اصول

درباره ناسخ و منسوخ چه می دانید؟

نسخ در اسلام(1)
یکی از بحث های علوم قرآنی، مبحث ناسخ و منسوخ است و در تمام کتابهای علوم قرآنی نیز به طورمفصل به آن پرداخته شده است.
جمعی از دانشمندان مثل ابوعبید و قاسم بن سلّام و ابوداود سجستانی و ابوجعفر و ابی الانباری و مکی و ابن عربی کتابهای جداگانه ای را درباره ی آن تألیف نموده اند.
(معنی لغوی و اصطلاحی نسخ):
نسخ در زبان عربی به معنی زایل نمودن و چیزی و نشاندن دیگری در جای آن است مانند نسختِ الشَّمسُ الظّلَّ یعنی آفتاب سایه را نسخ کرد و سایه زایل گشته و روشنایی جای او را گرفته است.(1)
و در عرف اهل اصول نسخ عبارت است از برداشتن یک حکم شرعی به وسیله یک حکم و فرمان شرعی.
محل نسخ :
نسخ در دین های آسمانی رخ میدهد، دین اسلام احکام فرعی دین های قبل از خود را نسخ کرده است، اما نسخ در زمان زندگی پیامبر(ص) واقع می شود زیرا نسخ و از راه وحی ثابت می شود، و وحی هم در حال زنده ماندن پیامبر(ص) می آید، اما بعد از وفات پیامبر(ص) نسخی در احکام نیست، زیرا وحی نمی آید.(2)
(استدلال نسخ) :
در قرآن در آیه ی 106 سوره بقره بحث نسخ شده است.
ما نَنْسَخَ مِنْ آیَةٍ اَوْ نُنْسِهَا نَأتِ بِخَیْرٍ مِنْها اَوْ مِثْلَها اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللهَ عَلَی کُلَّ شّیءٍ قَدیرٌ
هر آیه ای را که رها سازیم(و به دست فراموشی سپاریم) و یا اینکه(اثر معجزه ای را از آئینه دل بزدائیم و) فراموشش گردانیم، بهتر از آن همسان می آوریم و جایگزینش می سازیم، مگر نمی دانی که خداوند بر هر چیزی تواناست.
در مورد تر و لش صاحب تفسیر معالم و کشّاف روایت کرده اند که یهودیها به گونه ای از نیش و طعنه می گفتند«مگر نمی بینید که محمد(ص) گاهی به پیروانش دستور می دهد کاری را انجام دهند و پس از مدتی عین همان کار را از آنها منع می کند، و تغییر قبله را از بیت المقدس مثال می آورند و در پاسخ آن نیش و طعنه آن آیه نازل گردید.
تفسیرهای متفاوت از آیه 106 سوره ی بقره :
(اول) اکثریت قاطع علما آیه را متعلق به نسخ احکام در دین اسلام دانسته اند
کلمه ی «آیه» را در آن به معنی بخشی از سوره های قرآن به شمار آورده اند و برای توضیح این تفسیر از جمله این مثال را آورده اند :
در شریعت اسلام حکمی مانند وجوب وصیت برای والدین و خویشان نزدیک مدلول آیه ی «کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذَا حَضَر اَحَدَکُمُ الْمَوتُ اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الْاَقْرَبینَ بِالمَعرُوف» بقره 180.
هنگامی که یکی از شما را(اَمراض مخوف و اسباب و علل) مرگ فرسد، اگر دارائی فراوانی (با توجه به عرف محلی) از خود به جای گذاشت (از سوی خدا قانون) وصیت بر شما واجب شده است (و باید) برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته وصیت کند این حق (واجبی) است بر پرهیزکاران(مؤمن به کتاب خدا) به حکمی مانند وجوب اعطای سهم های معین پدر و مادر و خویشان نزدیک مدلول آیه هایی که به سهم های معین آنان تصریح می کند مانند «وَ لِاَبَوَیْهِ لِکُلِّ واحِدٍ مِنْهُما السُّدْسْ،» نساء 11
به هر یک از پدر و مادر یک ششم ترکه می رسد (و باقیمانده بین فرزندان او به ترتیب سابق تقسیم می گردد.
(دوّم) : شیخ محمد عبده در المنار ج 1 ص 417 بعد از تفسیر متقدمین ، و بعد از عدول از طریقه ی آنان که کلمه «آیه» را در آن به معنی بخشی از سوره های قرآن منظور نموده اند و انتخاب این روش که کلمه آیه در آن به معنی معجزه اثبات حقایق رسالت های سماوی است با استنباط آیه «لو لا اوتی مثل ما اوتی موسی» قصص 48
می گوید : یهودیها از راه غرور و خودخواهی و انحصار طلبی ناآگاهی از مظاهر قدرت و علم و حکمت خداوند متعال، بعنوان نیش و طعنه می گفتند : اگر محمد (ص) مانند موسی(ص) پیامبر خداست پس چرا همان معجزه هایی که به موسی داده شد(عصا و ید بیضاو … به او عطا نگردیده است.
و شیخ محمد عبده بر ترجیح این تفسیر بر تفسیرهای دیگر استدلال می کند آخر آیه : اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللهَ عَلَی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ، همچنین در آیه بعدی 107و108 – بقره دلالت دارد بر اینکه منظور از (نسخ آیه تبدیل حکمی به حکم دیگر نیست بلکه منظور از تفسیر و تحولات است که در جهان معجزات با قدرتی بی نهایت خدا و باقتضای حکمت او و متناسب با اوضاع و احوال و احساس و فهم و شعور و جوامع بشری تحقق پیدا کرده است و استادان شیخ محمد خال و ملا محمد کویی نیز این تفسیر شیخ محمد عبده را تأیید کرده اند و مجدد مصری فرموده است منظور از کلمه (آیه) معجزه است نه بخشی از سوره ها و دال بر احکام بدلیل اینکه در آخر آیه م ی فرماید : اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ و اگر منظور از آیه بخشی از سوره و دال بر حکم بود می فرمود : اَلَمْ تَعْلَم اَنَّ اللهَ علی کُلِّ شَیءٍ حَکیمٌ.
(سوم) : مفسرکم نظیر و شهیر محمد جمال الدّین قاسمی در تفسیر محاسن التّأویل از آنکه کلمه آیه را در آن به بخش هایی از تورات معنی کرده است معنی آیه فوق چنین است ماهر آیه (از تورات) را نسخ می کنیم یا از یاد (اهل تورات) بیرون می بریم
طبق آیه (وَ نَسُو حَظَّا مِمَّا ذُکِّروا) یا به تأخیر می اندازیم (مانند برخی از آیه های تورات که باقی مانده اند و نسخ نشده اند) بهتر از آن را یا مانند آنرا (که آیه های قرآن باشد) می آوریم. (ادامه دارد…)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع :
1- قرآن شناسی استاد عبدالله احمدیان
2- الوجیزفی اصول الفقه : دکتر وهبة الزحیلی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) قرآن شناسی استاد عبدالله احمدیان ص 335
(2) الوجیزفی اصول فقه دکتر وهبة الزخیلی ص 237
(3) قرآن شناسی استاد عبدالله احمدیان ص 348
نمایش بیشتر

عبدالرحیم رهرو

✅ محل سکونت : آذربایجان غربی - مهاباد ☑ دعوتگر دینی و مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا