خانواده

زن از دیدگاه نزار قبانی

 

 

چکیده:

نوشتار حاضر مقاله ایست تحت عنوان ((زن از دیدگاه نزار قبانی)) ضرورت پرداختن به این موضوع از اهمیت و آوازه این شاعر پیش کسوت در زمینهی ادبیات عربی که بیشترین تأثیر را در تاریخ ادبیات عرب معاصر بویژه در زمینهی دفاع از زن و حقوق زن داشته، ناشی میشود.

توجه به جا و به موقع شاعر به مسأله و موضوع زن و آزادی او یکی از بارزترین ویژگیهای شعر اجتماعی نزار قبانی است. عشق به زن و مسائل اجتماعی آن مانند سایر موضوعات شعری نزار قبانی در آثارش بخوبی نمایان است . نزار توانسته با جرأت و صداقت کامل موضوع را در آثار خود جای دهد و از آن دفاع کند و به عنوان شاعر زن مشهور و ملقب گردد.

کلید واژهها: زن و عشق، آزادی زن، نزار قبانی.

مقدمه

نزار قبانی یکی از شاعران معاصر عرب است . با پرداختن به مسأله و حقوق اجتماعی زن و دفاع همه جانبه از آن جایگاه ویژهای را برای خود در ادبیات معاصر باز کرده است و با سبکی ساده، آسان و شیوا بدان پرداخته و از هرگونه تقلید و هنرنمایی بدور از واقعیت پرهیز جسته است. اگر شاعرانی دیگر مانند رفاعه طهطاوی به این موضوع پرداختهاند، ولی برای ارائه تصویر زن و آزادی وی به پای نزار       نمیرسند. به جرأت می توان گفت نزار قبانی سنگ تمام گذاشته است.

نگاره با توجه به علاقه به موضوع و جایگاه بسیار مهم زن در جامعهی امروزه و اختصاص بخش بزرگی از آثار نزار قبانی به زن به این موضوع پرداخته است.

ناگفته نماند تحقیق حاضر به عنوان اولین اثر پژوهش در این زمینه محسوب نمیشود چرا که شاید بسیاری از پژوهشگران به بررسی این مسأله در آثار نزار قبانی پرداخته باشند.

 زن و عشق:

زن در زندگی انسانها، منبع عشق به حساب میآید. جامعهی بدون زن، جامعهای خشک و بی روح است. عشق به زن، انگیزهای است برای شاعران. خداوند این جهان را بر اساس عشق آفریده است و زن مظهر آرمانی عشق و آرامش محسوب میشود. همانطور که خداوند متعال از عشق به ((حبّ)) تعبیر میکند.  و می فرماید: ((وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً*‏و یکی از نشانه‌های دالّ بر قدرت و عظمت  خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان در پرتو جاذبه و کشش قلبی بیارامید ، و در میان شما و ایشان مهر و محبّت انداخت)) . روم: ۲۱

شکی نیست که بسیاری از صوفیان و عرفا از عشق زن به خدا رسیدند، البته این انتقال عشق از خدا به انسان به گونهی جایگزینی انجام نمی پذیرد بلکه بصورت استحاله و تبدّل مزاج عاشق صورت میپذیرد. در واقع این وارستگان، انسانهای بی بندو باری نبودند که بدون دلیل به زن دل ببندند، بلکه با دیدن زیبایی زن، به یاد زیبایی حق میافتادند و می دانستند که این زیبایی منبع و معدنی دارد و بعدها به دنبال معدن اصلی راه یافتند.

عشق به زن باعث آفرینش شعر میشود. پش زن در واقع خالق شعر شاعران است و این خالقیت ما را به یاد آفرینش حق میاندازد.

بنابراین شعر مطمئنترین جایگاه برای بیان دوستی است زیرا شعر خَلق و آفرینش  مدام است و این خلق همیشگی بدست زن صورت میپذیرد.

زن در ادبیات پیشین

زن در ادبیات پیشین یا به صورت یک قهرمان ظهور میکرده و حماسه میآفریده است یا بعنوان معشوق باعث غزلسرایی میشد و ادبیات غنایی را بوجود میآورده است پس زن، دو شکل در ادبیات گذشته ی ما دیده میشود: فعّال یا منفعل

زن فعال را در آثار حماسی میتوان یافت و زن منفعل را در غزلیات عاشقانه. البته در شعر معاصر گاهی  زن مورد نکوهش قرار میگیرد و تصاویر ناخوشایندی چون بی وفایی،افسونگری، حیلهگری و بی ایمانی از او ارائه میشود هر چند این جنبه در شعر   معاصرکمتر یافت میشود. زیرا نگته و نگرش به زن امروز در شعر معاصر از واقعیتهای موجود در جامعه نشأت می گیرد و زنان نیز مانند دیگر انسانها بطور مطلق نیک صفت  نیستند. بلکه در کنار زنان شایسته و سزاوار زنانی یافت می شوند که به جنبه های منفی خود بیشتر روی آوردهاند بنابر این انتظار میرود که شاعر حقایق موجود در جامعه را نادیده بگیرد و تنها به وصف و تمجید بپردازد. این بی توجهی و نقص آشکار حقوق زن اگر چه در بیشتر جوامع وجود داشته و دارد اما در جامعهی عرب قدیم  و جدید نیز بیشتر محسوس است و توجهی که گاهی به زن شده، ناشی از نگاه و نگرش جنسی به وی بوده است.

((… گاهی او (زن) در خانواده بعنوان یک دختر محسوب میگردد و همه توجهها معطوف به اوست و از شدت مراقبت بیشتر برخوردار است و گاهی همین زن در معنای عام آن با بی عدالتی مواجه شده و به معنای واقعی تحقیر می شود)).

اما اسلام با ظهور راستین خود تمام آراء و عقاید بشری را بویژه در جوامع عربی در مورد زن باطل اعلام کرد و یا آن را در بعضی موارد تعدیل کرد و با وضع کردن قوانین و احکامی تازه به زن عزّت و بزرگواری مقام بخشید.

 

مختصری از شرح حال نزار قبانی

نزار قبانی از پدری ترکی الاصل یکی از متصوفه شهر بورصه ترکیه است که بسال ۲۱/۳/۱۹۲۳ در شهر دمشق دیده به جهان گشود مادر نزار قبانی دختر عمویش یعنی دختر ابوخلیل بود که تأثیر هنری بسیار بر نزار داشته است. نزار قبانی در سال ۱۹۴۵  در رشته حقوق از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد سپس به استخدام وزارت خارجه در امد و به مدت ۲۱ سال در سمتهای دیپلماتیک در قاهره ، آنکارا، مادرید، پکن و بیروت خدمت کرد سرانجام در سال ۱۹۶۶ از مشاغل سیاسی استعفا کرد و به بیروت رفت و در آنجا مؤسسه  انتشاراتی را بنام خود دایر کرد . در سال ۱۹۳۶ نوشتن شعر را شروع کرد او  در شعر عربی از نظر شکل و مضمون از خط مکتب کلاسیک خارج شد و دیوان اول خود ((قالت الشعراء)) را در سال ۱۹۴۴ منتشر کرد و این دیوان تعبیر شجاعانه از رنجهای نسل جوانی دوم بود . این دیوان هنگام صدورش با مقاومت خشونت بار متعصبان و اخلاق گروه های تندرو روبرو شد.

نزار دوبار ازدواج کرد بار اول با دختر عمویش((زهرا آقبیق)) که صاحب دو فرذزند شد و بار دوم با بلقیس از کشور عراق ازدواج کرد که در انفجار سفارت عراق در بیروت سال ۱۹۸۲ کشته شد این حادثه و همچنین مرگ فرزندش توفیق در روح او اثر بدی گذاشت.  با قصیدهای در ((بلقیس)) تمام عالم عربی را مسؤول مرگ وی دانست. وی بخاطر عشق و علاقهی شدید به همسر خود تا پایان عمر ازدواج نکرد تا سال ۱۹۹۸ به تنهایی در لندن زندگی را بسر برد و در همان سال بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و در دمشق به خاک سپرده شد. نزار قبانی در ۷۵ سالگی از عمر خود بیش از بیست و سه اثر گرانبها از خود برجای گذاشت که به مهمترین آنها میتوان اشاره کرد:

۱ – انتِ لِی ۲ – القدس ۳ – حبیبتی ۴ – قصائد متوحشه ۵ –  کتاب الحب ۶ – سامبا  – ۷ الاستجواب ۸ – یومیات امرأه لامبالیه ۹ – فتح  ۱۰ طفوله نهر ۱۱ – المَمَثِّلُون ۱۲- هوامش علی دفتر النکستر.

 

ادب نزار قبانی

نزار قبانی صاحب مکتب شعر نو  می باشد . وضع شعر را در سوریه بکلی دگرگون کرده است او در پایان جنگ جهانی دوّم شعر نو را در شکل و فورمی تازه در جهان عرب عرضه کرد. نزار از پر نفوذترین شاعر عرب در عصر جدید است. هیچ شاعر سنّتی یا نوپردازی به اندازه نزار قبانی در میان عموم دوستداران شعر نفوذ نداشته و ندارد.

نزار شاعر عشق و زن است . به دلیل اینکه بسیاری از اشعار دربارهی عشق و زن است بسیاری از او انتقاد کرده  و او را ((شاعرالفضیحه)) نامیدهاند. وی  توانسته شعر عاشقانه به بهترین شیوه بسراید آن هم در زبانی که سابقهی عاشقانه آن با طبیعتیترین و طبیعیترین و لطیفترین غزلهای حماسی قدیم (شعرهای امریء القیس و عمربن ابی ربیعه پیوند داد.

نزار برای ارائه نظریات خود بشدّت از تقلید دوری میکرد و همیشه میل داشت نسخهی شاعر دیگری نباشد. وی در این باره میگوید: ((امکان ندارد غیر از متنبی، متنبی دیگری پیدا شود هر نسخه دیگری نسخه قلابی و ساختگی میباشد و هرگاه کاغذی را جلو خود قرار میدهم، از خود میپرسم آیا آنچه که خواهم نوشت چیزی بر تاریخ خواهد افزود و اگر نوشتهی من تکراری باشد فوراً کاغذ را پاره میکنم))(محمد الحلح، یحیی، قراءه فی ادب نزار قبانی ، ص ۱۴۴)

بنابراین تصاویر شعری نزار کاملاً جدید و بدیع میباشند و در همان اولیل برخورد قابل فهماند یعنی محور تصویر در شعرهای او بیشتر روابط ملموس اشیاء است.

علل انتخاب موضوع

 نزار قبانی تصمیم میگیرد که شعرش تاریخ روابط عاطفی در سرزمینش شود و او به هزاران فشار تاریخی و حجمی که انسان بوجود آن در کشورش اعتراض میکند، معترض میشود و او را از تأثیر سفر به تدریج از رد حبس سنگینی که حمل میکرد، نجات پیدا کرد.

او بر ابداع بافتی پیوسته و وابسته تصمیم میگیرد که امکان انقطاع از میراث گذشته را ندارد همانند خالکوبی که محو میشود و نه فراموش میگردد.  ( فهمی ماهر حسن ۸۹۷۱ )

پس نزار در این صورت از محدودهی درک روانشناسی از مفهوم ابداع خارج نمیشود با روش روشنفکرانه به تأثیر تعدادی از عوامل دربارهی پرداختن به زنان و شعر گفتن در مورد آنها و تأسیس مذهبی تازه در غزل اقرار می کند و یکی از این عوامل را در کودکی نزار میبینیم. وی دردانهی خانواده بود و توأم با رفاه بزرگ شد سپس موقعیت ماتریالیسم بودن پدرش او را آماده رفتن به دانشکدهی ملی علمی کرد و تسلط پیش از موعد او بر فرهنگ اروپایی بطور کلی و مخصوص فرهنگ فرانسوی در اروپا تأثیر گذاشت لذا فرصت اختلاط با زنان و آشنایی از دنیای مخصوص زنان را به او داد . همچنین آن مدرسه در تشکیل فکر و احساس و عواطف نزار تأثیر زیادی داشت.

و دومین علل، عامل وراثت است انچه که از پدر و مادرش و از خصوصیات روحی و رفتاری به ارث برده بود شاید مهمترین چیزی که خواننده از شرح حال نزار بدان توجه میکند تمایل شدید و تأکیدش بر شباهت جسمی و روحی به پدرش بود جائی که با افتخار کامل در مورد پدرش می گوید:

((پدرم بخاطر حساسیت بی نظیر و شعر دوستیاش و نیز علاقمندی وی به هر چیز زیبایی از همه متمایز بود. همچنین حس هنری لطیف را بنوبه خود از عمویش ابی خلیل قبانی، مؤلف، آهنگ ساز و هنر پیشه به ارث برده عمویش اولین کس بود که بذر نهضت نمایش را کاشت)).

امّا سومین عامل که شاید بیشترین تأثیر را در توجه به غزل مادی داشت خودکشی خواهرش ((وصال)) بود. این حادثهای که نزار با سخنانش به تصویر کشیده و تأثیر آن را در احساس، عواطف و مکتب شعریش چنین بیان میکند:

((آن زن شهید، خواهر بزرگم وصال بود خود را با تمامی سادگی و با شاعریت بی نظیرش گشت زیرا نتوانست با معشوق دلخواه خود ازدواج کند . . .))

خودکشی وصال- خواهر بزرگ نزار – در روحیه نزار، نزاع و درگیری شدیدی را بجای گذاشت، او به راه رواج دادن عشقی آمد که به علت خواهرش مرد و آن از طریق دوستی نشان دادن مردان جذابیت زنان و پشت سر آنها دویدن و نیز زنان را به رهایی از قیود جامعه، دین و اخلاق آن جامعه تشویق میکرد.

فَضاجعی إن شئت اَن تضاجعی

و حارسی الحبَّ علی ارضعه الشوارع

لِما ذا لا یَکونُ للحُبِّ فی الدُّنیا

لِکُلِّ الناسِ کُلِ للنّاسِ مثل اشعر الفجر

لما ذا یکون الحُبُّ مثلَ الخبز و الخمرِ

بطور کلی نزار در اشعار مربوط به زن شعدی در تشویق زنان دارد به شورش و قیام بر علیه واقعیتهای موجود در جامعه واحیای حق و حقوق زنان است.

ثوری اُحبّکِ اَن تَثُوری                      ثوری علی التاریخ وانــتصِری

ثوری علی شرقِ الـسبابا                     علی الوهــــهم  للکـــــــبیر

والتکایا  . . . والـــبخُور                       فــانَّ الشمسَ مــقبرهُ النُّسور

تحلیل نگرش کلی جامعه نسبت به زن از دیدگاه نزار قبانی

بین زن و مرد شرقی هیچ رفاقتی نیست همانند آتش و بنزین و پیوسته این جامعه به زن به عنوان محور مینگردو جایز نیست نور خورشید به صورتش برخورد کند و نباید صدایش را بلند کند و جایز نیست که به تنهایی یا دسته جمعی با مردان نشست و برخاست کند او حق تعلّم ندارد و  . . .

اینچنین زن شرقی از ظلم جامعه و نابرابری عدالت در رنج است اگر چه امروزه توانسته در بعضی از جوامع به بعضی از حقوق خود دست یابد ولی هنوز هم در عذاب شدید است و در بسیاری از موارد در حبس است. نزار در این باره میگوید: ((احساس نمیکردم که مسائل جنسی بسان حیوان وحشی است که هر کس به وی نزدیک میشود میدرد برعکس معتقد بودم که او مانند گربه خانگی و اهلی است ولی خودمان او را ترسانده و به وحشت افکندهایم و باعث شدهایم که در کوچهها سرگردان شود و در   ویرانهها بخوابد، اعتقاد دارم عیب در خود ماست نه در عشق. ما هستیم که او را دچار عقده کردهایم و بر صلیب خرافات به دار کشیدهایم)). (محمد الحلح ، یحیی، قراءه فی ادب نزار قبانی ص ۱۴۴)

سپس نزار به مسأله عشق در جوامع غربی پرداخته و معتقد است چون در این جوامع بطور طبیعی تنفّس میکنند و سالم زندگی میکنند مسائل جنسی مانندنوشیدن فنجان قهوه صبحگاهی کاری عادی می شود.

این دیدگاه نزار و مفاهیم آزادی او دربارهی زن و طبیعت متعامل اوئ یک دیدگاه خاص او در مورد انسان طبیعی آزاده اتز هر قید و بند و اوهام است انسانی که تمامی مفاهیمی که او را مقید می کند و افکارش را فلج میکند، رد میکند.

هنگامی که نزار از چنین ایدهی بزرگی صحبت میکند از چیزی صحبت میکند که نتیجهی تجربه و معرفت مستقیم او از آن است زیرا او سرزمینهای زیادی را سفر کرده و به ملتهای مختلف شناخت پیدا کرده و آنها را با هم مقایسه کرده می بیند که شرق به زن بصورت رشد نیافته و قدیمی نگاه می کند که کهنه و باستانی است . براستی ما مردان و زنان گویا دچار مرض سرطان هستیم که از آن رنج میبریم بدون اینکه بفهمیم او ما را میدرد و باید قوانینی وضع کنیم و در ان برای تربیت جنسیّت صحیح اتفاق نظر داشته باشیم.  زیرا پسران و دختران ما از جنس چیزهای غلطی را میدانند و از منابع غیر اخلاقی و بدون مسئولیت آنرا یاد میگیرندو در برابر شبیخون فرهنگ غربی باید قوی باشیم .

به نظر نزار همانطور که زن در جامعهی شرق گرفتار و اسیر است مرد نیز در شرق مانند زن بطور کلی گرفتار و اسیر است و در حالت دوگانگی زندگی میکند او در بین نیمه راه با گذشته که حامل تعصب و رکودفکری است در بین زمان حال که حامل پرچم آزادی خواهی است به سر میبرد و این تا زمانی که زن گرفتار و اسیر تابع اوست قربان این مبارزه خواهد شد زیرا زن و مرد هر دو روی یک سکّه هستند و آزادی یکی از آنها همان آزادی وجه دیگری است ما هر روز هزاران سخن دربارهی زنانی که شکار ظلم مردان و جامعهی خود میشوند می بینیم و میشنویم و بخاطر شرف و عزتشان قیمت آن را میپردازند و زنان زیادی را میبینیم بالاخص دختران جوان (کوچک) که با مردان کهنسال به سن پدرشان بزور و اجبار ازدواج میکنند و زنان دیگر خرید و فروش میشوند همانطور که کالا فروخته میشود و قیمت گذاری میشود.

نتیجه

غزل در نزد نزار موضوع عام است نه خاص. زیرا او از طبیعت بشر، یعنی تمام مردان و زنان سخن    میگوید. نزار مکاتبی مانند عُذریون(مقدس شماران زن) یا ماتریالیستها( لذت طلبان جنسی) را بشدت رد میکند و معتقد است که زن یک انسان است و واجب است نگاه ما نسبت به او طبیعی باشد. وی نظریه پرداز زن و آزادی خواه زن محسوب میشود و در تمام اشعارش مربوط به زن با صراحت و شجاعت کامل از آن جانبداری کرده و دوست ندارد تزویر و نفاق داشته باشد.

نزار قبانی در شعرش زبانی اختیار کرد که استواری خود را از زبانی فصیح میگرفت. گرمی و جسارتش را از زبان عامه مردم.

قبانی فقط از عصر خود و خودش نوشت نمی خواست در شعر مقلد و پیرو پیشینیان باشد. او میخواست هنر برای همه ملکه شود به مانند آب، هوا و آواز گنجشکان. و هیچ کس نباید از آن بی نصیب باشد، عشق به زن را عشق به وطن میداند، بین شعر حبّ و وطن ارتباط برقرار می کند و عقیده دارد آزادی زن با آزادی وطن مرتبط است . وی بین زن و طبیعت ارتباط ناگسستنی بر قرار میکند.

منابع:

الفاخوری، حنّا، تاریخ الادب العربی، انتشارات فردوس (۱۳۷۳ ش)

قبانی نزار، الرسم بالکلمات (۱۹۷۳م )

خالد ابوعلی، نبیل، نزار قبانی شاعر للمرأه والسیاسه (۱۹۹۹م )

 شفیعی کدکن، محمد رضا، شعر معاصر عرب ( ۱۳۸۰ ش) انتشارات علمی

رضایی، دکتر رمضان، زن جاهلی و اسلامی در جلوهگاه شعر عربی. پژوهشی  واحد تبریز

یزدانی، زینب، زن در شعر فارسی (۱۳۷۸ ش) انتشارات فردوس

 قبانی، نزار، شعر، زن و انقلاب، ترجمه عبدالحسین فرزاد، تهران (۱۳۶۴ ش)

قبانی، نزار، المجموعه الشعریه الکامله، بیروت، بیتا المجلد ۲

محمد الحلح، یحیی، قرأَه فی ادب نزار قبانی

کریمی، رباب (۱۳۷۸) زن از دیدگاه نزار قبانی پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ مشده دانشگاه آزاد تبریز.

گرد آورنده: سلیمان بکرزاده دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب واحد تبریز

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا