از عاشورای موسی(ع) تا تاسوعا و عاشورای نبوی(ص ) و درس آزادگی حسین(رض ) در عاشورای حسینی
نویسنده:دکتر ژیلا مرادپور
قدیمیترین حادثهی به یاد ماندنی و پر عبرت دهم محرم یا عاشورا، همان نابودی فرعون و همراهانش با غرق شدن در آب نیل و نجات موسی علیه السلام و پیروانش در پی آن است. روزی که برای یهودیان و مسیحیان عید پیروزی حق بر باطل و آزادگی از یوغ طاغوت و خدایان انساننماست.
روزی که برای مستضعفان بنیاسرائیل آغاز رهایی از اسارت وبردگی و بندگی فرعونیان قاتل و سودجوست. روز آزادگی بشر از قید ظلم و جور وبه بندگی خدای حقیقی درآمدن است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم خاتم پیامبران که موید انبیای قبل خود از جمله موسی و عیسی علیهما السلام است خود را شریک یهودیان و مسیحیان در این عید مبارک آزادگی از غیر خدا و بندگی خدای حقیقی میداند و جهت ابراز این شادی و نشان دادن اهتمام بیشتر مسلمانان به این اتفاق فرخنده به صحابه اعلام میکند که ما بیشتر از پیروان موسی در این شادی سهیم میشویم وعلاوه بر عاشورا روز تاسوعا را هم جشن میگیریم و با روزه شکر این دو روز اعلان جشن و سرور میکنیم.
این دو روز توسط پیامبر روزه اش سنت می شود تا یاد این حادثه مبارک نه تنها در اذهان مسلمانان ماندگار شود بلکه مسلمانان را بیشتر از خود یهودیان پیرو حقیقت و توحید و خرسند از پیروزی آزادگی بر بردگی به جهانیان بشناساند همان پیامی که شهادت حسین بن علی رضی الله عنه در عاشورا به همگان داد.
همانگونه که خود ایشان فرمودند:
«اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.»
شهادت ایشان بخاطر ایستادگی در برابر ظلم و جور و حاکمیت نالایقی چون یزید بر مسلمانان بود . حاکمیت کسی که با وجود ادعای مسلمانی بر خلاف رویه خلفای راشد پیش از خود، خیلی فرامین الهی را زیر پا میگذاشت و در حفظ اموال بیتالمال امین نبود و از قدرت سوء استفاده کرد همانگونه که فراعنه در مقام قدرتطلبی انسانها را استثمار کرده و به یوغ بردگی کشیدند . حسین خون خود را داد تا سرنوشت مسلمانان به این بردگی کشیده نشود. چرا که دید بعد طی مراحل امر به معروف ونهی از منکرِحاکم زمان، جور برچیده نشد و بلکه همچنان ادامه یافت. نجات دین موسی در تقدیر الهی با زنده ماندن موسی در تداوم ابلاغ دین بود و اصلاح اوضاع مسلمانان در زمان حسین رضی الله عنه در بند شهادت ایشان و آشکارتر شدن ظالم بودن یزید زمان بود.
پس یادمان باشد هیچ طاغوتی سرانجام پیروز نخواهد شد چه به اسم خدا حکومت کند چه به اسم نماینده خدا سوء استفاده کند.
خداوند حاکم ظالم را در نهایت هم رسوا میکند و هم شکست خواهد داد ولو با خون شهیدان.
چرا که گاهی تا بزرگان توسط حاکمان ظالم شهید نشوند عمق ظالم بودن حاکمان این چنینی بر اذهان عمومی آشکار نمیشود واین سنت الهی است که این چنین منافقان را رسوا گرداند.
پس ای حاکمان ظالم که مدعی اسلامید حواستان باشد اگر صادق نباشید نهایتا خداوند رسوا وسرنگونتان خواهد کرد همانطور که پیش از شما حاکمان ظالم ودیکتاتور بسیاری را رسوا و نابود کرد.
حسین رضی الله عنه و موسی علیه السلام به همه درس آزادگی آموختند:
– آزادگی از باج خوری و تملق برای اربابان قدرت
– آزادگی از تبعیت هوای نفس و کشیده شدن به اختلاس و دزدی از اموال عمومی و خصوصی
– آزادگی از زیر بار ظالمان زمان رفتن و جیره خوار آنان گردیدن و هموار کردن راه ظلم برایشان
– آزادگی از خودخواهی و انسانپرستی و استضعاف
– آزادگی از اسارت دنیاطلبی و رفاهطلبی
– آزادگی از تجملگرایی فرعون مآب ویزیدمآب
– آزادگی از جهل و نادانی ای که سبب استثمارمان توسط دیکتاتورهای زمان میشود.
و دعوت به بندگی خدای واحد، لازمه رسیدن به تمام این آزادگیهاست. یعنی بنده خالص خدا شدن…
به راستی ما که مدعی مسلمان بودنیم چقدر تابع پیامبرمان و پیامبرانی چون موسی و بزرگانی چون حسین بوده ایم!؟
آیا در میان ما هم نیستند کسانی که پرچم اسلام و همراهی پیامبر و خلفا و حسین و… را به دست دارند اما در عمل فرعونوار و یزید گونه خون بیگناه را میریزند و مال مردم را با دزدی و اختلاس چپاول میکنند و ناموس و آبروی دیگران را حراج میکنند و ابوجهل وار کار خود را توجیه میکنند!؟
نیستند مسلمانانی که ابولهب وار سنگ سر راه بندگان خدا میاندازند فقط به جرم بندگی خدا و کارشان را ابوجهلوار توجیه میکنند!؟
نیستند مسلمانانی که با تملق برای اربابان ظالم و اجرای خواستههایشان و قربانی کردن آبرو و جان و مال بیگناهان در جهت دستیابی به جاه و منزلت نزد این حاکمان ظالم ، همت موسایی و اخلاق محمدی و حکمت ابوبکری و و شجاعت عمری و حیای عثمانی و زهد علی وار و عقلانیت حسنی و آزادگی حسینی را فدای امیال نفسانی خود نمودهاند!؟
اگر دین نداریم لااقل آزاده باشیم. سنی یا شیعه فرق نمیکند. تابع واقعی بزرگان خودمان باشیم!