تاریخ

پرتوی روشن از محمد به سوی قلب های تاریک

پرتوی روشن از محمد بە سوی قلب های تاریک…‌

بی گمان از وقتی که انسان بر روی این کره خاکی پا نهاد، حق و باطل همیشه در جدال و کشمکش بودند و انسان های بیمار و کوردل تا آنچه در توان داشتند برای تحقق اهداف خبیث خود تلاش نافرجام کردند. از جملە در مورد مسئله زنان پیامبر خدا، خصوصا زینب بن جحش و جدا شدنش از زید بن حارثه و عقد از طرف پیامبر. برای همین وظیفه خود دانستم چند جمله ای را در خصوص این مسئله برای خوانندگان عزیز بنویسم. این مسئله هر چند دیر زمانی از آن گذشته است، ولی برای یک فرد مسلمان و در کشوری اسلامی جای تاسف است که بدون آگاهی و دانش لازم از آن ایراد بگیرد و چون این نوعی توهین و بی احترامی به ساحت مقدس رسول خدا و خانواده و مادر مسلمانان است.

ای کاش کسانی که این جور بحث ها را پیش می کشند کمی دانش آن را داشتند و با آزادی رأی و نظر خود را مطرح می کردند و  کسانی که متخصص این مسئله بودند جوابی در خور این بحث شان را به آنان می دادند و تا شاید پشیمان می شدند و هدف نهایی شان مشخص می شد و در این تاریکی و نادانی سرگردان نمی ماندند.

به هر حال دوست داشتم چند جمله ای در این باره توضیح دهم، امیدوارم خوانندگان عزیز از آن بهره کافی ببرند.

۱- باید وظیفه خود بدانیم که  زندگی پیامبر و کمی از سیره ایشان و اخلاق و رفتارشان را مطالعه بکنیم و این کمترین وظیفه است در حق رسول خدا.

۲- بی تردید هر کسی که سیره پیامبر را مطالعه کرده باشد، پیامبر در اوج جوانی و قدرت جنسی در سن ۲۵ سالگی با زنی ۴۵ ساله ازدواج کرده و ۲۵ سال با ایشان زندگی می کند و آیا در این زمان هیچ جوانی به این شیوه ازدواج می کند؟

۳- هر زنی که ایشان اختیار کردند، حتما چند سالی از ایشان بزرگتر بودند و یا چندین بچه داشتند و عقد آنان حکمتی در آن نهفته است، برای نمونه زنی را برای پشتوانه ی دینی و یا فقر و نداری و یا اینکه کسی را نداشتند خرج شان را بدهد و پیامبر قبول زحمت کردند، این را وظیفەی خود دانستند، پس اگر مغرضان وجدان شان بیدار شود، باید این را نوعی شهامت و مردانگی بدانند نه آرزو پرستی.

۴- بی گمان کارهای پیامبر براساس فرامین خداوند سبحان و تعالی بوده پس عقد بیشتر از چهار زن کاری مخصوص ایشان بوده و بسیاری از کارهای که مخصوص پیامبر گرامی بوده است و بر ما واجب نیست و در توانایی ما نیست، مثل روزه گرفتن پشت سر هم و کارهای دیگر.

۵-مسئله زینب دختر جحش حکمتی بزرگ بود و این که زید پسر حارثه در خانه پیامبر رشد کرد و چون  قانون (تبنی) در میانشان رواج داشت، اگر کسی در خانه دیگری بزرگ می شد، بعنوان پسر آن خانواده محسوب می گردید و کلیه قوانین خانوادگی آنها شاملش می بود. زید هم بعنوان پسر محمد شناخته شده بود، به همین خاطر خداوند خودش از زینب برای پیامبر خواستگاری کرد، ولی در اوایل نە زینب راضی بود و نە خانواده اش راضی بودند، تا اینکه خداوند تعالی فرمود: «و ما کان لمومن و لامومنه اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا»
بعدا زینب راضی شد که با ایشان ازدواج کند، اگر این قضیه را با دید عقلانی نگاه کنیم، متوجه می شویم که اگر پیامبر خدا دل به زینب بسته باشد، می بایست برای خودش پیش از ازدواج آنان با زینب عقد می کرد، نه بعد از طلاق از زید. ولی انسانهای کوردل و بدگمان با غرض به آن نگاه می کنند و پیامبر را به زور طلاق دادن زینب از طرف زید متهم می کنند.

زینب و زید بعد ازدواج باهم سازگاری نداشتند و چند بار هم شکایت نزد پیامبر بردند و بعد با داوری پیامبر از هم جدا شدند، ولی خداوند فرمود به زندگی باز گردند، چون فرمود: «امسک علیک زوجک»
 ولی بعد از اینکه دوباره باهم اختلاف پیدا می کنند، از هم جدا می شوند و بعد از (عده) که به اتمام رسید، با داوری خداوند زینب با رسول اکرم  عقد می کنند و این مسئله به حکمتی بزرگ برای لغو کردن سنتی جاهلی تبدیل شد، که بعد از این تاریخ هیچ کس نمی تواند هیچ فردی را بعنوان فرزند خود قبول کند.

۶- بی تردید این کار برای پیامبر مسئولیتی دو چندان برایش ایجاد کرد، چون ایشان می دانستند که جاهلان و کوردلان همیشه درصدد پیدا کردن نقطه ضعف از ایشان هستند. ولی خداوند بزرگ پیامبر را در امر رسالت به معلمی تشبیه کردند که رفتار و کردارش الگوی بشریت باشد‌.

۷-اگر  با دیدی دیگر به مسئله ازدواج های رسول خدا نگاه کنیم، می بینیم که ازدواج ایشان مرزی داشته است. تنها چند همسری که داشتند دیگر حق نداشتند همسری دیگر اختیار کنند و برایشان حلال نبوده است، اگر چه همه همسرانش پیش از خودش فوت می کردند و بعد از ایشان هم زنده می بود. چون خداوند می فرماید: «لایحل لک النساء من بعد ولا ان تبدل بهن ولو اعجبک حسنهن»

اینجا باید پرسید کدام یک از مردان با این نوع ازدواج موافق است؟ ولی اگر عمرمان کفاف بدهد می توانیم چند همسری را اختیار کنیم؟
پس این نوع حرف و بدگمانی ها برای چیست؟
در آخر بحث می گوییم: بیایید برای خدمت رسانی و کمک به همنوع تلاش کنیم و تا کمی از مشکلات مردم کم شود، نه اینکه برای آنها اسباب زحمت و مشاکل باشیم…

نویسنده: م. ابوبکر فقی احمد
ترجمه: ژیان ابراهیم پور
ویراستار: حسن زادە
منبع: سایت قورئانی پیرۆز

نمایش بیشتر

ژیان ابراهیم پور

استان آذربایجان - سردشت مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا