زنشبهات

شهادت و گواهی زن از دیدگاه اسلام

شهادت و گواهی زن

از دیرباز مخالفان اسلام به کنکاش نصوص اسلامی پرداخته‌اند و سعی کرده‌اند از دل این نصوص شبهاتی را بیابند و از آن در راستای کوبیدن منهج راستین اسلام استفاده ببرند و متاسفانه برخی از مسلمانان ناآگاه نیز به جای یافتن جوابی منطقی و صحیح برای این شبهات، در مقابل آن به دفاعی غیرمنطقی روی آورده‌اند و دشمنان اسلام را مسرور و سرمست کرده‌اند. این رویه زمانی که مربوط به حقوق زنان بوده است بیش از هر چیز دیگر به جامعه‌ی اسلامی و حتی غیر اسلامی ضربه زده است و شاید غفلت و عدم آگاهی مسلمانان و تندروی برخی دیگر اثرگذارترین عنصر این پروژه محسوب شود.

{ … وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ …
و دو نفر از مردان خود را به گواهی گیرید، و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از میان کسانی گواه کنید که مورد رضایت و اطمینان شما هستند… }سورە البقرە ۲۸۲

بر کسی پوشیدە نیست کە نگاە بە مسئلە زن، شهادت دو مرد در مقابل یک زن و عدم پذیرش شهادت زن در مسٲله حدود ، جنایات خطرناک و جرائمی مانند زنا و قتل، فضاهای دانشگاهی و رسانەای و همچنین صداهای فضای عمومی را فراگرفتە چنان کە دیدیم همانند نظرگاە مدرنیسم دچار تحول و دگرگونی شد…

بر کسی پوشیدە نیست کە از جملەی مواد جدل بر انگیز در میان علمای اسلام در امر مساوات میان زن و مرد در زمینە شهادت می باشد.

 تعریف شهادت و گواهی

شهادت در لغت:  یعنی بیان ،اظهار و اعلام .

در اصطلاح شرعی: شهادت یعنی خبر دادن به حاکم از مسٲلەای که دانسته شده است تا بر اساس آن قضاوت کند .

پس شهادت احکامی دارد که قاضی بر اساس آن حکم صادر می کند و از آنجا که شهادت یک تکلیف و مسٶلیت است نه عزت و شرف! و اگر به کسی داده شود، فریب خورده و مظلوم است.
چرا که ممکن است شهادت منجر به قتل شخص، شلاق ، و زندانی شدن یا دیگر مجازات های حد و تعزیری و قصاص گردد به همین خاطر مسٲلەای بسیار خطرناک است که پیامدهای بسیاری به دنبال دارد و معاف بودن زن از چنین مسٶلیتهایی بیانگر رحمت و رعایت حال و عدالت با اوست و این خود یک نوع تعادل است.
فقها نیز درباره میزان اهمیت و مسٶلیت آن و این که شهادت یکی از وظایفی است که نباید در آن کوتاهی کرد سخن گفته اند :

 شهادت و گواهی در مورد حقوق افراد فرض کفایه است و ادایش فرض عین می باشد و هرکس آن را به دوش گرفت واجب است که آن را بنویسد و گرفتن دستمزد در برابر آن حرام است؛ ولی اگر از عهده آن بر نیامد و ناتوان بود یا به خاطر آن اذیت شد ، می تواند پول مرکب را بگیرد.
کتمان شهادت حرام است و هیچ ضمانتی نیست به ویژه در هنگام عقد نکاح باید شاهد حضور داشته باشد و در عقدهای غیر از آن سنت است و حرام می باشد به چیزی جز آن چه با دیدن یا شنیدن می داند ، شهادت دهد.(مرعی بن یوسف حنبلی)
به عهده گرفتن شهادت در حق انسانها فرض کفایه است و ادای آن فرض عین است .(ابراهیم بن محمد بن سالم بن ضویان)

شهادت دروغ از بزرگ ترین گناهان کبیره است و خداوند متعال از آن نهی کرده به صورتی که آن را کنار بت ها آورده است. به همین خاطر کسی که شهادت دروغ اواثبات شود، او را با توبیخ کتک کاری یا زندان تنیبه می کند و اگر بازاری باشد در بازار رسوا می گردد و یا در مسجد نامش را صدا زده مردم از او برحذر بوده و بر زشتی کارش تاکید شود.(ابن قدامه.شرح نووی)
در احادیث از ابو داود روایت شده که پیامبر ( ص) بعد از نماز صبح خواستند که برود ایستاد و فرمود: (شهادت دروغ با شرک به خدا برابر است! سه بار این جمله را تکرار کرد .)
پس رعایت عدالت و حقیقت در شهادت و عدم تاثیر از درجه کسی که علیه او و به نفع او شهادت داده میشود چه از لحاظ خویشاوندی یا موقعیت اجتماعی ،ثروت ،فقر و غیره مورد اتفاق مفسران و فقهاست و بیان کرده اند که شاهد حین ادای شهادت باید تمام عواطف و احساساتش را کنار بگذارد و میان نزدیک و دور ، دشمن و دوست و ثروتمند و فقیر تفاوتی قایل نشود این چیزی است که در قرآن و احادیت بدان اشاره شده است.

شهادت و گواهی زن :

شهادت و گواهی زن همانند مسٲله ارث در نظر فراخوانان به مساوات مطلق ، دلیلی بر عدم مساوات میان زن و مرد می باشد .آنان در ادعای خود به آیه ۲۸۲ سوره بقره که در ابتدا به آن اشاره شد استناد کرده اند .
شرط کسی که شهادتش پذیرفته می شود بە شرح زیر است : بلوغ ، عقل ، سخن، اسلام ،حفظ و عدالت
(منصور بن یونس بن ادریس بهوتی)
منظور از شرط سخن یعنی شهادت فرد لال پذیرفته نیست و منظور از حفظ یعنی شهادت کودن نادان پذیرفته نیست.
در این شروط هیچ تفاوتی بین مرد و زن قایل نشده پس کسی که دارای این شروط نباشد شهادتش پذیرفته نمی باشد چه مرد باشد و چه زن .
پس مردان و زنانی که عاقل و مسلمان و بالغ و عادل نباشند شهادتشان فایده ای ندارد  و نیز شهادت دشمن و کسی که با شهادتش منفعتی را برای خود جلب یا ضرری را از خود دفع می کند قبول نیست .

گواهی کسی که بسیار اشتباه و غفلت می نماید و همچنین شهادت پدر و مادر به بالا برای فرزند و به پایین و شهادت سرور برای برده و شوهر برای همشر و زن برای شوهر جایز نیست .

گواهی بر چهار قسم است:

۱ـ زنا که اقامه حدش با چهار مرد آزاد و عادل اثبات می گردد.
۲ـ مال و دارایی که با دو شاهد مرد و یا یک شاهد مرد و دو زن و یا یک مرد و قسم در خواست کننده اثبات می گردد.

۳ـ به جز این دو حالت حدود و قصاص در غالب مردان از آن مطلع هستند مانند نکاح ، طلاق، رجوع در طلاق ، آزادی ، ولایت در بردگان ، و کالت… فقط شهادت دو مرد پذیرفته می شود

۴ـ اموری که مردان از آن مطلع نیستند مانند تولد، حیض، عده، عیبهای زیر لباس که با شهادت یک زن عادل اثبات می شود .

پس شهادت مسٶلیت است نه حق و الله متعال زن را از بخش بزرگی از این مسٶلیت معاف داشته است و از طرفی پذیرش یاعدم پذیرش شهادت هیچ ارتباطی با مرد و زن بودن انسان ندارد و ارتباط و موضوعی کە در مورد آن شهادت می دهد امری است کە بر قبول یا رد شهادت تٲثیر گذار است. بر این اساس شهادت زن در برخی امور پذیرفته می شود اگر چه که یک زن باشد و در برخی امور شهادت زن برابر مرد است و در برخی موارد شهادتش پذیرفته نمی شود و در اموری دیگر شهادت دو زن در مقابل شهادت یک مرد پذیرفته می شود .

خداوند در بیان حکمت قرار دادن شهادت در مواردی به اندازه نصف شهادت مرد می فرماید:
(ان تضل احداهما فتذکر احداهما الاخری)”تا اگر یکی از آن دو زن فراموش کرد زن دیگر وی را یادآوری کند “بقره آیه ۲۸۲

از بیم اینکه مبادا یکی از آن دو بعضی از جوانب آن چیز که بر آن گواهی داده است فراموش کند یا از آن غفلت نماید پس دیگری آن را به یادش آورد و احتمال اینکه زن بعضی از جوانب مشهود علیه را فراموش کند یا از آن غفلت ورزد در تمام زنان وجود دارد و میزان علم و خبرگی ،فرهنگ و دانش در آن تغییری ایجاد نمی کند چون این مساله به طبیعت و سرشت زن بر می گردد و این فراموشی و غفلت در حالات معینی بر وی عارض می گردد که کسی که آن را انکار نمی کند جز جاهلان یا جدل پیشگان باطل گوی چون عوارض سستی و بی حالی در مدت زمان حیض و بارداری و شیر دهی و حضانت بر زن عارض می گردد.
برای فهم این مطلب انسان نیازمند این است که در خلال زمان قاعدگی و بارداری و پس از زایمان و هنگام شیردهی مراقب احوال روحی زن باشد تا ببیند و بفهمد تا چه اندازه این حالات بر مزاج وی تاثیر می گذارند ، هر اندازه فهم و معرفت و دانش وی هم بالا باشد فرقی نمی کند و بی شک این حالات به عدم توازن هورمونی یا اضطراب و پریشان حالی مزاج منتهی می گردد به گونەای که قطعا بر تحمل شهادت و گواهی دادن و ادای آن تاثیر می گذارد.

اگر مونث و مذکر بودن در ارزش و میزان شرعی شهادت و گواهی دادن نقش می داشت می بایستی در باب لعان و ملاعنه شهادت و گواهی مرد برتر از شهادت زن باشد یعنی می بایستی چهار بار شهادت زن تنها ارزش دوبار شهادت مرد را داشته باشد لیکن واقعیت آن است که شهادت های هر دو برابر و مساوی است .
ما قبول داریم که در آیات قرآنی جایگاه زن را نصف مرد قرار داده است لیکن این جایگاه تحمل شهادت است نه در جایگاه ادای آن .
گاهی می توان دلیل آن را از خود همان آیه گرفت زیرا فرض آیه بر آن است که یکی از آن دو زن ، گاهی انحراف می یابد و فراموشش می شود پس آن دیگری به یادش آورد ؛ بنابراین نزد حاکم یا قاضی اعتماد بر شهادت همان زن است که دیگری را تذکر می دهد و رفیقش را یاد آوری می گردد اما اگر فراموش نکند نیازی به کسی ندارد که به یادش آورد پس سرانجام این است که حاکم به شهادت یک مرد و یکی زن از آن دو زن حکم می کند و واقعیت این است .بنابر این مشخص شد که قرآن کریم در جایگاه ادای شهادت ،بین مرد و زن مساوات قرار داده است .
اما جایگاه تحمل شهادت ،جایگاه حصول اطمینان و احتیاط است ،به دلیل این که آن آیه کریمه اینجا خواهان کتابت است پس خواهان شهادت و آیه با این کارش به بهترین نوع و ثوق و اعتماد و ارشاد می کند که طرفین دادوستد به حقوق خود اطمینان قلبی حاصل می کند .
پس مساله پایین آوردن مقام و منزلت و شان زن و عدم اعتراف به شایستگی وی نیست و در این مساله مکانت و منزلت زن را کاهش نمی دهد بلکه تنها احتمال فراموشی است در کارهایی که غالبا زن بدان اهمیت نمی دهد و بیرون و خارج از طبیعت و سرشت وی می باشد و بر حفظ آن در حافظه اش حریص نیست.

تهیە و تدوین: بیان عزیزی – پاوه

نمایش بیشتر

بیان عزیزی

استان کرمانشاه - پاوه مترجم - نویسنده

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا