تربیت فرزندانخانوادهزن

آن سوی دلواپسی برخی از مادران نسبت به فرزندانشان !

گویا برخی از فرزندان باعث نگرانی و غمگینی مادرانشان می شوند !

بررسی 14 عامل دلواپسی مادران نسبت به فرزندانشان

نویسندە:نجلا محفوظ

هر مادری حق دارد که خوشحال و خرسند باشد ، واقعیت این است که انسان های خرسند بهتر می توانند با مشکلات روبرو شده و شکیباتر ظاهر شوند و از توانایی کافی برای نشان دادن واکنش مناسب در برابر محنت ها و سلامت جسمی و روانی کافی برخوردار می باشند و نیک واضح است که برخورداری از این ویژگی ها باعث می شود مادران بهتر بتوانند به وظایفشان اشان عمل کنند.

بحث را آغاز می کنیم با چیزی که بیشترین سهم را در ناخرسندی مادران دارد ؛ آن هم عبارت است از اینکه مادران بیشتر اوقات به فکر مشکلات فرزندان و عیب هایشان هستند ؛ مادر با دیدن وضع نابسامان فرزندانش دچار غم و اندوه می شود  و انرژی ها و شادی هایش به هدر می رود و خسته و کوفته شده و اغلب به دلایلی جزئی خشمگین می شود ؛ امری که اغلب تعجب فرزندان را بدنبال دارد !!
این احساس مسئولیت نسبت به فرزندان مهم است ولی توجه به عوامل ناخرسندی مادران و تلاش جهت برخورد منطقی با آن ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد

1.نخستین عاملی که باعث ناخشنودی و ناخرسندی مادران می شود عبارت است از اینکه دایم به فکر مشکلات فرزندان باشند لذا سفارش می کنیم :

اولاً زیاد از حد بە فکر مشکلات فرزندان نباشند و سعی کنند مشکلاتسان را بر روی کاغذ بنویسند و جهت کاستن از آن ها بررنامه ریزی کنند ؛ نوشتن باعث می شود اندیشه انسان آرام و منظم شود..
ثانیاً : مادران  به این نکته توجه کنند که فرزندان بخش مهمی از زندگی آنان به حساب می آیند نه تمام زندگی شان ؛ مادران باید بدانند که همسر دارند که نیازمند توجه می باشد ؛ علاوه بر اینکه مادران دارای مشغله های ویژه دیگری نیز می باشند که نباید از آن ها غافل بمانند..
.

2.دومین عاملی که باعث می شود مادران نگران و ناخرسند شوند عبارت است از بی توجهی به زیبایی و آراستگی ظاهر در منزل و خارج آن و بروز چین و چروک بر سیمای آنان پس از تولد فرزندان ؛ گویی جمال مخصوص دوران قبل از مادری است ! در حالی که باید پس از مادر شدن بر زیبایی و جمالش افزوده شود و در اهمیت دادن نه تنها به نظافت بلکه در آراسته بودن در داخل و خارج منزل ؛ بدون زیاده روی اُلگوی فرزندانش باشد ؛ زیرا توجه به ظاهر باعث راحتی و رضایت درونی خواهد شد ، امری که به عنوان یکی از ستون های اصلی سلامت روانی به شمار می آید.

3. چکیدە این ربایندە خوشحالی مادران این است که  تصور می کنند کە فرزندان ، فداکاری های والدین را درک نکرده و ارج نمی نهند ! غافل از اینکە خداوند پدر و مادر را گرامی داشتە است و این جایزە ، کافیست برای اعتماد به نفس والدین ؛ علاوە بر اینکە شایستە نیست در نمایش دادن نقش فداکارانه مادر مبالغە شود!
جا دارد ما با فرزندانمان کارمند گونە رفتار نکنیم ؛به گونه ای که چشم براە پاداش معنوی و یا مادی آنان دست روی دست بگذاریم  !
این ـ نگاە و تعامل ـ هیچ منافاتی ندارد با تشویق فرزندانمان بە ارج نهادن از جایگاە و پایگاە متفاوت مادران در زندگی و تشویق آنان بە ابراز محبت نسبت بە آنان و تهیه کادو برایشان ؛ امری کە هموارە آن را انجام می دهیم..

4. عامل چهارم ناخرسندی مادران مربوط می شود بە اعتقادی کە در میان برخی از مادران رواج دارد مبنی بر اینکە دیگران علی رغم تلاش کم تر ـ در تربیت فرزندانشان ـ بە نتایج بهتری دست یافتەاند و موفق ترند!
در حالی کە اگر این مادران دقت کنند درخواهند یافت که دلایل اصلی دست نیافتن آنان بە نتایج مطلوب این است کە با عصبانیت توام با سرزنش و البتە سخنرانی های طولانی بە نصیحت فرزندانشان پرداختەاند ، اموری کە باید اولا مادران از آن پرهیز کردە و ثانیا یقین داشتە باشند اگر نیتشان از تربیت فرزندانشان جلب خشنودی خدا بوده و با دقت در این مسیر گام بردارند و بە جای نگرانی از نتایج احتمالی بە سایر جوانب بپردازند و انتظار نداشتە باشند کە فرزندانشان اشتباە نکنند ؛ کە این ، یک انتظار غیرواقع بینانە است ، قطعا به نتایج خوبی دست خواهند یافت ..
مادری کە انتظار دارد بە دلیل تلاش فراوان برای تربیت فرزندان ، آنان نباید اشتباهی مرتکب شوند ؛ او سخت در اشتباه است و با این احساس ، بهروزی را از خود سلب کردە است..

5.  اینکه مادری فکر کند که تعامل او با مادرش بهتر است از تعامل فرزندانش با او ؛ یا مادر گمان کند که تاکنون به حداقل مزد آنچه به فرزندانش بخشیده ؛ دست نیافته است!

مادر باید بداند که هر شخصی بر اساس طبیعت و آزادی هایش رفتار می کند و او هرگز نمی تواند فرزندانش را به نسخه هایی مانند خودش مبدل سازد ؛ که این امر غیر عادلانه بوده و در واقع نادیده گرفتن شخصیت فرزندان به حساب می آید ؛ ولی مادر می تواند با قاطعیت فرزندانش را از بی ادبی نسبت به خودش در قالب گفتار و یا کردار بازدارد.

البته ناگفته نماند قاطعیت با فریاد کشیدن که باعث می شود هیبت مادری از بین برود، منافات دارد ؛ قاطعیت یعنی سخن گفتن آرام و با کم ترین واژگان با فرزند به منظور بازداشتن آنان از بی ادبی  نسبت به خودش..

6.  اظهار ناخشنودی مادر از کارهای بد فرزندان و  اظهار تاسف از شرایطشان در حالی که فرزندان همچنان به اشتباهاتشان ادامه می دهند …
بهترین کار این است که مادر نگذارد فرزندش گستاخانه به تخلف ادامه دهد و به جای اینکه از  وضعیت پیش آمده ناراحت شود به نعمت مادر بودنش ببالد و به چیزهایی فکر کند که او را خرسند می کند و بابت اینکه به خودش اجازه نداده که افسوس بخورد و بلکه همواره خوشحالی و شادی پیشه می نماید هدیه ای برای خودش تهیه کند!

7. عامل ناخرسندی مادران در این خلاصه می شود که مادر خودش را به خاطر رفاه و سلامتی فرزندانش – که شایسته این نیستند – فراموش کرده باشد..

در اوج احترام و محبت خطاب به چنین مادران می گوییم : شایسته نیست از لحاظ مادی و معنوی بخاطر هیچ کسی خودت را فراموش کنی..

اما اینکه چون فرزندانت صالح نیستند با کوچک ترین اشتباهی که از آنان سر می زند خشمگین می شوی؛ جا دارد به این نکته توجه کنی که فرزندانِ همه اشتباه می کنند..پس توصیه می کنم ضمن توجه به آموزش فرزندانت مواظب سلامتی ات باش.

8. برخی مادران محاسن فرزندان شان را به فراموشی سپرده و فقط به ایرادهایی که دارند می اندیشند !

و خطرناک تر این که معایب فرزندانشان را با محاس فرزندان دیگران می سنجند ؛ غافل از اینکه آنان نیز دارای عیب و اشتباه هستند و اساساً هیچ کسی وجود ندارد که فاقد عیب و اشتباه باشد.

بهترین کار این است که مادر خودش را دلخوش کند به خوبی های فرزندانش و بیش از حد بر عیب های آنان زوم ننماید و بهتر و آگاهانه تر و البته با تدریج برای کاستن از معایب جگرگوشه هایش تلاش نماید.

9. شاید یکی از سرسخت ترین دزدان آرامش مادران این باشد که می اندیشند وقتی به سن پیری رسیدند بخاطر زحمت هایی که برای فرزندانشان تحمل نموده و همچنین بخاطر فداکاری هایی در حقشان انجام دادهپشیمان خواهند شد.

شایسته است مادران از سلامتی درونی و جسمی اشان غافل نشوند ؛ آن هم نه بخاطر اینکه فرزندان ، قدر آن را نخواهند دانست ؛ بلکه بخاطر اینکه با سلامتی و شادی زندگی کنند و – از هیچ جهت از جمله روحی – سربار کسی نشوند..

باید مادر ، به فرزندانش بیاموزد که مرتب در حق مادرشان نیکی کنند و از ابتدا با هر نوع نافرمانی از طرف فرزندانش مبارزه نماید ؛ تا شامل این حدیث شریف نبوی شود که می فرماید :”رحم الله والداً أعان ولده على بره”. خداوند رحمت کند آن پدر و مادری را که به فرزندش کمک می کند تا با آنان نیکی کند..

10. عده ای از مادران مرتب با خود زمزمه می کنند که فرزندانم دوستانشان را بر من برتری می دهند ..

 واقعیت این است که مشترکات فرزندانش با رفقایش  بیشتر است تا او … بجای برخورد غیرتی با این قضیه جا دارد مادر خانواده با فرزندانش مثل یک رفیق رفتار نماید ؛ در برخی از کارهایی که برایشان اهمیت دارد مشارکت کند ؛ به دغدغه هایشان احترام بگذارد و هرگز آنان را مسخره نکند ، با احترام به مشکلاتشان گوش فرادهد ، اسرارشان را پیش کسی فاش نکند .. که او با این کارعلاوه بر اینکه به خانواده و رفیقان و شوهر و خانواده و زندگی شخصی اش می رسد بهترین رفیق فرزندانش خواهد شد و تنها بخشی از زندگی آنان نخواهد بود ..

مادر نباید انتظار داشته باشد که فرزندان ، او را در جریان کلیه اسرارشان قرار دهند ؛ برخی از آنان بویژه پسران جوان به گمان غلط اینکه مردانگی اش را ثابت کند و یا از ترس واکنش مادر ترجیح می دهد اسرار را پیش خودش نگه دارد !

11.  برخی مادران بدون اینکه تلاشی کرده باشند می گویند: باید فرزندانشان در نظم و نظام ، نحوه غذا خوردن و رعایت بهداشت از مادرشان تقلید نمایند!

 این گونه مادران – متاسفانه – با فرزندانشان مانند یک دوست رفتار نمی کنند و آنان را یک مشت انسان های خلافکار تصور می کنند! و این مادران فراموش کرده اند که بی نظمی – برای همه کس و البته فرزندانشان -آسان تراست از رعایت نظم!

در ضمن منظم بودن و پخته شدن فرزندان در کارها به شکیبایی و پی گیری و تلاش مادران نیاز دارد ؛ علاوه بر اینکه باید  مادران ، فرزندانشان را متقاعد نمایند به این نکته که نظم و ترتیب در زندگی به سود آنان می باشد و همچنین شایسته است مادران با عشق و محبت به آنان کمک کنند تا نصایح مادر را آموخته و جامه عمل بپوشانند.

12. رفتار عصبی و همراه با فریاد مادران با فرزندانشان ؛ امری که عکس العمل متفاوت فرزندان را به دنبال خواهد داشت :

گاهی واکنش متقابل و منفی از خود بروز خواهند داد و گاهی نیز نسبت به رفتار مادرانشان بی توجهی پیشه خواهند کرد!

این گونه مادران – با این عملکرد – تربیت فرزندانشان را مانند یک بار که بر شانه هایشان سنگینی می کند و نه مانند وسیله ای جهت برخوردار شدن از فرزندانی موفق می نگرند.. و عملا در آن دام شبکه های اجتماعی افتاده اند که مادران را علیه فرزندانشان تحریک کرده و آنان را وادار می کند تا بدرفتاری اولادشان را به بهانه عدم سرکوب بپذیرند ؛ امری که باعث می شود مساله بدتر شده و فرزند از تسلط والدین بیرون رود و در نهایت مادران ناگزیر به پرداخت هزینه های بیشتری در این زمینه خواهند شد و بر نگرانی اشان افزوده خواهد شد! این در حالی است که قاطعیت به موقع به مراتب کم هزینه تر و موثرتر می باشد.

13. سیزدهمین رباینده بهروزی مادران عبارت است از گلایه پی در پی آنان از فرزندانشان ؛ امری که اندوه را مضاعف نموده و بهروزی را ریشه کن می کند و مادران را از یافتن راه حل برای مشکلات واقعی ناتوان می کند و آنان را متقاعد می کند که فرزندان شان – مانند هر انسان دیگری – فرشته نیستند و لذا قطعا اشتباه می کنند … جا دارد مادران از این گونه شِکوِه ها و گلایه ها خودداری نمایند..

14. “فایده ای ندارد” و “آنان هرگز آنگونه نخواهند شد که من می خواهم ” به عنوان چهاردهمین عامل از دست دادن بهروزی برخی از مادران مطرح می باشد …

بهتر است بجای ناامید شدن از اصلاح فرزندان :

اولا: نسبت به قدرت اصلاحی پروردگار امیدوار باشیم .

 ثانیا: سطح توقعات مان از فرزندان را پایین بیاوریم.

ثالثا : یادآوری این نکته که اختلاف نظر فرزندان مان با ما یک امر کاملا طبیعی است.

رابعا :نقش ما در نظارت بر رفتار آنان و راهنمایی شان به راه راست از خردسالی  و نهادینه نمودن آن در درونشان و پیگیری مهربانانه و قاطعانه و همچنین اینکه به آنان اجازه ندهیم با رفتارهای زشت و شکست در زندگی خودآزاری کنند ، منحصر می شود .

علاوه بر اینکه شایسته است سطح انتظارات مان را از فرزندانمان پایین بیاوریم .. البته این ، هرگز بدین معنا نیست که از نصیحت غیر مستقیم و توام با تشویق آنان خودداری نماییم.. علاوه بر اینکه نباید ار دعا در محضر خداوند روزی دهنده که آنان را حفظ نموده و آنان را از هرگونه درد و ناکامی محفوظ بدارد و خداوند آنان را موفق بگرداند غافل شویم..

مترجم : رسول رسولی کیا

از طريق
رسول رسولی کیا
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا