سیره رسول الله صلی الله علیه و سلم

مقدمه
به نام خداوند مهربانی که رحمتش همهی هستی را فرا گرفته است. درود و سلام بر پیامبر رحمتی که با قلب مهربانش شفقت و محبت و رحمت را همچون شربتی گوارا برای بشریت به ارمغان آورد و درود و سلام بر خاندان و یارانش که اولین شاگردان این مکتب رحمت و شفقت بودند، تا جایی که خداوند رحمان تبلور رحمت در میانشان را اینگونه معرفی میکند: «محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّار ِرُحَمَاءُ بَیْنَهُم: محمّد فرستادهی خدا است و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند.» فتح/۲۹
جامعهی بشری همواره نیازمند رهبران و پیشوایانی است که به اصلاح فساد و انحرافات عقیدتی، فکری و اخلاقی مردم بپردازند، تا مسیر حرکت جامعه به سوی سعادت بشری هموار شود و در برابر امواج بحرانهای مختلف دچار اختلال و توقف نگردد. خداوند حکیم که خالق مطلق و مدبر کل این جهان است با علم و حکمت خود تشخیص میدهد که جامعه در چه زمانی نیازمند چه نوع رهبران و اصلاحگرانی است.
«اللهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ: خداوند بهتر میداند که رسالت خویش را به چه کسی میسپارد.» انعام/۱۲۴
سنت حکیمانه آن ذات اقدس این بود که همواره پیامبران و رسولانی را از میان خود مردم بر میگزید و پیام خود را توسط آنان به مردم ابلاغ میکرد و راه سالم و بهتر زیستن را به آنان القا مینمود. سرانجام حکمتش در فرصت پایانی امتحان چنین اقتضا نمود که آخرین پیامبرش را به همراه آخرین کتاب مبعوث کند و به این ترتیب به سلسلهی پیامبران و رسولانش پایان بخشد.
«مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا: محمّد پدر نسبی هیچ یک از مردان شما (نه زید و نه دیگری) نبوده، بلکه فرستادهی خدا و آخرین پیغمبران است وخدا از همه چیز آگاه بوده و هست.» احزاب/۴۰
«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللهَ کَثِیرًا: قطعا رسول خدا براى شما سرمشق نیکویی است، براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند». احزاب/۲۱
اسوه و الگو بودن پیامبرخداh نیازمند آشنایی و عمل به سیرهی عملی اوست و هرگونه انحراف از آن ما را از رسیدن به اهداف محروم میکند. سیرهی نبوی منبع سرشار و غنی و کارگاه بزرگی است که باید با تشخیص شاهرگ و کانالکشی منظم آن به شبکههای ضروری زندگی، به خوبی مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد و به عنوان بزرگترین مشعل برای پرتو افکنی در مسیر طولانی دعوت فروزان باشد.
سیرهی حضرت محمد مصطفی عبارت است از: رسالتی که رسول اکرمh با قول، فعل، تقریر، گفتار، کردار، رفتار، رهنمودها و عملکردهای خویش، در ارتباط با جامعه بشری ادا کرد و با ادای این رسالت، معیارهای زندگی را دگرگون ساخت. نهال نیکی را به جای بدی نشانید و در پرتو انوار این رسالت بزرگ، مردمان را از تاریکیها به سوی روشنایی رهنمون ساخت و از بردگی بندگان به بندگی خدای یکتا رسانید. خطّ سیر تاریخ را اعتدال بخشید و جریان زندگی در جهان را برای انسان دگرگون ساخت. از این رو سیمای چشمگیر و دلانگیز این رسالت، تنها در صورتی قابل ترسیم خواهد بود که محیط اجتماعی پیش از رسالت خاتم پیامبرانh را با محیطها و جوامع اسلامی که دستاورد این رسالت آسمانی است، مقایسه کنیم.
در واقع رسول خداh نمونه و معیار زندگی حقیقی است که جوامع بشری به دنبال آن است. اما در مورد بهترین انسانها و بهترین الگویی که جامع صفات کامل انسانی، جامع خوبیها و جامع خلق و خوی عظیم است، از قرآن کریم بشنو که در وصف کمالات آن حضرتh چه زیبا میفرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ: به راستى که تو را خلق و خویى والاست»!
بخش اول: عهد مکه و دوران قبل از هجرت
• زمان و مکان تولد نبی أکرم:
محمد در روز دوشنبه، نهم یا دوازدهم ربیع الاول عام الفیل، سالی که ابرهه خواست با فیل به مکه حمله کند، به هنگام طلوع فجر به دنیا آمد. آمنه کسی را به سوی عبدالمطلب جد پیامبرخداh فرستاد تا مژده تولد نوهاش را به او بدهد. او هم با سرور و شادی فراوان به نزد آمنه آمد و با الهام الهی نوزاد را محمد نام نهاد. این اسم قبلاً شایع و متداول نبود. از پدر بزرگش پرسیدند: چرا از نامهای اجدادش اسمی برای نوهاش انتخاب نکرده است؟ گفت: امیدوارم شخصی باشد که تمام مردم زمین او را تعریف و تمجید کنند. أبی قتاده چنین روایت میکند که از رسول خدا در بارهی روزه گرفتن در روز دوشنبه سؤال شد. در جواب فرمودند: «دوشنبه روزی است که در آن به دنیا آمدهام».
ابن قیم – رحمه الله – میگوید: در اینکه پیامبرخداh در مکه به دنیا آمدند، هیچ اختلافی نیست و یقیناً در سال عام الفیل متولد شدهاند.
• نسب پیامبرخدا:
ابن قیم میگوید: رسول گرامیh از لحاظ نسب از بهترین مردمان زمین است. او محمد پسر عبدالله پسر عبدالمطلب پسرهاشم، پسر عبدمناف، پسر قصی، پسرحکیم، پسر کلاب، پسر مره، پسر لوی، پسر غالب، پسر فهر، پسر مالک،… نسب پیامبرخداh به اسماعیل پسر ابراهیم – علیهما السلام- منتهی میشود.
حتی ابوسفیان علی رغم اینکه قبل از مسلمان شدن، از دشمنان سرسخت پیامبرخداh بود، نتوانست نسب والا و بلند مرتبهی رسول خدا را منکر شود و میگوید: «محمد در بین ما صاحب نسب است».
• پیامبرخداh از لحاظ نسب، شریفترین خانواده قریش بود، چرا و حکمت چیست؟
تا اینکه دشمنانان اسلام، ابزار و بهانهای برای ایجاد ممانعت در راه خدا در دست نداشته باشند و کسی گمان نبرد که رسالت او، کوششی در جهت ایجاد دگرگونی در اوضاع اجتماعی خویش است. امام نووی میگوید: «گفته شده: وضعیّت نسب وی به گونهای است که منتسب کردنش به باطل، بعید به نظر میرسد و شرایط را برای گردن نهادن مردم مهیا میکند».
صالح کریمی – جوانرود