اصولفقه

«ذکر» در آینه ی قرآن

ذکر

بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمدلله الّذی آتانا الکتاب و علّمناالبیان
فسبحان من تفضّل علینا بنعمهالإیمان والإسلام ، و جعلنا معتزّین و مکرّمین باتّباع القرآن ، و أرشَدَنا الی کنوز معارفه بالمنّ الاحسان ، وصلّی الله و سلّم و بارک علی نبیّه وصفیّه و ولیّه ،محمّد و علی آله و صحبه اجمعین و بعد .
مطلبی که پیش رو دارید شرح مختصری است بر یکی از کلمات قرآن بنام« ذکر »که بیش از سه حرف ندارد اما عالمی از معنا را در بر گرفته است .
کلمه ی ذکر با مشتقات آن بیش از ۲۵۰ بار در قرآن آمده است که حکایت از کاربرد گسترده ی آن در کلام الهی دارد ،
معانی ذکر به شرح زیر است .

۱_ یاد کردن و به یاد آوردن ،
موارد متعددی از کلمه ی ذکر در قرآن عظیم ،بهمین معنی آمده است ، مانند آیه ی ۱۵۲ از سوره ی بقره ، که می فرماید ، ( فاذکرونی أذکرکم ، واشکروا لی ولا تکفرون ) مرا یاد کنید تا من نیز شما را یاد کنم و شکرگزارِ من باشید و مرا ناسپاسی نکنید ،
چنانکه معلوم و بدیهی است معنی حقیقی کلمه ی ذکر در این آیه ی شریفه ، یادکردن و بیاد آوردن است ،
و مانند آیه ی ۲۰۰ سوره ی بقره که می فرماید ( فاذکروالله کذکرکم آبائکم ، أو أشدّ ذکرا ) پس خداوند را بیاد آورید آنگونه که نیاکانتان را یاد میکنید بلکه باید جدّیتر و شدیدتر از یاد نیاکانتان ، خدا را یاد کنید ،
و مانند آیه ی ۱۰۳ از سوره آل عمران که می فرماید ( واذکروا نعمهالله علیکم إذ کنتم أعدائا فألّف بین قلوبکم ، فأصبحتم بنعمته إخوانا ) و بیاد آورید نعمت خدا را بر شما ، آنگاه که دشمنِ هم بودید ، سپس بلطف نعمت خدا ، برادرِ هم شدید ،

۲_به بدی یاد کردن ،
یکی دیگر از معانی ذکر ، غیبت کردن و به بدی یاد کردن است مانند آیه ۳۶ سوره ی انبیا که می فرماید ( أهذالّذی یذکر آلهتکم ) آیا این مرد همانی است که خدایان شما را به بدی یاد میکند ؟
میبینیم در این آیه ی شریفه ، کلمه ی ی ذکر به تنهایی و بدون دخالت هیچ کلمه ی دیگری معنای به بدی یاد کردن را می رساند ،
۳_ذکر ، در قرآن بمعنی تورات نیز آمده است ، مانند آیه ی ۱۰۵ سوره ی انبیا که می فرماید ، ( و لقد کتبنا فی الزّبور من بعدالذّکر أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون ) ما در زبور ، بعد از تورات ، نوشته ایم که بدرستی زمین را بندگان درست کردار ما ، به ارث خواهند برد ، که در این آیه ی شریفه ، مُراد از ذکر ، تورات میباشد ،
۴_ بنظر میرسد با توجه به اینکه ، هر یک از کتابهای آسمانی بمنظورِ یاد آوری و توجّه دادن انسانها به خداوند و برنامه های او جلَّ جلاله ، نازل شده اند ، را نیز بتوان ذکر نامید .
۵_یکی دیگر از معانی ذکر ، قرآن است ، چنانکه گفته شد ، هر یک از کتابهای آسمانی را میتوان ذکر نامید چون هدف از انزال کتابهای آسمانی این است که انسانها خدا را بیاد آورند و از یاد او غافل نشوند چون غفلت از یاد خدا خطای
بزرگی است و ریشه ی تمام خطاهای کوچک و بزرگ آدمی به غفلت از خدا و یاد او بر میگردد ، و وقتیکه تمام کتابهای آسمانی را بتوان ذکر نامید ،قرآن را نیز بعنوان آخرین و مهمترین کتاب آسمانی بطریق اولی میتوان ذکر نامید ، علاوه بر اینکه آیه ی نهم سوره ی حجر که می فرماید ( إنّا نحن نزّلناالذّکر و إنّا له لحافظون ) ما ، ذکر ( قرآن ) را فرو فرستادیم و بدرستی نگهبان آن خواهیم بود ، نصّ است در اینکه منظور از ذکر قرآن است ، چون بغیر از قرآن ، حفاظت از هیچیک از کتابهای آسمانی از طرف پروردگارِ متعال تضمین نشده است ، و اگر منظور از ذکر ، عموم کتابهای آسمانی بود ، نباید بقیه ی کتابهای آسمانی بجز قرآن ، مورد دستبرد و تحریف واقع میشدند ، بنابراین ، یکی از معانی ذکر، قرآن کریم است .
اکنون به شرح آیاتِ ۱۲۴ و ۱۲۵ و ۱۲۶ سوره ی طه میپردازیم که کلمه ی ذکر در آنها قرار دارد و می فرماید ، ( و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشتاً ضنکا ، و نحشرُهُ یوم القیامه أعمی @ قال ربّی لم حشرتنی أعمی و قد کنتُ بصیرا @ قال کذالک أتتک آیاتنا فنسیتها ، و کذالک الیوم تُنسی @ هرکسی از ذکر ما روی بگرداند ، معیشت و زندگی دنیا بر او سخت و دشوار خواهد شد و روز قیامت او را کور ، محشور خواهیم نمود ، خواهد گفت بار آلها چرا مارا کور محشور فرمودی در حالیکه قبلا در دنیا بینا بودیم ، خداوند در جواب او می فرماید ، آری همینطور است ، اما هنگامیکه آیات ما بسوی تو آمد شما آنها را به فراموشی سپردی و امروز شما نیز فراموش خواهی شد ، این سه آیه از سوره ی طه شدیدترین وعیدها را برای اعراض کنندگانِ از ذکر خدا در بر دارند ، چه مراد از ذکر ، یاد خدا باشد ، چه کتابِ خدا ، چون یاد خدا به زندگی معنا میدهد و آنرا هدفمند می گرداند ، و زندگی وقتیکه به این ویژگیهای معنوی آراسته شد سرشار از اطمینان و طراوت و خرّمی خواهد گردید و انسان با آرامشی مثال زدنی بسر میبرد و از هرگونه تشویش و اضطراب مصون خواهد شد .
همینطور است اگر منظور از ذکر ، قرآنِ کریم باشد که بقرینه ی « أتتک آیاتنا فنسیتها » احتمال آن بیشتر است ، آری کتاب خدا راهنمای درست ترین نقشه های زندگی است و زندگی بدون قرآن ، مانند خانه بدون چراغ در شب تاریک است ، و هیچگونه آرامش و اطمینانی به آن راه ندارد و خلأ ناشی از فقدان قرآن در زندگی ، غیر قابل جبران است ،
در واقع قرآن نوری بی بدیل است و ماورای آن تاریکی است ، و کسیکه در دنیا از همچنین نوری روی بگرداند مستحق آنست که در قیامت هم بهره ای از نور و روشنایی نداشته باشد .
شاهد ادّعا مبنی بر اینکه قرآن نور است ،آیات متعدّدی از کلام الله میباشد که به ذکر دو آیه بسنده میکنیم .
۱_ آیه ی ۱۷۴ از سوره ی نساء که می فرماید ( یاأیّهاالنّاس قد جائکم برهان من ربّکم و أنزلنا إلیکم نورا مبینا ) ای انسانها بحقیقت دلیل و برهان از طرف پروردگارتان بسوی شما آمده است و نور آشکاری را بسویتان فرستادیم ، این آیه ی شریفه با صراحت هرچه تمامتر قرآن را برهان و نور مبین نام نهاده است .
۲_ آیه ی ۱۵۷ از سوره ی اعراف که می فرماید ( فالّذین آمنوا به و عزّروه و نصروه واتّبعواالنّور الّذی أُنزل معه أولئک هم المفلحون ) پس کسانیکه به محمد ایمان آوردند و اورا تکریم نمودند و حمایت کردند و از نوریکه با او نازل شده است پیروی نمودند ، آنان رستگارانند .
در این آیه ی شریفه نیز با واضحترین بیان ، قرآن را نور نامیده است ،
آری قرآن نور بوده است و نور است و نور خواهد ماند ، و نور مشعشع و پر فروغ آن برای همیشه بر پیشانی تاریخ می درخشد و مکرهای بیت العنکبوتی قرآن ستیزان ، راه بجائی نمیبرد .
نویسنده : عبدالرحمن سبحانی 

نمایش بیشتر

عبدالرحمان سبحانی

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - اشنویه @ فعال دینی و دعوتگر اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا