او دروس ابتدایی و تمامی حلقات تدریسی خود را ترک کرده و هیچ گونه فعالیتی ندارد ….
اگر از دلیل این کار جویا شوی در جواب میشنوی که حضور کم رنگ مردم باعث شده او میدان دعوت را ترک کند !!
پاسخی که همگی را شگفت زده کرد! چرا باید دعوتگر بخاطر عدم استقبال مردم میدان را خالی کند؟!
به این گونه دعوتگران میگویم:
۱ـ تو در هر حال و شرائطی مامور به تبلیغ دین هستی ؛ مگر نمی دانی که رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرمایند: بلغوا عنی و لو آیه( بخاری) از طرف من به تبلیغ دین بپردازید ؛ اگر یک آیه هم باشد
ولی بدان که تو مکلف به جمع آوری مردم و کسب نتیجه نیستی.
۲ـ مردم حضور داشته باشند یا نه ؛ بدان که شما به عنوان یک مبلغ و دعوتگر دینی مٲجور هستی ؛ پس باید اقدامی عملی و جازم از خود بروز داد.
۳ـ آیا تا بحال نشنیدهای که در روز آخرت برخی از پیامبران (صلی الله علیهم و سلم) به حضور الله تعالی مشرف میشوند در حالی که یک یا دو نفر از امتش به او ایمان آورده و او را همراهی کرده اند؟!
۴ـ آیا تا به حال نیندیشیدهای که دعوتگران مسیحی (تنصیری و تبشیری) به اقصی نقاط دور دست و بدون امکانات آفریقا سفر میکنند ؛ آن هم فقط بخاطر ابلاغ دین مسیح؟! و در این راه هرگونه زحمات و مشکلاتی را متحمل می شوند؟!
۵ـ تاکنون فکر نکردهای چرا مردم در کلاس درس من حاضر نمیشوند؟! آیا احتمال نمی دهی شاید عدم حضور مردم به دلیل تقصیر از طرف شما اتفاق افتاده است؟ از جمله
ـ عدم اخلاص در کارهایت که در این صورت مشکل از جانب توست نه آنان.
ـ شاید روش دعوت تو مناسب حال آنان نیست.
ـ شاید موضوعات مفید و به روز برای آنان مطرح نمی کنید و از طرح نیازهای امروزی مردم در سخنرانی هایت سرباز می زنی!.
ـ شاید سیستم صوتی مجهزی نداشته باشید و این امر سبب عدم فهم سخنان تو باشد، یا اینکه شما صدای گیرا و رسایی نداری و یا اینکه صدای تو گوش خراش است و شنونده را ناراحت میکند، یا اینکه کلمات و جملات زیاد و بی فایدهای را تکرار میکنید، یا اینکه شاید مطلب را خوب ادا نمیکنید!
ـ شاید گاهی هم که شما به تبلیغ می پردازی وقت تدریس و تبلیغ نباشد !
ـ شاید هم شما جزء افرادی باشید که از اطالهی کلام لذت می برند! امری که سبب خستگی شنوندگان میشود !
آیا نمی دانی هدف در سخنرانی اطاله کلام نیست بلکه هدف ابلاغ مطلب است ؟ پس چرا مطلب را مختصر ادا نمیکنی؟ لابد می دانی که اغلب مردم از پیام و سخنرانی مختصر بیشتر لذت می برند !
ـ شاید گاهی برخورد و تعامل تو مناسب حال آنان نیست؛ لذا دل آزرده میشوند و در حلقه کلاس تو حاضر نمیشوند!
ـ شاید شما از جمله افرادی باشید که شیفته خود هستند و از خود تعریف مینمایند! مثلا از الفاظی مانند؛ من، نزد من، انعام دادم، برای من و… استفاده می کنید ؛ در حالی که مردم از چنین افرادی خوششان نمیآید ؛ اگرچه دانشمند باشد!
ـ گاهی هم شاید موضوع بحث تو تکراری است و آنان چندین مرتبه آن را شنیدهاند ؛ لذا مثمر ثمر واقع نمی شود !
ـ یا اینکه شاید اشکال از این است که نحوهی القای سخنانت آنان را جریحهدار می کند! مثلا به آنان حمله میکنید ، طعنه میزنید، درشت حرف میزنید و..
ـ یا اینکه شاید شما پیام خاصی برای طرح کردن ندارید … از هر دری حرف میزنید، یا اینکه مطلب را آغاز کردهاید اما با مطلب دیگری تمام میکنید! در نتیجه مردم استفاده نمی کنند!
۶ـ ای مبلغ و دعوتگر دینی ؛ بدان مادمی که براساس قواعد و اصول ، مردم را دعوت کنید مردم شیفتهی سخنرانی هایت میشوند و متاثر خواهند شد !
۷ـ البته باید توجه کنید شاید مشکل از فرستنده که شما هستی نباشد ؛ پس بدان حتی اگر یک نفر هم در حلقهی تدریست حضور نیابد باز این نشانه بی لیاقتی تو و عدم بکارگیری اسباب دعوت از جانب تو نیست..
این کافی است که تو تمام زحمات لازم را اتخاذ کردهای و تنها این وظیفه توست و نتیجه را به خدا واگذار کنید
نویسنده؛ سلطان بن عبدالله العمری
ترجمه : سعدی مرادی