مناسبت ها

نامه ای به بابا نوئل!

کریسمس

سلام ، آقای بابانوئل

وقتی برای اولین بار نام شما را شنیدم خردسال بودم، به من گفتند  شما با یک کیف اسباب بازی از دودکش ها به خانه ها وارد می شوید؛ از ته قلب آرزو کردم که تو را ببینم! آن شب، اگر چه خانه ما فاقد شومینه و دودکش بود منتظر بودم که تو فرود بیایی! به این هم دقت نکرده بودم که سقف خانه ما نمی تواند کالسکه و زنجیرها و آهوی شما را در خود جای دهد!

ولی شما نیامدید! با خود فکر کردم که آنچه مانع فرود شما شده این وسایل لُجستیکی-دودکش و شومینه- است که ما نداریم!

پس ماجرا را برای آن معلمی که در باره تو با ما سخن گفته بود نقل کردم و به او گفتم که چطور شب را در حالی که به سقف خیره شده بودم گذراندم!

او به من گفت: بابا نوئل تنها از دودکش ها فرود می آید!

و چون از روزی که ناخن درآورده ام زبان دراز بودم به خانم معلم گفتم: آیا می دانی خانه هایی که دودکش دارند- و فقیر هستند –  فرزندان آنها  نیازی به اسباب بازی ندارند؟!

با تعجب به من نگاه کرد و سپس گفت: به بابانوئل نامه ای بنویس و آن را در جورابت بگذار و این نکته را به او یادآوری کن!پس تصمیم گرفتم برایت نامه ای بنویسم، ولی از آنجا که جورابی نداشتم که سوراخ نباشد از نوشتن نامه برایت منصرف شدم!!

در همان شب که داستان جورابِ سوراخ مطرح بود از مادرم خواستم که هدیه ای برایم بخرد؛ آخراو نیز یک کشیش است؛ ولی یک کشیش واقعی نه مثل تو! او خیلی نماز می خواند، قرآن تلاوت می کند و از دروازه ها به خانه وارد می شود نه از دودکش!

مادرم گفت: یک هفته دیگر برایت اسباب بازی می خرم!

از او پرسیدم: چرا بعد از یک هفته؟!

گفت: چون ما مثل دیگران نیستیم!

از او پرسیدم: منظورت از دیگران کیست؟ کسانی که خانه هایشان دودکش دارد؟

پاسخ داد: نه، منظورم از دیگران کسانی است که بر این باورند که بابانوئل زنده است و از دودکش به خانه ها فرود می آید!

از او پرسیدم: گاری و گوزن چی؟

خندید …

و سپس با من درباره حضرت جبرئیل حرف زد که به مکه آمد و حضرت محمد صلی الله علیه و سلم را بر حیوانی بنام بُراق سوار کرد و با خود به بیت المقدس برد، همچنین با من درباره معراج – سفر آسمانی – پیامبر صلی الله علیه و سلم سخن گفت، همچنین در باره دیدار پیامبر صلی الله علیه و سلم با حضرت آدم در آسمان اول و دیدار او با حضرت ابراهیم علیه السلام در آسمان هفتم برای حرف زد.

همچنین در باره نقشی که حضرت موسی علیه السلام ایفا کرد در کاستن تعداد نمازهای واجب شده بر مسلمانان از پنجاه به پنج، برایم توضیح داد.

آقای بابانوئل، باید به عرض برسانم که از آن روز به بعد به بُراق ایمان آوردم و به گوزن و گاری شما کافر شدم!

جناب بابا نوئل، به اندازه کافی بزرگ شده ایم که دیگر به سقف خیره نشویم؛ زیرا آن شخص خوش سیما و زیبایی که قرار است – در آخر زمان- از آسمان فرود بیاید حضرت عیسی علیه السلام است – نه تو -؛ البته او از دودکش پایین نمی آید؛ بلکه از آسمان! در ضمن او به خانه های ما فرود نمی آید بلکه کنار مناره سفید دمشق بر زمین می نشیند! و او آن روز جعبه اسباب بازی به همراه نخواهد داشت ، بلکه یک نیزه دارد که با آن دجال – و دجال صفتان- را می کشد ؛ آن روز دیگر وقت بازی نیست! 

جناب بابا نوئل، به اندازه کافی بزرگ شده ایم که بفهمیم حضرت عیسی علیه السلام متعلق به ماست نه شما، اگر چنین نیست پس چرا او در واتیکان – مرکز مسیحیان- و سن پترزبورگ روسیه فرود نمی آید؟!

جناب بابا نوئل، به اندازه کافی بزرگ شده ایم که بفهمیم آهویت پرواز نمی کند، زیرا تنها چیزی که در آسمان ما پرواز می کند هواپیماهای اف شانزده و سوخوی است که بچه های حلب را به فرار و پرواز در می آورد!

جناب بابا نوئل، به اندازه کافی بزرگ شده ایم که بفهمیم روم همان روم است اگر چه دارای اتحادیه اروپا باشد….

جناب بابا نوئل، به اندازه کافی بزرگ شده ایم که بفهمیم شما دروغ می گویید؛ زیرا کودکان – مسیحی – بیت لحم، زادگاه عیسی مسیح دوست ندارد کودکان مسلمان غزه کشته شوند!

ای بابانوئل، پیش ما نیایید؛ زیرا گذرگاه رفح، تنها گلوگاه غزه – توسط کشور مسلمان مصر!- بسته شده و خانه های ما هم دودکش ندارد و البته شهر داریای سوریه هم – به لطف پرواز هواپیماهای هم مسلکان شما – خالی از سکنه شده است و کودکان اردوگاه های پناهندگان در مرز سوریه و ترکیه هم نیازی به اسباب بازی ندارند، بلکه نیازمند پتو و لباس هستند تا سرما آنان را نکشد! و دیگر عمر رضی الله عنه زنده نیست تا از آنان حمایت کند!

جناب بابانوئل، دردسر سفر را بر خود روا مدار و آهویت را خسته نکن؛ انتظار شما را نمی کشیم! ما با فرزندانمان در باره حضرت جبرئیل و بُراق و حضرت عیسی که حامل پیکان است سخن می گوییم، زیرا کشیش های واقعی بجای توزیع اسباب بازی در بین کودکان ، با انسان های دجال صفت مبارزه می کنند تا کودکان زندگی آرامی داشته باشند.

نویسنده: أدهم شرقاوي

ترجمه: یوسف ساجدی

از طريق
یوسف ساجدی
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

یوسف ساجدی

نویسنده و مترجم و مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا