تاریخ نگاری در اسلام با “علمُ الأنساب” و ” أیامُ العرب” آغاز شد و از طریق نگاشتن ” سیَر و مَغازی” ادامه پیدا نمود.
برخی از مورخان بر این باورند که عرب ها به دلیل شرایط خاصی که داشتند از طرفی سرزمینشان صحرا بود و از طرفی هم دریا آنان را احاطه نموده بود اطلاعات بسیار ناچیزی نسبت به اقوام و ملت های دیگر داشتند و اگر اطلاعاتی هم داشتند صِرفاً جنبه عمومی داشت ؛ ولی غزوات و فتوحات اسلامی باعث شد که رابطه آن با اقوام دیگر بیشتر شده و در نتیجه اطلاعات بیشتری کسب نمایند.
احمد امین نویسنده و مورخ مصری به شدت با این نظریه مخالفت نموده و می گوید : اتفاقاً عرب های ساکن شبه جزیره عربی از لحاظ مادی و ادبی نه تنها با اقوام پیرامون خود ارتباط داشتند ؛ بلکه وابسته هم بودند ؛ البته نه به گستردگی روابط امروزه .
کانال و دروازه های ارتباط اعراب با دنیای خارج
1)تجارت و بازر گانی
از آنجا که شبه جزیره عربی راه بزرگی برای تجارت به شمار می آمد ، عرب ها از این راه با جهان دور و نزدیک ارتباط برقرار می کردند.
علی رغم رواج تاراج در بین عرب ها ؛ وجود مهمان نوازی و وفای به عهد در میانشان باعث شده بود ملت های همجوار با آنان ارتباط برقرار نمایند و همین امر باعث رشد بازرگانی و تجارت در بینشان شده بود.
عرب های حجاز ، مکه را به عنوان مرکز بازرگانی خود قرار داده بودند ؛ البته رومیان نیز در بازرگانی و تجارت در مکه و با ساکنان آن علاقه و اعتماد داشتند.
مورخان دستاوردهای عرب ها را از این داد و ستدها علاوه بر منافع و مکاسب مادی ، ادبی و فرهنگی نیز بر شمرده اند.
اهمیت تجارت در بین آنان تا آن حد بود که بزرگانی همچون ابوسفیان و عمرو بن العاص را به ریاست کاروان های بازرگانی منصوب می کردند. پیامبر اسلام در سن 12 سالگی در کاروان های بازرگانی عرب ها حضور داشته است.
2)نمایندگی های مسیحی و یهودی مستقر در شبه جزیره عرب.
آیین یهود چندین قرن قبل از اسلام در شبه جزیره عرب از جمله یثرب ریشه پیدا کرده بود و مسیحیت هم در آن زمان با احداث چند کلیسا توسط دو گروه بزرگ مسیحی حضور خود را در شبه جزیره تثبیت کرده بود، مسیحی ها بیشتر در ” حیره” و ” غسان” مستقر بودند .
عده ای از مورخان ، یثرب را به عنوان بزرگ ترین مستعمره یهودیان معرفی نموده اند.
البته یهودیان مستعمره های دیگری نیز داشتند از جمله ؛ تیماء ، فدک ، خیبر و وادی القری.
یاقوت حموی می گوید : یهودیان ساکن یثرب در اساس یهودی نبوده اند ولی بعدها تغییر آیین داده و یهودی شده اند.
یهودیان ساکن یثرب 30 گروه و فرقه بودند که بزرگ ترین آن ها عبارت بودند از بنی نضیر ، بنی قینقاع و بنی قریظه.
ارتباط یهودیان با دو قبیله عرب اصلی یثرب ، اوس و خزرج ، در اوایل خوب بود ؛ ولی بعدها تیره شد.
یهودیان همواره به نشر و تبلیغ دین خود در بین عرب ها می پرداختند و با این کار توانسته بودند بخش عظیمی از قبایل عرب یمن را یهودی کنند ؛ از مشهورترین عرب های یمنی یهودی شده ، ذو نواس یا همان ” اصحاب الاخدود “بود ؛ شخصی که به عنوان یکی از سرسخت ترین پادشاهان یمن شهرت پیدا کرده است.
مهم ترین سرزمین برای مسیحیان و نصرانیان ” نجران” بود.
مسیحیان هم به نوبه خود برای تبلیغ آیین خود به میان عرب ها می آمدند و به نشر تعالیم و معتقدات خود می پرداختند.
3) احداث شهرهایی غیر عربی در مجاورت آنان
چون امپراطور روم و فارس به دلیل گستردگی صحرای عربستان و همچنین بدلیل مناعت طبع و تعصبی که اعراب داشتند قادر به تسخیر شبه جزیره عرب نبود ، بنا بر این با احداث و ساختن شهرهایی در مجاورت آنان که بیشتر ساکنانش را عرب ها تشکیل می دادند در صدد نفوذ هرچه بیشتر بر آنان برآمدند ؛ امارت ” حیره” در مجاورت امپراطوری فارس و در دوره شاپور اول و در سال 240 میلادی تاسیس و احداث شد ، ساکنان این امارت که اعلب عرب بودند از هر جهت گوش به فرمان پادشاهان فارس بوده و امیرانشان نیز توسط آنان منصوب می شدند و و ظیفه پاسداری از مرزهای ایران و جلوگیری از غارت گری های احتمالی عرب ها بر عهده ساکنان این شهر بود.
ناگفته نماند که عرب های ساکن حیره از هر جهت در رفاه به سر می بردند و به عنوان رابط بین عرب های شبه جزیره و فارس ها ایفای نقش می کردند.
بخشی از تمدن فارس ها و آیین مجوسی از طریق همین عرب های حیره به عربستان سرایت نمود.
فنونی همچون هندسه و پزشکی از طریق اُسرای رومی که در امارت حیره نگه داری می شدند به عرب ها انتقال یافت.
همچنین شهر ” غسان” در مرز امپراطوری روم احداث و تاسیس شد و بخش هایی از تمدن یونان از این طریق به جزیره عرب نفوذ پیدا نمود .
اصلیت غسانیان یمنی بود و از آنجا که این امارت وابسته به روم و دیگری وابسته به ایران بود بین دو امارت دشمنی دیرینه ای وجود داشت .
عرب های غسانی از عرب های حیره با تمدن تر بودند.
ناگفته پیداست که ساکنان حیره بیشتر مجوسی بودند و ساکنان غسان هم مسیحی .