اندیشهدعوت اسلامی

اشک های گوهر گونه

اشک

ترس و پرهیز از خشم خداوند متعال نشانه مؤمنان و علامت پرهیزگاران و روش عارفان است، زیرا ترس از خداوند متعال، راهی است برای به دست آوردن امنیت و آرامش در دنیا و آخرت و سبب خوشبختی در هر دو جهان می‌باشد و دلیلی است بر کامل بودن ایمان و پاکی دل. پس ترس از خداوند هر زمانی که در دل انسان جای بگیرد، دیگر انسان امیال نفسانی را ترک کرده و اشک از چشمانش سرازیر می شود.

گریه کردن و اشک ریختن به خاطر پرهیز از خشم خداوند، دارای پاداشی بزرگ در نزد خداوند است، همانطور که خداوند متعال می فرماید:

«قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا ۚ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا * وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا * وَیَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا» (اسراء:۱۰۷-۱۰۹)
یعنی: «بگو: به قرآن ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید، کسانی که قبل از نزول قرآن، دانش و آگهی بدیشان داده شده است، هنگامی که قرآن بر آنان خوانده می‌شود، سجده‌کنان بر رو می‌افتند (و سر تسلیم در برابر خدا فرود می‌آورند و او را سپاس می‌گویند که ایشان را با نعمت ایمان نواخته است و (در حال این سجده‌ی عاشقانه) می‌گویند: پروردگارمان پاک و منزّه است (از این که در وعده‌ی نعمت بهشت و وعید عذاب دوزخ خلاف کند) مسلّماً وعده‌ی پروردگارمان انجام‌شدنی است و (بار دیگر) بر چهره‌ها فرو می‌افتند و می‌گریند و بر تواضع آنان (در برابر خدا) می‌افزاید.»

و همچنین می فرماید: «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ» (حدید:۱۶)
یعنی: «آیا وقت آن برای مؤمنان فرا نرسیده که دلهایشان به هنگام یاد خدا و در برابر حق و حقیقتی که خدا فرو فرستاده است، بلرزد و کرنش برد؟ و همچون کسانی نشوند که برای آنان قبلاً کتاب فرستاده شده است و سپس زمان طولانی بر آنان سپری گشته است و دلهای شان سخت شده است و بیشترشان فاسق و (خارج از حدود دین خدا) گشته‌اند.»

و همچنین می فرماید: «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّیَّهِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا ۚ إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا» (مریم:۵۸)
یعنی: «آنان که پیغمبرانی بودند از سُلاله‌ی آدم و از فرزندان کسانی که با نوح سوار کشتی کردیم و از دودمان ابراهیم و یعقوب و از زمره‌ی کسانی که آنان را (به سوی ایمان) رهنمود و (برای رسالت آسمانی) برگزیده بودیم و بدیشان نعمت (دنیا و آخرت) داده بودیم، هر زمان که آیات خداوند مهربان پیش ایشان تلاوت می‌شد، سجده‌کنان و گریان به خاک می‌افتادند و آیات دیگری که در آنها به این اشاره شده که مؤمنان واقعی سریعتر از آیات خداوند متأثر می گردند.»

همچین در احادیثی به فضل گریه کردن از ترس خدا اشاره شده که به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم:

– کسی که از ترس خداوند متعال اشک بریزد، چشمانش را آتش دوزخ نمی سوزاند. همانطور که ابن عباس روایت می کند که می گوید از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «دو چشم هستند که آتش دوزخ به آنها نمی رسد؛ چشمی که از ترس خدا گریه کرده باشد و چشمی که شب ها در راه خدا نگهبانی داده باشد. (سنن ترمذی. ب: فضل نگهبانی در راه خدا. ش: ۱۶۳۹)

– از ابو هریره روایت است که رسول خدا فرمودند: آتش به مردی که از ترس خداوند گریه کرده باشد، نمی رسد، همانطور که شیر دوشیده شده به پستان باز نمی گردد و گرد غبار در راه خدا و دود جهنم در یک جا جمع نمی شوند. (سنن ترمذی. ب: فضل گریه کردن از ترس خدا. ش: ۲۳۱۱)

– و در حدیثی از ابو هریره آمده است که رسول خدا(ص) از خداوند باز گو می کند که خداوند می‌فرماید: «به عزتم قسم در بنده ام دو ترس و دو امنیت را جمع نمی کنم، هر زمان در دنیا از من بترسد، در روز قیامت به او امان می دهم و اگر در دنیا خود را ایمن بداند، روز قیامت او را می ترسانم. (صحیح ابن حبان. ب: حسن ظن نسبت به خداوند. ش:۶۴۰)

– کسی که از ترس خدا گریه می کند، زمانی که خورشید بر سر مردم می تابد و هیچ سایه ای وجود ندارد و آنها درون باتلاق عرق شرمساری خود در نزد خداوند غوطه ور هستند، او جزء کسانی است که در آن روز زیر سایه ی عرش خداوند متعال قرار می گیرد، در حدیثی از ابی هریره آمده است که رسول خدا فرمودند: هفت نفر هستند که خداوند در روز قیامت آنها را زیر سایه خود قرار می دهد روزی که هیچ سایه ای نیست جز سایه پروردگار وجود ندارد:

حاکمی عادل و فردی که جوانیش را در عبادت پروردگارش سپری کرده است و فردی که قلبش محلق به مساجد است و دو نفر که یکدیگر را به خاطر خداوند دوست دارند و مردی که زنی زیبا و ثروتمند از او طلب فحشا بکند، اما او بگوید از خداوند می ترسم (به خاطر ترس از خداوند آن کار را نکند) و فردی که در پنهانی صدقه ای بدهد، بطوری که دست چپش به دست راستش نداند و فردی که در خلوت خود خدا را یاد کند و اشک بریزد. (صحیح بخاری. ب: دادن صدقه با دست راست. ش:۱۳۵۷)

نمونه هایی از گریه های رسول خدا(ص):

رسول خدا(ص) بسیار زود متاثر می شدند و از ترس خداوند گریه می کردند که ما دو موقف از ایشان را بیان می کنیم.

– از عطاء روایت است که با عبید بن عمیر به محضر حضرت عایشه وارد شدیم، ایشان به عبید گفتند: الان می توانی ما را ملاقات کنی. عبید گفت: ای ام المؤمنین می گویند اگر چند بار کسی را ملاقات کنی، موجب افزایش محبت می شود. حضرت
عایشه فرمودند: پس این سخنان را رها کن. عبید گفت: ما را از عجیب ترین کاری که از رسول خدا دیدید با خبر سازید؟ حضرت عایشه سکوت کردند و سپس فرمودند: در یکی از شب ها رسول خدا(ص) فرمودند: ای عایشه بگذار امشب را به عبادت پروردگارم اختصاص بدهم، من نیز گفتم: به خدا قسم تقربت به خداوند و هر آنچه که تو را خوشحال می کند، را دوست دارم. سپس رسول خدا برخاستند و وضو گرفتند و شروع کردند به نماز خواندن و گریه کردند تا اینکه صورتشان کاملاً خیس شد و همچنان به گریه کردن ادامه دادند تا اینکه ریش شان از اشک خیس شد و باز هم گریستند تا
زمین نیز خیس شد، تا اینکه بلال آمد تا از ایشان برای نماز اجازه بگیرند و زمانی که دیدند رسول خدا گریه می کند، گفت: ای رسول خدا چرا گریه می کنید در‌حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده شما را بخشیده است؟ ایشان فرمودند: آیا بنده ی شکر گذاری نباشم و اینکه امشب آیه ای بر من نازل شد که وای بر حال کسی که آن را بخواند و در آن تفکر نکند: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ» (آل عمران:۱۹۰)
یعنی: «مسلّماً در آفرینش (عجیب و غریب و منظّم و مرتّب) آسمان ها و زمین و آمد و رفت (پیاپی تاریکی و روشنی و کوتاهی و درازی) شب و روز، نشانه‌ها و دلائلی (آشکار برای شناخت آفریدگار و کمال و دانش و قدرت او) برای خردمندان است. (صحیح ابن حبان. ب: توبه. ش:۶۲۰)

– از عبدالله بن مسعود روایت است که رسول خدا(ص) به من فرمودند: برایم قرآن بخوان، من نیز گفتم آیا بر شما بخوانم در حالی که قرآن بر شما نازل شده است؟ ایشان فرمودند: دوست دارم آن را از فردی دیگری بشنوم، من هم سوره نساء را برایشان خواندم تا این که به این آیه رسیدم:

« فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا» (نساء:۴١)
یعنی: «(ای محمّد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (از پیغمبران برای شهادت بر قوم خود) بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان (یعنی تنگچشمان و نافرمایان) بیاوریم؟». (صحیح بخاری. ب. تفسیر سوره نساء. ش:۴۳۰۶)

نمونه هایی از گریه های سلف صالح

آنها هم از ترس خدا بسیار گریه می کردند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم:

– از انس روایت است که روزی رسول خدا طوری خطابه می کردند که همانند آن را تا آن وقت ندیده بودم می فرمود: اگر آنچه را که من می دانم شما نیز می دانستید کمتر می خندید و بیشتر گریه می کردید. سپس اصحاب صورت های خود را پوشیدند و گریه کردند. (صحیح بخاری. ب: تفسیر سوره مائده. ش:۴۳۴۵)

– از قیس بن حازم روایت است که عبدالله بن رواحه سرش را در دامن زنش گذاشت و گریه کرد و زنش نیز با گریستن او گریه کرد، عبدالله پرسید تو چرا گریه می کنی؟ گفت با دیدن گریه تو گریم گرفت. او نیز گفت من به یاد این فرموده خداوند افتادم که می فرماید:

«وَإِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیًّ» (مریم:۷۱)
یعنی: «همه‌ی شما (انسانها بدون استثناء) وارد دوزخ می‌شوید (مؤمنان برای عبور و دیدن و کافران برای دخول و ماندن). این امر حتمی و فرمانی است قطعی از پروردگارتان»

حال دیگر نمی دانم آیا از آن نجات پیدا می کنم یا نه؟ (مستدرک حاکم. ب: اهوال. ش:۸۷۴۸)

– از عمار بن معتمر روایت است که از بشر بن منصور شنیدم که گفت: از عطاء سلمی پرسیدم که این اندوه و ناراحتیت برای چه است؟ او در جواب پاسخ داد : وای بر تو مرگ بر گردنم است و قبر خانه ام هست و روز قیامت جایگاهم است و راهم‌ بر پل جهنم است و نمی دانم که پروردگارم با من چکار می کند، سپس آهی کشید و بیهوش شد. (الهم و الحزن. ب: زهد و فقر. ش:۱۷۸)

ای برادر : این حال گذشتگان گرامی ما بود، دیگر حال من و شما چگونه است؟ آیا روزی خدا را یاد کرده ای و اشک از چشمانت سرازیر شده است؟ آیا گناهانت را به یاد آورده ای و از پشیمانی گریه کرده ای به خاطر اینکه در حضور خدا زیاده روی کرده ای؟ پس بر ماست که به نفس خود باز گردیم و دنبال سببی باشیم که بین ما و ترس از خدا فاصله انداخته است و از خداوند عالم و دانا طلب بخشش کنیم تا از این قساوت و صلابت دل رهایی یابیم.

مترجم: عامر رضاییان – کرمانشاه
منبع: سایت الامام
ویراستار: حسن زاده

نمایش بیشتر

عامر رضاییان

استان کرمانشاه - شهرشتان کرمانشاه مدرس علوم دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا