اندیشه

اسلام با چه کسانی سر جنگ ندارد ؟!(۲-۲)

اما تایید این مطلب از جنبه عملی:
اگر با بصیرت تام سیره و زندگینامه پیامبر را مطالعه و برسی نماییم می بینیم که با وجود جنگها وغزوات متعدد در زمان پیامبر و همچنین جنگهای بیشماری که در زمان اصحاب رخ داده است هرگز در هیچکدام از آن جنگها کودکان مشرکین و زنان و سالخوردگان مورد سوء قصد قرار نگرفته اند
واین در حالیست که زنان و کودکان مسلمانان در بسیاری از جنگها مورد تجاوز وحشیگرانه دشمنانشان قرار گرفته اند
علما کسانی را که کشتن آنها جائز نیست بیان نموده و می فرمایند که کشتن اطفال و زنان و راهبها و یا هرکسی که در عبادتگاه خود میباشد و همچنین سالخوردگان و افرادی که ناتوان و زمینگیر می باشند و بردگان و اسیران در بند کفار ،و کشاورزان جائز نیست ،البته به شرطی که در جنگ شرکت نکنند وبا دشمن همکاری نکنند
امام قرطبی می فرماید :علما بر آنند که شش نفر زیر کشتنشان جائز نیست
اول :زنان
زنان اگر در جنگ علیه مسلمین شرکت کنند چه در جنگ وچه بعد از جنگ ،کشتن آنها جائز می باشد چون این آیه به صورت عموم می باشد وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما می‌جنگند
همچنین آیه ۱۹۱ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ و ( چون جنگ درگرفت ) هرجا آنان را ( که آغاز کنندگان جنگ بوده‌اند ) دریافتید ایشان را بکشید
البته باید بدانیم که زنان در جنگها نقش مهمی را می توانند ایفا کنند مثلا :کمکهای مالی آنها و یا تشویق جنجگجویان وهمچنین می توانند با شعر خواندن و بر انگیختن احساسات جنگجویان مانع فرار آنها شوند
که در این صورتها کشتنشان مباح می باشد؛ اما اگر اسیر شوند، به برده در آوردنشان سودمندتر می باشد چون احتمال مسلمان شدنشان بیشتر است وزنان مثل مردان نمی توانند به آسانی به وطن خویش برگردند
دوم :کودکان
کشتن کودکان صحیح نیست چون پیامبر(ص) از کشتن آنها نهی نموده ودلیل دیگر هم اینست که کودکان مشرکین مکلف نیستند اما در صورتی که انها در جنگ شرکت کنند مثل بقیه کشته خواهند شد
سوم:راهبها
کشتن و به بردگی گرفتن راهبها و تصرف اموالشان جائز نیست البته زمانی که از اهل کفر جدا باشند ودر مکانی مشغول عبادت باشند دلیلش هم همان قول ابوبکراست زمانی که به فرمانده سپاه اسلام یزید توصیه می نماید و می فرماید:تو کسانی را خواهی یافت که به گمان خود،خود را وقف پروردگار کردند ودر عبادتگاههای خود هستند ،به آنها کاری نداشته باش وآنها را به حال خودشان رها کن
چهارم:کسانی که زمینگیر و مریض هستند
سحنون می فرماید:آنها هم مثل کفار کشته می شوند و ابن حبیب می فرماید: کشتنشان درست نیست
اما رای صحیح اینست که اگر موجب آزار و اذیت باشند کشته می شوند و در غیر اینصورت آنها نیز به حال خود رها می شوند
پنجم:سالخوردگان
در مورد سالخوردگان جمهور علما من جمله امام مالک ابو حنیفه می فرمایند:اگر شخص مذکور توانایی جنگیدن و دفاع نداشته باشد وجزو کسانی نباشد که برای جنگ نقشه می ریزند، کشتنشان درست نیست
و امام شافعی در این زمینه دو قول دارد قول اول همان قول جمهور علما می باشد و قول دوم جواز کشتن راهب و سالخورده می باشد
رای راجح در این مورد اینست که اگر شخص مذکور در جنگ شرکت نکند یا به دشمن کمک نکند ،مثل زنان کشتنشان جائز نیست
ولی اگر در جنگ شرکت کند یا با اموالش و نظریاتش به دشمن کمک کند کشته می شود ودر صورت اسیر شدن امام در بین پنج کار مخیر خواهد بود ۱-کشتن وی ۲- یا بر آنان منّت می‌گذارد و بدون عوض آزادشان می‌کند ۳-و یا در برابر آزادی از آنان فدیه می‌گیرید۴ –یا آنها را به بردگی می گیرد ۵- یا جزیه را بر آنها وضع می کند
ششم:کشاورزان یا اجیر شدگان بالاجبار
امام مالک می فرماید کشتنشان صحیح نیست ولی امام شافعی می فرماید کشاورزان و اخیر شدگان و سالخردگان کشتنشان جائز است مگر اینکه تسلیم شوند یا جزیه را پرداخت نمایند
والبته قول اول راجحتر می باشد چون پیامبر در حدیث روایت شده از رباح بن ربیع می فرماید:(الحق بخالد بن ولید فلا یقتلن ذریه ولا عسیفا) به خالد بن ولید ملحق شو و به وی بگو که از کشتن کودکان و کشاورزان و اجیر شدگان خود داری کند
و عمر بن خطاب در توصیه خود به یکی از فرماندهان می فرماید :در مورد کودکان و کشاورزان که در جنگ شرکت نمی کنند تقوا پیشه کنید وبه آنها کاری نداشته باشید
و ابن منذر می فرماید که عمر بن عبد العزیز از کشتن کشاورزان پرهیز می کرد
وابن قدامه می فرماید: ما بعد از فتح هر قلعه ای ،هرگز کسی را که به سن بلوغ نرسیده بود نمی کشتیم
و در کل هر زمان که امام مسلمین در جنگ بر کفار پیروز شد به دلیل روایت ابن عمر که می فرماید (کشتن کودکان صحیح نیست) کشتن آنها برای امام درست نمی باشد امام شافعی در یکی از اقوالش و همچنین ابن منذر می فرمایند:کشتن پیرمرهای مشرکین جائز می باشد به دلیل فرموده پیامبر که می فرماید (اقتلوا شیوخ المشرکین واستحیوا شرخهم)رواه ابو داود والترمذی یعنی پیرمرهای مشرکین را بکشید ولی نا بالغان را زنده نگه دارید
و همچنین بنا به روایات متعدد کشتن پیر زمینگیر و نابینا وراهب صحیح نمی باشد البته در این موارد نیز اختلاف آرا وجود دارد وآنچه واضح است اینست که فرد نابینا و راهب چون اهلیت جنگ را ندارند همچون زنان کشتنشان درست نیست
وامام شافعی می فرماید :که کشتن برده ها نیز جائز نمی باشد دلیلش نیز حدیث پیامبراست که می فرماید ((أدرکوا خالدًا فمروه ألا یقتل ذریه ولا عسیفًا)) خود را به خالد برسانید و به وی بگوید که از کشتن کودکان و بردگان پرهیز کند
مقصود از عسیف بردگان هستند که آنان نیز همچون کودکان و زنان اسیر می شوند و کشتنشان جائز نمی باشد
سپس شافعی می فرماید :هر کدام از آنهای که ذکر کردیم اگر در جنگ شرکت کنند کشته می شوند چون پیامبر در قضیه بنی قریظه زنی را که با سنگ آسیاب دستی محمود بن سلمه را شهید کرده بود ،کشتند
وخلاصه مطلب اینست که ما با کسی که قصد جنگ بر علیه ما ندارد کاری نداریم مثل:زنان کودکان سالخوردگان راهبها و کشاورزان وغیره
البته مقصود اسلام در جنگها تنها نهی تجاوز وتعدی به انسانها نیست بلکه از قطع درختان و کشتن حیوانات و ویران کردن آبادیها نیز نهی نموده است ؛ همانگونه که در توصیه های ابوبکر صدیق به فرمانده لشکرش دیدیم
و این غایت هدف از جهاد در اسلام می باشد چون هدف از جهاد اصلاح وارشاد مردم و از بین بردن موانع اگاهی مردم از دین می باشد پس در دین اسلام جهاد و جنگ به خاطر نابودی و ذلیل کردن و تعذیب مردم نیست
ما همچو نصاری و یهود نیستیم چون آنها در جنگهایشان هر چیزی ویران و نابود می کنند
کجایند کسانی که ادعای متمدن بودن وحقوق بشر را دارند آنها کسانی هستند که خود سلاحهای کشتار جمعی را درست کرده و مردم بیچاره را را با بمبهای هسته ای بمب باران می کنند و ویرانگریهای را سبب می شوند که تا سالیان سال ادامه خواهد داشت
و جای بسی تعجب است که در نهایت حماقت مسلمانان را به تروریست بودن و خون ریزی متهم می کنند در حالی که خود شان در جنگهایشان ملیونها نفر را قتل عام می کنند
اما اگر توجه کنیم می بینیم که نصوص دین اسلام و قوانین آن و همچنین تاریخش گواه بر آنست که اسلام چه در جنگ وچه در صلح نهایت اخلاق را رعایت می کند واین نشان از ربانی بودن سر چشمه احکام و دستوراتش می باشد
نویسنده :ایهاب کمال احمد
ترجمه: اسماعیل امینی

بخش نخست همین مقاله

نمایش بیشتر

اسماعیل امینی

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - سردشت @ شغل : امام جماعت و خطیب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا