تاریخ

خاطره ای از استعمار پیر، انگلیس

در دوم ماه ژانویه ( ۱۲ دی ) در چنین روزی و در سال ۱۹۴۷ میلادی ، در هند زیر سایه استعمار انگلیس ، مهاتما گاندی به هدف آشتی دادن مسلمانان و هندوها که نزدیک بود جنگ داخلی میان آنان شعله ور گردد ، یک راهپیمایی راه انداخت !

برای شناخت اینکه چه کسی به دنبال دامن زدن به تنش ها و کینه هاست ، هوشیاری زیادی نمی خواست ، طبیعتا استعمار عامل اصلی و محرک هر نزاعی بود ، گاندی آن را در جمله ای خلاصه نموده که می گوید :

هرگاه ملت هند در برابر استعمار انگلیسی متحد شوند ، گاوی ذبح شده و در وسط راه ، میان هندوها و مسلمانان انداخته می شود ، تا اینکه آنان را درگیر نزاعات داخلی کرده و از توجه به تاراج نمودن سرمایه های هند از جانب استعمار ، منصرف سازند !

ذبح گاوی و قرار دادن آن بر سر راه مردم کافی بود تا اینکه هندوها را به قتل هموطنان مسلمان خود تحریک کند ، همانطور انداختن کیسه ای زباله در محراب مسجدی کافی بود تا مسلمانان را به قتل هموطنان هندوی خود تشویق نماید ، علی رغم اینکه هم ذبح گاو و هم انداختن زباله ، کار کسی جز استعمار نبود !

تاکتیک دیگر استعمار رواج دادن به جهل و خرافات بود ، که یادآوری داستانی برای اثبات این ادعا ما را کفایت می کند :
سفیر انگلیس به همراه سرکنسول آن کشور با ماشین خود در نیودلهی در حال گشت زنی بودند ، مشاهده کردند که جوان دانشجوی هندو گاوی را با لگد می زند ، سفیر به راننده دستور می دهد که هر چه زودتر ماشین را متوقف کند ، از ماشین پیاده شده و جوان را از گاو دور کرده و سر و صورت خود را به گاو می مالید و از وی طلب عفو و بخشش می نمود ، آنگاه در میان عابرین پیاده که از عکس العمل سفیر شگفت زده شده بودند ، با ادرار گاو سر و صورتش را شستشو داده و به گاو سجده کرده و مردم نیز با وی به سجده رفته و سپس جوان را کتک کاری مفصلی کردند !

وقتیکه سفیر به داخل ماشین بازگشت ، سرکنسول پرسید : جناب سفیر ؛ آیا واقعا تو هم گاو پرست هستی؟! چون من از این کارت به حدی شوکه شدم ، چشمان خودم را نیز باور ندارم ؟!

سفیر در حالیکه ادرار از موهایش می چکید ، گفت : لگد زدن گاو از طرف آن جوان ، نوعی بیداری و انهدام باورهای هندوهاست ، که ما آنرا می خواهیم ، اگر اجازه دهیم به گاو لگد زده شود ، دیری نمی پاید که ما را نیز لگد می زنند ، سرکنسول عزیز ؛ نادانی کارسازترین اسلحه ماست ، پس بگذار که این ملت همچنان در جهل و نادانی بمانند !


نویسنده : ادهم شرقاوی
مترجم : امید سلیمانی ــ بانه

از طريق
امید سلیمانی
منبع
sozimihrab.org
نمایش بیشتر

امید سلیمانی

# استان کردستان- بانه @@ فعال دینی و اجتماعی @@ نویسنده و مترجم

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا