داستان

من هواپیما می سازم (داستان)

مادر ترزا ( راهبه کاتولیک و موسس جمعیت مبلغین خیریه در هند ) از یک کارگاه تولیدی در هند بازدید به عمل می آورد ، یکی از کارکنان که در گوشه ای از کارگاه هم کارش را انجام داده و هم آواز می خواند توجه او را به خود جلب می نماید ، نشاط و سرزندگی که گذارش از موفقیت و خوشبختی اوست ، مادر ترزا را شگفت زده کرده ، نزد وی رفته می بیند که کارش بسته بندی پیچ و مهره هاست و کار او با کار همکارانش هیچ تفاوتی ندارد ، فلذا بیش از پیش به اعجاب افتاده ، از وی می پرسد : کارَت چیست ؟ می گوید : من هواپیما می سازم !

دوباره با تعجب سؤالش را تکرار میکند : هواپیما ؟!

می گوید : آری سرورم هواپیما ، کاری که من انجام می دهم سفارش یکی از شرکتهای هواپیما سازی است ، آن هواپیماهای غولپیکر که تو سوار می شوی بدون این پیچ و مهره های کوچک نمی توانند پرواز کنند !

اینکه چه دیدگاهی نسبت به خودمان در زندگی داریم ارزش ما را مشخص خواهد کرد !

تفاوت زیادی هست میان کسیکه خودش را اینگونه معرفی می کند که دارد پیچ و مهره بسته بندی می کند ، با آنکس که خودش را سازنده هواپیما پنداشته و همانگونه هم خود را معرفی می نماید !

بسیار فرق دارد آنشخص که به مسئولیت و وظیفه ای که بر عهده گرفته تنها از لحاظ دستمزدی که بابت آن بدست می آورد نگاه می کند ، با کسیکه نقش و تاثیر زحمات خود را در محیط و اطراف خود احساس می کند !

هر کاری هر چند ساده هم باشد نقشی در این دنیا بجا خواهد گذاشت ، تنها لازم است که به آن پی ببری !

تو تنها یک نظافتچی خیابان نیستی ، بلکه تو منظره شهر را زیبا می گردانی !

تو تنها یک نجار ساده نیستی ، بلکه تو کسی هستی که خانه ها را از نور خورشید و بادهای تند محفوظ می داری !

تو فقط یک خیاط نمی باشی ، بلکه تو کسی هستی که بواسطه کار و تلاش تو مردم احساس آراستگی می کنند !

تو فقط یک سخنران و موعظه گر بر منبر نمی باشی ، بلکه تو راه پرستش خدا را برای مردم هموار می سازی !

وظیفه تو تنها آموزش بچه ها نیست ، بلکه تو داری شخصیتهای برجسته تحویل جامعه می دهی !

شغل تو تنها مهندسی و طراحی پلها نیست ، بلکه تو سازنده پلهای ارتباط و بهم پیوستگی مردم هستی !

مسئولیت تو فقط طبابت نمی باشد ، بلکه تو درد و رنج مردم را کاهش داده و یا برطرف می کنی !

خودت را خانه داری ساده به شمار نیاور ، زیرا تو تنها مربی خانواده خودت نیستی ، بلکه تو ارجمندترین فرد دنیایی ، تو موهبه خدایی ، تو اولین و با ارزشترین تربیت دهنده ای ، چون هیچ کاری از به دنیا آوردن انسانها و سپس پرورش دادن آنها بزرگتر نمی باشد !

پس شخصیکه فقط دستمزد کارش را در نظر دارد و از این همه ارزش غافل است به کوری می ماند ، که از توان تشخیص بسیار محدودی برخوردار می باشد !

عاملی تاثیر گذار وجود دارد که هرگز نباید از آن غفلت ورزیم و آن اینکه : ارزش واقعی هر انسانی به آن نگاهی بستگی دارد که طبق آن به خود و شغل خود و اطراف خود می نگرد ، نه آنگونه که دیگران وی را می نگرند ، مادامیکه خودش احساس ذلت نداشته باشد ، هیچکس نمی تواند او را خوار و ذلیل گرداند ، و در صورتی هم که خودش ارزش خویشتن را نداند ، هیچکسی توانایی ارزش و اعتبار بخشیدن به وی را نخواهد داشت !


نویسنده : ادهم شرقاوی
مترجم : امید سلیمانی ــ بانه

نمایش بیشتر

امید سلیمانی

# استان کردستان- بانه @@ فعال دینی و اجتماعی @@ نویسنده و مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا