اصول

پروردگارا  تو را چگونه بخوانم  ؟ 

 قرآن ما را به میادین و عرصه هایی می برد تا در آفاق آسمان ها به جستجو بپردازیم و در گوشه های پهناور زمین گشت وگذر کنیم و در کنار گل های رنگارنگ باغ ها به تأمل و تفکر بپردازیم . گاهی نیز ما را به مدار ستارگان می برد و در همه ی این عرصه ها چشمان بصیرت ما را باز می کند و راز های پنهان آفرینش و جهان هستی را برای ما آشکار می سازد و ما را به فلسفه و عظمت حکمت آفرینش و ایجاد وپیدایش آنها راهنمایی می کند. این آشنایی ما را با هدف های اصلی زندگی و برترین محبوب و مقصود جهان هستی ، یعنی {{  خدای مهربان }} و بر معرفت ما نسبت به خالق سوق داده و عواطف واحساسات ما را برمی انگیزاند  .

این درس نجوایی با خداست با دقت آن را بخوانید و. …..

پروردگارا  ! تو را چگونه بخوانم  ؟؟ که  می بینم در هر گوشه وکنار جهان هستی قدرت تو متبلور شده است ؛ آنگاه که دانه ای درخاک کاشته می شود و کم کم ریشه هایش در دل خاک فرو می روند ؛ پس از مدتی از دانه ی بی جان و جامد حیات و زندگی در قالب جوانه ها و ساق و برگها پدید می آید ؛ گلهایی که فضا را معطر می کنند از آن بیرون می آیند،  انسان و حیوان از میوه های آن تغذیه می کنند؛ بار دیگر به روشنایی صبح بنگر که چگونه از دل تاریکی شب بیرون می آید وخاموشی شب را می زداید ؛ این بار به حرکت آفتاب و ماهتاب و جولان سایر ستارگان تأمل کن ! تمام این ها آیه های الهی هستند ؛ چنان که خداوند متعال می فرماید  ؛ { إن الله فالق الحب و النوى یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی ذلکم الله فأنى تؤفکون  /۵۹/  فالق الإصباح و جعل اللیل سکنا و الشمس و القمر حسبانا ذلک تقدیر العزیز العلیم  /۹۶/  این خداوند است که دانه و هسته را می شکافد ؛  زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون مى آورد. چنین است خداى شما؛ پس چگونه [از حق ] منحرف مى شوید؟  او است که صبح را پدیدار می سازد ، و شب را براى آرامش و خورشید و ماه را وسیلهء حساب قرار داده. این اندازه گیرى آن تواناى داناست. — انعام }} . نگاهی به منظره ی دلربا و جالب ابرها بیندازید که چگونه خداوند آنها را تشکیل می دهد و از نقطه ای به نقطه ای دیگر سوق می دهد ؟ قرآن تنها به نشان دادن توانایی خداوند متعال به ما ونحوه ی تصرف او در جهان هستی و چگونگی اداره ی آن و این که علم خداوند چگونه جهان هستی را فراگرفته است، بسنده نمی کند؛ بلکه هدف آفرینش جهان هستی را نیز برای ما بیان می کند و می فرماید  ؛ {{  هو الذی خلق لکم ما فی الأرض جمیعا ….  /  خدا آن ذاتی است که همه ی موجودات و پدیده های روی زمین را برای شما آفرید . – سوره بقره ۲۹ }} .  خداوند تمام عالم هستی را هماهنگ باطبیعت، سرشت، نیاز، مصالح ومنافع انسان آفریده و این هماهنگی با طبیعت و منافع انسان درقرآن به عنوان تسخیر مطرح شده است .

تو را با کدامین کلام بر زبان جاری کنم ؟ حال که چشمان اندیشه را یارای نظر بر ذات بی مثال تو نیست و ما از معرفت تو ، آن گونه که لایق توست ، محرومیم  ؛ زیرا تو خالقی و ما مخلوق .

 شناختن آفریدگار در پرتو نشانه های جهان هستی راهی است که قرآن بر آن تأکید دارد ، تأمل و تفکر در این امور برای مؤمنان بسیار مفید هستند .

چه تعبیر زیبایی است که برخی از دانشمندان معاصر،  این منهج را { قانون سیاحت و نگاه نامیده اند } چرا که بسیاری از آیات قرآن کریم ، انسان را بر این امر تشویق کرده اند و این نگاه گاهی حسی هستند و انسان با قدم های خود این راه را طی می نماید و از شهری دیگر می رود و با چشم نگاه می کند و گاهی هم این سیاحت و نگاه ، سیروسیاحت عقل و اندیشه است .

خدای من  !  پس چگونه تو را باغیر می توان قیاس کردن ؟ چه رسد که همتا و قرینی برایت فرض کردن  !!! { لیس کمثله شیئ / چیزی همانند او نیست،  شوری؛ ۱۱ } . پیامبران علیهم السلام برای اثبات صداقت راه دعوتشان به خالقیت و آفریدگار بودن خداوند متعال و آفرینش جهان هستی استدلال نموده اند .  تأمل و دقت  انسان در وجود  خودش ، جهان هستی و اطراف آن ، اقتضا می نماید که انسان به پروردگارش روی آورد و در برابر او سر تعظیم فرود آورد ؛ به همین جهت،  کفر کافران و انکار ملحدان از دیدگاه قرآن تعجب آور و حرکتی نادر تلقی می شود . (دراین  مورد به آیه های سوره نوح ؛  ۱۳ الی ۱۸  مراجعه کنید)

ای محبوب تر از هر محبوب !  بلی ، کلام تو میان دلهای بشر و حوادث و پدیده های زیبا و شگفت انگیز این جهان هستی پیوند و رابطه برقرار نموده است ؛ وبا این یوند و رابطه است که دقت وتأمل در جهان آفرینش و آشنایی با آن باعث تأثیر ارزشمند شدن هستی در قلب بشر می شود . آری ، نشانه های آفریدگار به صورت واقعی وحیات بخش خود متبلور نمی شوند  مگر برای دلهایی که همواره به یاد و عبادت پروردگار مشغول هستند ؛ زیرا درواقع این نوع دل ها هستند که از روی آن ها پرده برداشته شده است و به جهان شگفت آور پیوند خورده اند . زیرا آنان نگاهشان را به ظواهر امور محسوس نمی کنند ، بلکه به قدرت و نیرویی که این جهان هستی را پدید آورده و آن را اداره می کند ، توجه دارند ؛ آنان از چشم ها،  گوش ها ،عقل ها و….در این زمینه به بهترین وجه استفاده می کنند  تا به تمام خیرات و نیکی ها برسند .

ای سامان بخش هر پریشان  ! کدام ملک است که خالق و مالک حقیقی اش تو نباشی و کدام سرزمین است که از فرمان روایی تو بیرون باشد ؟  زیرا جهان و هر آن چه در آن است به اراده ی تو خلق شده اند و چیزی از خود ندارند . هرچه دارند از توست . بی تو هیچ اند ، فقیرند ، بی تو نیستی قریبند .

معرفی  الله و پیوند دادن دلها با او بسیار ضروری ولازم است  ، سید قطب رحمه الله می گوید ؛ {مباحثی که امروزه ، مردم آن را مباحث علمی می نامند ، ارتباطی را که خداوند میان مردم و جهانی را که در آن زندگی می کنند، برقرار نموده است، قطع می کند . ایشان معتقد هستند علم جدید این آگاهی و بصیرت را از بین می برد و ارتباط میان قلب بشری و جهان گویا و پر از دلایل آشکار را قطع می کند؛ زیرا علم، امروزه در مغزهای مشوشی قرار دارد که یاوه گویی های منهج علمی آنها را زنگ آلود کرده است؛ همان راه وروشی که ارتباط میان انسان و جهانی را که در آن زندگی می کند، قطع نموده است؛ باید بدانیم که منهج ایمانی نیز در رابطه با درک حقایق جهان هستی چیزی از ثمره و بهره وری منهج علمی نمی کاهد؛ بلکه مباحث ایمانی پیوند میان این حقایق را گسترده تر و محکم تر می سازد ؛ آنها را به واقعیت های بزرگتری بر می گرداند و قلب بشری را به نوامیس جهان هستی و واقعیت های موجود پیوند می دهد و این نوامیس و حقایق را به واقعیت های مؤثر در احساسات و زندگی مردم تبدیل می کند و به معلوماتی خشک و توخالی ای که در اذهان جای گیرد و اندک سود و تأثیری در پی بردن به رازهای آفرینش نداشته باشد بسنده نمی کند . منهج ایمانی همان منهجی است که باید در عرصه های پژوهش و تحقیق و بررسی نقش خود ایفا نماید و واقعیت های علمی ای را که بدان راه می یابد، بااین ارتباط محکم، پیوند دهد } .

در پایان ؛ دانشمندان  همواره  شگفتی های صنعت خداوند در آفریده هایش  را بیان کرده و مایه ی اندرز  خود و دیگران  قرار داده اند.  وجود پرودگار هستی بخش، حقیقتی ثابت و خداشناسی امری فطری است  .هرگاه انسان به درون و به هستی و پیرامون خود نظر افکند، اولین چیزی که نظرش را جلب می کند، وجود نیرویی بزرگ و مسلط بر جهان هستی است که آن را آفریده و مدیریت و اراده اش را برعهده دارد و هرگونه دخل و تصرفی از قبیل ؛ مرگ و زندگی و آفرینش و. …که خود مصلحت بداند، درآن ایجاد می کند آن چه که از دقت و تفکر در نشانه های آفاق و انفس بدست می آید، این است که تنها الله شایستگی عبادت و بندگی رادارد .

پروردگارا  !! صحرای عطشان دلهای ما را به بارش سحاب رحمتت سیراب ساز و حیات طیبه ای به ما کرامت فرما که بایاد تو و به سوی تو زندگی کنیم .

 

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تورحیمی

  تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

                                           ( سنایی)

 

تحقیق و گردآوری ؛ عبدالله علی پور

نمایش بیشتر

عبدالله علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - نقده @ شغل : دعوتگر دینی و فعال اجتماعی - مدیر کانال تلگرامی @sozimihrab

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا