ویژگی های خوارج نوین یا افراطی های عصر ما
فرقه های منحرف و افراطی فراوانی تا به امروز همچنان در حال انتشار و گسترش هستند امری که باعث تهدید امنیت و ثبات، تردید درباره ایده های مردم و ویرانی خانه و کاشانه مردم میشود که برجستهترین و بارزترین آنها گروه خوارج است گروهی که در ادبیات سیاسی امروز و جدید گاهی به تکفیری و گاهگاهی هم به جهادی تندرو شناخته میشوند.
هنگامی که خوارج خلیفه چهارم را به شهادت رساندند ، برنامهها ویژگی های آنها را شناختیم و از آنجا که امروزه با لباس و رنگی دیگر همین مقطع از تاریخ تکرار می شود لازم و ضروری است که نشانهها و و ویژگیهای گوناگون خوارج امروزی را هم بدانیم و برای همگان توضیح دهیم که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱– تندروی و سخت گیری در دین
یکی از نشانههای افراط و زیادهروی در این عصر، خروج از منهج، روش و مسیر اعتدال دینی است که رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را پایه گذاری کردند و در حدیثی در صحیح بخاری که ابوهریره آن را روایت میکند، هشدار میدهد و میفرماید:
«إِنَّ الدِّینَ یُسْرٌ، وَلَنْ یُشَادَّ الدِّینَ أَحَدٌ إِلَّا غَلَبَهُ، فَسَدِّدُوا وَقَارِبُوا، وَأَبْشِرُوا، وَاسْتَعِینُوا بِالْغَدْوَهِ وَالرَّوْحَهِ وَشَیْءٍ مِنَ الدُّلْجَهِ» (دین آسان است و هر کس که در کار دین سخت بگیرد دین بر او چیره میشود پس راه میانه را در پیش گیرید و مژده دهید؛ از اوقات صبح و شام و پاره ای از شب جهت انجام کارهای پسندیده یاری جویید.)
تندروی در دین اغلب از دانش اندک و سطحی نگری ناشی میشود و این دو ( دانش اندک و سطحی نگری) از بارزترین ویژگی های خوارج به شمار میآیند و بیشتر کسانی را که امروزه به منش خوارج روی آوردهاند، دارای این دو ویژگی هستند.
در تنگنا قرار دادن و ناگزیر نمودن، پرهیز از آسانگیری ، درخواست چیزی فراتر از توان و عدم توجه به توان و تفاوت های مردم از نشانههای افراط و زیادهروی، تقوای فاسد و نادیده گرفتن مراتب احکام از اسباب سخت گیری و فراهم نمودن زمینه خشونت می باشد . اما صورت ها و اَشکال آن نیز عبارت است از سخن گفتن در باره اموری که اغلب غیر قابل فهم است ، ترک رخصت ها و واداشتن به انجام کارهایی که در دین از اولویت نخست برخوردار نیستند.
۲– عالم نمایی
دیگر ویژگی برجسته پدیده افراط و زیادهروی در عصر حاضر، عبارت است از غرور و احساس عالم بودن ! این در حالی است که چیزی از بدیهیاتِ دانش، احکام و قواعد دینی ندانسته و یا با برخورداری از دانشِ اندک و بدون ریشه و قوی چنان میپندارد که علوم قدیم و جدید و اول و آخر را بدست آورده و در نتیجه این غرور، آنان را از فراگرفتن در خدمت علما و فضلا باز داشته و بدین وسیله هم خویشتن و هم دیگران را به هلاکت میکشاند.
با نگاهی به صدر اسلام و دوران خلفا میفهمیم که خوارج آن روزگار نیز همزمان که مردمانی بسیار نادان بودند، با ادعای دانش و اجتهاد علیه علما و دانشمندان گستاخی می نموده و همین ادعا و غرور آنها باعث شد که افراد کم سن و سال و نادان و بدون علم و دانش برای دعوت دینی پدید آیند و از همین افراد مدعی و مغرور تعدادی به حکومت برسند که احکام و فتواهای بدون علم را صادر و بدون هیچ تجربه و ارجاع به اهل علم و فن و متخصصین امر، با حوادث و رویدادهای مهم تعامل مینمودند و فراتر از این ها دنبال عیب و خطای علما و بزرگان دینی افتاده و سعی در کاستن جایگاه آنها داشته و زمانی هم که فتوایی بر خلاف مرام و هوای آنان میدادند، با منتشر نمودن القاب و عناوینی همچون توسویی، چاپلوسی، ساده لوحی، بی شعوری و کم تقوایی علیه علما، سعی در ایجاد تفرقه و دشمنی میان مردم و علما مینمودند!
۳– تک روی و گمراه نمودن دیگران
یکی دیگر از ویژگی های بارز و برجسته تندروی امروزه، تعصب نسبت به رای و دیدگاه خود و عدم اعتراف به آراء و نظرات دیگران و انکار حق و حقیقتی که بر زبان غیر آنان جاری میشود.
اسباب و عواملی که باعث بوجود آمدن این تعصب می شود عبارتند از:
۱-۳– علم و دانشِ ناچیز و اندک
۲-۳– خود شیفتگی علمی
۳-۳– تبعیت از هوی و هوس
۴-۳– خالی الذهن بودن در برابر آراء و دیدگاه های مختلف و متاثر شدن از آن ها.
در واقع خود شیفتگی علمی و تعصب خوارج در گذشته، باعث منحرف شدن افراد و جریانات زیادی شده است…!
چه چیزی ذی الخویصره نادان را ساقط و سرنگون کرد؟
ابن الجوزی (۵۱۰-۵۹۷ ھ) در توضیح این جریان میگوید: آفت او این بود که بی درنگ و تامل، رای خود را بر رای رسول الله صلی الله علیه و سلم ترجیح داد! که اگر اندکی تامل مینمود، میفهمید که بالاتر از نظر رسول الله صلی الله علیه و سلم، رای و نظری نیست…آیا غیر از خود شیفتگی و سوء ظن چیز دیگری یاران ذی الخویصره را به نابودی کشاند؟!
خوارج نیز به همان درد و آفت مبتلا شدند و در عین اینکه در ظاهر بسیار عابد و پارسا بودند اما معتقد بودند که از حضرت علی رضی الله عنه داناترند! و این درد بسیار سخت و جانکاهی بود که خوارج را اسیر الفاظ و کلماتی نموده بودو همچنین آنها را نادان و جاهل نموده بود و فقط نظرات و آراء خود را صحیح می پنداشتند!
محمد ابو زهره ( ۱۸۹۸-۱۹۷۴ م) اندیشمند معروف مصری میگوید: خوارج اسیر الفاظی همچون ( ان الحکم الا لله) حکم رانی فقط از خداست و همچنین تبری جستن از ستمکاران و…شده بودند و تحت نام همین شعارها، خون مسلمانان را مباح، سرزمین های اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار داده و مردمان بیشماری را آواراه و به خاک و خون کشیدند…!!!
این تعصب و دست کم گرفتن دیگران با اصول بنیادی اسلام مانند شوری، اخلاص، تقوی، صداقت، هدایت و راهنمایی تماما منافات دارد.
۴– افترا و بدگویی از علمای خدمتگذار
عصر و دوره کنونی شاهد پدیده عجیبِ حمله و هجومِ باور نکردنی و شگفت انگیز گروه های افراطی علیه کرامت، شخصیت و حرمت علمای خدوم و بدگویی از آنها است!
امروزه در روزنامهها، مجلات، کتاب ها و حلقههای درسی دانشجویان و طلاب، نمونههای بسیاری از این حملات وجود دارد پدیده ای که زیان های زیادی را به بار آورده و پیوستگی و یکپارچگی مسلمانان را دچار پراکندگی نموده و شکاف ناسازگاری، نفاق و تفرقه را عمیقتر نموده است.
چه عواملی پشت سر بدگویی و حملات افراطی های دینی علیه علمای مسلمان وجود دارد؟
۱– آموزش و تحصیل علوم دینی بدون استاد
۲– کج اندیشی و فهم غلط از برخی از عبارات علما
۳– پیروی از هوی و هوس
۴– حسادت نسبت به علمای خدوم و موفق
۵– دنبال نمودن نقطه ضعف ها، لغزش های علما و تحریف گفتههای آنان…
البته این کارها را به خاطر حملات کوکورانه خود و به قصد بدگویی و طعنه زدن به علمای خدوم اسلام ( چه در گذشته و چه اکنون) بویژه آنان که همچون آنها نمیاندیشند، انجام داده اند البته خوشبختانه نتوانسته و نخواهد توانست که منهج اعتدالی و میانه روانه آنها را تحریف نمایند.
کسانی که به علمای امت (آگاهانه و یا از روی غفلت و نادانی) دهن درازی میکنند در واقع نقشههای صهیونیسم و ستمگران و سازمانهای اطلاعاتی آنها را پیاده میکنند و با منهج اهل سنت و جماعت فاصله دارند…
اینان نیک بدانند که خون و گوشت علما زهر آلود است و قانون خدا برای کسانی که کارشان هتک حرمت علما باشد، معلوم است.
آیا این نوآموزان! نمیدانند که قضاوت بر افراد، به فراوانی فضایل بستگی دارد همچنانکه ابن القیم (۶۹۱-۷۵۱) میگوید: کسی که اندکی دانش شرعی و تاریخی داشته باشد به طور یقین میداند که آدم مسلمان و شریفی که اقدامات و آثار خوبی از خود بر جای گذاشته باشد، از لغزش و خطای وی چشم پوشی و بلکه پاداش اجتهاد را نیز خواهد شد…
اگر علمای امت مورد طعنه قرار گرفتند و مورد توهین و تحقیر قرار گرفتند پس چه کسی باقی خواهد میماند؟
آیا تنها جوانانی کم سن و سال، خام و بی تجربه و بی سواد نمیمانند که بر اساس فرمایش رسول الله صلی الله علیه و سلم قرآن را بسیار زیبا تلاوت میکنند اما آن را نفهمیده و از حلقومشان پایین نمیرود؟
۵– گمان بد به دیگران
این مریضی در این روزگار به وفور یافت شده و آسیب های آن نیز بسیار وخیم و سخت و خطرناک است به گونه ای که حرمت و هیبت بیشتر علمای نامی اسلامی را بر باد داده اند!
اسباب و علل خوارج زدگی در عصر حاضر
۱-نادانی و کژ اندیشی
آدم نادان حقیقت آنچه را که میبیند و میشنود و میخواند، درک نمیکند و نمیفهمد که حکم دقیق شرعی در چنین شرایطی به خصوص در اوقات فوق العاده پیچیده و مبهم نیازمند دور اندیشی و دانش بیشتر و دقیق تری میباشد تا منجر به سوء ظن و تهمت نشود.
۲– هوی و هوس
این آفت، آفت بزرگی است و کافی است خبری را دیده، شنیده و خوانده باشد و مطابق میل و رغبت او نباشد، آن وقت و بدن تحقیق و تفحص شروع به اعلام سوء ظن و دشمنی می نماید و کارها را به میزان و مقیاس هوای خویش می سنجد و عذری را نیز از کسی نمی پذیرد؛ چه رسد به اینکه خویشتن را سرزنش و نکوهش نماید.
۳– غرور و تکبر
حسن ظن نسبت به خویش، شگفت زدگی نسبت به رای و نظر خود و غرور به نسبت دانشی که دارند، آنان را وادار به تبرئه خود و تحقیر و متهم نمودن دیگران نموده و غیر خود را باطل و گمراه و خود را بر حق و هدایت یافته میپندارند.
مردمان فراوانی را دیدهایم که در گمان بد به جایی رسیدهاند که تمام مردم (زنده و مرده) را غیر از خودشان به گمراهی و فساد در عقیده متهم میکنند؛ در نگاه آنان تنها ایشان هستند که در دایره اخلاص قرار گرفتهاند و بقیه دوزخی هستند!
حقیقتا که گمان بد، آفت ویرانگری است که تنها و تنها زشتی، بدی، پلیدی، نفرت و خباثت را برای صاحبانش پدید میآورد.
هم چنانکه گفته شد این آفت بسیار وخیم و خطرناک بوده و اسلام نیز موضع قاطعی را علیه آن گرفته و دستور داده که از بیشتر گمان ها دوری نماییم زیرا رویداهای زیادی به ما ثابت نمودهاند که آنچه در پشت پرده اتفاق افتاده کاملا متفاوت است از آنچه مشاهده می نماییم..
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ) حجرات/۱۲ “ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمان (های بد) بپرهیزید, بی شک بعضی از گمانها گناه است“
انسان به سادگی میتواند گمان بد را با آوردن یک عذر و توجیه کنار زده و دفع نماید؛ عمر بن خطاب رضی الله عنه میفرماید: تنها گمان نیک را نسبت به کلماتی که از دهان برادر مسلمانت بیرون میآید، داشته باش.
۶– ظلم، فخر فروشی و خودپسندی
یکی از ویژگی های پدیده افراط گرایی، تندروی در تعامل با دیگران است؛ به گونهای که اصل در رفتار و تعامل با دیگران را بر شدت، خشونت و تندی میدانند امری که متاسفانه به نشانهای از شخصیت رفتاری برخی از جوانان تبدیل شده است.
گاهی اوقات این خشونت به عمل تبدیل شده و در نتیجه به سبب آن خون بی گناهانی به زمین ریخته شده و موسسات و سازمانهایی ویران گشته و باعث آسیب هایی برای مردم و خود آنها نیز شده است.
علل و عوامل به کارگیری خشونت
۱– محنت، رنج و آزمون های جانکاه
بسیاری از این جوانان به علت اینکه از طرف حکومت های ستمگر در معرض انواع شکنجهها قرار گرفتهاند، درون و نهاد و سرشت آنها متاثر شده و در نتیجه دست به چنین کارهای تندروانهای زدهاند.
۲– عدم ارزیابی و آینده نگری
همه میدانند که امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگ ترین واجباتی است که خداوند بر دوش امت اسلامی نهاده است؛ اما کسی که این وظیفه خطیر را انجام میدهد، بایستی از چنان دانشی برخوردار باشد که به سادهترین روش بتواند خیر و منفعت را محقق و شر و ناپسند را کنار بزند.
برخی چنین میپندارند که بکار گیری روش (تندروی) در دعوت دینی برای دست برداشتن مردم از مخالفت با دین و آنچه گناه است، میباشد و گمان میبرند که این روش، روشی بازدارنده است؛ بی آگاه از اینکه آسانگیری و اعتدال اصلی در دعوت به شمار آمده و تاثیرگذاری بیشتری را نیز ایفا میکند.
جدای از همه اینها برخی حتی حرمت والدین را نیز زیر پا نهاده و به جای خدمت و کمک به آنها، با خشونت و تندی با آنها رفتار نموده و فراموش نمودهاند که پدر و مادر از بقیه مردم، به خصوص هنگام ارشاد و راهنمایی، جدا هستند و این هرگز به معنای گناه و تنازل از دین داری نیست بلکه ادب چنین اقتضا میکند که با گفتاری آرام، صبر و حوصله، مهربانی و دلسوزی با ایشان معاشرت نمود.
خداوند در سوره مبارکه لقمان آیه ۱۴ و ۱۵ میفرماید:
(وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ
وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۖ وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا ۖ وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ۚ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)
” و به انسان درباره ی پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد، و از شیر باز گرفتنش در دو سال است، (آری، سفارش کردیم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جای آور که باز گشت (همه ی شما) به سوی من است و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که تو چیزی را که به آن علم نداری شریک من قرار دهی، پس از آنان اطاعت نکن، ودر دنیا با آنان به شایستگی رفتار کن، و از راه کسی پیروی کن که (توبه کنان) به سوی من باز آمده است، سپس بازگشت (همه ی) شما به سوی من است، آنگاه شما را از آنچه انجام می دادید؛ آگاه می کنم. “
این بود دیدگاه ما درمورد ویژگی های عجیب گروه های افراطی؛ آیا رفتار و عملکرد جماعت و جریان سلفی مدخلی در لیبی، داعش و القاعده در سوریه و انصار بیت المقدس در شبه جزیره سینا به اضافه برخی از علمای تندرو، تکفیری و حکومتی در دنیای اسلام نمونه حقیقی خوارج امروزه نیستند؟! همانهایی که از دو حال خارج نیستند؛ یا مرتبط و مزدور دستگاه های اطلاعاتی کشورهای غربی و عربی هستند و یا افراد نادان و ساده لوحی هستند که گروه اول آنها را برای غارت، چپاول، کشتن، آواره کردن، تخریب، ویرانی و پایمال نمودن شرف و کرامت امت اسلامی و خشن جلوه دادن اسلام در دنیا و خاموش نمودن موج اسلامی خواهی در غرب، به کار میگیرند!
نویسنده: د محمد علی صلابی
برگردان: سلیمان قادری