تاریخ

شرح حال و جهاد سعد بن ابی وقاص (رض)

?نام،نسب و کنیه:

سعد بن ابی وقاص که نام او ابی وقاص (مالک)بن وهیب بن عبد مناف بن زهره بن کلاب بن مره است مادر ش حمنه بنت سفیان بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی است.

کنیه ی ایشان ابو اسحاق است بود.او ملقب به (فارس الاسلام)است.

صفات ظاهری ایشان:

عایشه ختر ایشان نقل می کند :پدرم بسیار کوتاه قامت و درشت اندام  و دارای سر بزرگ وانگشتان ضخیم بود و سر او پر مو بود.

?اسلام آوردن ایشان:

از سعید بن مسیب(رحمه الله علیه)روایت شده است که سعد بن ابی وقاص (رض)می گفت:هیچ کس اسلام نیاورده است،مگر در آن روزی که من اسلام آورده ام و همانا در هفت روزی که درنگ کرده ام من ثلت اسلام بودم.بخاری/۳۴۴۸.

عامر از پدرش نقل کرده است که گفت:کسی پیش ازمن مسلمان نشده بود جز مردی که او هم همان روزی که من مسلمان شدم ،اسلام آورده بود و من روزی را گذراندم که فقط سومین مسلمان بودم.

مهاجر بن مسمار از حضرت سعد بن ابی وقاص(رض)نقل کرده است که فرمودند:من پیش از آن که خداوند نماز را واجب فرماید مسلمان شدم.

عایشه دختر ایشان نقل کرده است که شنیدم پدرم گفت :من در هفده سالگی مسلمان شدم.

او می فرماید:سه شب قبل از ایمان آوردنم ،خواب دیدم که در چنان ظلمت وتاریکی سختی واقع شده ام که هیچ چیز را نمی بینم ناگهان دیدم که ماهی طلوع و من آن را دنبال نمودم،اما زید بن حارثه،علی و ابوبکر (رضی الله عنهم)از من سبقت جسته بودند من فورا پیش آن حضرت (ص) حاضر شده و پرسیدم: شما مردم را به چه چیز دعوت می دهید؟ ایشان فرمودند: (به وحدانیت خداوند متعال و رسالتم ، در پاسخ شهادتین آوردم.

آزار رساندن به ایشان:

در روایتی آمده است:که مادر سعد(رض)به خاطر اسلام آوردنش سه شبانه روز طبق قسمی که خورده بود گرسنه وتشنه ماند ؛ حضرت سعد (رض)می دانست که محبت و اطاعت مادر به جای خود مهم است اما در مقابل دستور خداوند چیزی نبود ؛ لذا به مادرش گفت مادر جان!اگر تو در بدن صد روح می داشتی و یکی یکی از آن خارج می شدند و من آنها را می دیدم ،حاضر نبودم که دینم را رها کنم؛لذا تو اختیار داری که بخوری و بنوشی یا بمیری،در هر صورت من نمی توانم از دینم جدا شوم ؛ مادرش از این گفتار مأیوس شده،خوردن ونوشیدن را آغاز نمود.

در این مورد آیه ی ۸سوره ی عنکبوت در حق حضرت سعد بن ابی وقاص(رض) نازل شد.

گرسنگی ایشان

در روایت صحیح مسلم آمده است که ایشان فرمود:من اولین عربی هستم که در راه خدا تیر انداخته است ما در کنار رسول خدا(ص)پیکار می کردیم ؛ جز برگ درخت حبله  و سمر چیز دیگر نداشتیم؛حتی کار به آنجا رسیده بود که مدفوع ما چون مدفوع گوسفندان خشک شده بود.

از حضرت سعد (رض)روایت شده  که گفت:ما قوی بودیم که در مکه همراه با رسول خدا (ص)شدت سختی زندگی به ما می رسید ؛ وقتی آزمایش و سختی به به سراغمان آمد خود را با آن آشنا ساختیم و با مداومت برآن به آن عادت نموده،صبر پیشه کردیم شبی را برای قضای حاجت بیرون شدم ودر همین حین صدای چیزی را شنیدم متوجه شدم که تکه ای از یک پوست شتر است ، آن را برداشتم و شستم ؛ بعد از آن،آن را سوزانیدم ودر میان دو سنگ قراردادم و سپس آن را همان طور خشک به دهان انداخته فرو بردم و برآن آب نوشیدم و سه روز را با همان خوردن پوست سپری کردم.

هم چنین روایت شده که ایشان فرمود:شبی خیلی گرسنه بودم،اتفاقا پایم به چیزی نرم خورد ، فورا آن را برداشته و تناول نمودم و تابه حال نمی دانم که آن ،چه چیزی بود.

اولین خون برای اسلام:

ابن اسحاق رحمه الله میگوید:اصحاب رسول خدا (ص) برای نماز خواندن در وادی ها از چشم قوم خود در خفا وپنهان نماز می خواندند روزی حضرت سعد(رض)با چند نفر از صحابه(رضی الله عنهم )در وادی مکه نماز می خواندند که نا گهان بعضی از مشرکان رسیدند وبر نماز صحابه عیب جویی را آغاز نموده تا اینکه نوبت به جنگ ودر گیری رسید آنگاه حضرت سعد(رض) استخوان فک شتری را برداشته به یکی از مشرکان زد و او را مجروح کرد واین اولین خونی بود که برای اسلام ریخته شد.

نخستین تیر انداز اسلام:

از ایشان نقل شده است که گفت:من نخستین کسی هستم که در اسلام به دشمن تیر انداختم.

در روایت دیگری آمده است که گفت من نخستین مرد عربم که در راه اسلام تیر انداختم.

از قاسم بن عبدالرحمن نقل شده است که گفت:نخستین کسی که در راه خدا تیر زده است،حضرت سعد بن مالک(ابی وقاص)است.

از ابو عثمان نیز نقل شده است که گفت: حضرت سعد بن ابی وقاص (رض) نخستین کسی است که در راه خدا تیر زده است.

شرکت در غزوات :

ایشان در سریه ی نخله،وسریه ی عبیده بن حارث ،سریه به سوی خرار،غزوه ی بدر،غزوه ی احد،غزوه ی خندق،فتح مکه،جنگ قادسیه، حضور داشتند.

شهادت برادر در بدرالاولی:

حضرت سعد(رض) می فرماید:در آن روز پیش از اینکه پیامبر(ص)ما را چنان ببیند دیدم برادرم خودش را مخفی می کند.گفتم:  ای برادر تو را چه شده است ؟گفت: می ترسم پیامبر مرا ببیند و به واسطه ی کم سن و سالی مرا بر گردانند و من دوست دارم بیرون بیایم شاید خداوند شهادت را روزی من گرداند ؛ حضرت سعد(رض) می گوید:اتفاقا چون از جلوی پیامبر (ص) عبور کرد،سن او را کم دانستند و فرمودند:برگرد و عمر(رض) گریست پیامبر به او اجازه ی شرکت داد، .حضرت سعد می گوید: به واسطه ی کوچکی او،من حمایل شمشیرش را گره میزدم و او در حالی که شانزده سال داشت در بدر شهید شد.

از دعاهای ایشان:

از حضرت سعد بن ابی وقاص(رض)روایت است که به فرزندان خود این کلمات را می آموخت و می فرمود :رسول اکرم (ص)با این کلمات بعد از نماز پناه خداوند را در خواست می کرد:اللهم انی اعوذ بک من البخل ،و اعوذ بک من الجبن و اعوذ بک ان اراد الی ارذل العمر واعوذ بک من فتنه الدنیا واعوذ بک من عذاب القبر

مقام ایشان:

از ابی اسحاق(رحمه الله) روایت شده که قوی ترین  صحابه (رض) چهار نفرند :عمر ،علی،زبیر،وسعد(رضی الله عنهم اجمعین)

امامت ایشان:

از مصعب (رض) روایت شده که گفت پدرم وقتی که در مسجد نماز می گذارد آن را مختصر می نمود،رکوع و سجود را کامل ادا می کرد و وقتی در خانه نماز می گزارد ،رکوع وسجود ونماز را طولانی می نمود گفتم:ای پدر !چرا وقتی در مسجد نماز می گزاری کوتاه می گزاری و وقتی در خانه نماز می گزاری طولانی می گزاری؟در جواب گفت:پسرم ما امامانی هستیم که به ما اقتدا می شود.

احتیاط در روایت حدیث:

سائب بن یزید نقل می کند:که از مکه تا مدینه و از مدینه تا مکه همراه حضرت سعد بن ابی وقاص(رض) بودم و نشنیدم هیچ حدیثی از پیامبر (ص) نقل کند سعد از قول خاله ش نقل کرده وگفت:نزد حضرت سعد بن ابی وقاص(رض)رفتیم و مسأله ای پرسیدیم.سکوت کرد وگفت:می ترسم یک حدیث برای شما نقل کنم وشما صد حدیث به آن بیفزایید.

نصایح پیامبر (ص) به ایشان:

از حضرت عبدالله بن عمرو بن عاص(رض) روایت است که حضرت سعد وضو می گرفت رسول اکرم(ص)از آنجا گذر کرد و به او فرمود: ای سعد!چه اسرافی است؟او اظهار داشت : ای رسول خدا ! آیا در آب وضو هم اسراف می شود؟ آن حضرت(ص)فرمودند:آری!در اسراف داخل است گر چه تو بر کنار نهر روانی نشسته باشی.

حضرت سعد بن ابی وقاص(رض) می فرماید:به رسول خدا(ص) گفتم:یا رسول الله (ص) آیا {لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین} مخصوص حضرت یونس(ع)بود و یا این که برای عموم مسلمین هم می باشد؟  آن حضرت(ص) فرمودند:آیا قرآن را نخوانده ای که در آنجا این چنین مذکور است:دعایش را پذیرفتیم و او را از این غم بزرگ رهایی دادیم  وبه همین صورت هم مؤمنین را هم رهایی خواهیم داد پس هرکسی این دعا را بخواند ،وعده ی قبولیت با وی هم صورت گرفته است.

پیامبر (ص) به ایشان فرمودند:

اگر وارثانت را شادمان و درحال بی نیازی بگذاری و بمیری ،این وضعیت بهتر از آن خواهد بود که آنها در حال فقر و تنگ دستی بگذاری و بعد از تو دست گدایی را به سوی مردم دراز نمایند.

فضایل ایشان:

حضرت سعید بن مسیب رحمه الله گفت:از حضرت سعد(رض) شنیده ام که می گفت:پیامبر(ص) در روز جنگ احد به خاطر من پدر و مادر خود را یاد کرد و گفت تیر اندازی کن پدر ومادرم فدایت باد.بخاری/۳۷۲۵. رسول خدا (ص) فرمودند:   ابوبکر،عمر،عثمان،علی،طلحه،زبیر،عبدالرحمن بن عوف،سعد بن ابی وقاص،سعید بن زید،ابو عبیده  بن جراح بهجنت می روند.

پیامبر (ص) فرمودند:بار الها!برای سعد اجابت کن هنگامی که تو را می خواند.ترمذی/۴۱۱۷

سخنان نغز و حکیمانه ایشان:

-به فرزندانمان جنگ های پیامبر(ص) را مانند قرآن تعلیم می دادیم. -حضرت سعیدبن مسیب(رحمه الله)گفت:به حضرت سعد(رض)گفتم:می خواهم از تو در باره ی چیزی سؤال بکنم ولی  خجالت می کشم! .فرمود:ای برادر زاده ام !از من هیبت شرم نداشته باش ،وقتی دانستی نزد من علم هست،از من در مورد آن سؤال کن.

از ایشان ۲۷۱حدیث روایت شده است.

ایشان از پیامبر (ص) و خوله بنت حکیم(رض) حدیث روایت نموده اند.

وفات ایشان:

ایشان در سال پنجاه و پنج هجری در سن هفتاد وچند سالگی وفات نمود.

نماز جنازه ی ایشان توسط مروان بن حکم که در آن هنگام فرماندار مدینه بود،گزاره شد.

در روایت دیگر آمده است که ایشان در سال پنجاه هجری در گذشته است.

 

« رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالإِيمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ».

تهیه کننده :کامل ابراهمیان

مورخ:94/10/9.

منبع:مشاهیر صحابه

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا