خانوادهزن

راهکارهای ارتباطی تقویت عشق و محبت پایدار در بین زوجین (۲-۲)

مواردی که راهگشای رابطه ای عمیق و سالم می گردند .

۱- آگاهی از اصول اخلاقی و حقوقی همدیگر

اصولا خانواده اى سالم است که محیط سالمى براى سعادت زن و شوهر و فرزندان باشد، و این مقصد قابل وصول نیست، مگر آن گاه که طرفین به تعهداتى پاى بند باشند; در هر جا که اشتباهى و لغزشى پدید آمد، توقف کنند، و با تلاش براى تطبیق خود با ضوابط و قواعد، دوباره به پیش بروند. افرادى هستند که در اثر عدم آگاهى از ضوابط و حقوق و یا بى توجهى به اصول حیات مشترک، دایم دچار درگیرى و اختلاف بوده، فرصت عمر را، که باید صرف خودسازى شود، در راه مشاجره و اختلافات مى گذرانند.
در زندگى زناشویى، در عین اینکه اصل بر مودّت و صفا و ایثارگرى است، اما این اصل نباید فراموش شود که میزان خواسته ها و توقّعات و تلاش ها نمى تواند بى حساب و بر اساس سلیقه شخصى باشد. اگر بخواهید در زندگى زناشویى و در کنار همسر حقى را به خود اختصاص دهید، ناگزیرید همان حق را براى همسرتان نیز قایل باشید و شک نیست مادام که شما اداى حق همسر را نکرده اید، نخواهید توانست توقّع اداى آن را از او داشته باشید.
شناخت حقوق متقابل و توجه به این حقیقت که اگر براى یک فرد حق در نظر گرفته مى شود براى طرف مقابل، مسئله تکلیف مطرح است که باید به آن تکلیف عمل کند، زندگى را از زوایاى تاریک بیرون مى آورد و ابعاد وظایف هر دو طرف را روشن مى کند.
اسلام براى هریک از اعضاى خانواده، حقوق خاصى معیّن کرده است که در صورت آشنایى با این حقوق، تکلیفى را در مقابل این حقوق باید بر دوش بگیرند. ضرورى است زن و شوهر هر کدام حقوق و وظایفى که در قبال یکدیگر دارند مورد مطالعه و بررسى قرار دهند تا بتوانند در قبال یکدیگر موضعى نیکو اتخاذ کنند. آگاهى به حقوق و وظایف خود، مقدّمه عمل است و جلوى بسیارى از اختلافات و درگیرى هاى فیمابین را مى گیرد.

۲- توجه به نیازهاى همسر و درک آن

خواسته ها و نیازهاى انسان حد و مرزى ندارد; بخشى از آن ها جنبه تخیّلى و غیر منطقى دارد که فرد به غیر ممکن بودن آن ها واقف است، اما گاهى در تخیّل به آن ها مى پردازد و از نظر روانى به نوعى، آرام و دل خوش مى گردد و از این طریق، تخلیه روانى مى کند. بخشى دیگر نیز به نیازها، خواسته ها و انتظارات او از خود و دیگران برمى گردد.آن قسمتى که مربوط به خواسته ها و نیازهاى فرد از خود است و جنبه عملى و منطقى دارد، موجب انگیزه و در نتیجه، تحرّک و فعالیت او مى شود. بخشى که مربوط به دیگران است، مشخص نیست که آیا برآورده مى گردد یا خیر؟ این خواسته ها و نیازها نیز مى تواند منطقى و واقعى باشند یا حد و مرزى نداشته باشند.در روابط بین زن و شوهر، به دلیل اشتراک در همه زمینه ها، خواسته ها و نیازهاى متقابلى وجود دارند که بخشى از آن ها طبیعى و منطقى است و معمولا در بیشتر زندگى ها یکسان است. با این وصف، این بستگى به نوع شخصیت افراد دارد که بتوانند خواسته هاى طبیعى خود را ابراز کنند و حد و مرز آن را نیز حفظ نمایند. آگاهى به اینکه چه نوع و چه میزان انتظارات، خواسته ها و نیازهاى زن و شوهر از یکدیگر شکل طبیعى و منطقى دارند، از نکات مهمى است که باید به آن توجه دقیق داشت.۲۲فردى که از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد که دیگرى نیز این حق را دارد که چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درک نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.۲۳اگر مردى دوست دارد که در هر فرصتى به گردش و مسافرت برود، باید به این امر توجه داشته باشد که همسر او نیز چنین نیازى دارد و داشتن فرزند و مسئولیت خانه دارى نمى تواند دلیلى بر این باشد که زن فرصت گردش و مسافرت ندارد و یا همیشه باید در خانه بماند. گاهى اتفاق مى افتد که در کشمکش ها و در برآورده نشدن خواسته ها و نیازها، به مقایسه زندگى هاى دیگران پرداخته مى شود. اگرچه ـ همان گونه که گفته شد ـ بخشى از خواسته ها و نیازهاى زن و شوهر از یکدیگر جنبه هاى مشترک دارند، اما بخش هاى دیگر تنها اختصاص به آن خانواده دارد. ضمن اینکه هر زندگى مشکلات و کشمکش هاى خاص خود را دارد و هر خانواده سعى مى کند ضمن حفظ ظاهر در جامعه، براى رعایت احترام دیگران به خود، زندگى خود را مطلوب و خوشایند نشان دهد. از این رو، مقایسه زندگى خود با دیگر زندگى ها نه تنها مشکلى را حل نخواهد کرد، بلکه باعث بروز کشمکش هاى بیشترى خواهد شد.۲۴

۳- تفاهم در باورها و در موازات هم حرکت نمودن

یکى از شرایط ازدواج در اسلام «کفو» بودن است و اولین مرتبه از کفویت، همسانى در مذهب و دین. مسلمان نمى تواند با کافر ازدواج کند. اختلاف در مذهب یکى از عوامل مهم درگیرى و از هم پاشیدگى است. اگر مسلمانى را مى بینید که با فردى بى دین ازدواج کرده است و زندگى شان در کمال مهر و آرامش مى گذرد، مطمئن باشید که آن مسلمان از اصول و ارزش هاى خود صرف نظر کرده است و در حفظ و دفاع از آن ها کوتاه مى آید.زندگى یک مسلمان بر اساس اسلام و فرهنگ اسلامى صورت مى گیرد و کارهاى غیر مسلمان بر اساس فرهنگ غیر اسلامى او در زندگى مشترک، باید مواضع مشترک وجود داشته باشند. چگونه دو نفر، که داراى دو فرهنگ متضادند، مى توانند در مقام اجرا و عمل هماهنگ باشند؟ بنابراین، یا کارشان به اختلاف و نزاع مى کشد و یا یک طرف دست کم، باید از مواضع خود صرف نظر کند.۲۵
اینجاست که اسلام در آغاز ازدواج، مسئله کفو بودن در مذهب و دین را مطرح کرده است تا علاوه بر جنبه هاى معنوى دیگر، کانون خانواده از گرمى و عاطفه مذهبى نیز برخوردار باشد.
بدون تردید، از مهم ترین عوامل پیوند پایدار و ازدواج موفق و زندگى آرام، همسویى بینش ها و باورهاى دینى و پاى بندى عملى زوجین به ارزش ها و فرایض شرعى است. بر همین اساس، مردان و زنان خداباور و پاک اندیش در آرزوى داشتن همسرى مؤمن و نیک سیرت و عامل به ارزش هاى قرآنى هستند. چنین گرایشى در امر روابط خانوادگى، برخاسته از نهاد پاک و فطرت کمال جوى ایشان است و از همین روست که خداوند متعال بهترین ازدواج را وصلت پاکان و متقیان با یکدیگر مى داند: «الطَّیباتُ للطَّیبینَ و الطَّیبونَ للطَّیبات» (نور: ۲۶); زنان پاک از آنِ مردان پاک، و مردان پاک از آنِ زنان پاکند.
خصلت هاى پاک بشرى ـ این عظیم ترین سرمایه هاى وجود ـ ناشى از خداباورى و تقواپیشگى هستند و تقواپیشگى نیز حاصل توحید و معاد اندیشى. به بیان دیگر، نزد زنان و مردان پاک دل، ارزشمندترین معیار براى روابط سازنده، همسرى همراه و همدلى نیک سرشت، خداپرستى و معاد باورى است، و این خصایص از گران قدرترین و پایدارترین جاذبه ها در زندگى زناشویى هستند.۲۶کم توجهى و یا بى توجهى به این امر مهم در روابط، به معناى بناى ستون هاى کانون زندگى بر زمینى سست و ناپایدار است. چگونه ممکن است که از همان آغازین روزهاى زندگى مشترک، زن سحرگاهان و با نغمه اذان برخیزد و نماز صبح بگذارد و مرد همچنان تا ساعتى پس از طلوع آفتاب در بستر آرمیده باشد و یا به عکس؟!۲۷بنابراین، حفظ و تقویت مستمر و تعالى باورها و ارزش هاى مذهبى توسط زوجین از مهم ترین عوامل مؤثر و قوى ترین جاذبه هاى زندگى مشترک است و برخوردارى از اندیشه مذهبى مشترک و همگانى و همراهى در التزام به فریضه هاى مذهبى، زیباترین «حلقه روابط سازنده» را به همسران ارزانى مى دارد.

۴- هماهنگى دیدگاه هاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى

از جمله عوامل مؤثر در ایجاد روابط سالم و سازنده میان همسران، هماهنگى و همسویى دیدگاه هاى اجتماعى و باورهاى فرهنگى آنان است.
به یقین، آنان که از نظر اعتقادات و بینش هاى عمیق دینى و رفتارهاى متعالى مذهبى، همسویى کامل دارند، در نگرش ها و برداشت هاى اجتماعى و فرهنگى نیز از اندیشه و زبان مشترک برخوردار خواهند بود. براى مثال، زمانى که مباحثى همچون تحصیل و کار و فعالیت اجتماعى زنان در عرصه هاى مختلف مطرح مى گردد، ایشان براساس مبانى و ارزش هاى اسلامى و معیارهاى قرانى و به دور از تعصّبات فردى و جنسیتى و مشاجرات و جدال هاى بیهوده، به صراحت و آسانى، مواضع فکرى مشترک و مشابهى اعلام مى دارند و با صداقت و صلابت، از جایگاه و منزلت زنان به عنوان آرامشگران کانون خانواده سخن مى گویند و بر این باورند که به هنگام ضرورت و بر حسب استطاعت، زنان آماده خدمت به جامعه در عرصه هاى تعلیم و تربیت و بهداشت و درمانگرى خواهند بود. اینان هرگز تحصیل و تحقیق را در انحصار مردان نمى بینند و در ارتباطات اجتماعى، انتخاب شیوه زندگى و فرزندپرورى نیز آراء مشابهى دارند.۲۸
در زمینه سیاسى، افراد بعضاً خود را تابع یک «ایسم» یا یک مکتب مى دانند و حتى ممکن است در این رابطه و در طرف دارى از آن مکتب، داغ شوند و شعارهایى نیز بدهند. اگر طرز تفکر زوجین در مسائل سیاسى واحد نباشد، چه بسا منجر به اختلافات گردیده، این اختلافات بر روابط سالم آسیب وارد کند. طرز تفکر درباره اصل حکومت و هیئت حاکمه، مسئولان اجرایى کشور، خوش بینى و یا بدبینى نسبت به آن ها، اعتقاد به درستى یا نادرستى کارگزاران جامعه و در نهایت، موضع گیرى هاى مثبت یا منفى در رابطه با رهبرى باید واحد باشند.
موضع گیرى هاى سیاسى، که منشأ عقیدتى داشته باشند، نقش مهمى در ایجاد هم دلى و هم فکرى همسران در زندگى خانوادگى دارند. تاریخ انقلاب اسلامى کشورمان در این زمینه بهترین نمونه است. چه بسا مادرانى که فرزندان خود را به دادگاه ها معرفى کرده، روانه زندان نموده اند و چه بسا خانواده ها که در اثر اختلاف فکرى در رابطه با انقلاب و رهبرى، از هم جدا شده اند. همسرانى که نقطه نظرهاى سیاسى مشترکى درباره نظام و رهبرى داشتند، در ایجاد آرامش در محیط خانه براى همسر خود، از هیچ کوششى دریغ نمى کردند تا همسر خود بهتر بتواند بیرون از خانه با خاطرى آسوده انجام وظیفه کند.
هماهنگى در زمینه فرهنگى نیز در ایجاد روابط سالم و سازنده نقش مهمى دارد. اگر زن و شوهر هنگام ازدواج، همان گونه که کفو بودن در اعتقادات دینى را لحاظ نموده اند، کفو بودن در فرهنگ و سطح فکر را نیز مراعات کرده باشند، یعنى با خانواده اى ازدواج کنند که در آن طرز فکرها و طرز تلقّى ها از امور و حوادث و آداب و رسوم و خلقیات و ارزش هاى مورد پسندشان شبیه به همدیگر است، اختلافى نخواهند داشت.
در نظر گرفتن سطح تحصیلات مى تواند در این زمینه مؤثر باشد. بعضى افراد در آغاز ازدواج، به فکر فرداى خود نیستند. جنبه هایى را براى انتخاب همسرى مى پذیرند که ممکن است در آینده در روابط آنان ایجاد مشکل کند. مردى که داراى تحصیلات عالى است، با زنى بى سواد یا کم سواد ازدواج مى کند، پس از چندى به فکر ارزیابى خود و او مى افتد و مى کوشد برترى علمى خود را ثابت کرده، نشان دهد که زن درک و فهم کافى و کفویّت لازم را براى زندگى با او ندارد. همین موجب بروز درگیرهاى و خدشه دار شدن روابط سالم او و همسرش مى گردد.

۵- راحت بودن در گفتگو و ابراز احساسات

زوج ها باید با کلام و با احساس، با یکدیگر ارتباط برقرار سازند تا صمیمت و صفا در بین آن ها حاکم شود. بسیارى از افراد هرگز براى همسر خود ابراز احساسات نمى کنند، مى ترسند که رفتارشان احمقانه به نظر برسد، فکر مى کنند که ابراز احساسات نوعى رفتار بچه گانه و در بعضى موارد، نوعى ریسک کردن است و با طرح احساسات خود آسیب پذیر مى شوند. اغلب زن ها از ارتباط با همسرشان شکایت دارند، ولى هیچ اقدامى براى بهتر شدن این روابط انجام نمى دهند; آنچه در درون خود دارند بیان نمى کنند.وقتى زن و شوهر احساس خود را با همدیگر در میان مى گذارند، به تدریج با هم دوست مى شوند و از حالت صرفاً زن و شوهر و عاشق و معشوق بیرون مى آیند. این عنصر دوستى را اغلب زوج هایى که با یکدیگر روابط حسنه دارند به زبان مى آورند: «ما دوستان خوبى هستیم. مى توانیم درباره هر موضوعى با هم حرف بزنیم.» از آنجا که اغلب ازدواج ما در اثر جاذبه هاى جنسى شروع مى شود و پاى دوستى در میان نیست، بعضى از زوج ها هرگز دوست خوب بودن را نمى آموزند.۲۹دوست خوب بودن مستلزم در میان گذاشتن نقطه نظرها، فعالیت ها و احساسات، بدون داشتن احساس مالکیت و داورى است. امروزه بسیارى از زوج هاى جوان نمى خواهند پاى دوستى را به روابط زناشویى بکشند; معتقدند که ماهیت دوستى تغییر مى کند و آن ها مایل نیستند که روابط زناشویى خود را به خطر بیندازند.
متأسفانه این باور بدى است که بسیارى از زوج ها معتقدند زن و شوهر نمى توانند دوستان یکدیگر باشند.۳۰
بیان احساسات و گفتوگوهاى متقابل در شناخت بهتر آن ها بسیار ضرورى است. مردى را در نظر بگیرید که از شرکت در مهمانى ها و برنامه هاى اجتماعى متنفّر است، در مقابل، همسر او این برنامه ها را دوست دارد. هر بار که در یک مهمانى شرکت مى کنند، مرد بدون اینکه با کسى حرف بزند، تک و تنها در گوشه اى مى نشیند، ولى زن به شدت با دوستانش گرم مى شود و بعد در راه مراجعت به خانه زن از رفتار غیر اجتماعى شوهرش عصبانى مى گردد و مشاجرات شروع مى شوند. اما اگر مرد احساس خود را براى همسر خود بیان کند که «دوست دارد او هم با دیگران رفتار گرم و صمیمى داشته باشد و به شیوه همسرش غبطه مى خورد، ولى به علت خجالتى بودن نمى تواند این گونه رفتار کند» چنین مشاجراتى پیش نمى آید.

۶- توجه به ارضاى نیاز جنسى

بدون شک، اگر انسان ها فاقد غریزه جنسى بودند، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمى دادند و هرگز از کانون گرم خانواده جدا نمى شدند و مسئولیت هاى دشوار زندگى مشترک را نمى پذیرفتند. همه انسان ها بر اساس کشش و جاذبه غریزه جنسى به ازدواج مى پردازند و بدین وسیله، نسل بشریت استمرار و دوام پیدا مى کند.
نکته بسیار حسّاسى که توجه به آن ضرورى است، اینکه همان گونه که غریزه جنسى عامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد.
تحقیقات انجام شده حاکى از آن است که بخش معظمى از طلاق ها معلول عدم ارضاى جنسى صحیح و متعادل این غریزه مى باشد. سرد مزاجى زنان یا مردان و یا بى اهمیتى به ارضاى صحیح و طبیعى غریزه جنسى، خانواده تشکیل شده را در آستانه طلاق قرار مى دهد.۳۱ روابط زناشویى با ارضاى غریزه جنسى فرق دارد. چه بسیارند افرادى که به عمل زناشویى اقدام مى کنند، ولى به هیچوجه غریزه جنسى آنان ارضا و اشباع نمى گردد. به عبارت دیگر، تحقق ارضاى جنسى تنها در ارتباط با برقرارى روابط جسمى نیست، بلکه احتیاج به آمادگى جسمى و روحى دارد.
مردان باید بدانند زنان تنها به دفع عمل جنسى نیاز ندارند، بلکه از نظر روحى و تمایلات زنانه، احتیاج دارند که از طرف مردان به عنوان زن بودن و تمایلات زنانگى مورد تأیید قرار گیرند. مرد پیش از عمل جنسى، باید با ابراز اعمال و رفتارى که نشانگر بازى و شوخى است، زن را براى عمل جنسى مهیا سازد. نتیجه دیگرى که از این رهگذر عاید مى گردد، آن است که زن تمام شخصیت زنانه خود را در این حالت حس مى کند و مى فهمد که شریک زندگى مرد بوده، همتاى اوست.۳۲بسیارى از مردان بدون توجه به این نکات عاطفى و روانى، زن را در بلوغ جنسى و لذت جنسى یارى نمى دهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملا او را در حدّ یک وسیله و ابزار پایین مى آورند.امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند که فرمود: «هرگاه مردى بخواهد با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب کند.»۳۳امام صادق(علیه السلام) همچنین مى فرمایند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد با همسرش هم بستر گردد، باید پیش از شروع، با همسرش ملاعبه و مداعبه داشته باشد.»۳۴
ملاعبه و مداعبه یعنى بازى و شوخى هاى مناسب و نشاط انگیز پیش از هم بستر شدن با همسر. این کار عمل جنسى را پاکیزه تر و لذت بخش تر مى کند و به عبارت دیگر، با این کار، آمادگى زنان در وصول به اوج لذت جنسى تشدید مى گردد و رضایت خاطر آن ها محسوس تر خواهد شد.
حضرت على(علیه السلام) فرمودند: «هرگاه یکى از شما اراده کرد که با همسرش هم بستر شود، نباید در انجام این کار شتاب نماید، زیرا زنان نیازمندى هایى دارند.»۳۵
روشن است که ناز و کرشمه خریدار مى طلبد و مردان باید با برگزارى مقدّماتى به عنوان ملاعبه، زنان را در وصول به اوج لذت جنسى یارى رسانند، بخصوص آنکه این کار در آماده ساختن ترشّحات و هورمون هاى جنسى زنان نقش مهمى دارد.

۷- برقرار نمودن موازات در روابط بین خانواده خود و همسر

دختر و پسرى که از کودکى در دامن خانواده اى رشد یافته است، نمى تواند و نباید خانواده خود را به راحتى و سادگى فراموش کند. احساسات و عواطف هر فرد در مورد خانواده اش، حتى اگر خاطراتى ناخوشایند نیز داشته باشد، ریشه دار و عمیق است.
از آنجا که دل بستگى دخترها به خانواده خود و نیازشان به دیدار خانواده بیشتر است، دل تنگى و غمگینى در دخترانى که پس از ازدواج ناچار به ترک بستگان و شهر خود هستند، بیشتر بروز مى کند. از این رو، زن و شوهرى که ازدواج مى کنند، نباید چنین انتظارى از یکدیگر داشته باشند که با افراد خانواده خود قطع رابطه کنند و یا در این مورد اعتراضى داشته باشند و یا چنین تلقّى شود که رابطه هر کدام با خانواده خود دلیلى بر بى مهرى و بى توجهى او به همسرش است. البته میزان این روابط باید به گونه اى باشد که خللى به روند زندگى زناشویى زن و شوهر وارد نسازد و موجب غفلت و یا کوتاهى از انجام وظایف زندگى مشترک نشود.
در صورت امکان، بهتر است که زن و شوهر به اتفاق همدیگر با خانواده هاى خود رفت و آمد داشته باشد، اگرچه از نظر روانى لازم است که گه گاه زن و شوهر به تنهایى با خانواده هاى خود معاشرت کنند و به گفتوگوهاى خصوصى و خانوادگى بپردازند.۳۶
مسئولیت تنظیم روابط و رفتار مناسب و درست زن و شوهر با دو خانواده بر عهده فرزند آن خانواده است که نقش مهمى در ایجاد رابطه اى صمیمى و دوستانه بین همسر و خانواده خود دارد و شخص اوست که باید به گونه اى رفتار کند که محبت و صمیمیت بیشترى بین آن ها برقرار شود. ذکر نکات مثبت همسر در زندگى مشترک و مطرح نکردن نکات منفى و کشمکش هاى زندگى خصوصى با خانواده خود، از نکات بسیار مهم است.۳۷باید توجه داشت که زن و شوهر اگر اختلاف سلیقه و یا برداشت هایى از خانواده دیگرى دارند، بهتر است تا حد امکان از بیان آن خوددارى کنند; چرا که هیچ فردى به سادگى نمى تواند انتقادات دیگران را نسبت به افراد خانواده خود بپذیرد و بعضى از انتقادها باعث بروز واکنش هاى عصبى مى گردد که همراه با مقاومت هاى روانى است و یا موجب ابراز انتقاد و عیب جویى متقابل از خانواده دیگرى خواهد شد، مگر در بعضى موارد که انتقاد و یا گله به گونه اى ملایم بیان شود و همسر او انسانى منطقى باشد. البته نمى توان پذیرفت که هر انتقاد و یا گله شوهر و یا زن از خانواده دیگرى مى تواند درست و صحیح باشد، بلکه این احتمال وجود دارد که این انتقاد ناشى از سوءتفاهم ها و یا اختلاف فرهنگ دو خانواده باشد.۳۸
زن و شوهر باید به گونه اى با خانواده هاى خود رفتار کنند که آنان را از ابراز انتقاد و یا گله از همسرشان باز دارد. دو خانواده نیز نباید چنین تصور کنند که مانند گذشته مى توانند و یا باید از جزئى ترین مسائل زندگى مشترک و زناشویى فرزندشان اگاه شوند و یا به خود اجازه دهند که در زندگى مشترک فرزندشان دخالت کنند. آن ها باید این حقیقت را بپذیرند که فرزندانشان حق دارند و باید با مشورت و تفاهم در مورد زندگى شان تصمیم گیرى کنند و به همین دلیل، اصلاح زندگى آن ها در این است که بسیارى از روابط خصوصى و چگونگى روش زندگى شان را پنهان نگه دارند.۳۹
قطع رابطه یک طرفه و یا دو طرفه با خانواده ها موجب بروز خلأ عاطفى خواهد شد که نه تنها زن و شوهر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر نوه ها نیز از جهات روانى و اجتماعى تأثیر خواهد گذاشت. آن ها نیاز دارند که با خانواده هاى پدر و مادر خود در ارتباط باشند، و گرنه آنان نیز احساس کمبود عاطفى خواهند کرد.

پی نوشت ها

۲۲و۲۳و۲۴ـ حسین عسکرى، نقش بهداشت روان در زندگى زناشویى ازدواج طلاق، تهران، گفتگو، ۱۳۸۰، ص ۲۶۶ / همان / ص ۲۶۷٫
۲۵ـ حبیب الله طاهرى، سیرى در مسائل خانواده، سازمان تبلیغات اسلامى، ۱۳۷۰، ص ۱۱۳٫
۲۶ـ غلامعلى افروز، همسران برتر، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۷، ص ۶۶ـ۶۵٫
۲۷و۲۸ـ همان، ص ۶۶ با تلخیص / ص ۶۷٫
۲۹ـ دولورس کوران، استرس و خانواده سالم، ترجمه مهدى قراچه داغى، البرز، ۱۳۷۵، ص ۴۱٫
۳۰ـ همان، با تلخیص.
۳۱ـ مجید رشیدپور، تعادل و استحکام خانواده، ص ۱۰۲٫
۳۲ـ مجید رشیدپور، روان شناسى ازدواج در اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۶۵، ص ۹۱٫
۳۳ـ فضل بن حسن طبرسى، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۸۲، ح ۲، باب ۵۶٫
۳۴و۳۵ـ همان، ج ۱۴، ص ۸۲، باب ۵۶، ح ۳ / ص ۸۳٫
۳۶ـ حسین عسکرى، پیشین، ص ۲۵۲٫
۳۷و۳۸و۳۹ـ همان، ص ۲۵۳ـ ۲۵۴ / ص ۲۵۵٫

نویسنده : دکتر محمد امین روشنی

از طريق
محمد امین روشنی
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا