درخواست طلاق توسط زن پس از ناپدید شدن شوهرش !!

درخواست طلاق توسط زن به دلیل ناپدید بودن شوهر

سوال:

مردی میهن خود را ترک می‌کند و همسر و فرزندانش را تنها می گذارد و به مدت ۷ سال از آن ها دور می‌شود؛ در این مدت حقوق و نفقه آن ها را پرداخت نمی کند ! آن زن در دادگاه از قاضی درخواست طلاق می کند ؛ قاضی حکم طلاق را برای او صادر می کند… فقه اسلامی در این گونه شرایط  چه موضعی  دارد؟ آیا این اجازه را به زن می دهد که در غیاب شوهر خود را طلاق دهد یا خیر ؟

پاسخ:

بی شک پیوند ازدواج یکی از محکم ترین پیوند هاست و لازم است که در پیوند ازدواج محبت ، مهربانی ‌ ،علاقه و مودتی را که الله متعال برای زوجین قرار داده است به وجود آید .

فتوای شیخ احمد شرباصی رحمه الله تعالی را در این مورد برای شما بیان می کنیم.

 پیامبر صلی الله و علیه و سلم می فرمایند : لاضرر و لاضرار فی الاسلام، در اسلام ضرر رساندن به خود و یا به شخص دیگری جایز نیست .

همچنین یکی از قواعد شرعی این است که : « درء المفاسد مقدم علی جلب المنافع» از میان برداشتن ضرر مقدم است بر جلب منافع ؛ یعنی باید اول مفاسد را از بین برد و بعد سعی در به دست آوردن منافع نمود.

 پس هنگامی که مردی سبب ضرر رساندن به همسرش باشد به صورتی که از نفقه دادن به او خودداری نماید یا به مدت طولانی غایب باشد یا آن مرد زندانی باشد و آن زن برای معیشت و ادامه حیات و زندگی خود به مالی از جانب همسرش دسترسی نداشته باشد ، یا در آن مرد عیبی (برص ، جذام و…)وجود داشته باشد که زندگی با او را دشوار کرده باشد و ……

 اینگونه اشخاص صلاحیت و شایستگی لازم را برای ادامه زندگی زناشویی ندارند چون زندگی زناشویی باید بر رحمت و مودت  و علاقه و تعاون و عشق و مشارکت استوار باشد .

 خدای متعال در این باره می فرماید: : (ومِن آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لکمْ مِن أَنْفُسِکمْ أزواجًا لِتَسْکُنُوا إلیهَا وجعَلَ بیْنَکُمْ مَودَّهً ورَحمهً، إنَّ فی ذلکَ لآیاتٍ لقومٍ یَتفکَّرونَ). [الروم : ۲۱

یکی از نشانه های دال بر قدرت و عظمت خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان در پرتو جاذبه و کشش قلبی بیارامید و در میان شما و ایشان و مهر و محبت انداخت و هر یک را شیفته و دلباخته دیگری ساخت تا با آرامش و آسایش مایه ی شکوفایی و پرورش شخصیت همدیگر شوید و با پیوند زندگی انسان‌ها ، تعادل جسمانی و روحانی آنها برقرار و محفوظ باشد مسلماً در این امور نشانه ها و دلایلی بر عظمت و قدرت خدا است برای افرادی که درباره پدیده های جهان و آفریده های یزدان می اندیشند.

اگر مردی به مدت طولانی از همسرش فاصله بگیرد ؛ به صورتی که روابط آن دو با هم قطع شود و یا آن زن خبری از زنده بودن یا فوت شوهرش در دسترس نداشته باشد و هیچ حقوق و نفقه ای از جانب شوهرش برای معیشت او پرداخت نشود ؛ در این صورت اگر زن به سبب غایب بودن شوهرش قصد جدایی را داشته باشد او این حق را دارد و از ولی امر همانا قاضی درخواست می کند که نکاحش را فسخ می نماید .

 قاضی پس از تحقیق و جستجو در مورد دادخواست آن زن  ، اگر صحت سخنانش با دلایل مستدل آشکار شد بین آن زن و شوهرش جدایی می افکند و حکم طلاق آن زن را با طلاق بینونه صغری (طلاقی که آن زن فقط با عقد و مهریه ی جدید می تواند به نکاح شوهرش درآید) صادر می کند.

 بعضی از فقها گفته اند: اگر مکان آن مرد معلوم باشد نامه‌ای از جانب قاضی برای او ارسال می شود و زمان مناسبی را برای حضورش در کنار خانواده و همسرش معین می‌کند و او را مخیر می کند بین این که یا نفقه زن و اولادش را پرداخت نماید و یا اینکه آنها را به مکانی که خود در آن جا زندگی می کند انتقال دهد و یا زن را با اختیار خودش طلاق دهد ، اگر بعد از سپری شدن زمان مشخص شده ، آن مرد نزد خانواده اش بازگشت ، در این صورت طلاقی صورت نمی گیرد و زندگی خود را ادامه می دهند ، اما اگر بعد از مدت مشخص شده آن مرد نزد خانواده اش بازنگشت ، چون آن مرد مدت طولانی بدون دلیل موجه و بدون رضایت همسرش او را تنها گذاشته است ، قاضی برای جلوگیری از ضرر و زیان روحی و جسمی آن زن حکم طلاق و فسخ نکاح او را صادر می کند.

 آن موقع زن بعد از فارغ شدن از عده ی خود می تواند به صورت دلخواه ازدواج نماید و اگر بعد از ازدواج دوم آن زن ، شوهر سابقش بازگشت دیگر هیچ حقی بر او ندارد و نمی تواند او را به نکاح خود در آورد ؛ زیرا طلاق او بائنه و قطعی شده است و با شخصی دیگر ازدواج کرده است.

والله تعالی اعلم

منبع : اسلام اون لاین

ترجمه از عربی : فایق رسولی سالار – سردشت