نویسندە محمد غزالی
قرآن کتاب مبارکی است کە توانست از ملتی نادان امتی بزرگ تشکیل دهد و نسلی را بر صفحەی تاریخ ماندگار ساخت کە اگر انگیختنهای این کتاب وجود نداشت، هرگز نامی در تاریخ نمییافت.
قرآن تنها ملت عرب را از برکات خود بهرەمند نساخت، بلکە جهانیان توانستند بهترین نتایج را از این کتاب والا برچینند، زیرا تعالیم قرآنی، جامعە انسانی را از نو بنیان نمود و تمامی کج اندیشی و خرافەپرستیهای گذشتگان را برچید.
دیدگاهی کە جامعەی جهانی با ظهور قرآن بدان رویی آورد، منطقی نو را بخشید، زیرا اسلوب معرفتی را آزاد گذاشت و توانست بر گیتی دست یابد.
اگر قرآن مردم را بدان روشهای پژوهشی و تلاشهای نیکو فرا نمیخواند، جامعەی بشری در لابەلای خرافەهای رومی، ایرانی و یونانی تا بی نهایت فرو میافتاد.
اما خداوندگار -از سر رحمت و فضل خود- جهان را از آن سرنوشت ناهنجار نجات بخشید.
قرآن کریم را نازل فرمود تا روزنەای نو را روی آفریدەها بگشاید، باشد کە بتوانند در سایەسار روشنگریهای آن، مسیری بهتر گزینند و سوی آیندەای گرانقدر قدم گذارند.
إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً (۹)
وأَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَهِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً (۱۰)
قرآن کتاب مبارکی است و برکت آن در حقایق گسترده و منافع پهناوری نهفتە کە در خود فرا گرفتە است.
مسلمانان این نکتە را نیک دریافتەاند، اما ایشان مسیری دگم و معمولی را پی گرفتەاند کە ارتباط آنها را در چارچوبی محدود اسیر نمودە و جز عبادتی سمبلیک و بزرگداشتی نمادین برای تلاوتهای بی رمق، مفهومی دیگر را جلوە نمیدهند. با این حال منتظر هستند کە قرآن بە طریقی خارق العاده آنان را از رحمات خود بهرەمند سازد.
خداوند عز و جل فرمودەاند:
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۲۰۴)
مسلمانان بر این باورند کە در مجالس قرائت، این رحمت از آیات قرآنی نازل میگردد چنانچە گرمی از اجاق برمیخیزد و آب از چشمە جاری میگردد، سپس پنداشتەاند کە آن رحمت مستقیم روی رنجدیدگان و اندوهگینان نقش ایفا میکند و آنان را شاد میگرداند.
این دیدگاهی است کاملا وارونە، زیرا رحمت مورد نظر قرآنی عبارت است از اینکە در مشکلات و گرفتاریها بە رهیافتهای قرآنی مراجعە شود و از برکات آن بهرەمند گردند.
خوانندگان و شنوندگان پیامهای قرآنی در صورتی از رحمت قرآن برخوردار میشوند کە جهت دسترسی بە رهیافت و راەحل قرآنی برای گرفتاریها، در آن بیاندیشند و تامل ورزند.
همانا رحمت قرآنی چیزی نیست کە در مجالس مردگان و زندگان جاری شود و غافلین و اعراض کنندگان را دربر گیرد، بلکە کالای گرانبهایی است کە تنها متفکران و اندیشمندان عرصەی قرآنی بدان دست مییابند.
آیا برداشتن قرآنی جیبی و یا گذاشتن آن روی طاقچەای در خانە، چە معنایی دارد؟
آیا قاری قرآنی کە غافلانە آهنگها را برگزار مینماید و شنوندەای کە صدای قرائت، گوشهایش را مملو کرده، چە سودی از قرآن میبرد اگر بە مفاهیم آن اطلاعی نداشتە باشد؟
قرآن بە دو روش افراد را تربیت و امت را تشکیل میدهد کە اولی ارزندەتر از دومی است: یکی این است کە معرفت و عظمت الهی و همچنین ساز ملاقات با مقام پروردگار جهانیان را در درون نهادینە میسازد.
دیگری عبارت است از آن احکاماتی کە کاملا مشخص و مرزبندی شدەاند و از بندگان خواستە در احوال شخصی و یا نظام خانوادە، جامعە، دولت و …. بە اجرا درآورند.
از این رو بیان داشتیم کە اولی والاتر از دومی است، زیرا تضمین رفاه عمومی بستگی بە برپا داشتن پارەای قوانین و یا اجرای مجموعە دستوراتی انعطاف ناپذیر ندارد.
چە بسا ممکن است در ساختاری ظاهری، قوانین مورد جانبگیری قرار گیرد، در حالی کە فساد و تباهی بر بینش و تفکر آنها سایە گسترانیدە باشد.
قرآن کریم از جهت مداوای این درد و تشکیل امت اسلامی بە پاکسازی درون و تثبیت فطرت انسانی اقدام ورزیدە و در این راستا سورەهای قرآنی را لبریز از اندرزهای گوناگونی نمودە کە زندگانی را بر پایەهای تقوی، خشوع و اخلاص بنیان میگذارد.
همانا قوانین شرعی در رابطه با کیفرخواستها و سایر احکامات جزئی بیش از چند صفحە را بە خود اختصاص ندادەاند، اما سایر صفحات قرآن کریم بە تقویت و استوارسازی عقیدە و شاخەهای آن پرداختەاند.
شاخصەای کە قرآن طی چهاردە قرن به پیروانش بخشید عبارت از آن شکوهی است کە در پی علاقەی راستین با وحی آسمانی، سراسر وجود آنان را فرا گرفت.
آنان نمونەی مردمانی پاک از جامعەی بشری بودند. آنگاە کە قرآن نازل گردید، آنها در لجنزار شیادی و هرزگی با گناە و تجاوزگری آلودە شدە بودند؛ قرآن همچون سیلابی پاککنندە بە پاکسازی آنان پرداخت و پیوستە چرک و چپول آنان را میزدود تا اینکە در نهایت آن جاهلیت را برچید کە مدت زمان مدیدی بدان گرفتار آمدە بود.
و اما ارتباطی کە امروز مسلمانان با قرآن دارند، توان شستشوی آنان را ندارد چە رسد بە اینکە ایشان بە پاکسازی دیگران بپردازند.
مسلمانان -چنانکە بیان داشتیم- قرآن را کنار گذاشتە و در زندگانی روزمرەی خود میان آموزەهای قرآنی و خواستەهای نفسانی دیواری ضخیم قرار دادەاند.
این همان نکتەی شگفتانگیزی است کە میبینیم در رسانەهای تل ابیب، لندن، پاریس، واشنطون و … از بهترین قاریهای قرآن استفادە میشود و صدای دلنشین آنها را بر فونوگرافها میگذارند و بە گوش مسلمانان میرسانند!!…. آن قرآنی کە نسلهای اولی را برانگیخت، اما اکنون چنان محدود گشتە کە کسی را برنمیانگیزاند…!!
شکی نیست کە اگر مسئولین ایستگاهای رسانەای احساس میکردند تلاوتهای قرآنی هوشیاری میبخشد و ناتوانی را برمیانگیزاند، هرگز تلاوتی را پخش نمیکردند و از هیچ قاری قرآنی دعوت بە عمل نمیآوردند…
واقعیت این است کە آنان در پی مرگ بندگان هستند نە زندە نگە داشتن آنها را…!
همانا روح قرآنی دارای یک نظام فراگیر است کە الهام بخش و بنیان گذار میباشد.
اما اینجا شیون از جنسی است و یاری رسانی از جنسی دیگر..!!
و اما راجع بە سایر بسترهای تاثیرگذار قرآنی باید گفت کە بیشتر آنها متوقف گشتەاند، بلکە از نگاە دانشآموختگان استعمار، مراجعە بدان دستورات، نشانگر انحطاط نیروی انسانی و واپسگرایی فکری است.
این را میتوان به عنوان یک بی اعتنایی عمدی نسبت بە بیشتر نصوص قرآنی قلمداد نمود و یا همچون وسیلەای جهت نیرودهی برای سایر احکام در نظر گرفت.
چنین عملکردی شگفت انگیز نیست! زیرا آنجا کە خداوندگار بیان داشتە:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۹۰)
و فرمودەاند:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً (۷۰)
دستورات قرآنی در این دو آیە مساوی و همطراز هستند.
اگر از روی جسارت و گستاخی یکی را منهدم سازند و اهمال گذارند، لابد آن دیگری نیز زیر غبار انهدام پوشیدە و پنهان میگردد.
طبعا در جامعەای کە میکدەها رونق دارند، بادە و شراب در قیمتهای گوناگون عرضە میشوند و شراب عالی از بادەی دنی جدا گذاشتە میشود تا میگسار مورد کلاهبرداری واقع نگردد، هرگز تقوای الهی و سخن درست و حسابی مورد استقبال قرار نمیگیرد.
خلاصه اینکە توجیهات قرآنی مورد بی اعتنایی قرار میگیرند و قوانین الهی در سرزمین اسلامی عاطل و باطل میمانند…
همانا اگر مسلمانان با جدیت بر عرصەی قرآنی حضور مییافتند، وضعیت دیگری را برای خود رمق میزدند.
ترجمه: سردار شمامی