تاریخ

چرا پیامبر اسلام(ص) عرب بود ؟

چرا پیامبر اسلام(ص) عرب بود و چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است؟

با توجه به اینکه حضرت محمد (ص) در سرزمین عربستان به پیامبری برگزیده شده و قرآن نیز به زبان عربی نازل گشته است ، حال چه دلیلی وجود دارد که ما غیر عرب زبانان نیز مخاطب پیام پیامبر (ص) و آیات قرآن عربی باشیم؟
همچنانکه دوستان استحضار دارند موضوع فوق یکی از مواردی است که در شبکه های مختلف اجتماعی به آن دامن زده می شود و شاید کمتر برای پاسخ آن تلاش جدی مبذول شده است!
ما انشاالله در این نوشتار ضمن پاسخ به این سوال و شبهه در صدد تبیین حقایق دیگری در این باب هستیم .
اولا: آیات متعدد قرآن کریم مبین این نکته است که دعوت پیامبر اسلام (ص) برای همه جهانیان است و به قوم و لهجه و زبانی خاص محدود نیست.
از جمله آیه 28 سوره سبا “و ما ارسلناک الّا کافّه للناس بشیرا و نذیرا، و ما تو را جز برای همه ی مردم نفرستادیم تا آنها را به پاداش های الهی بشارت دهی و از عذاب او بترسانی .
ثانیا: نزول قرآن کریم به زبان عربی با توجه به مخاطبان نخستین دعوت پیامیر (ص) – که مخاطبانش عرب بودند- یک امر کاملاً طبیعی است ؛ چرا که هر سخنور و دانشمندی، مطالب خود را به زبان اولین مخاطبان خود می گوید و می نویسد.
ثالثا: زبان شناسان معتقدند که زبان عربی، در رساندن مفاهیم از دامنه و گستره ای بسیار وسیعی نسبت به سایر زبان ها برخوردار است و از این جهت بر دیگر زبان ها برتری دارد.
برای نمونه، افعال در زبان عربی به جای شش صیغه، چهارده صیغه دارند، بیشتر اسم ها، ویژگی مونث و مذکر دارند و افعال و ضمایر و صفت ها نیز مطابق آن ها می باشند و این فصاحت و بلاغت آن، این زبان را از زبان های دیگر متمایز می سازد.
خداوند می فرماید « انا انزلناه قرآنا عربیّا لعلّکم تعقلون، ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم شاید شما درک کنید.» ( یوسف /2)
رابعاً: در آغاز طلوع اسلام که دعوت پیامبر (ص) هنوز به بیرون سرایت نکرده بود، طبعا آیات قرآن کریم به عرب ها القا می شد، ولی از سال ششم هجری که این دعوت به بیرون از شبه جزیره عربستان راه یافت، هیچ تردیدی در جهانی بودن دین اسلام باقی نماند.
با توجه به آنچه گفته شد روشن است که ما غیر عرب زبانان نیز مخاطب پیام پیامبر و آیات نورانی قرآن هستیم و خدای بزرگ، این عنایت را در حق ما داشته که بتوانیم امت خاتم پیامبران باشیم و همچون سلمان فارسی، کابان کُردی ، بلال حبشی و… از دین اسلام و رسالت پیامبر آن بهره مند گردیم.

چرا پیامبر اسلام (ص) در جزیره عربی برگزیده شد؟
آیه “الله اعلم حیث یجعل رسالته” خداوند آگاه تر است که کجا رسالت پیامبری را قرار دهد» ، بیانگر این است که اسرار بسیاری در موضوع رسالت و پیامبری حضرت محمد (ص) وجود دارد که خداوند از آن آگاهی دارد و ما تنها به بخشی از آن می توانیم دست یابیم ، که در زیر به عمده ترین آن اشاره می کنیم
اولاً، اگر حضرت محمد (ص)از هر منطقه و مکانی ظهور می کرد یا بر انگیخته و انتخاب می شد، این سوال مطرح می شد که چرا از جایی دیگر برگزیده نشد؟
ثانیاً، کارهای خداوند بر مبنای حکمت و مصحلت انجام می گیرد و حساب شده است، مقام والای رسالت ، لیاقت و شایستگی می طلبد و هر کسی ظرفیت چنین کاری را ندارد. خداوند در عصر رسول الله(ص) لایق تر و مناسب تر از ایشان را دردریافت رسالت ندیدند و او را برگزیدند. اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ خدا بهتر مى‏داند رسالتش را كجا قرار دهد.
روشن است که وقتی آن حضرت از سرزمین عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمین باید نازل شود و فرزندانش هم باید از همان جا متولد شوند؛ چنان که بیش تر انبیا از فلسطین و مصر و نینوا … برگزیده شدند، زیرا شایسته تر از آن ها در آن عصر کسی نبود.
وقتی نگاه به گذشته و زمان بعثت می کنیم، متوجه می شویم که شرایط ظهوراسلام و بقای آن در شبه جزیره عربستان، از بسیاری جهات، بهتر از شرایط سرزمین های دیگر بوده است.
ویژگی ها و شرایط شبه جزیره عربستان به قرار زیر است:
1ـ در شبه جزیره عربی به خصوص سرزمین حجاز حکومت مقتدر مرکزی وجود نداشت. این امر اگر چه باعث یک سری نابسامانی های اجتماعی می شد، لیکن در مسیر موفقیت انقلابی که پیامبر(ص) به راه انداخته بود؛ مؤثر بود.
خلاء حکومتی یکی از زمینه های موفّقیّت در نهضت ها و قیام ها است ، اگر در شبه جزیره حکومت مقتدری همانند حکومت های ایران و روم وجود داشت، صداهای مخالفان توسط آن رژیم خاموش می شد و مجالی برای پیامبر(ص) باقی نمی ماند تا مردم را به راه راست، ارشاد نماید.
2ـ برقراری نظام قبیلگی و پایبندی افراد به حمایت های گسترده از افراد قبیله؛ این امر سبب می شد که اگر فردی همانند پیامبر اسلام(ص) بر خلاف نظام حاکم آن دیار که نظام حکومتی اشرافی یا آریستوکراسی بود بخواهد اقدامی صورت دهد، افراد قبیله ای در مجموع از او حمایت می کردند.
حمایت چشمگیر سبب می شد چندان گزندی به رسول الله نرسد، همان گونه که در دوره مکه به رغم آن همه مبارزه های رسول الله بر ضد شرک و بت پرستی، نتوانستند پیامبر را بکشند، یا آسیبی به او برسانند و یا حتی او را شکنجه دهند ؛ چرا که آن حضرت از حمایت ابوطالب برخوردار بود!
حال اگر پیامبر(ص) در بین مردم ایران مبعوث می شد، به جهت این که ایرانی ها همانند عرب ها تعصبات قومی و قبیلگی نداشتند، در برابر فشار ها و هجوم رژیم حاکم، سپر دفاعی قوی نمی داشت و زود شکست می خورد.
3ـ وجود قانون ماه های حرام؛ در محیط عربستان و سرزمین حجاز . در چهار ماه از سال، یعنی ماه های حرام (ذی القعده، ذی الحجه، محرم و رجب) جنگ و خون ریزی ممنوع بود؛ عرب ها جنگ در ماه های حرام را گناهی بزرگ و نابخشودنی (فِجار) می دانستند ، چنین قانونی آن هم با آن گستره حمایتی و پشتوانه فرهنگی، فرصت خوبی برای رساندن پیام پیامبر(ص) به گوش دیگران پدید آورد که این زمینه و بستر در جای دیگر نبود.
4ـ وجود کعبه و سنت حج و زیارت خانه خدا که از زمان حضرت ابراهیم خلیل به یادگار مانده بود. این امر موجب شد که مکه مرکز رفت و آمدها و تبادل امور تجارتی و فرهنگی گردد و پیامبر حکیم اسلام نیز از این فرصت استفاده کند تا پیامش را به گوش اقوام و ملل جهان برساند.
5ـ مکه و حرم؛ در میان اعراب از قدیم قانون حرم و حرمت کعبه و اطراف آن وجود داشت ، این امر موجب شد پیامبر(ص) تا حدودی از شر دشمنانش آسوده باشد.
6ـ قانون امان؛ عرب های جاهلی به رغم همه ضعف های اخلاقی، برخی از خصلت های پسندیده و مترقی میان آنان رواج داشت که از آن جمله قانون امان و پناهندگی بود.
طبق این قانون اگر کسی (حتی دشمن) در پناه فرد یا قبیله ای قرار می گرفت، در امان بود و با تمامی وجود از او دفاع می کردند، در تاریخ آمده است که پیامبر اسلام(ص) در شرایط سخت و بحرانی مثل بازگشت از سفر طائف از این قانون استفاده نمود و از دستگیری و یا کشته شدن رهایی یافت.
7- همچنین می توان گفت که سرزمین حجاز یک موقعیت تمدنی منحصر به فرد داشت، چون در مرکز دایره ای قرار داشت که از هر سو تمدن های گذشته بشری آن را احاطه کرده بودند.
در جنوب آن تمدن یمن، در شمال تمدن روم و فنیقیه، در شرق و شمال شرقی تمدن ایران، کلده و آشور و در غرب تمدن مصر باستان وجود داشتند.
طبیعی است که چنین موقعیتی بستر خوبی برای رشد و گسترش اسلام گردد و خداوند حکیم و علیم پیامبر اسلام را در مرکز این دایره برانگیزد تا راه هدایت بشری آسان گردد.
این نکته را نیز اضافه کنیم که با توجه به شرایط سرزمین عربستان و مردمی که در جاهلیت زندگی می کردند، از نظر روابط اجتماعی، از نظر رعایت حقوق انسان ها و نوع دین و آیینی که داشتند(بت پرستی)، نیز بعضی سنت ها و آداب زشت مانند زنده به گور کردن دختران و … از سایر ملت های همجوار، پست تر و پایین تر بودند.
به نظر می رسد چنین انسان هایی به هدایت و پیام الهی نیاز بیشتری نسبت به ملت های دیگر در آن زمان مانند ایران و روم داشتند ؛ البته اگر چه از تمدن و ارزش های انسانی دورتر بودند، اما در درون خود نیاز به هدایت را بیشتر احساس می کردند.

8-تاریخ نوشته که عرب های زمان پیامبر (ص)خیلی پر بهانه تر از دیگر ملت ها در پذیرش حق بودند، قرآن هم به این موضوع اشاره دارد که اگر قرآن را به زبان عجمی و غیرعربی نازل می کردیم عرب ها بدن ایمان نمی آورد ؛ پس خداوند حکیم با این کار که پیامبری از جنس خود عرب مبعوث کرد، بهانه را از آنها گرفت و بدین گونه بیشتر آنان به زیر لوای اسلام در آمدند.
9- زبان عربی برترین زبان درتفهیم است بطوریکه همه لغات غیر عرب را می شود به عربی درآورد ولی لغت عرب را نمیتوان دقیقاً معادل سازی نمود برای مثال امکان ندارد اصطلاحی غیرعربی مثلا فارسی یا انگلیسی و یا کُردی را بجای یک اصطلاح عربی گذاشت ؛ مثلا کلمه : «عین» درلغت عرب 70 معنی دارد که هرکدام از معانی فقط با قرینه معلوم می شود. یا کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» در اینجا حروف مانند ال – ب- و..همه معنی دارند ولی معادل فارسی و کُردی و… چنین نیست !

10-همچنین بنا بر آنچه در تاریخ آمده ظاهراً بیش از 124 هزار پیامبر برای راهنمایی بشریت مبعوث شده است، لذا ممکن است بسیاری از آنان در مناطق مختلف دنیا و غیر شبه جزیره عربی به رسالت مبعوث شده اند ولی ما از آنان بی خبریم ؛ چنانچه خود خداوند متعال در قرآن به این موضوع مهم اشاره دارد آنجا که می فرماید: « منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک، ما پیش از تو پیامبرانی را فرستاده ایم که سرگذشت گروهی را برای تو بازگفته ولی سرگذشت گروهی دیگر را برای تو باز گو نکرده ایم.(غافر 78چه بسا پیامبران زیادی برای آن ملت هایی که عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه ادعا می کنند که بدون پیامبر و رسول بوده اند ، مبعوث شده اند ولی تاریخ از گزارش نمودن آن بازمانده عده ای به انکار آن می پردازند.

11- همچنین با توجه به آیه 24 سوره فاطر که خداوند می فرماید: « إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِيهَا نَذِيرٌ ﴿۲۴﴾ ما تو را بحق به عنوان بشارتگر و هشداردهنده گسيل داشتيم و هيچ امتى نبوده مگر اينكه در آن هشداردهنده‏اى گذشته است (۲۴) می فهمیم که تمامی امت هایی را که خداوند آفریده دارای پیامبری بوده اند ؛ بنابراین مبعوث شدن پیامبران ، به عرب ها اختصاص ندارد و اینکه پیامبر اسلام (ص) عرب بوده همانطوری که گفتیم به جهت خواست خداوند و اقتضای زمان و مصالح متعدد بوده است نه چیز دیگر.

12- در ضمن آیه 4 سوره ابراهیم «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۴﴾ و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى‏كند و اوست ارجمند حكيم » این شبهه را که چرا همه پیامبران در خاورمیانه و به زبان عربی و عبری مبعوث شده اند را از ریشه برمی کند ؛ چرا که بر اساس این آیه به همه زبان ها پیامبر مبعوث شده است و اینکه گفته می شود حضرت ابراهیم کُرد بوده ریشه در این استدلال قرآنی دارد !
رسول رسولی کیا کارشناس ارشد قرآن و سیره نبوی

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا