گفتگو

در محضر عمر  مختار(توصیه ها و نصیحت ها)

عمر مختار همان مجاهد لیبیایی است که با اشغالگران ایتالیایی جنگ چریکی را شروع کرد.

سنش هنگام اشغال خاک لیبی توسط اشغالگران ایتالیایی ۵۳ سال بود. او ۲۰ سال تمام با اشغالگران خاکش مبارزه و جهاد نمود و سرانجام در سن ۷۳ سالگی توسط اشغالگران ددمنش اعدام شد و به شهادت رسید.

عمر مختار ملقب به سرور شهیدان ، سرور مجاهدان و شیر صحراء است.

او با عمر پر باری و مبارکی که داشتند ، سبب شد دل های زیادی بسوی دین اسلام و دفاع از خاک و وطن سوق پیدا کند.

 

سخنان گُهرباری از عمر مختار

۱- ظلم و استبداد سبب بروز قهرمانانی از میان طبقه مظلوم می‌شود، اما اشتباه سبب ایجاد دلهره و اضطراب ‌ می‌شود هر چند به ظاهر بزرگوار می نمایند!

۲- من بر این باورم که باید آزاد باشم  و کشورم نیز باید آزاد باشد و این باور و اعتقاد از همه سلاح ها قوی تر است.

۳- وقتی که قاضی با تمام شقاوت قلبی حکم اعدام عمر مختار را صادر کرد، او با صلابت گفت : حکم تنها حکم پروردگار متعال است و حکم مسخره شما هیچ ارزشی ندارد.

۴- اگر چه ممکن است شمشیرم در نبرد با باطل شکسته شود ؛ ولی هرگز باطل بر حق چیره نخواهد شد!

۵- ضربه ای که کمرت را نشکند و تو را از پا درنیاورد مطمئن باش که تو را قوی تر خواهد کرد.

۶- بعد از مرگ من گروه هایی خواهند آمد که با شما می‌جنگند ؛من به زندگی جاوادانه خواهم رسید و زندگی پوچ و چند روزه دنیا برای شما باقی می‌ماند.

۷- ای مادر عزیزم! پس از مرگ من داد و فریاد نکن و بدان که خدا نگهبان ماست ، راه سختی را در پیش رو داریم ؛ ولی بدان که پاداش و پایان آن سرور و شادی و خوشحالی است.

۸- هر کس با مردم راست نباشد ، دچار مشکلات و پشیمانی خواهد شد.

۹-با عزت زندگی کن و سر خود را در مقابل هیچ  نامردی خم مکن ، شاید دیگر فرصت سر بلند کردن نداشته باشی.

۱۰- جنگ و جهاد ما در راه خدا و آزادی مردم تا زمانی که دشمنان را از کشورمان بیرون می کنیم  بر ما واجب است  و انا لله و انا الیه راجعون.

۱۱- جنگی که بخاطر بدست آوردن مال و غارت صورت گیرد، هنگام رسیدن بدانها متوقف خواهد شد؛ اما جنگی که بخاطر آزادی میهن انجام شود تا آزادی نهایی ادامه خواهد داشت.

۱۲- ما تسلیم نخواهیم شد ، یا پیروز می شویم یا به شهادت می رسیم.

 چند سوال از عمر مختار

سوال ۱ : چرا با حکومت فاشیستی می جنگی؟

جواب : بخاطر اینکه دینم چنین دستوری به من داده است.

 سوال ۲: آیا روزی از روزها به این فکر کرده ای که با این امکانات کمی که داری، اشغالگران  را از کشورت بیرون کنی؟

جواب :بلی، زیرا این کاری است ممکن .

سوال ۳ : پس بر این باور هستی که می توانی این کار را انجام دهی و ما را از کشورت بیرون کنی ؟

جواب : می خواستم شما ها را از کشورم  بیرون کنم برای اینکه شماها غاصب و ستم کارید ، اما مسئله جنگ و جهاد برای بیرون راندن غاصبان بر مسلمانان واجب است ؛ البته پیروزی از طرف پروردگار متعال است. و ما النصر الا من عندالله العزیز الحکیم. 

گردآوری و ترجمه : عبدالله احمدی  (شنو) 

نمایش بیشتر

عبدالله احمدی

نویسنده و مترجم و فعال دینی ✅ ساکن : آذربایجان غربی - مهاباد - روستای حمزاباد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا