اصول

جایگاه اجتهاد در میان تغییرات زمان ومکانی

عبدالواحد رحمت الله 

شکی نیست که موضوع اجتهاد از یک منظر، قدیم واز دیدگاه دیگری جدید است‌ ؛ ازآن جهت قدیم است که پیشینیان ما شامل وکامل درباره آن سخن گفته اند وحقیقت آن و شرایط وصفات لازم اهل اجتهاد را بیان نموده اند.
از سوی دیگر مقوله ی اجتهاد یک امر جدید است؛ زیرا تنها راهی است که فقه اسلامی معاصر را به یافتن راه حل هایی برای وضعیت کنونی و مشکلات پیش رو براساس منابع مورد اتفاق وروح واهداف شریعت اسلام وامی دارد تاحکومتها وحکام جهان اسلام را در التزام به شریعت و اجرای احکام آن همگام ویکپارچه سازد.
تفکر و اندیشه درباره ی موضوع اجتهاد آن را به یکی از اهداف ویژگی های اسلام پیوند می دهد؛ زیرا از جمله ی اهداف اسلام، اصلاح فراگیر-فردی و اجتماعی – برای وضعیت عموم بشریت در عصر حاضر و آینده می باشد، واسلام آخرین دین آسمانی برای بشریت و شریعت جاودانی است که محدود به هیچ عصر وزمانی نیست وپیامبرش نیز خاتم پیامبران است. متون دینی این پیام آسمانی دارای انعطاف، شمولیت، ظرفیت، تعلیل و تعیین اصول تشریعی و دارای ارزشهای ثابت و جاودانه ای است که آن را به یک اصل شایسته جهت افزودن اندوخته ی ارزشمند ی از قواعد ونظریات قانونی پیرامون همه ی رویدادهای به وقوع پیوسته یا قابل وقوع، به فقه اسلامی تبدیل می کند تا درهر زمان ومکانی همه نیازهای قانون گذاری را پاسخ دهد.
دانشمندان و متفکران اسلامی از دیر زمان به ضرورت وجود اجتهاد و مجتهدان درهر عصر وزمانی تأکید فراوان داشته اند؛ زیرا که دررویارویی با مشکلات وپرسش های جدید جز با احیای سیستم اجتهاد نمی توان به نیرومند کردن وجواب گو بودن شریعت دل بست. چون پرسش های هر عصری زاییده ی همان عصر است؛ وقبل از بلوغ علمی زمانه، پاسخ آن پرسش ها به خاطر کسی نخواهد گذشت.
فقه و اجتهاد پویا، خواهان این است، که ما قفس تنگ تقلید کورکورانه بیرون بپریم؛ وآراء ونظرات گذشتگان را از نظرگاه نقد بنگریم.
مشخصه ی اجتهاد پویا باعث می شود، تا اندیشه های اسلامی در قالب ثابت زمان، متحجر نگردند،؛ وفهم دینی و قانون و احکام شریعت، به سنت های راکد و اعمال تکراری وبی روح تبدیل نشود؛ وبا تغییرات اوضاع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، مقتضیات زندگی از حرکت بازنایستد؛ وبا زمان و زمینه ی جدید بیگانه نگردد، بل که عاملی باشد، که شیوه ی اندیشه ی اسلامی را پیشاپیش زمان،همواره حرکت و کمال بخشد؛ ونه تنها از زمان عقب نیفتد، بل که زمان را در تطبیق احکام اسلامی در مسیر نیازهای نوین به جلو براند؛ وبه خواسته های هر عصر وزمان پاسخگو باشد.
اسلام به عنوان آخرین نسخه ی شفا برای اهل زمین قانون های خود را به دو بخش تقسیم نموده است:
۱ – قوانین ثابت ولا یتغیر، احکامی هستند، که به مقتضای نیازهای طبیعت یک نواخت وثابت انسان، مانند (عبادات وارث و…) به نام شریعت وضع شده اند.
۲ – قوانین متغیر، احکامی هستند، که جنبه ی محلی وموقتی و اختصاصی دارند؛ وبا گذر زمان واختلاف روش زندگی، تغییر خواهند کرد. این بخش با پیشرفت تدریجی مدنیت وپیدایش روش های تازه، تغییر پذیر هستند؛ وبر پایه ومبنای مصالح گوناگون، مکان ها و زمان ها وعرف وعادتها و….. اختلاف پیدا می کنند.
به نظر برخی از دانشمندان اسلامی، بهترین شیوه برای ایفای نقش اجتهاد در دوران معاصر، همان اجتهاد گروهی به وسیله ی ایجاد یک انجمن یا به عبارتی مشهورتر شورای فقه اسلامی باشد که از فقهای طراز اول دارای تخصص در حوزه های علوم وفرهنگ اسلامی ودارای پرهیزگاری مورد اتفاق و نوگرایی وواقع بینی درباره ی رخدادهای تازه و وضعیت کنونی مسلمانان تشکیل شده باشد وحتی دانشمندان مؤمن ومتعهد ومورد اعتماد از نطر دینی در حوزه های تخصصی مختلف و ضروری روزگارشان از قبیل اقتصاد، پزشکی، جامعه شناسی و…. بدانها افزوده شوند، دراین صورت است که می توان بازگشتی دوباره به دوران طلایی پیشینیان خود داشته باشیم و باری دیگر سکان دار حرکت زندگی خود و دیگران به سوی ترقی و پیشرفت و توسعه باشیم.
به امید آن روز. ….
تحقیقی از : عبدالواحد رحمت الله
منابع :کتاب ( ضرورت وجود اجتهاد در همه ی دوره ها- علامه سیوطی) و کتاب (عوامل تغییر فتوا درعصر کنونی-دکتر قرضاوی) و نوارهای ( استاد ناصر سبحانی).

نمایش بیشتر

عبدالواحد رحمت الله

نویسنده و شاعر و مترجم آذربایجان غربی - مهاباد خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا