اصول

زن و خوشامد گویی به میهمان!

برادری بزرگوار سوال کرده بودند که آیا صحیح است وقتی میهمان به خانه امان می آید ، خانم خانه رو دررو به او خوشامد گوید و با آنها به صحبت بنشیند؟

البته من جواب سوال را دادم ولی به خاطر اهمیت زیاد موضوع خواستم آن را به صورت مقاله ای در اختیار شما عزیزان قرار دهم ؛ تا با استدلال به احادیث و فرموده های بزرگان سلف بیشتر با اوضاع آن زمان آگاه شوید.
اگر نگاهی گذرا به زندگی بزرگان دین بیندازیم می بینیم که زنان در همه ابعاد زندگی با مردها همکاری ومشارکت داشته اند ومی توانیم حضور پررنگ آنها را درجمعه و جماعت ها و نماز عیدین و جهاد و غزوه های مسلحانه و مراقبت و پرستاری از جنگجوهای زخمی و مداوای زخم هایشان ببینیم.
***
همچنین آنها به دیدار پیامبر(ص) می رفتند و رودررو سوالهایشان رامی پرسیدند و حقوق خود را از این بزرگوار می خواستند و برای دفاع از حق خود در برابر بزرگ ترین مردان دوران ایستاده و به ارشاد و راهنمایی آنان همت می گماشتند .

 مهم تر از این ها اینکه همسران گرامی اصحاب پیامبر(رض) شخصاً از مهمانان خود پذیرایی می کرده وبرایشان غذا درست می کردند.

همچنین یاران پیامبر نیز برای مهمانی به خانه فامیل و دوستانشان می رفتند و در آنجا غذا می خوردند و مورد پذیرایی زنان آن خانه ها نیز قرار می گرفتند.
مسئله منع کردن زنان از انجام کارهای حلال ، مسئله تازه ای نیست ودر دوران تابعین نیز این مسائل بارها و بارها رخ داده است ،تا اینکه یکی از زن های صحابی ، با دارندگان اینگونه افکار مقابله کرده و می فرماید : چرا اینگونه می اندیشید و عمل می کنید ؟! خواهرم که همسر یکی از اصحاب رسول الله بود در دوازده غزوه شرکت کرد ، خودم نیز در شش غزوه شرکت کرده ام ، پیامبر (ص) در روز های عید ، به زنان قاعده – دارندگان عادت ماهانه –  اجازه می داد که شریک کارهای خیر و دعای مسلمانان شوند و همراه آنان در بخشی از مراسم  مذکور مشارکت می کردند و تنها آنان اجازه حضور در مُصلی و اقامه نمازرا نداشتند ؛ یکی از زنان تابعی با تعجب پرسید: چطور به زنان حائض – قاعده –  چنین اجازه ای داده شده است؟ او در پاسخ گفت:مگر آن زنان درعرفه هم نمی ایستند؟!
به همین دلیل وظیفه ما است در هر زمانی که تندروی و افراط در جامعه شکل گرفت باید میانه روی اسلام را یادآور شویم ؛ تا بدین گونه مسیر حق و درست را به همگان ارائه داده باشیم .

 

 این شما و این هم توضیحات و شرح لازم قضیه فوق از سنت و سیره نبوی و تفسیر قران


1
سوال کردن رودرروی زنان از پیامبر (ص)
در پایین مجمو عه ای از فرموده های بزرگان را آورده ایم مبنی بر اینکه زنان به خدمت پیامبر (ص) رفته اند و به صورت حضوری سوالاتشان را از آن حضرت پرسیده اند.


الف* سوال در باره ی عادت ماهانه ومریضی زنان
حضرت عایشه فرمودند؟ فاطمه دختر ابو حبیش به خدمت پیامبر (ص) رسید و پرسید:ای پیامبر خدا!؟من از خون عادت ماهانه پاک نمی شوم و همواره خون می بینم باید از نمازهایم دست بکشم؟ پیامبر(ص)فرمودند:خونی که تو می گویی خون حیض نیست بلکه خونی است که از رگ می آید(یعنی خون مریضی است)وقتی که وارد عادت ماهانه شدی نماز هایت را نخوان و زمانی که دوران حیضت تمام شد حمام وغسل کن و نماز هایت را بخوان(1)

ابن حجر در تو ضیح این فرموده می فرماید:این حدیث سندی است که ثابت می کند صحیح است که زنان بدون واسطه و رو در رو در مورد مسائلی که به آنها مربوط می شود با مردان صحبت کنند. همچنین گوش دادن مردان به صدای زنان در صورت لزوم بلا مانع می باشد .
ب: سوال در مورد انجام حج به جای شخص پیر و سالخورده
عبدالله بن عباس (رض) می فرماید:فضل پشت سر پیامبر (ص) سوار شده بود و زنی از طائفه ( خثعم) به طرف پیامبر (ص) آمد و پرسید : ای رسول خدا! پدرم که اکنون حج بر او واجب شده است ، پیرمرد ناتوانی است ونمی تواند سوار شتر شود وخودش را نگه دارد ، آیا صحیح است حجش را به نمایندگی وی بجا آورم؟ پیامبر (ص) فرمودند: بله صحیح است .(2) این واقعه در سال حج الوداع اتفاق افتاد.
ابن حجر در توضیح این حدیث می فرماید:این حدیث سندی است که ثابت می کند صحیح است زنان در موارد ضروری مانند سوال شرعی ، دادگاه ، معامله وخرید وفروش با مرد بیگانه صحبت کند وصدایش شنیده شود. فتح الباری:70/4
ج: شکایت دختران عتبه نزد رسول الله (ص)از ابو سفیان

برای اطلاع از این موضوع می توانید به آدرس های زیر مراجعه نمایید

 صحیح امام بخاری (رقم:5364) صحیح امام مسلم رقم(1714).فتح الباری 509/9
د: بیعت مستقیم و رو در روی زنان با پیامبر (ص)

برای اطلاع از این موضوع می توانید به آدرس های زیر مراجعه نمایید

 صحیح امام بخاری (رقم7214) و صحیح امام مسلم رقم(1866) وفتح الباری 204/13
2* رفتن زنان به میهمانی و پذیرایی از میهمانان
در عصر سلف ، زن خودش از مهمانان پذیرایی می نموده ویاران پیامبر (ص) برای صرف غذا به خانه های همدیگر می رفته اند

فاطمه دختر قیس یکی از زنانی بوده که در راه اسلام فوت کرده است و برایمان روایت می کند که شوهرش در اولین جهاد به شهادت می رسد و او بیوه می شود وبعد از مدتی خواستگارهای زیادی برایش می آید و پیامبر (ص) او را برای اسامه پسر زید خواستگاری می کند ، فاطمه این فرموده پیامبر (ص) را به یاد می آورد که می فرماید:کسی که من را دوست دارد باید اسامه را نیز دوست داشته باشد و زمانی که پیامبر (ص) در مورد اسامه با او حرف می زند می فهمد که فاطمه با این ازدواج موافق است و به او می گوید که باید به خانه امٌ شریک بروی که یکی از زنان ثروتمند و خیّر انصاراست و به مردم غذای زیادی داده واز مهمانهایش به خوبی پذیرایی کرده است ، فاطمه در ادامه می گوید: من هم قبول کردم … سپس پیامبر (ص) فرمودند به آنجا نرو چون ام شریک زنی است که مهمانهای زیادی به خا نه اش می آیند ومن نیز دوست ندارم که بصورت اتفاقی قسمتی از حجابت برداشته شود و مردم قسمتی از بدنت را ببینند که خودت دوست نداشته باشی دیده شود به خاطر همین به خانه پسر عمویت عبدالله برو(عبدالله ابن ام قلنوم) او نیز همان کار را می کند و به خانه عبدالله می رود..(3)
چیزی که من می خواهم در این روایت به آن اشاره کنم چند مورد است
اولا:زنی مانند ام شریک زنی خیّر و ثروتمند است وبه دیگران غذا می دهدو خودش نیز از آنها پذیرایی می کند و مهمان های زیادی به خانه اش می روند و پیامبر (ص) نیز مانع کارش نمی شود!
ثانیا: از فاطمه می خواهد که به منزل ام شریک نرود چون اگر به آنجا برود باید همیشه ودر همه حال حجاب کامل را رعایت کند و این کار برای او زحمت و مشکل است ، برای همین راهنمائی اش می کند که به خانه عبدالله برود!


3* شرکت زنان در نماز جمعه و جماعت و عیدین

مادر عتبه می گوید: پیامبر (ص) دختران نوجوان وجوان وزنان بچه دار و همچنین آنان که در عادت ماهانه به سرمی بردند را برای خواندن نماز عید به بیرون – از شهر و خانه -فرا می خواند ؛ آنان که در دوران عادت ماهانه بودند به دعا و نیایش مشغول می شدند و در قسمت های کناری نماز خانه ها می ایستادند و اگر یکی از زنان روسری نداشت از پیامبر (ص) می پرسید که چیکار کنم؟پیامبر نیز جواب می داد که به امانت از خواهرانت روسری بگیر وپس از استفاده به صاحبش پس برگردان .(4)


4*شرکت زنان در غزوه و نبردهای مسلحانه

آان طور که معلوم است ، سخت گیری نسبت به زنان ، از دوران تابعین شروع شده است .

حفصه دختر سیرین می گوید:به دختران جوان اجازه نمی دادیم که از خانه بیرون بروند ، زنی آمد و به نشانه اعتراض به سخن من به کاخ بنی خلف رفت ، و سپس برایمان تعریف کرد که خواهرم همسر یکی از یاران پیامبر بود ودر دوازده غزوه شرکت کرد ؛ تازه خودم نیز در شش غزوه حضور داشته ام ، آن زن  گفت : ما زخمیان را درمان می کردیم و از بیماران پرستاری می کردیم ،  خواهرم از پیامبر (ص) پرسید: اگر یکی از ما رو سری نداشته باشد و بخواهد بیرون بیاید مرتکب گناه می شود؟ ایشان فرمودند: باید از خواهران دینی اش روسری به امانت بگیردو می تواند در کارهای خیر ودعای مسلمانان شریک شود..وقتی مادر عتبه آمد ازش پرسیدم: آیا تو از پیامبر (ص) این فرموده را شنیده ای؟گفت:بله ….
گفت: بله آن حضرت فرمود: جوانان و نو جوانان اعم از زن ومرد حتی زنانی که در دوران حیض به سر می برند بیرو ن بیایند ودر خیر و دعای مسلمانان شرکت کنند و زنان حائض به قسمت نمازخانه وارد نشوند،  دختر سیرین می گوید: به مادر عتبه گفتم: زن های حائض هم!!!؟ در جواب می گوید: چرا مگر در عرفات نیز حضور ندارند؟
ام عتبه روایت کرده است :با پیامبر (ص) در هفت غزه شرکت کردم ما در چادرها می ماندیم و برایشان غذا آماده می کردیم و از بی مادران و زخمی ها پرستاری می کردیم…(5)

* ام عتبه در {اسد الغابه}در مورد نسیبه حرف می زند و می گوید او در بیعت عقبه حضور داشت و دوشادوش همسر و پسرش در غزوه اُحُد شرکت کرد و همچنین در بیعت الرضوان و غزوه یمامه نیز حضور پر رنگی داشت و مانند یک جنگجوی شجاع جنگیده و یکی از دستانش را از دست داد- ذهبی نیز در “سیراعلام” می نویسد: درآن روز نسیبه دستش قطع شد در همان روز دوازده قسمت از بدن نسیبه زخمی شد و زمانی که در جنگ یمامه زخمی شد حضرت ابوبکر که خلیفه مسلمانان بود برای ملاقات نسیبه به خانه اش رفت- اسد الغابه الکنی من النساء


*عبدالله پسر زید می گوید: من در غزوه اُحُد شرکت کردم وقتی که بقیه از پیامبر (ص) دور شدند من و مادرم بهش نزدیک شدیم و ازش محافظت می کردیم ، پیامبر (ص)خطاب به من  فرمود : ای پسر ام عماره !  گفتم : بله ای رسو الله؟ فرمود: پرتاب کن من نیز سنگی به سوی مردی که سوار بر اسب بود پرتاب کردم . سنگ به زیر چشم اسب خورد و تعادلش را از دست داد و نا آرام گشت ، اسب و صاحبش زمین خوردند ، من نیز با سنگ به سر آن مرد می زدم و پیامبر با دیدن این صحنه خنده اش گرفته بود و وقتی چشمش به زخم گردن مادرم افتاد فرمود: به مادرت رسیدگی کن و زخمش را پانسمان کن و سپس فرمود: خدایا اینان را از دوستان بهشتی من قرار بده ، گفتم از این به بعد ، هیچ چیزی در این دنیا برام ارزش و اهمیت نخواهد داشت (سیر اعلام النبلاء)
5
* زنان در طول تاریخ اسلام حقوق خود را در خواست کرده اند
*امام بخاری در کتاب صحیح خود می فرماید : زنی با عبدالرحمن بن زبیر ازدواج می کند و بعد از مدتی عبد الرحمن او را طلاق می دهد و پس از گذشت عده اش با مردی به نام رفاعه ازرواج می کند ، آن زن به خدمت پیامبر (ص) می آید و شکایت می کند که رافعه توانایی انجام رابطه جنسی را ندارد و قسمتی از پیراهن خود را می گیرد و جمعش می کند و با این کار به آلت جنسی شل و ناتوان شوهرش اشاره می کند ، این حرف را در خدمت پیامبر (ص) و جمعی از یارا نش می زند، پیامبر (ص) آن زن را تُف باران نمی کند و او را از خانه اش بیرون نمی کند که چرا این حرف های بی ادبانه را زدی؟ زیرا این حق را به زن داده که از خود وحقوقش دفاع کند!

 اگردر رابطه با این موضوع به فتح الباری مراجعه کنی می توانی ده ها مورد مشابه را مطالعه کنی.
*عکرمه از زبان بانو نسیبه (ام عماره) برای ما تعریف می کند:که به خدمت پیامبر (ص) می رود و به آن حضرت می گوید: می بینم که همه امتیازات برای مردان است ودر هیچ جا اسمی از زن برده نمی شود؟!! پس از این شکوه و گلایه ،آیه 35 سوره احزاب نازل شد مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادت‏پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‏دهنده و مردان و زنان روزه‏دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى‏كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است ((۳۵) (6)


6
* زن در مقابل بزرگترین مرد می ایستد

………..

اخرج البخاری(306) ومسلم(333) عن عایشه (رض){ أَنَّهَا قَالَتْ: قَالَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَبِي حُبَيْشٍ لِرَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم-: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي لَا أَطْهُرُ أَفَأَدَعُ الصَّلَاةَ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم-: “إِنَّمَا ذَلِكِ عِرْقٌ وَلَيْسَ بِالْحَيْضَةِ، فَإِذَا أَقْبَلَتْ الْحَيْضَةُ فَاتْرُكِي الصَّلَاةَ، فَإِذَا ذَهَبَ قَدْرُهَا فَاغْسِلِي عَنْكِ الدَّمَ وَصَلِّي ” . -صلى الله عليه وسلم-

أخرج البخاري (1855)، ومسلم (1334) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ -رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا- قَالَ كَانَ الْفَضْلُ رَدِيفَ النَّبِيِّ -صلى الله عليه وسلم- فَجَاءَتْ امْرَأَةٌ مِنْ خَثْعَمَ فَجَعَلَ الْفَضْلُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا وَتَنْظُرُ إِلَيْهِ فَجَعَلَ النَّبِيُّ -صلى الله عليه وسلم- يَصْرِفُ وَجْهَ الْفَضْلِ إِلَى الشِّقِّ الْآخَر،ِ فَقَالَتْ: إِنَّ فَرِيضَةَ اللَّهِ أَدْرَكَتْ أَبِي شَيْخًا كَبِيرًا لَا يَثْبُتُ عَلَى الرَّاحِلَةِ أَفَأَحُجُّ عَنْهُ؟ قَالَ: “نَعَمْ “. وَذَلِكَ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ. قال الحافظ ابن حجر: “ويؤخذ منه جواز كلام المرأة وسماع صوتها للأجانب عند الضرورة، كالاستفتاء عن العلم والترافع في الحكم والمعاملة ” فتح الباري: 4/70

أخرج النسائي في كتاب النكاح/ برقم: 3185. عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ قَيْسٍ وَكَانَتْ مِنَ الْمُهَاجِرَاتِ الْأُوَلِ قَالَتْ خَطَبَنِي عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ فِي نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَخَطَبَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى مَوْلَاهُ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ وَقَدْ كُنْتُ حُدِّثْتُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَنْ أَحَبَّنِي فَلْيُحِبَّ أُسَامَةَ فَلَمَّا كَلَّمَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قُلْتُ أَمْرِي بِيَدِكَ فَانْكِحْنِي مَنْ شِئْتَ فَقَالَ انْطَلِقِي إِلَى أُمِّ شَرِيكٍ وَأُمُّ شَرِيكٍ امْرَأَةٌ غَنِيَّةٌ مِنَ الْأَنْصَارِ عَظِيمَةُ النَّفَقَةِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ يَنْزِلُ عَلَيْهَا الضِّيفَانُ فَقُلْتُ سَأَفْعَلُ، قَالَ: لَا تَفْعَلِي فَإِنَّ أُمَّ شَرِيكٍ كَثِيرَةُ الضِّيفَانِ فَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسْقُطَ عَنْكِ خِمَارُكِ أَوْ يَنْكَشِفَ الثَّوْبُ عَنْ سَاقَيْكِ فَيَرَى الْقَوْمُ مِنْكِ بَعْضَ مَا تَكْرَهِينَ وَلَكِنِ انْتَقِلِي إِلَى ابْنِ عَمِّكِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ أُمِّ مَكْتُومٍ وَهُوَ رَجُلٌ مِنْ بَنِي فِهْرٍ فَانْتَقَلْتُ إِلَيْهِ مُخْتَصَرٌ ” أخرجه مسلم في كتاب الإيمان / برقم231. و النسائي في كتاب النكاح/ برقم: 3185 }

عَنْ ‏ ‏ ‏ابْنِ سِيرِينَ ‏ ‏عَنْ ‏ ‏أُمِّ عَطِيَّةَ ‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏كَانَ يُخْرِجُ الْأَبْكَارَ ‏ ‏وَالْعَوَاتِقَ ‏ ‏وَذَوَاتِ ‏ ‏الْخُدُورِ ‏ ‏وَالْحُيَّضَ فِي الْعِيدَيْنِ فَأَمَّا الْحُيَّضُ فَيَعْتَزِلْنَ الْمُصَلَّى وَيَشْهَدْنَ دَعْوَةَ الْمُسْلِمِينَ قَالَتْ إِحْدَاهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا جِلْبَابٌ قَالَ ‏ ‏فَلْتُعِرْهَا أُخْتُهَا مِنْ جَلابِيبِهَا.. أخرجه الترمذي في كتاب الجمعة/باب ماجاء في خروج النساء في العيدين.برقم:495.

{عَنْ ‏ ‏حَفْصَةَ بِنْتِ سِيرِينَ ‏ ‏قَالَتْ:‏ كُنَّا نَمْنَعُ ‏ ‏عَوَاتِقَنَا ‏ ‏أَنْ يَخْرُجْنَ فَقَدِمَتْ امْرَأَةٌ فَنَزَلَتْ قَصْرَ ‏ ‏بَنِي خَلَفٍ ‏ ‏فَحَدَّثَتْ أَنَّ أُخْتَهَا كَانَتْ تَحْتَ رَجُلٍ مِنْ ‏ ‏أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏قَدْ غَزَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏اثْنَتَيْ عَشْرَةَ غَزْوَةً، قَالَتْ أُخْتِي غَزَوْتُ مَعَهُ سِتَّ غَزَوَاتٍ، قَالَتْ كُنَّا نُدَاوِي ‏ ‏الْكَلْمَى ‏ ‏وَنَقُومُ عَلَى الْمَرْضَى فَسَأَلَتْ أُخْتِي رَسُولَ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏فَقَالَتْ هَلْ عَلَى إِحْدَانَا بَأْسٌ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا جِلْبَابٌ أَنْ تَخْرُجَ فَقَالَ لِتُلْبِسْهَا صَاحِبَتُهَا مِنْ جِلْبَابِهَا وَلْتَشْهَدْ الْخَيْرَ وَدَعْوَةَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَتْ فَلَمَّا قَدِمَتْ ‏ ‏ أُمُّ عَطِيَّةَ ‏ ‏فَسَأَلْتُهَا ‏ ‏أَوْ سَأَلْنَاهَا ‏ ‏هَلْ سَمِعْتِ رَسُولَ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏يَقُولُ كَذَا وَكَذَا قَالَتْ وَكَانَتْ لَا تَذْكُرُ رَسُولَ اللَّهِ ‏ ‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏ ‏أَبَدًا إِلَّا قَالَتْ بَيْبًا فَقَالَتْ نَعَمْ بَيْبًا قَالَ ‏ ‏لِيَخْرُجْ ‏ ‏الْعَوَاتِقُ ‏ ‏ذَوَاتُ ‏ ‏الْخُدُور‏أَو قَالَتْ ‏ ‏الْعَوَاتِقُ ‏ ‏وَذَوَاتُ ‏ ‏الْخُدُورِ ‏ ‏وَالْحُيَّضُ ‏ ‏فَيَشْهَدْنَ الْخَيْرَ وَدَعْوَةَ الْمُؤْمِنِينَ وَيَعْتَزِلْنَ ‏ ‏الْحُيَّضُ ‏ ‏الْمُصَلَّى ‏ فَقُلْتُ ‏ ‏ لِأُمِّ عَطِيَّةَ ‏ ‏الْحَائِضُ؟ فَقَالَتْ ‏ ‏أَوَلَيْسَ يَشْهَدْنَ ‏ ‏عَرَفَةَ ‏ ‏وَتَشْهَدُ كَذَا وَتَشْهَدُ كَذَا؟.مسند أحمد /أول مسند البصريين/ حديث أم عطية.برقم: 19859.

أخبرنا إسماعيل بن علي وغير واحد بإسنادهم عن مُحَمَّد بن عيسى حدثنا عَبْد بن حميد، حدثنا مُحَمَّد بن كثير، أخبرنا سليمان بن كثير، عن عكرمة، عن أم عَمَارَة: أنها أتت النَّبِيّ صلّى الله عليه وسلّم فقالت: ما أرى كل شيء إلا للرجال! ما أرى النساء يذكرن بشيء! فنزلت: “إن المسلمين والمسلمات والمؤمنين والمؤمنات “… الأحزاب 35 الآية. ” أخرجها ابن مندة و أبو نعيم
 إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۳۵﴾

حه سه ن پینجوینی

ترجمه از کوردی : نارنج بایزیدی آذر

نمایش بیشتر

نارنج بایزیدی آذر

@ مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد

نوشته های مشابه

‫2 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا