تاریخشخصیت ها

عمر خیام کی بود؟

پاسخی علمی و نفس‌گیر به دین ستیزان ایرانی که از هر فرصتی برای گرفتن زهر چشم از دین حنیف اسلام بهره می گیرند و جورها به خلق می کنند.

گاهاً می‌ شنویم که امام عمر خیام را شخصیتی شکاک و پر تردید در ذات خداوند معرفی می کنند، باشد که به زعم پوشالین و فرتوت خود وزنه ای در لابلای شخصیت های تاریخی دست و پا کنند.

اما حقیقتا عمر خیام که بود و چه جایگاهی در نگاه محققین و اندیشمندان اهل عدل و علم داشت،؟!

صاحب تاريخ بيهقي، هم عصر عمر خيام رحمه الله بوده و خود او در تاريخ بيهقی تصريح كرده كه حدود 17 سال داشته كه همراه با پدرش با «عمر خيام» ملاقات كرده است.

او در كتاب ديگرش به اسم «تتمة صوان الحكمة » ترجمه و بيوگرافی عمر خيام را آورده كه گوشه هایی از شرح حال وی را ذکر می کنیم:

«الدستور الفيلسوف عمر بن إبراهيم الخيام حجة الحق … وله ضنة بالتصنيف والتعليم، ولم يصنف إلا مختصراً في الطبيعيات و رسالة في الوجود و رسالة في الكون والتكليف وكان عالماً باللغة والفقه والتواريخ…»

«قانوندان  فيلسوف، عمر بن ابراهيم خيام، حجتِ حق است… از تأليف كردن كتاب و تعليم خودداری می كرد و جز مختصری در علوم طبيعی و رساله ای پیرامون هستی و تكليف تألیف ننموده است و به لغت و فقه و تاريخ نیز آگاه بوده است». ابوالحسن بیهقی 565

خیام در علم قرائت قرآن، زبان زد عصر خود بوده است؛ امام القرااءابو الحسن بن غزال و هم عصر شیخ ،  پس از طرح سؤالی خطاب به ایشان دعا گویان می‌گويد:
«كثر الله في العلماء مثلك، اجعلني من أدمة أهلك وارض عني، فإني ما ظننت أن واحداً من القراء في الدنيا يحفظ ذلك ويعرفه فضلاً عن واحد من الحكماء…»
«خداوند علمایی همچون تو را زياد كند، مرا پيشاپيش اهلت قرار بده و از من راضی شو، براستی که من گمان نمی كردم كسی از قاريان در دنيا اين مطلب را از حفظ باشد و آن را بشناسد، چه برسد به یکی از حكماء…».

در وصف این بزرگمرد وارد است كه وصيت كرد و سپس به نماز ايستاد و چيزی ننوشيد و نخورد و در آخر نماز عشاء سجده كرد و اين دعاء را خواند:
«اللهم (إنك) تعلم أني عرفتك على مبلغ امكاني، فاغفر لي، فإن معرفتي إياك وسيلتي إليك‌…»
بار خدايا! براستی تو ميدانی که من به اندازه‌ی توانم تو را شناختم، پس مرا ببخش، زيرا معرفتم نسبت به تو وسيله ی من به بسوی توست…».

آن عالم وارسته بعد از آن وفات كرد. (تتمة صوان الحكمة للبیهقی) 23_24

شیخ قفطی رحمه الله (م 646هــ)، در وصفش می نويسد:

«عمر خيام، إمام خراسان و علامهٔ زمان است». اخیار العلماء باخیار الحکماء 186

سلطان ملكشاه سلجوقی (الب ارسلان) – رحمه الله – كه به اتفاق مؤرخين و سيره نويسان، وی در خدمت به دين و عمرانی و … شهره داشته است، همواره از ملازمت و معاونت عمر خيام و در رصدخانه نيشابور كمك گرفته شده است.

در برخي منابع تاریخی عمر خيام، «غياث الدين»، «امام خراسان» عالم به فقه و… توصیف شده است.

حال باید از نوادگان استیون هاوکینگStephen William Hawking پرسید:
بزرگمردی چون خیام با این همه کمالات چگونه است که مسلمان نما بوده و در ذات احدیت مشکوک و متحیر؟!

اشعاری با مضمون فحش و استهجان نیز که در دسترس است، به اتفاق اهل دین و انصاف متعلق به او نبوده و به ایشان منسوب و جعل شده ، جهت بدنام کردن این دانشمند بوده است.

بدین جهت است که اروپائی ها با حرص‌ و ولع اشعار و تصویر وی همراه با زنان عریان را بر خمره های شراب حک می کنند و بر این کار از هم سبقت می گیرند!!

تهیه و گردآوری: شفیع صادقی
سوزی میحراب

نمایش بیشتر

شفیع صادقی

نویسنده و مترجم آذربایجان غربی ارومیه خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا