شبهاتقرآن

پیامبر نافرمان!

برخی از دشمنان اسلام با فهم ناصواب خود از آیات ابتدایی سوره ی مبارکه ی فتح ، پیامبر(ص) را فردی گناهکار و نافرمان معرفی کرده و برای اثبات ادعای خود به آیه ی دوم سوره ی مبارکه فتح که می فرماید:[ليَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ] استناد می کنند.
حال آنکه بر هیچ انسان منصفی پوشیده نیست که سیره ی پیامبر (ص) مجموعه ای از کتابهای بزرگ و تحقیقات ناب و گسترده ی سیره پژوهان و مورخان است که تمامی زندگانی گهربار پیامبر (ص) را در بر گرفته و حتی حالات سلامتی و بیماری ، خواب و بیداری ، جنگ و آشتی ، تعاملش با مردم و خانواده اش را ثبت و ضبط کرده تا جایی که راویان و محدثان در وقت بیان یک سخن حالتی را که پیامبر(ص) بر آن بوده را فراموش نکرده و از یاد نبرده اند.
و قران هم پیامبر (ص)را رحمه للعالمین ، رئوف رحیم ، حریص بر هدایت بندگان و صاحب اخلاق عظیم معرفی می کند و حتی حالتهایی را که در بین رسول خدا و الله متعال روی داده و مردم از آن اطلاعی نداشته اند را به تصویر کشیده است.
مثلا زمانیکه خداوند برای ریشه کن کردن یک رسم جاهلی و بنا نهادن یک هدف تشریعی از پیامبر (ص) خواست با همسر مطلقه ی پسر خوانده اش ازدواج کند ، شوک عظیمی وجود پیامبر(ص) را در بر گرفت . خداوند این ترس پیامبر (ص) از مردم در مورد قضاوت نسنجیده و باطل شان را در آیه ی 37 سوره ی احزاب به تصویر می کشد.
بنابراین با استناد قران و شهادت اصحاب در مورد شخصیت پیامبر(ص)، ایشان از هر گونه خطا و گناهی مصون بوده است.
و اگر پیامبر(ص) نافرمان بوده چرا خداوند نعمت خود را بر وی تمام کرده و به راه راست هدایت داده و با کلام خود وی را تایید و پشتیبانی کرده است. حال آنکه نصرت و تایید الهی نعمتی است که در حق صالحان صورت می گیرد و فاسدان از آن بهره ای ندارند.
و پروردگار متعال همانگونه که ما را به اطاعت از خودش می خواند ، به فرمانبرداری از پیامبرش (ص) هم دستور داده است . و هرگز معقول و پسندیده نیست که خداوند بشریت رابه اطاعت عاصیان فرا خواند و وی را الگوی آنان قرار دهد.

پس مراد از[ گناه] در آیه ی مذکور چیست؟

1-مقصود از گناه در این آیه بمعنی نافرمانی و معصیت معروف و متداول در بین مردم نیست. زیرا سنت پروردگار در مورد عموم انبیاء عصمت است .و محمد(ص) که خاتم پیامبران است قبل از بعثت صاحب اخلاق حمیده و صفات پسندیده بوده و عموم مردم وی را صادق امین خطاب کرده و در اوج قله ی عصمت و طهارت بوده است.
2- برخی معتقدند که پیامبر(ص) نسبت به مستوای مقام نبوتش مرتکب افعالی شده است که خطا بوده است.[حسنات الابرار سیئات المقربین].
که ترشویی و پشت کردن پیامبراز عبدالله بن ام مکتوم و توجه به سران قریش در هنگام دعوت و اجازه دادن به عدم مشارکت منافقان در غزوه ی تبوک و خودداری از خوردن برخی از خوراکها بخاطر رضایت همسرانش از این قبیل است.

3برخی ها مراد از گناه پیامبر (ص)را ترک اولویات می دانند و مجموعه ای هم از آن به گناهان فرضی تعبیر می کنند.
و برخی ها برای پیامبر گناهانی قائل شده اند که خداوند در پرتو صلح حدیبیه آنان را بخشید.
اما واقعیت خلاف این و تمامی این تفسیرها غیر مستند بوده و عصمت پیامبر (ص) را زیر سوال می برند. و اصلا گناهانی را که قران از آنان به[ ما تاخر] یاد می کند و هنوز صورت نگرفته اند، چگونه ممکن است مورد عفو قرار گیرد؟ آیا این اجازه ی ارتکاب گناه در آینده نیست؟
ایت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می فرمایند: اشکال مهم در تفسیر این آیه اینست که ارتباط آمرزش گناه از موضوع صلح حدیبیه جدا شود.

مهم این است که ما رابطه فتح حدیبیه را با مسأله آمرزش گناه پیدا کنیم، که کلید اصلى پاسخ به شبهه در آن نهفته است.
با دقت در حوادث و رویدادهاى تاریخى، به این نتیجه مى رسیم هنگامى که مکتبى راستین ظاهر مى شود، وفاداران به سنن خرافى که موجودیت خود را در خطر مى بینند، هر گونه تهمت و نسبت ناروا را به آن مى بندند، شایعه ها مى سازند، دروغ ها مى پردازند، گناهان مختلف براى او مى شمرند و در انتظارند ببینند سرانجام، کارش به کجا مى رسد؟.
اگر این مکتب، در مسیر پیشرفت خود با شکست مواجه شود، دستاویزى محکم براى اثبات نسبت هاى ناروا به دست مخالفان مى افتد، و فریاد مى کشند: نگفتیم چنین و چنان است؟
اما هنگامى که به پیروزى نائل گردد، و برنامه هاى خود را از بوته آزمایش موفق بیرون آورد، تمام نسبت هاى ناروا، نقش بر آب مى شود، و تمام نگفتیم ها به افسوس و ندامت تبدیل مى گردد،مخصوصاً در مورد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) این نسبت هاى ناروا و گناهان پندارى، بسیار فراوان بود، او را جنگ طلب، آتش افروز، بى اعتنا به سنت هاى راستین، غیر قابل تفاهم، و مانند آن مى شمردند.
صلح حدیبیه به خوبى نشان داد: آئین او بر خلاف آنچه دشمنان مى پندارند، یک آئین پیشرو و الهى است، و آیات قرآنش ضامن تربیت نفوس انسان ها و پایانگر ظلم و ستم و جنگ و خونریزى است.
او به خانه خدا احترام مى گذارد، هرگز بى دلیل به قوم و جمعیتى حمله نمى کند، او اهل منطق و حساب است، پیروانش به او عشق می ورزند، او به راستى همه انسان ها را به سوى محبوبشان فرا می خواند، و اگر دشمنانش جنگ را بر او تحمیل نکنند، او طالب صلح و آرامش است.
بنابراین فتح حدیبیه تمام گناهانى را که قبل از این ماجرا، و حتى در آینده ممکن بود به او نسبت دهند، همه را شست
بنابراین منظور از [ذنب] در آیه ی فوق ، گناهانی است که مردم به پیامبر(ص) نسبت داده و یا در آینده نسبت می دادند، اما صلح حدیبیه ثابت کرد که پیامبر(ص) مبرا از تصوراتی است که آنان در ذهن خود گنجانده و پاکتر از تهمت هایی است که بدو نسبت می دهند.

نویسنده : دکتر محمود حمدى زقزوق

ترجمه و اضافات : عبدالرحمن رسولیان

نمایش بیشتر

عبدالرحمان رسولیان

@ استان کردستان- شهرستان بانه @ نویسنده - مترجم @ فعال دینی و امام جمعه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا