اندیشه

عشق به وطن و میهن

عشق به وطن

مثل همه آدم های روی زمین حق طبیعی و ابتدایی ماست که خاک و وطن آباء و اجدادی خود را دوست داشته باشیم، به ویژه کوردستان ما که به جز ما مردمان دیگر و جهانگردان و بزرگان زیادی در تاریخ شهادت می دهند که این خاک پر برکت، و حاصل خیز و گوهر گونه که انواع و اقسام مواد معدنی و عالی و دارای آب و هوای بی نظیر و سرسبزی چشم گیری می باشد.

خداوند بلند مرتبه در قرآن مجید اشاره می کند به مناطق ویژه و حاصلخیز و مملو از ذخایر زیر زمینی در کردستان ما، که مکان نجات پیامبری عظیم و شأن و گهواره تمدن دوم انسانی بعد از طوفان نوح(ع) که مرکز انتشار آدمی بر روی زمین بعد از طوفان نوح(ع) می باشد و همچنین مهد تمدن بشری بر روی زمین و دایره زندگی آدمی بر روی این کره خاکی می باشد.

خداوند بلند مرتبه در قرآن می فرماید: در آیه ۲۸سوره مؤمنون: {فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ }. ترجمه : و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو ستایش خدایى را که ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانید

در اینجا خداوند بزرگ از نوح (ع) می خواهد که ای کاش در سرزمینی پر خیر و برکت و نعمت های بی شمار و ابدی آنها از کشتی پیاده شوند و این خواست خداست که بایستی این سرزمین آنگونه باشد که خدا خودش می خواهد چون خدا در سوره هود در آیه ۴۴ این مکان مقدس- کوه جودی- این گونه معرفی می کند {وَ قیلَ یا أَرْضُ ابْلَعی‏ ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعی‏ وَ غیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ وَ قیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمینَ۴۴ هود }.و ( پس از غرق کافران طبق اراده حتمی خدا ) گفته شد: ای زمین آب خود فرو بر ، و ای آسمان ( از ریزش خود ) باز ایست و آب ( در زمین ) فرو شد و کار ( حتمی هلاکت کفار ) پایان یافت و کشتی بر ( کوه ) جودی قرار گرفت و ( از جانب حق یا فرشتگانش ) گفته شد: مرگ و دوری ( از رحمت حق ) بر ظالمان باد!

مشخص است که جودی کوهی است در کردستان . بیشتر مفسران بر این باورند که جودی کوهی نزدیک موصل.

و بعضی نیز می گویند در نزدیک دیاربکر است.

در اینجا مشخص می شود که کوردستان در گذشته به هم متصل و یک پارچه بوده است و قبل از پیمان نامه شوم سایکس پیکو کردستان متحد بوده است و مرزهای اداره آن از موصل و دیاربکر تا کردستان(عراق و سوریه، ایران، ترکیه) را شامل می شد.

جودی کوهی بوده است نزدیک جزیره که آنهم در کردستان واقع شده است. در تفسیر الخازن، جلد دوم صفحه ی ۳۲۸ می گوید: (الجودی: و هو جبل بالجزیره قرب الموصل) در تفسیر – النسفی – می گوید: (و هو جبل بالموصل) در کتاب – قصص الانبیاءِ – نوشته عبدالوهاب النجار – می گوید: جبل الجودی فی نواحی دیاربکر من بلاد الجزیره).

جدا از این ها کردستان دارای منابع فراوان و سرزمین های پر خیر و برکت و منابع زیرزمینی همیشگی می باشد، همچنان که خداوند در قرآن می فرماید: {قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ } سوره هود آیه۴۸ گفته شد اى نوح با درودى از ما و برکتهایى بر تو و بر گروههایى که با تواند فرود آى و گروههایى هستند که به زودى برخوردارشان مى ‏کنیم سپس از جانب ما عذابى دردناک به آنان مى ‏رسد 

 جدا از همه این چیزهای نمونه و کم نظیر که در کردستان یافت می شود جایگاه آباء و اجدادی ما همیشه زیبا و در دل ها جای داشته و آدمی همیشه خواستار همه خیر و برکت و عشق و محبت به آن را در دل خویش برای آن خواستار می باشد و هیچگاه آدمی مملکت خویش را ترک نمی کند و اگر هم به هر دلیلی از آن دور باشد همیشه آرزوی برگشت به مملکت خود را در دل دارد.

 سران قریش پیامبر(ص) و یارانش را از مکه بیرون راندند، وقتی که از مرزهای مکه بیرون می رفت  نگاهی به پشت سر خویش و به شهر مکه انداخت و فرمود: و الله انک لخیرا ارض الله و احب ارض الله الی الله و لو لا انی اخرجت منک لما خرجت. رواه احمدو سنایی و ترمذی و قال حدیث صحیح.سوگند بخدا تو بهترین و محبوبترین سرزمین های دنیا نزد من هستی و اگر مردمانت مرا به زور از اینجا بیرون نمی کردند هرگز حاضر نبودم تو را ترک  کنم.

پیامبر(ص)پس از هجرت به مدینه ،  آنقدر به  فکر مکه بود که خداوند دلش را این گونه آرام می بخشد که آن حضرت بالاخره به مکه باز می گردد: {ان الذی فرض علیک القران لرادک الی معاد} القصص ۸۵ . یعنی ما شما را به مکه بر می گردانیم.

 این مژده بزرگیست برای پیامبر و اصحابی که از خاک خود آواره شده اند،  روزی فرا می رسد که به خاک و وطن بازگشته و شاد می شوند.

برای همین است که خواست خداوند بر این می باشد که هر کسی در شهر یا روستا و منطقه ای مشخص چشم به جهان بگشاید و عشق به وطن را خداوند در درون آدم ها به ودیعه گذاشته است . و اگر کسی به زور و اجبار از وطنش رانده شود، ستمگران گناه بس بزرگی در حق وی انجام داده اند، و خداوند این کار را حرام دانسته است.

مردم بی وطن و خاک، مردم مرده به حساب می آیند و میهن مادر دوم انسان هاست، رفتن از  خاک و جاگذاشتن میهن مساوی است با مرگ آدمی و نابودی وی و در واقع انسان بی میهن بی ریشه و اصل می باشد.

 خداوند می فرماید: {الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت، فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم}سوره بقره آیه۲۴۳ مگر داستان آنان که هزاران نفر بودند و از بیم مرگ ، از دیار خویش بیرون شدند نشنیدى که خدا به ایشان گفت بمیرید، آنگاه زنده شان کرد که خدا بر مردم کریم است ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى کنند.

برای همین است که مردم را از خاک خویش بیرون راندن مساوی است با کشتن آن مردمان، تو گویی چه کشتن هموطنان و چه دربدر کردن آنها در نزد الله متعال با هم برابر است ؛ زیرا فرد بدون هویت و هدف و بدون انگیزه در زندگی مانند مرده متحرکی است.

{و لو اانا کتبنا علیهم ان اقتلوا انفسکم او اخرجوا من دیارکم ما فعلوه الا قلیل منهم}

این آیه اگر چه در خصوص یک تاریخ و ویژه بعضی از ملتهاست و درباره بعضی از حالتهای مشخص و ویژه  آنها است, ولی در همه آن حالات و اشاره ها مشخص شده است که بیرون نمودن مردم از وطن و میهن آباء و اجدادی حرام می باشد و کسی که این جرم را انجام می دهد، گناه بس بزرگی را مرتکب شده است ، خداوند متعال در این باره به شدت آنها را سرزنش می کند در آیه ۱۳ و ۱۴ سورهابراهیم می فرماید: (قال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنکم من ارضنا او لتعودن فی ملتنا فاوحی الیهم ربهم لنهلکن الظالمین* و لنسکننکم الارض من بعدهم، ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید) 

و کافران به اهل ایمان گفتند: شما طریقه‌ی ما را پیروی کنید (اگر به خطا رفتید) بار خطاهای شما را ما به دوش می‏گیریم، در صورتی که هیچ از بار گناهشان را به دوش نگیرند، آن‌ها دروغ می‏گویند. (۱۲)

و آن‌ها علاوه بر بار سنگین گناهان خود بار گناهان هر که را گمراه کرده‏اند نیز به دوش می‏گیرند و روز قیامت از آن‌چه دروغ می‏بستند سخت مؤاخذه می‏شوند.

همچنین در سوره محمد آیه۱۳ می فرماید: وَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ هِیَ أَشَدُّ قُوَّهً مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ أَهْلَکْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ ﴿۱۳﴾ و بسا شهرها که نیرومندتر از آن شهرى بود که تو را [از خود] بیرون راند که ما هلاکشان کردیم و براى آنها یار [و یاورى] نبود

 خداوند بلند مرتبه به این دسته از افراد ملت که به آنها ظلم شده است اجازه داده است که برای بدست آوردن خاک و وطنش علیه ظالمان بجنگد و آنها را از وطنشان بیرون کند. {و اخرجوهم من حیث اخرجوکم} سوره بقره ایه۱۹۱

یکی دیگر از جرایمی که حتی از جرائم بیرون راندن ملتها نیز بزرگتر است این است عوض نمودن شناسنامه افراد و قومیت ها و عوض کردن زبان آنهاست، چون این خواست خداوند است که هر کدام از افراد دارای زبان و ملیت خاصی باشند، و عوض نمودن زبان و ملیت آنها مخالف اراده و خواست خداوند متعال است چون رنگ پوست و زبان و قومیت هر ملت نشانه ای از نشانه های عظمت پروردگار می باشد. { و من خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم، ان فی ذلک لایات للعالمین} سوره الروم آیه۲۲٫ و یکی از آیات (قدرت) او خلقت آسمان‌ها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبان‌ها و رنگ‌های شما آدمیان، که در این امور نیز ادله‏ای (از صنع و حکمت حق) برای دانشمندان عالم آشکار است. (۲۲)

به خاطر ترسناک بودن هر دو مسأله –  آواره کردن و تغییر شناسنامه و ملیت هر قوم-  با هم و در یک وزن آمده اند و هر کدام به یک اندازه خطرناک و گناه به حساب می آیند، آواره نمودن و دربدر کردن مردم در قرآن با جنگ نمودن علیه خدا برابر است.

شرط برقراری رابطه مسالمت آمیز با غیر مسلمانان دو چیز است

(۱) شرط اول: علیه دین اسلام وارد جنگ نشده باشند

(۲) شرط دوم: مردم مسلمان را آواره ننموده باشند( خدا شما را از آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون ننمودند نهی نمی‌کند که با آنان نیکی کنید و به عدالت و انصاف رفتار نمایید، که خدا مردم با عدل و داد را بسیار دوست می‌دارد.سوره ممتحنه آیه۸

منبع: یه کگرتوی اسلامی کردستان

اصلاح ویب

ترجمه: سه وزه حیدری

نمایش بیشتر

سه وزه حیدری

@ مترجم وشاعر @ آذزبایجان غربی - مهاباد ☑ کارشناسی روانشناسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا