مصاحبه با ماموستا عبدالواحد رحمت الله

سوزی میحراب :خدمت شما استاد بزرگ عرض سلام داریم .از سایت سوزی میحراب خدمت رسیده ایم . ضمن عرض تبریک بە مناسبت چاپ کتاب ارزندەاتان ، ممنون می شویم خودتان را به علاقمندان این سایت معرفی بفرمایید و بیوگرافی مختصری از خودتان )شامل تاریخ و مکان تولد ، تحصیلات، ازدواج ، تعداد فرزندان و ….( را برای ما بیان بفرمایید.

پاسخ : سلام علیکم…
بسم اللە والصلاه والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه و من والاه ..
ضمن عرض ادب و خسته نباشید حضور مدیران ، نویسندگان و کاربران سوزی محراب بحضورتان السلام علیکم..

۱- وعلیکم السلام و رحمه الله و برکاته .. قبل از هر چیز بابت زحمت ترتیب دادن این مصاحبه بی نهایت متشکرم و مفتخرم کە بە عنوان یک سوزی محرابی در انجام وظیفه با سیل عظیم نویسندگان ، شاعران و …. هم رکاب هستم..

این جانب عبدالواحد رحمت الله فرزند احمد در تاریخ ۱۳٥۸/۳/٤ از خانواده ی سرشناس و متدین بابولی شهر نالوس از توابع شهرستان اشنویه متولد شدم..
درکودکی بسیار شلوغ و کنجکاو بودم و از روزی که به یاد دارم هرگز از چیزی نترسیده ام، تحصیلات ابتدایی را تا کلاس اول راهنمایی در نالوس و مهاباد گذرانیدم، سپس با مشورت و پیشنهاد چند نفر دروس حجره را آغاز و در سال ۱۳۷٦ آن را به پایان رسانیدم، درسال ۱۳۸۰ ازدواج نمودم که ثمره ی آن دوفرزند پسر(عمر و پیشوا ) و یک دختر (هانیه) بوده است.

تحصیلاتم را به صورت متفرقه تا سکل ادامه دادم و پس از آن با شرکت در امتحانات دانشکده ی تهران سطح دو (لیسانس) را با موفقیت پشت سر گذاشتم و باتغییر نوع و مکان امتحانات ماموستایان به شورای برنامه ریزی در آنجا هم شرکت کردم که طی دو مرحله در سطح دو و سه حوزوی (فوق لیسانس) قبول شدم هرچند به دلایل نامشخصی تا کنون فقط گواهی سطح دو را برایم صادر نموده اند !!

سوزی میحراب : استاد گرامی ، دوستان شما را با دو نام خانوادگی می شناسد ؛ بە ما بگویید نام خانوادگیتان بابۆڵی است یا رحمت اللە ؟ لطفا توضیح دهید

پاسخ :نام خانواده گی ام (رحمت الله) می باشد که برگرفته از جد بزرگ پدرم است، اما مشهور بودنم به نام (بابۆڵی) برگرفتە از اسم طائفه ی پدری ام بوده و چون بنده آن را به عنوان تخلص شعری ام انتخاب کرده ام به همین علت در بین ماموستایان و دوستانم بیشتر بدین نام مرا می شناسند..

سوزی میحراب : چی شد که راهی حُجره شدید ؟ نزد کدام اساتید و در چه شهرها و روستاهایی درس خوانده اید؟ خارج کوردستان هم تحصیل کرده اید؟

پاسخ : با توجه به این که یک سال آخر تحصیلی ام(اول راهنمایی) را در مهاباد پیش خانواده ی خاله ام بودم و یکی از پسر های ایشان بنام کاک جلیل اهل مسجد و به شدت پایبند حضور در نماز جماعت بود، من نیز کم کم با ایشان به مسجد می رفتم و در میانه ی رفت و آمدهایم گاه گاهی با طلبه های مسجد سلام علیکی می کردم و چون شوخ طبع بودم خیلی زود دیگران رابه خود جذب می کردم! بالاخره با پیشنهاد پسر خاله و تشویق اطرافیان خصوصا استاد بسیار عزیزم ماموستا رسول رسولی کیا که در آن زمان طلبه ی ارشد مسجد حاج صالح شاطری ۲ بود به صورت رسمی دروس حجره را آغاز نمودم..

به صورت اختصار عرض کنم که در شهرهای مهاباد (مسجد حاج صالح شاطری دو) ، اشنویه (روستاهای نالوس ، حسن آباد ، بیمضرته ، کانی سۆرک )، پیرانشهر(پسوە ، زنگ آباد ، خرنج ، مسجد خانقاە ) و سردشت ( میرآباد، گۆزیلێ ، واوان )نزد بسیاری از بزرگان تلمذ نموده ام .. خداوند پاداش نیکو بە اساتیدم عطا فرماید..
اللهم امین

سوزی میحراب : دوران طلبگی تان را به یاد دارید؟ شواهد و گواهی هم دورەهایتان حاکی است کە در دوران طلبگی خیلی شلوغ و پرتحرک بودەاید !
از آداب و رسوم طلبگى آن زمان بگویید؟ چه مواد درسی را می خواندید و برنامه درسی اتان چند ساله بود؟ توجه به عبادت و نماز جماعت و روزه سنت در میان طلاب و مدرسان آن دوره چگونه بود؟ در دوران طلبگی اتان ، میزان توجه به درس هایی چون قرآن ، تفسیر و حدیث چگونه بود؟ طلاب و حجره ها درعصر تحصیل شما از چه مشکلات و کمبودهایی رنج می بردند؟

پاسخ :بله خوب به یاد دارم ؛ مگر می شود فراموشش کرد، بدون شک بهترین دوران زندگی ام همان دوران طلبگی بوده است..

در دوره ابتدایی (سوخته) حجره بسیار شلوغ و پر تحرک بودم اما با توجه به ذکاوت و استعدادی که در حفظ متون داشتم اساتیدم به ندرت با من برخورد – شدید – می کردند..
در آن زمان رابطه ی حجره با مردم بسیار گرم بود و افراد زیادی از این طریق خود یا فرزندانشان تشویق می شدند که طلبه شوند..
رسم بود که هر روز برای هر وعده غذا دمِ درِ چند خانە برویم وبا گفتن جملە ی مشهور(ڕاتبە ڕەحمەتوو لێ بێ) سهم خود را دریافت نموده و به حجره بر میگشتیم ، روزهای سه شنبه ی هر هفته حجره ها تعطیل می شدند و طبق عادت طلاب به حجره های اطراف سر می زدند و اکثر اوقات برخی از طلبه ها تنها با انگیزه ی پرسش و پاسخ از هم باپای پیاده از این حجره بدان حجره می رفتند که این کار هم معایب و هم مزایا داشت..

کتاب های بسیار زیاد و سختی در حجره ها تدریس می شد که به برخی از آن ها اشاره می کنم :(عوامل ها ، احمدی، صرف میر ، امثله ، صیغه مشکله ، تصریف زنجانی ، انموذج ، هدایه، صمدیه، اظهار ، کافیه ، تصریف ملا علی ، جامی ، مغنی اللبیب، استعاره ، مغنی الطلاب ، شرح النظام ، گلنبوی آداب ، شرح عقاید نسفی ، منهاج الطالبین ، مغنی المحتاج ، تحفه المحتاج ، عبدالله یزدی ، مختصر المعانی ، گلنبوی برهان ، جمع الجوامع و… برای همین اغلب طلاب آن زمان از طلبه های امروز بیشتر بر قواعد زبان عربی واقف بودند..

اما متٲسفانه به قرآن ،تفسیر ، حدیث و علوم القران و… بسیار کم توجه می شد ، کمتر طلبه ای را می یافتی که مقداری از قرآن را حفظ داشته باشد ، که به نظر بنده همین امر باعث ایجاد فاصله بین مسجد، حجره ها و مردم گردید …
طلاب آن زمان قناعت بیشتری به نسبت طلاب امروزی داشتند، امکانات بسیارمحدود و اکثر طلاب از لحاظ اقتصادی فقیر و بی بضاعت بودند ، به یاد دارم گاهی اوقات خرده نان داخل گونی حجره می خوردیم ، خیلی وقت ها طلاب کرایه ماشین در جیب نداشتند..

از لحاظ تربیتی و اخلاقی بسیار کم روی طلبه کار می شد یعنی کمبود دروس اخلاق و … در حجره ها بسیار مشهود و حتی بر اثر این کم کاری طلاب زیادی سیگار می کشیدند و…

البته در حال حاضر هم وضعیت بهتر از قبل نیست ، جای خود دارد مدعیان پرچم داری محراب ها ، حجره ها را هم از لحاظ تدریس و هم از لحاظ اخلاقی سر و سامان داده تا بیشتر از‌این متضرر نشویم…

سوزی میحراب : مامۆستا بابۆڵی دارای شخصیتی است متین ، پر تلاش و پر انرژی و پیگیر ؛ سرچشمە این همە تحرک و انرژی شما چیست ؟ چە چیزی مامۆستا بابۆڵێ را غمگین و زمین گیر می کند ؟

پاسخ : حقیقتا من بسیار کم احساس خستگی می کنم و تنها انگیزه ام خدمت به هم نوعان (ماموستایان) و ملت دین مدار و شریف کردستان است..
وقتی ماموستایی را می بینم از لحاظ مالی یا … دچار مشکلی شده است بسیار غمگین می شوم، اما از این مهم تر متفرق بودن ماموستایان و اختلافات بی مورد میان برخی ، غرور کاذب برخی دیگر و به عبارتی رساتر نداشتن یک مرجعیت که همگان را باهر گرایش فقهی و فکری که دارند , بیشتر از هر چیز دیگری آزارم می دهد..

سوزی میحراب : در بین علما و ماموستایان دوران تحصیلی اتان از چه کسی بیش از همه متاثر شده اید؟ در مورد شخصيت ايشان توضیح بفرماييد.

پاسخ : بدون شک خود را مدیون همه ی کسانی می دانم که حتی یک حرف را به من آموخته اند، اما در بین اساتیدم از افرادی چون استاد قرآن و سیره ماموستا رسول رسولی کیا ، متفکر بزرگ استاد محمد ملازاده، عموی بزرگوارم حاج ماموستا محمد رحمت پور و… متٲثر شده ام..

سوزی میحراب : پس از فارغ التحصیل شدنتان چندسال به خدمت مقدس دعوتگری در کسوت ماموستایی پرداختید ، وابسته بودن دعوتگر دینی (ماموستا)از لحاظ مادی و معیشتی به مردم را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ : از سال ۱۳۸۱ در کسوت ماموستایی مشغول دعوت و تبلیغ هستم اگر الله متعال قبول فرماید.
هرچند وابسته بودن ماموستاها از الحاظ معیشتی خسارت های زیادی به مسیر و کار دعوت وارد نموده ؛ اما به نظر بنده برای موقعیت امروز و شرایط فعلی می توان گفت مناسب ترین گزینه است..

سوزی میحراب : همچنانکه مستحضرید این روزها طلبگی و تحصیل علوم دینی خیلی کم رنگ و در برخی مناطق خاموش شده است! دلایل آن را شما در چی می بینید؟ در این خطای نابخشودنی مقصر اصلی کیست ؟ پدران ، ماموستایان یا طرف ثالث؟!

پاسخ : عوامل تعطیلی چرخه ی تولید حجره ها را بصورت کلی میتوان در این چند مورد زیر بررسی نمود:

الف- وزیدن بادهای مسموم و ویرانگر چپ گرایی در زیر چتر ملی گرایی و میهن پرستی .

ب- دیدگاه های امنیتی برخی از مسئولین در مناطق کردنشین .

ج- پیدایش حرکت های دینی افراطی .

د-کم کاری مدرسین و اساتید در حوزه ی دعوت .

ه- روشن نبودن آینده ی طلاب و روحانیون

و چندین عوامل دیگر که در این مختصر مجال تفصیل بیشتر فراهم نیست..

سوزی میحراب : امروزه شایع است که گویا در حجره ها و مساجد و مدارس علوم دینی، افراط و تفریط شکل می گیرد ؛ یا طلاب تندرو و افراطی پرورش می یابند و یا طلبه هایی صوفی مشرب و ناسازگار فارغ التحصیل می شوند ! آیا این ادعا صحت دارد؟! اگر با طلاب جوان علوم دینی هم سخن شوی ؛ در مقام نصیحت آنان، چه می گویید؟

پاسخ :شاید این گفته تاحدودی درست باشد اما بحمدلله افراد بسیار کمی از حجره ها گرفتار این آفات کشنده (افراط وتفریط) شدند و حتی بیشتر افرادی هم که ناآگاهانه وارد این وادی شده بودند پس از کسب تجربه و سفارشات دلسوزانه ی بسیاری از ماموستایان به آغوش میانه روی بازگشتند..

سفارشم به طلابی که از بنده کم سن وسال تر هستند این است که اجازه ندهند حریت عقل واندیشه شان به اسارت کسانی در آید که نادلسوز ، غیر مسئول و متعصب هستند،

سفارش اکیدی هم به اساتید بزرگوار در مدارس امروزی دارم : طلاب را در چهار چوب خاصی محبوس و محجور نفرمایید و اجازه دهید سطح مطالعات طلاب بالا برود تا حداقل بر نقاط قوت و ضعف افکار و مکاتب گوناگون آگاه باشند..

سوزی میحراب : استاد بزرگوار؛ به نظر شما یک دعوتگر موفق در عصر حاضر باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟ ماموستا و دعوتگر به روز یعنی چه کسی؟

پاسخ : دعوتگر موفق کسی است که: اهل مدارا باشد ، دگر پذیر و روادار باشد ، به عرف و آداب مردمان منطقه آگاه باشد ، متعصب و احساساتی نباشد ، در مقابل اهل علم فروتن و متواضع باشد ، اضافه بر علوم شرعی بر بسیاری از علوم متداول ازجمله زبان مادری ، انگلیسی در حد نیاز ، کامپیوتر و… واقف باشد ، اهل تحقیق باشد، از نقل مسائل اختلافی (مگر در جمع اهل علم) پرهیز نماید ، بشدت با بدعت ها و خرافات مبارزه کند ، میانه رو واهل تسامح باشد..

سوزی میحراب : استاد بابولی عزیز ؛ ظاهرا شما در قالب شعر و شاعری هم به دعوت الی الله می پردازید ، بفرمایید بیشتر در چه زمینه هایی شعر می نویسی ؟ با چه سبکی ؟ و از کدام شاعران ملی و مذهبی تاثیر گرفته اید ؟

پاسخ : اوایل بیشتر شعرهایم در قالب ملی گرایی بودند ؛ اما پس از آنکه متوجه شدم قریب به اکثر شاعران در قالب ملی گرایی و طنز و عشق و… شعر می نویسند، تصمیم گرفتم کە خود را به سرودن اشعار ملی مذهبی بدور از هرگونه تعصبی سوق دهم..
بندە بە هر دو سبک نو و کلاسیک شعر می نویسم ، اما علاقەی بیشتری بە کلاسیک دارم..

سوزی میحراب : این روزها شاهد چاپ نخستین کتاب شما هستیم ؛ ضمن تبریک این موفقیت بزرگ و آرزوی تداوم موفقیت هایتان بفرمائید هدف تان از تحریر این کتاب چه بوده است ؟

پاسخ :قبل از هر چیز خداوند را شاکرم که این بنده ی حقیرش را توفیق عنایت فرمودکه بتوانم جسارت به خرج دهم و به تٲلیف کتابی هر چند ناچیز (شرح و ترکیب عوامل جرجانی به جدید و قابل فهم برای همگان ) اقدام نمایم..

هدفم از تٲلیف این کتاب بصورت کلی عبارتند از : تغییر روش تدریسی است که به نظر حقیر چون معمایی حل ناشدنی در بیشتر مدارس علوم دینی متداول بوده، تصحیح برخی تراکیب که سال ها بصورت اشتباه به طلاب القا شده ، توضیح برخی اصطلاحات مشکل و بغرنج (جار و مجرور ، ظرف مجاز لغو یا مستقر ، محلا مرفوع یا منصوب یا مجرور ، مفعول به صریح یا غیر صریح و….).

سوزی میحراب : -ماموستای بزرگوار ؛ گویا تالیف و ترجمه و تحقیق در بین ماموستایان امروزی کاهش پیدا کرده است ! آیا این ادعا را تایید می کنید ؟ چرا ؟

پاسخ :متٲسفانه باید بگویم که بله تٲلیف و ترجمه در میان ماموستایان بسیار کم رنگ شده … شاید مهم ترین عوامل این رکود را چنین برآورد کرد:
مشکلات اقتصادی ماموستایان که موجب مرگ انگیزه و استعدادها می شود ، کم ارزش شدن علم و دانش در میان جامعه بخاطر مدرک گرایی اکثریت جامعه ، پایین آمدن سطح مطالعات ماموستایان..

سوزی میحراب : سرانه مطالعه در بین دعوتگران دینی – بخوان ماموستایان اهل منبر – چگونه است ؟ توضیح دهید؟

پاسخ : اگر بدون تعارف باشیم در حد بسیار کم، طوری که شاید به ۱۰٪ هم نرسد.
اکثر خطبه های اهل منبر تکراری ، ناهمخوان با زمان فعلی ، بی روح و کم محتوا هستند..

سوزی میحراب : همچنانکه می بینیم در این دوره و زمانه رابطه و مراجعه مردم و بویژه جوانان جهت پرسش از دین به ماموستایان دینی به شدت کاهش پیدا نموده است ؛ تحلیل شما از این وضع نامطلوب چیست؟ چرا در گذشته شرایط این گونه نبود؟

پاسخ : کم توجهی قریب به اتفاق ماموستایان به مشکلات و نیازهای جوانان و همچنین ضعف در پاسخ شبهات از سویی دیگر بزرگ ترین عامل فاصله گرفتن جوانان از مسجد و ماموستاها می باشد .

گذشتگان ما در زمان خود همیشه چند قلم جلوتر از دیگران بودند و به نحو احسن وظیفه خویش را انجام می دادند ،اما امروزه ما در موارد زیادی چند قدم از دیگران عقب مانده تریم…

به تشخیص این حقیر تنها عامل اساسی را می توان فاصله گرفتن ماموستایان از قرآن و سنت و سیره ی رسول الله دانست..

سوزی میحراب : شما یکی از آن دعوتگران دینی هستید که در فضای مجازی حضوری سبز و متفاوت دارید ؛ دعوت و دعوتگری در فضای مجازی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا حضور دعوتگران توانمند در این فضای بیکران و آشفتە را ضروری می دانید؟

پاسخ :البته بنده بر این باور نیستم که دعوتگر موفقی بوده باشم ، اما سعی برآن دارم که در راه دعوت توفیقات بیشتری را کسب نمایم..

بدون شک با استناد به آیه ی (واعدوا لهم مااستطعتم من قوه) باید از هر ابزاری جهت پیشبرد اهداف والای دین استفاده کرد.

براین باورم که همچنانکه ملحدان ، ناخدا باوران ، مکاتب انحرافی شبانه روز بدون وقفه در فضای مجازی مشغول سمپاشی و مغز شویی جوانان مان هستند ، خود را در گوشه ای از مسجد محبوس کردن و بی خیال گذشتن از کنار این باتلاق ها خیانتی نا بخشودنی محسوب می شود، برای همین ، ضرورت دارد و بلکه در موارد بسیاری واجب است که داعیان دین با بهره گیری از فضای مجازی و از طریق کانال ها و سایت ها پتانسیل لازم جهت حفاظت و صیانت از باورهای اسلامی به جامعه تزریق نمایند..

سوزی میحراب : شیرین ترین خاطره شما در دوران تبلیغ و دعوت را لطفا برای علاقمندان سوزی میحراب بیان بفرمایید ….

پاسخ : شاید شیرین ترین خاطره و بلکه پر خطرترین خاطره ام در دوران تبلیغ این باشد که خبر دار شدم افراد زیادی اعم از ریش سفیدان و جوانان هر هفته یک روز در بازار سگ ، کبک ، خروس و… واقع در روستای قره کند بوکان جمع می شوند و با به جان هم انداختن این حیوانات مظلوم و شرط بندی بر سر برد و باخت موجبات غضب خدا رافراهم آورده اند، بنده نیز تصمیم گرفتم با چند تن از دعوتگران به بازار مذکور رفته و به اندازه وسعم حضار در بازار را انذار دهم ، وقتی رسیدیم اطراف بازار بادیدن آن تصاویر و صحنه های دلخراش کنترلم را از دست دادم و خطابه ی کوتاه شدید اللحنی را آغاز کردم و بحدی تند برخورد کردم هر آن احتمال درگیری قابل پیش بینی بود، اما در میان ناباوری خداوند با لطف و مرحمت بیکرانش حضار راچنان برایم مسخر فرمود که پس از اتمام سخنانم افراد زیادی خصوصا از کدخدایان حاضر در صحنه با احساس شرمندگی بسیار اعلام پشیمانی کردند و صحنه راترک کردند…

سوزی میحراب : . سخن و توصیه پایانی شما بویژه خطاب به مدیران و نویسندگان سوزی میحراب را می شنویم

پاسخ :همین بس که به مدیران و نویسندگان سایت وزین و کم نظیر سوزی محراب بگویم دست مریزاد و بارک الله فی علمکم و عملکم..
اجازه ندهید این قطار خدمت حتی یک لحظه از حرکت بازایستد ..

سوزی میحراب : استاد شاعر ونویسندە ؛ لطفا با کلمات زیر جملە دلخواە بسازید

پاسخ :
✅ ایران :ایران سرزمین همه ی ایرانیان است.
???? کورد و کوردستان:کورد و کردستان دو واژه ی غیر قابل تجزیه هستند..
???? افراط و تفریط :افراط و تفریط هردو انسان رابه وادی گمراهی و بدعت ها می کشانند.
❇️ مسجد و خانقاە : از قدیم الایام درجنب بیشتر مساجد خانقاهی وجود داشته که محل تزکیه و خدمت به مسافران بوده ، اما امروزه متولیان امور خانقاه ها این اصول را فراموش و بسیار از مسجد و وظیفه ی واقعی خویش فاصله گرفته اند..
???? جهاد و دگرپذیری : ؟؟؟؟؟؟؟
⏺ میانەروی : میانه روی خود دین است نه قرائتی از دین اسلام.
????سلفی گری و نواندیشی دینی : سلفیت امروزی با همه ی گرایشاتی که دارد بیشتر به ظاهر نصوص تکیه دارد و به جرٲت میتوان گفت که از آن جهد ، نوآوری و داشتن سعەی صدر سلف صالح (قرون طلایی اسلام) فاصله گرفته و در اغلب قضایا با نواندیشی و دگر پذیری مخالف و ناسازگار میباشد..

سوزی میحراب : تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید

پاسخ :من هم در پایان از مصاحبه کننده و مدیران دلسوز سایت ممنون و متشکرم

مصاحبه کننده :کریم تاران