اصول

درسهایی از داستان موسی و دختران شعیب(۲-۲)

۱۵-از رفتن موسی به پیش پدر آن دختر می‌آموزیم که : گرفتن هدیه و پاداش از مردم درست است و ملامتی در آن وجود ندارد و موقف پدر آن دختران نیز به ما می آموزد که : به کسانی که در حق ما نیکی می‌کنند ، به بهترین شیوه ممکن پاداش بدهیم اگر چه این کار نیک دعایی باشد.

۱۶-موسی هنگام رفتن جلو آن دختر حرکت می‌کند تا هنگامی که لباسهای ایشان به وسیله باد به حرکت در می‌آید ، او را نبیند ؛ پس آن دختر موسی را از پشت راهنمایی می‌نمود.

“فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ”پس چون (موسی) به نزد او آمد و داستان (سرگذشت خود) را بر او  حکایت کرد، گفت : « نترس، از گروه ستمکاران نجات یافتی».

در این جمله نیز درسی وجود دارد و آن اینکه : بازگو نمودن وضعیت زندگی و غم و اندوه آن ناپسند نیست بلکه از باب اخبار و بازگفتن اوضاع دیگران می‌باشد.

۱۷- “قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ” گفت : « نترس، از گروه ستمکاران نجات یافتی».

موسی خود را غریب می‌بیند و نیازمند مجتمع و کسی است که با او انس پیدا کند و دوری و غربت دیارش را از یاد ببرد؛که این جملات آنچنان آرامشی را بر روح و روان وی جاری می‌سازد که ترس و غربت دیارش را از یاد می‌برد.

۱۸-آن سوی بلاها و گرفتاریها بخشش و گشایشهای پروردگار است که اینچنبن موسی را که از ترس فرعون و فرعونیان فرار کرده،به امنیت کامل برساند و پس از آن هم در آنجا ازدواج کند.

این است وعده پروردگار که می‌فرماید:“سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا”(…الله به زودی بعد از سختی (و تنگدستی) آسانی (و گشایش) قرار می‌دهد.)

۱۹ـ “قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ”یکی از آن دو (دختر) گفت : « پدرجان ! او را اجیر کن، بی تردید بهترین کسی را که می توانی اجیر کنی، کسی است که نیرومند امین باشد (و او چنین است)».

یکی از آن دو دختر از پدرش درخواست جایگزینی برای خودشان می‌کند تا با مردان آمیخته نشوند و به جای آنان کار بیرون از منزل را انجام دهد.

معلوم و واضح است که چنین تربیتی (بیرون نرفتن از منزل مگر برای نیاز) است که زنان بزرگی را تحویل جامعه خواهد داد که نقش بهترین مربی (مادر) را ایفا خواهند نمود.

۲۰ـ آن دختر به پدرش پیشنهاد می‌دهد که آن مرد را پاداش دهد و او را کارگر و چوپان خود کند!

زیرا آن مرد هم از لحاظ جسمی نیرومند بود و هم مردی امانت دار بود.این دو صفت را هم قبلا در جریان آب دادن گوسفندان و هم در راه آمدن به منزلشان از وی مشاهده نمده بود.

۲۱ـ حکم به ظاهر اخلاق هم یکی از درسهایی است که از این آیه برداشت می‌شود.همچنین اشاره دارد به اینکه که آدمی باید در گفتار و کردارش الگو باشد زیرا قضاوت مردم بر اساس ظاهر اشخاص و همچنین شخصیت آنها نیز از ظاهرشان نمایان است.

۲۲ـ و اما آن دختر چه جوری فهمید که موسی دارای این دو صفت است؟!

معلوم و واضح است که امانت داری موسی هنگام رفتنش همراه آن دختر به منزل ایشان و قدرت و تواناییش هم هنگام آب دادن گوسفندان به خوبی گویای وجود این صفات در شخص موسی است.

۲۳ـ “قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَىٰ أَنْ تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ ۖ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِکَ ۖ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ ۚ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ” (قصص ۲۷)

 (شعیب) گفت : «من می خواهم یکی از این دو دختر را به ازدواج تو در بیاورم به شرطی که هشت سال برای من کار کنی، و اگر (آن را) تا ده سال تمام کنی، پس (لطف و) محبتی از سوی توست، من نمی خواهم بر تو سختگیری کنم، اگر خدا بخواهد مرا از صالحان خواهی یافت .

پدر آن دختر شروع به سخن گفتن می‌کند و پیشنهاد ازدواج یکی از دخترانش را به موسی می‌هد.

تصمیم این مرد برای ازدواج دخترش با آن مرد متدین و با اخلاق کاملا بجا و خردمندانه بود.

۲۴ـ از جمله : ” و ما ارید ان اشق علیک” (من نمی خواهم بر تو سختگیری کنم) درمی‌یابیم که بایستی با کارگران و زیر دستان مهربان باشیم و آنان را به کارهایی را که خارج توانشان است ، مکلف نکنیم ؛ چه بسیار کارگرانی هستند که زیر ستم کارفرمایان رنج و عذاب می‌کشند و کارهای طاقت فرسایی را بر آنان تحمیل می‌کنند و حقوقشان را به تاخیر می‌اندازند و …

۲۵ـ “قَالَ ذَٰلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ ۖ أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ ۖ وَاللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَکِیلٌ” قصص ۲۸

(موسی) گفت : «این (قرار داد) میان من و تو باشد که هر کدام از این دو مدت را انجام دادم بر من ستمی نخواهد بود، و خداوند بر آنچه می گوییم گواه است».

این آیه هم به ما می‌گوید که : انبیا در ادای مسئولیت و وظایف خود چه قدر متواضع وفروتن بوده‌اند و هیچ وقت در انجام امور محوله سستی به خود

راه نداده‌اند ؛ می‌بینیم که موسی در کمال فروتنی به آن خانواده خدمت می‌کند.

۲۶ـ شفافیت در وفای به عهد و پیمان و ابراز درخواستهای خود به دیگران درس دیگری است که از این داستان می‌آموزیم ؛ همچنانکه خداوند در آیاتی زیادی همه مؤمنین را به وفای به عهد و پیمان فرامی‌خواند : مانند آیه ۱ سوره مائده

در نتیجه هر چقدر انسان در ارتباط و داد و ستدش با مردم شفاف باشد ، از اختلاف و منازعه دور خواهد بود.

          ترجمه: سلیمان قادری

  برای مشاهده بخش نخست این مطلب اینجا را کلیک کن 

نمایش بیشتر

سلیمان قادری

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - سردشت @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا