اندیشهدعوت اسلامی

داستان یوسف های زمانه !

سلیمان قادری

در حالی که اهل مصر مشغول زندگی روزانه بودند ؛ می خوردند و می نوشیدند ؛ یکی از پیامبران خدا همانا یوسف در زندان به تنهایی به سر می برد!

در حالی که اهل بصره مشغول زندگی عادی خود بودند امام حسن بصری تحت تعقیب دیکتاتور زمان خود ، حجاج بن یوسف ثقفی بود و نمی توانست از مخفیگاه های خود خارج شود و حتی برای تشییع جنازه دخترش و نماز خواندن بر پیکر عزیزش از بازداشتگاه بیرون آید !

مردم مکه در بازار  مشغول خرید و فروش بودند و همزمان سعید بن زبیر در خانه خودش را مخفی کرده بود و هفت سال تمام از ترس حجاج ثقفی در مخفیگاه به سر برد!

همزنان با اینکه مردمان بغداد به زندگی عادی اشان می پرداختند و با فرزندانشان مشغول سرگرمی بودند امام احمد بن حنبل از این زندان به آن زندان و از ین آدم کش به آن آدم کش دست به دست می شد!!

زمانی که مردم دمشق سخت مشغول کارهای روزانه اشان بودند امام ابن تیمیه ، داناترین دانشمند زمانه در زندان قلعه دمشق مورد آزار و شکنجه قرار می گرفت !

آری در شرایطی که امامان بزرگوار  ابن جوزی ، مالک ، ابوحنیفه و هزاران مصلح دیگر در زندان ستمگران وقت پوسیدند و شانه  عده ای از آنان از جمله امام مالک در زیر به زنجیر کشیدن پاره شده و آسیب دیده است  و جسد هزاران مصلح  دیگر در طول تاریخ لاغر شده و بیماری هایشان تشدید شده است ، تاریخ به ما می گوید مردمان آن زمان مشغول عیش و نوش خود بوده اند!!

البته دلیل اینکه مردم مشغول زندگیشان بوده و توجهی به اصلاح گرانی که جلوی چشم آن ها شکنجه و زندانی می شدند  نمی‌کردند این نبود که آن مصلحان را دست کم گرفته و یا نزد آنان بی ارزش باشند!

دلیل این بی تفاوتی  همچنین این نبوده که مردم بود و نبود علما و مصلحان را مساوی بدانند !
بلکه دلیل اصلی این بوده که سنت خدا در حق مصلحان در طول تاریخ این گونه بوده است !
آری سنت خدا این گونه است که جایگاه و منزلت مصلحان نزد مردمانی  بالا و در جای دیگری پایین باشد  !

همچنین سنت خدا این گونه جاری بوده که در طول تاریخ گاهی مردم بوسیله تعقیب و زندانی شدن رهبرانشان امتحان و البته مورد ستم قرار گرفته اند!

و سنت خدا این گونه بوده که گاهی خداوند تعدادی از مصلحان و پیامبرانش را به کارگاه‌های اصلاحی و تربیتی و آموزشی فرستاده است ؛ تا بدین گونه درونشان را تزکیه و قلبشان را صیقلی داده و دانششان را فزونی بخشیده است …

تا در نهایت با قلبی پاک و درونی پالایش شده و شکیبایی بیشتر به میان مردم برگردند .

در این گونه شرایط که مصلحان مورد تعقیب و آزار ستمگران قرار می گیرند این مردم هستند – اگر چه نمی دانند – که هزینه ی نبودن آن رهبران ؛ از جمله ستم فرمانروایان و نابسامانی های موجود و محروم شدن از برک وجود مصلحان را می پردازند!

و دیگر هزینه ای که مردم بابت محروم شدن از رهبرانشان می‌پردازند این است که دولت مردانشان کاری جز مقابله با حق و نافرمانی پروردگار و ستم به مردم انجام نمی دهند!

ولی در نهایت حضرت یوسف و امام حسن بصری و حضرت سعید و امام احمد و ابن الجوزی و دیگر نوادگان مصلحشان پس از سپری کردن دوران زندانی و رسیدن به اوج آمادگی و آموزشی از زندان و زیر سلطه ستمگران خارج می شوند و با آزادی هر چه تمام در باره آن مسائلی که به خاطر آن زندانی شده بودند سخن می گویند!

باید اعتراف نمود که ارزش عمر انسان ها در پر برکت بودن و مفیدبودن آن است نه زیاد بودنش ..

همچنین آن خانواده و دوستانی  که بر نبودن رهبرانشان این همه صبر پیشه کرده اند باید بدانند که خداوند آنان را بی پاداش نگذاشته و کمبودها را برایشان جبران می کند ؛ در دنیا با آزادشدنشان خوشحالیشان مضاعف می شود و در آخرت نیز در کنار آن بزرگان از درجات بالایی برخوردار خواهند بود .

و این همان چیزی است که خداوند به روان و درون مصلحان می افکند و به همین خاطر است که آنان در برابر ستم ستمگران و محرومیت های ظالمانه استقامت می کنند و به امید رسیدن به اجر اخروی شکیبایی به خرج می دهند …  اگر این الهام و احساس الهی نبود ، بزرگان و مصلحان از فرط افسوس جان می باختند ..

حضرت یوسف – و سایر یوسف های زمانه که بی گناه در زندان ظالمان به سر می برند – به زودی و در زمانی که خداوند آن را مقرر می کند نه پادشاهان و وزیران ، از زندان آزاد خواهد شد و هرگاه خداوند جل جلاله بخواهد خواب فرعون و قحطی و گرسنگی را سبب آزادی آن یوسف گم گشته قرار خواهد داد و آن گاه آن مصلح  خطاب به پیک که برای تعبیر خواب  فرعون پیش او آمده است می گوید :  قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ  [يوسف] گفت نزد آقاى خويش برگرد و از او بپرس كه حال آن زنانى كه دست هاى خود را بريدند چگونه است زيرا پروردگار من به نيرنگ آنان آگاه است  سوره یوسف آیه 50

و هر روز که آزادی یوسف به تاخیر بیفتد و ستمگران در آزادی وی تعلل کنند نیاز مردم به او چه در زمینه اخلاقی و چه در زمینه رزق و روزی بیشتر و بیشتر می شود ؛ علاوه بر اینکه خداوند بر دانش آن مصلح صدیق افزوده و به قلبش آرامش می دهد…

این است داستان یوسف های زمانه …

پس پند بگیرید ای خردمندان …

نویسنده : خالد حمدی

ترجمه : سلیمان قادری

نمایش بیشتر

سلیمان قادری

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - سردشت @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا