خانواده

ازدواج ؛مایه آرامش یا عامل اضطراب

 

نویسنده: عظیم عثمانیان

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون(الروم21)

شکر و حمد، الهی را سزاست که مالک وصاحب روز جزاست و درود و سلام بی پایانش برمحبوب دلها نبی خاتم و آل واصحاب و پیروان راستینش باد.

امروزه در جامعه ی ما موضوع ازدواج ، از موضوع بودن خارج گشته وبه یک معضل اجتماعی تبدیل شده است.

آن چه که فکرها را درگیر، ذهن ها را مشغول و دلها را گرفتار نموده است و به یکی از ثوابت در خطابه های واعظین شهر تبدیل شده،دغدغه ریش سفیدان تا دل مشغولی خانواده ها را در برگرفته است.

در علت چرایی این بحث می توان چنین گفت: جامعه ی کنونی ما درحال گذار از سنت به مدرنیته ،از نظام قبیله ای و خانوادگی به نظام تعاملات جهانی، از ارتباطات قدیمی به تکنولوژی روز و به طور کل می توان گفت: در پلی ما بین دوران قدیم و جدید اجتماعی خود می باشد.

از این رو می توان این دوران(جامعه ی کنونی مان) را به رنسانس تشبیه کرد. مردمی که نه می توانند روی سنتها و آداب و رسوم خانوادگی ونیاکان خود پا بگذارد و نه می توانند از زیبایی ها و لذات و سهولت های مدرنیته بگذرند.

همین موضوع باعث سردرگمی جامعه امروزی ما شده است . هرچند شدت این موضوع در میان چند نسل اخیر بیشتر است ولی نمی توان منکر این شد که افراد مسن خانواده ها درگیر این مبحث نیستند.بلکه عمق موضوع چنان است که به یقین می توان گفت: که ذهن همه ی کسان و تمام جوانب زندگی را دربرگرفته است.

سرعت این گذار و حالت ما بین چنان بالا بوده است که چندان مجالی برای هضم موضوع به خانواده ها نداده و اندیشمندان وصاحب نظران ما نتوانسته اند در تفهیم و تبیین معیارها و ملاک های مابین گره ای از کار مردم بگشایند.

البته در این مجال انتقادی که به کارشناسان دین ، روانشناسی و مشاوران خانواده و…وارد است، اینکه گامهای بنیادین و عملی برای حل این مشکل برداشته نشده ودر تلاشها بیشتر به وعظ و بحث پیرامون قضیه بسنده شده است.

حال با در نظر داشتن کل این مشکلات باید در جامعه کوردی ما ،چند ده مشکل و معضل دیگر را نیز به آنها افزود.

پتانسیلی که دراین جامعه و توسط روشن اندیشان باید صرف حل تدریجی حالت گذار میشد به خودی خود با وضع آداب و رسوم غلط (خود درآوردی )که رنگ وبویی از فرهنگ و تمدن ،دین وآیین و مدنیت ندارند، همانا موجب قربانی شدن فرزندان جوان این ملت می شود.(خرید دهها میلیونی طلا و صرف میلیونها تومان برای پوشش و آرایش و هدیه های اجباری و از این قبیل)که صرف وقت دراین مبحث موجب سر افکندگی و شرمندگی است.

ملتی متمدن و با فرهنگ امروزه گرفتار چنان جاهلیتی در این آداب و رسوم شده که تاریخ و آیندگان از بیان آن شرمگین خواهند بود.

البته استثناهایی وجود دارند از افرادی که در مرداب رسوم جاهلی و بی فرهنگی غرق نشده اند ولی روی سخن با عموم است.

آنچه در مورد ازدواج گوش بدان عادت کرده ونسبت بدان عادی برخورد میکند، خیرو ثواب ازدواج، ازدواج کامل کننده ایمان و نصف آن وامثال آن است….. و در قبح و گناه ازدواج نکردن نیز سخن ها گفته اند.

بسیاری از صاحبان سخن در این زمینه بحث ها رانده اند ولی دریغا از کسانی که در مورد چگونگی انتخاب،هدف از ازدواج،معیارهاو ملاک های متناسب و به روز بحثی به میان آورده باشند.

معیارهایی که تاب دوام در میان عمل امروزی داشته باشند نه پر زرق و برق در مباحث تءوریک.

بسیاری جوانان را به ازدواج ترغیب و تشویق می نمایندولی بدلیل نظری بودن این مباحث ماحصلی آن چنان که جوانان را به ازدواج وا دارد،به چشم نمی آید.

و آنان که قصد ازدواج هم دارند با دیدن شرایط محیط از رغبتشان کاسته می شود.

نمی توان مشکلات اقتصادی و اشتغال جوانان را نادیده پنداشت و آنها را تاثیرگذار ندانست ولی به واقع تمام ماجرا را شامل نمی شود.

معضل اصلی مشخص نبودن خواسته خانواده ها، هدفها و معیارهاشان برای ازدواج جوانان است.و دیگر و مهم تر اینکه تربیت نشدن خانواده ها و باتبع فرزندان بر اساس شیوه و اصول خاصی از دین و مکتب و فولکلور می باشد.

از نظر نگارنده یکی دیگر از مشکلات بر سر راه ازدواج،پیشرفت تکنولوژی ودسترسی همگانی افراد جامعه مذکور به وسایل ارتباط جمعی از قبیل نرم افزارهای اینترنتی اجتماعی و ارتباط جمعی است که بدون هیچ گونه فرهنگ سازی در دسترس همگان قرار گرفته که موجب تقویت حس تنوع طلبی،کثرت خواهی و آرمان گرایی در خواسته های جوانان شده است وبسیاری از نیازهای عاطفی در چنین محیط هایی کاذب و مجازی رفع شده و جایی برای ازدواج باقی نمی ماند.

دیگر عامل تخریب بنیان خانواده های پا گرفته وعامل پا نگرفتن خانواده های جدید سریال های اجتماعی ضد نهاد خانواده در شبکه های ماهواره ای است که با زبان های گوناگون وظاهرهایی عادی سعی در فروپاشی اخلاق دارند و با تبلیغ فرهنگ های بیگانه باعث تزلزل فکری و روحی خانواده ها بخصوص جوانان وترویج بی بند و باری می گردند که آثار آن در افت سطح اخلاقیات در جامعه کاملا مشهود است.
این سریالها که با فرهنگ ملی و دینی ما هیچ همخوانی نداشته و موجب ترس جوانان از ازدواج و خیانت در موازات آن ،می شود.

ارتباطات بی حد و حصر ما بین دختران و پسران جوان چندان عادی شده که دیگر خانواده ها هیچ گونه حساسیتی نسبت بدین موضوع ندارند و این خود موجب نگرانی و منجر به کاهش تعداد ازدواج هاست.

نگاهی به آمار های ازدواج و طلاق ونسبت آنها و افزایش بی رویه ی طلاق ها که نشات گرفته از انتخاب های نادرست در راستای اهدف نامشخص است، عامل دیگری می باشد که از ازدواج جوانان جلوگیری بعمل می آورد.

خوانندگان گرامی!

ازدواجی که قرار بود مایه ی تسکین وآرامش شود موجب برقراری مودت و رحمت شود و از آیات الهی بود با گم کردن هدف اصلی خود امروزه این چنین گریبان گیر خانواده ها و جامعه ی ما شده است و این را می طلبد که دوباره به قوانین الهی بازگشته وآنها را با توجه به عصر خود به روزعملی کنیم و این عزمی همگانی می طلبد.زیرا تمامی ما در این باره مسولیم.

با کمی تامل در میزان افسردگی جوانان، بی میلی نسبت به زندگی و ازدواج، تجردها،ازدواج های سفید و ازدست رفتن عزت جوانان و لکه دار شدن دامان فرزندان امت اسلام باید هوشیار شد.

تمامی صاحب نظران ،کارشناسان، روانشناسان،علما و هرآنکه برای اصلاح اوضاع کنونی و نهادینه کردن سنت نبوی که امروزه غریب واقع شده،توانایی دارد باید در قبال جامعه احساس مسولیت نموده که فردای روز در مقابل الله نیز باید پاسخگو باشیم.

شاید اگر امروز اقدامی انجام نپذیرد فردا روز دیر باشد.

والعاقبه للمتقین

نمایش بیشتر

عظیم عثمانیان

نویسنده . مترجم . شاعر. فعال مدنی آذربایجان غربی. ارومیه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا