردان ایشان بودم، علاقه و رغبت فراوانی به قرآن و شریعت اسلام داشتم. بعد از مدتی با تنی چند از دوستان تصمیم بر این گرفتیم که برای یادگیری علوم اسلامی به صورت عمیق تر، راهی حجره و مدارس علوم دینی شویم.

شروع طلبگی بنده‌ در مدرسه امام محمد غزالی پاوه بود که اساتید آن وقت: ماموستا احمد بهرامی، ماموستا قادر قادری، مرحوم ماموستا عبد الکریم حکیمی، ماموستا خالد ولدبیگی، ماموستا حسین عینی، ماموستا عمر حسن زاده، ماموستا ستار، ماموستا عزت و ماموستا نور الدین بودند.

در خدمت این بزرگواران تلمذ نمودم و بعد از آن راهی مسجد دارالاحسان و خدمت استاد فرزانه محمد امین کلاشی شدم و حدود یک سال و نیم ماندگار شدم. بعد از جوانرود راهی شهر سنندج شدم و در خدمت استاد فرهیخته ماموستا محمد یوسف رهنمون حدود یک سال کسب تلمذ نموده و بعد از آن با رفتن ماموستا به شهر مریوان، حجره را به مسجد عبدالقادر گیلانی مریوان انتقال دادیم و در آنجا تا پایان کسب علوم متعارف در حجره های کردستان ماندگار شدم و از محضر مبارک ایشان بهره های وافر و فراوان بردم. خداوند به همه اساتید محترم پاداش خیر عطا فرماید و آنان را مستوجب رحمت خویش قرار دهد.

بنده در پاییز ۶۹ موفق به دریافت اجازه نامه از طرف اساتید محترم ماموستا سید نجم الدین طه از کردستان عراق و حاج ماموستا زاهد ضیایی و ماموستا محمد یوسف رهنمون شدم.

جلسه ی اجازه نامه در شهر نودشه با حضور اقشار مختلف و ماموستایان محترم از شهر های مختلف استان کرمانشاه و کردستان برگزار گردید.

ناگفته نگذارم در دوران تحصیل با ماموستا صدیق قربانی وماموستا عطا قربانی هم دوره بودم و خاطرات خوشی را با آن بزرگواران دارم …


۳- سوزی میحراب: دوران طلبگی تان را به یاد دارید؟ از آداب و رسوم طلبگى آن زمان بگویید؟ چه مواد درسی را می خواندید و برنامه درسی اتان چند ساله بود؟ در دوران طلبگی اتان، میزان توجه به درس هایی چون قرآن، تفسیر و حدیث چگونه بود؟ طلاب و حجره ها در عصر تحصیل شما از چه مشکلات و کمبودهایی رنج می بردند؟

فایز طالبی: دوران طلبگی دوران خوش و خاطره انگیزی بود، حجره ها پر از طلبه بود. با زحمت می توانستید مکانی را برای خود پیدا کنید. سرکشی طلاب بین حجره ها فراوان بود، اگر در حجره ای احساس خستگی و ملالت می کردند، راهی حجره ای دیگر می شدند. بستر اجتماعی هم مطلوب بود، طلبگی فضیلت و هنر بود و مردم همراهی خوبی با حجره ها داشتند، ماموستایان آزادانه بدون هیچ فشار خارجی مدارس و حجره ها را اداره می کردند.

 دروسی که در آن زمان تدریس می شد بیشتر: صرف، نحو، بلاغه، اصول و فقه بود، کمتر به علوم قرآن و حدیث توجه می شد. اما طلابی که هدفمند وارد حجره ها می شدند، توجه جدی به قرآن، حدیث و تفسیر می نمودند.


۴- سوزی میحراب: به جز تحصیلات حوزوی، مدارک دانشگاهی هم دارید؛ آثار و تألیفات و ترجمه چی؟ ذوق شعری هم دارید؟

فایز طالبی: بنده همچنان که قبلاً ذکر نمودم، تحصیلاتم در مدرسه با دیپلم اقتصاد اجتماعی به پایان رسید و به سطح دوم اکتفا کردم.

در حوزه ترجمه نیز کتاب الشباب فی القرآن الکریم، نوشته استاد احمد پینجوینی را با عنوان «جوان از نگاه قرآن» ترجمه نمودم. علاوه بر مقاله ای که در سایت سوزی میحراب منتشر شده است .


۵- سوزی میحراب: در بین علما و ماموستایان دوران تحصیلی اتان از چه کسی بیش از همه متاثر شده اید؟ در مورد شخصیت ایشان توضیح بفرمایید.

فایز طالبی: استادی که بسیار بهره ی علمی و معنوی را از او برده ام، استاد بزرگوار محمد یوسف رهنمون می باشد. ماموستا شخصیتی توانمند در تدریس علوم مختلف و معمول حجره داشت، همراه با ذوق شاعرانه ی عالیش که به زبان عربی و کردی و احیانا کردی با گویش هورامی شعر می سرود.


۶- سوزی میحراب: پس از فارغ التحصیل شدنتان چند سال به خدمت مقدس دعوتگری در کسوت ماموستایی پرداختید؟ نحوه تأمین معاش زندگی یک ماموستا و طلبه در منطقه شما چگونه است؟

فایز طالبی: بعد از دریافت اجازه نامه در سال ۶۹ مبادرت به دایر کردن حجره در شهر نودشه جنب مسجد جامع نمودم، که حدود هجده سال در آنجا به امامت و تدریس مشغول بودم.

سیزده سال به صورت سنتی و تک مدرس اداره‌اش می کردم و پنج سال آخر به شیوه ی مدرسه، با نام استاد علامه احمد نودشی با حضور مدرسان بزرگوار مرحوم ماموستا عبد الله دارابی و ماموستا صلاح الدین قدسی که هر دو از اهالی نودشه بودند، اداره می شد.

در سال های ۸۷ و ۸۸ بنا بدلایلی که از ذکر آن خودداری می کنم مدرسه در جنب مسجد جامع تعطیل گردید و مجبور شدیم طلاب را به مسجد ملا شیخ در مرکز شهر منتقل نماییم، متأسفانه آنجا هم  درب حجره را بستند و طلاب راهی شهر پاوه شدند.

الحمدالله این مدرسه و حجره در دوران فعالیتش منشأ خیرات و برکات فراوان برای شهر نودشه و طلاب دور و نزدیک از کردستان ایران و عراق و جنوب کشور شد و اکنون تعداد زیادی از آن‌ها در کسوت ماموستایی در کردستان عراق و ایران مشغول به تدریس و امامت اند.

در مورد معیشت و تأمین زندگی بعضی از ماموستایان شغل معلمی را برای خود برگزیده اند. در کنار شغل معلمی، کار امامت مسجد و تدریس را انجام می دهند. غالب دیگر ماموستایان با حقوق ناچیزی که از طرف مسجد و محله ی آن جمع آوری می شود، زندگی خود را اداره می کنند که حداقل حقوق می باشد.


۷- سوزی میحراب: سالهاست کە شما بە تدریس و آموزش طلاب می پردازید؛ بفرمایید شیوە نوین شما در ادارە مدرسە علوم دینی چگونە است؟

فایز طالبی: بنده همسرم آموزگار مدرسه است. در مورد نظام درسی در مدرسه و حجره بنظر من تلفیقی از شیوه ی نوین و قدیم می تواند مفید باشد، به شرط اینکه به صورت جدی و مسئولانه با آن تعامل شود.


۸- سوزی میحراب: همچنانکه مستحضرید این روزها طلبگی و تحصیل علوم دینی خیلی کم رنگ و در برخی مناطق خاموش شده است! دلایل آن را شما در چی می بینید؟ در این خطای نابخشودنی مقصر اصلی کیست؟ پدران، ماموستایان یا طرف ثالث؟!

فایز طالبی:در حال حاضر سایه سنگین فشار و محدودیت ها و دخالت های ناروا، سایه شومی را بر مدارس حجره ها انداخته است. طلاب امنیت روانی ندارند و مضاف به آن، آینده ی نامعلوم و مبهمی در انتظار طلاب و دانش آموختگان حجره ها و مدارس علوم شرعی وجود دارد. متأسفانه با فقدان هماهنگی و همفکری ماموستایان روز به روز وضع بدتر می شود.

عوامل بسیاری در کم رنگ شدن و رونق حجره ها و مدارس دخیلند از جمله:

الف) آینده ای مبهم و نامعلوم برای طلاب.
ب) انگیزه ی کم خانواده ها برای فرستادن فرزندانشان به حجره و مدارس دینی.
ج) نبود حمایت مادی و معنوی لازم از طرف مردم.
د) تفرق و اختلاف در بین ماموستایان با نگرش های متفاوت.
ه) هجمه وسیع افکار ضد دینی به مدارس و حجره ها.
ی) اهتمام بعضی از جهات برای اضمحلال حجره و مدارس علوم شرعی.


۹- سوزی میحراب: امروزه شایع است که گویا در حجره ها و مساجد و مدارس علوم دینی، افراط و تفریط شکل می گیرد؛ یا طلاب تندرو و افراطی پرورش می یابند و یا طلبه هایی حزبی و متعصب فارغ التحصیل می شوند! آیا این ادعا صحت دارد؟! اگر با طلاب جوان علوم دینی هم سخن شوی؛ در مقام نصیحت آنان چه می گویید؟

فایز طالبی: در مورد افراط و تفریط در مدارس بنظر بنده بخش عظیمی از آن محصول فضای خارج از مدارس است، که معمولاً در مقابل هر کنشی، واکنشی روی می دهد و این هم محصول تبعیض و نابرابری و ظلم، نبود عدالت اجتماعی و نبود اطلاعات آزاد رسانه ای و تحقیر و سرکوفت های زورمدارانه است. اگر در جامعه ای، فضای سالم رقابتی و رعایت حقوق متقابل بین شهروندان و حاکمیت ایجاد گردد، سایه شوم افراط و تفریط تقریبا برطرف می شود.

سخنم با طلاب و دانش آموختگان این است که باید مطالعه وسیع و فراگیر داشته باشند تا از تنگ نظری رهایی یابند و بتوانند تحمل افکار و اندیشه دیگران را داشته باشند.


۱۰- سوزی میحراب: استاد گرامی؛ بە نظر شما طلبه شدن و طلبگی یک ضرورت دینی است؟ آیا می توان به جای حجره و طلبه به دانشجو و دانشگاه دل خوش کرد؟

فایز طالبی: در مورد نیاز به طلبه قطعاً یک ضرورت دینی و اجتماعی است که اقشار تحصیل کرده در حوزه های دیگر نمی توانند جای او را پر کنند و این هم مسئولیت آحاد جامعه است که برای ادای امانت رسالت، هر کس به اندازه توان در توسعه و آبادانی مدارس شرعی و حجره ها تلاش نماید، تا مساجد و مدارس بدون امام و مدرس رها نشوند. مساجد، مرکز اصلی انتقال پیام خداوند به مردم هستند.


۱۱- سوزی میحراب: استاد بزرگوار؛ به نظر شما یک دعوتگر موفق در عصر حاضر باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟ ماموستا و دعوتگر به روز یعنی چه؟

فایز طالبی: ماموستایان و دعوتگران دینی باید علاوه به دارا بودن علوم قدیم، مسلح به علوم روز هم باشند، باید تجدید در ابزار دعوت را بپذیرند؛ مانند بزرگواران در عرصه دعوت منتفع به علم قدیم و استقبال از هر دانش شایسته و جدید را نمایند و این هم منتهای حکمت است. دعوتگر باید قبل از هر چیز، فقه مقاصد و اهداف دین را فهم کرده باشد تا بتواند تحلیلی صحیح از رویدادها و موضع گیری شایسته داشته باشد. در اصول سخت گیر و ملتزم و در فروع دین سهل گیر و آسان پذیر باشد.

الگوی عملی تطبیق دین خداوند باشد تا بتواند در عرصه زندگی، شهید بر دعوت باشد تا مردم به او اقتدا نمایند.


۱۲- سوزی میحراب: بسیاری از کارشناسان -و البته مردم خداجو- بر این باورند که آشفتگی بسیاری در میان ماموستایان دینی کردستان؛ بویژه در بخش صدور فتوا، اعلان زمان عیدهای رمضان و قربان و همچنین زمان اذان در مساجد به چشم می خورد؛ این بازار آشفته چرا؟!

فایز طالبی: عوامل فراوانی در تفرقه و اختلاف در بین ماموستایان وجود دارد به بعضی از آنها اشاره می نمایم:

الف) بهره مند بودن آن‌ها از مشارب فکری مختلف که احیانا با منافع شخصی آمیخته است که هر یک، سو و جهتی را می پیماید.
ب)عدم مرجعیتی واحد و هماهنگ کننده ماموستایان در مناطق کردستان و یا نبود شورایی که همه‌ی ماموستایان را تحت پوشش قرار دهد و بتواند مرکز تصمیم گیری و محل رتق و فتق امور برای آن‌ها باشد.
ج)خواست و اراده عده ای بر تداوم این وضع و شرایط.
د) نبود فضای آزاد و سالم برای تبادل افکار و نظرات که سبب هماهنگی بیشتر و تحمل زیادتر شود.


۱۳- سوزی میحراب: همچنانکه می بینیم در این دوره و زمانه رابطه و مراجعه جوانان، جهت پرسش از دین به ماموستایان دینی به شدت کاهش پیدا نموده است. تحلیل شما از این وضع نامطلوب چیست؟ چرا در گذشته شرایط این گونه نبود؟ در باره شبکه های اجتماعی و فضای مجازی چی می فرمایید؟

فایز طالبی: بخشی از سوال مرتبط به ماموستایان نیست، محصول شرایط و ظروف خاص موجود است، به علت نابسامانی های فراوان در اجتماع و یأس و ناامیدی در زندگی و بیکاری یک نوع بحران بی هویتی در جامعه رخ داده است.

بخشی دیگر از سوال مربوط به ماموستایان می شود که بعضی از آن‌ها مسلح به علم روز نیستند و از ابزار و وسایل بروز در پیشبرد دعوت و رساندن آن بهره نمی گیرند و با آن سبک قدیمی و متعارف در قدیم حرکت می نمایند، باید از سفره علم و تجربه علمای معاصر و کتب دعوتگران مخلص و مجرب بهره کافی را جست.

در مورد فضای مجازی باید اعتراف نمود که این واقعیتی است که موجود است. باید به عنوان یک ابزار دعوت به یکی از راه های انتشار دعوت به آن نگریست، ولی باید دعوتگر مواظب آن باشد که مشغولیت به آن مانع انجام دیگر تکالیف و واجبات نشود.


۱۴- سوزی میحراب: یکی از پدیده های وقت گیر در زندگی ماموستایان ما حضور مُدام در مجالس ترحیم مُردگان (فاتحه خوانی) است؛ اولاً بفرمایید این عادت در منطقە شما چگونە است؟ ثانیاً آیا از ته دل از این عادت اجتماعی – دینی خشنود هستید؟ چه راهکاری برای برگزاری مشروع این عادت دارید؟

فایز طالبی: باید علت را در دو امر زیر جستجو کرد:

وظیفه و رسالت ماموستایان به خوبی تبیین نشده و مردم به آن واقف نیستند. این تقصیر هم بخشی از آن به ماموستایان برمی گردد و خود ماموستایان باید وظیفه خود را خوب بشناسند و روشنگری کافی در این زمینه بکنند تا انتظار اقشار مخاطب آن‌ها تعدیل گردد و ماموستایان آن همه رنج و زحمت در تعزیه را متحمل نشوند.

البته در منطقه ما – اورامانات – ماموستایان مانند افراد عادی و یا کمی بیشتر به تناسب شرایط در مجالس ترحیم حضور دارند و مردم هم پذیرفته اند، در همه وقت حضور نداشته باشند.


۱۵- سوزی میحراب:‌ حضور زنان و کودکان در مساجد جهت شرکت در نماز جماعت، آموختن قرآن و احکام دینی در سال های اخیر در بیشتر شهرها و روستاها رایج شده است؛ خواستیم نظر شما استاد بزرگور را در این رابطه بدانیم. چه توصیه هایی برای آنان و مربیانشان دارید؟

فایز طالبی: اصل بر این است بنا به استناد این حدیث شریف (لا تمنعوا اماء الله مساجد الله):

باید همه ماموستایان و دعوتگران دینی تلاش نمایند با ابزار و شیوه های مختلف زنان و جوانان و کودکان را به مساجد تشویق نمایند، معقول نیست همه اماکن لهو و لعب و احیاناً فسق و فجور بر روی آن‌ها باز باشد، ولی در مساجد به رویشان بسته شود. این عادت ناپسند محصول اسلام نیست، بلکه نگرشی کوته فکرانه نسبت به دین و اسلام است، باید در تصحیح آن همت گماشت و با آسان گیری و سهل پذیری در فروع دین، می توان خروجی پسندیده برای آن پیدا نمود.


۱۶- سوزی میحراب: خوش ترین خاطره دوران طلبگی – و ماموستایه تی- و البته تلخ ترین آن را برای ما بیان بفرمایید؟

فایز طالبی: خوش ترین خاطره ی طلبگی ورود به حجره و فارغ بودن از مظاهر دنیا و فضای آکنده از معنویت بود که آن وقت در آن حجره ها حاکم بود و اسفناک ترین خاطره فوت دو نفر از هم قطاران طلبه ام بود، ماموستا عثمان یعقوبی و ماموستا محمد صانعی (رحمت خداوند بر آنها باد)‌.


۱۷- سوزی میحراب: گویا در بین ماموستایان و طلاب علوم دینی هم علاقه به مطالعه کمرنگ شده است؛ چرا؟ در ضمن چرا عده ای از ماموستایان نامدار پس از مرگشان برای بسیاری از مردم ناشناخته اند؟

فایز طالبی: کم رنگ شدن مطالعه دلایل فراوانی دارد که فقط به ماموستایان مربوط نمی شود، بلکه در جامعه فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی خیلی آسیب دیده است، آن هم عوامل زیادی دارد، مانند:

بیکاری، تورم، گرانی و نبود اشتیاق لازم برای دریافت معلومات از طرف مخاطبان، فقر و عدم توانایی خرید کتاب های مورد علاقه، عدم درک صحیح به نیازها و تلاش برای برآورده نمودن آنها.

معمولاً ماموستایان ما به علت محرومیت های فراوان و دغدغه های بسیار، فرصت آثار مکتوب را نداشته اند، تا بعداً به عنوان آثار ماندگار مردم از آن استفاده نمایند و از آن بهره بگیرند و از طرف هیچ ارگان و مؤسسه حمایت نشده اند و در بسیاری از محافل تجلیل و تکریم که برای صنف های مختلف گرفته می شود، ماموستایان محروم از این تجلیل و شکرگذاری اند.

پیش از هر وقت دیگر بر دعوتگران لازم است، کمال تعاون و تکافل را داشته باشند و نهایت محبت و تواضع را نثار یکدیگر نمایند و مصداق این حدیث شریف شوند (المؤمن للمؤمن كاليدين تغسل احداهما الاخرى).


١٨- سوزی میحراب: واپسین سخن و توصیه شما را می شنویم…

فایز طالبی: سخن آخر؛ از مدریت محترم سوزی میحراب کمال تشکر و امتنان را دارم که مرا شایسته ی این مصاحبه دانستند. توفیقتان را در همه ی امور زندگی از خداوند متعال خواستارم… موفق و سربلند باشید.

فایز طالبی ۱۳۹۸/۱۰/۲۱

سوزی میحراب: استاد گرامی؛ از وقتی که در اختیار ما گذاشتید و از حوصله ای که در پاسخ ها بخرج دادید، صمیمانه متشکریم.

مصاحبه کننده: رسول رسولی کیا

از طريق
رسول رسولی کیا
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا