گفتگو

اسلام در اسپانیا

اسلام در اسپانیا(بخش نخست)

وضعیت طبیعی
کشور اسپانیا از کشورهای شبه جزیره ایبری، در جنوب غربی اروپا در عرضهای جغرافیایی درجه ۳۶ تا درجه ۴۴ عرض شمالی و درجه ۴ طول شرقی تا درجه ۵/۹ طول غربی واقع شده و۸۰۹/۵۰۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. این کشور از شمال شرقی به کوههای پیرنه و جمهوری آندورا، از شرق به دریای بالئار، از جنوب به دریای مدیترانه و تنگه جبل الطارق، از جنوب غربی به اقیانوس اطلس، از مغرب به پرتغال، از شمال غربی به اقیانوس اطلس و از شمال به خلیج بیسکای محدود است. کوههای مرتفع پیرنه در شمال شرقی، مرزهای طبیعی این کشور با جمهوری فرانسه را تشکیل می دهد و کشور کوچک آندورا در دامنه های همین کوهستان بین فرانسه و اسپانیا واقع است. (۱)

پایتخت این کشور مادرید با جمعیتی حدود ۸/۳ میلیون نفر در مرکز جغرافیایی کشور واقع شده است. جمعیت کل کشور در سال ۱۹۸۸ میلادی ۹/۳۷ میلیون نفر (۲) و جمعیت مسلمان این کشور در دهه اخیر دویست هزار نفر بوده است. (۳)

نوع حکومت این کشور مشروطه سلطنتی، دین رسمی کشور مسیحی، مذهب کاتولیک، و زبان مکالمه اسپانیولی است. اسپانیا از ۵۰ ایالت تشکیل شده که بعضی از آنها عبارتند از: گرانادا، والنسیا، سویل و کوردوبا (به نقشه ضمیمه مراجعه کنید). اسپانیای امروزی مشتمل بر مناطقی از جمله آندالوزی یا اندلس است که این منطقه در منتهاالیه جنوب اسپانیا در مرز اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه واقع شده و فاتحان مسلمان نام اندلس را بر آن نهاده بودند.ا (۴)

از لحاظ آب و هوایی در مرکز اسپانیا بهار و پاییز وجود ندارد و تنها دو فصل تابستان و زمستان پدید می آیند. آب و هوا کاملا خشک و بری است. آب و هوای جلگه های ساحلی نیز عموما گرم است، در منتهاالیه جلگه های غربی در مجاورت اقیانوس اطلس هوا ملایمتر است و جلگه های شرقی اسپانیا گرم و خشک هستند. (۵)

پیشینه تاریخی
اسپانیا کشوری است با تاریخ بسیار کهن. شکوفایی و رونق این سرزمین از حدود ۳۰۰۰ سال قبل آغاز شد یعنی از زمانی که تجار فینقی بندر قادس را تاسیس کردند. شهر قادس پایتخت اندلس که در واقع در منتهاالیه جنوب شبه جزیره ایبری قرار دارد حق دارد به عنوان قدیمی ترین شهر اروپا به خود ببالد، بعدها، فینقی ها که در این سرزمین مستقر بودند به وسیله اقوام کارتاژ از بین رفتند. خود کارتاژها طی نزاعهایی که در سالهای ۲۱۸ میلادی با رومیان داشتند اندلش را به امپراتوری رم واگذار کردند. (۶)

چون رومیان رو به ضعف نهادند اسپانیا در معرض تاخت و تاز قرار گرفت. در سالهای ۵۶۸ تا۵۸۶ پادشاه گتهای غربی (لئو ویژیلد) طی یک جنگ سرنوشت ساز بیزانس را شکست داد و اندلس را بازپس گرفت. در حدود سال ۵۸۷ رکارد اول پسر (لئو ویژیلد) به سلطنت رسید و به آیین کاتولیک گروید و اندلس مرکز مسیحیت در اسپانیا شناخته شد، حکومت گتها تا سال ۷۱۱ میلادی (۹۲ هجری) دوام داشت. (۷) در این زمان در حالی که افریقا در سایه حکومت اسلامی از نعمت آزادی و عقیده برخوردار بود و مراحل تکامل و ترقی را با قدمهای سریع طی می کرد، شبه جزیره اسپانیا که با فاصله اندکی بعد از تنگه جبل الطارق در جهت شمال افریقا واقع شده است زیر سلطه نظام گتها خرد و نابود می شد. وضعیت این کشور و حالت اهالی آن در هیچ دوره ای به اندازه زمانی که زیر سلطه سلاطین گت بود آشفته نبوده است. طبقات اشراف و صاحبان امتیاز از مالیات معاف بودند. یهودیان که شمار زیادی از آنها در آن شبه جزیره (اسپانیا) سکونت داشتند همواره مورد تعقیب بودند و مورد اذیت و آزار سلاطین، اشراف و کشیشان قرار داشتند. آنان از این فشارها و ظلمها به تنگ آمده و شورش کردند ولی خیلی زود سرکوب شدند. ایالت مسلمین در شمال افریقا به نظر مردم اسپانیا که گرفتار جور و ظلم سلاطین گوت و رؤسای مذهبی بودند، آسمان امنیت و آرامش شمرده می شده است و به همین سبب بسیاری از آنها برای رهایی از این مظالم طاقت فرسا از خاک اسپانیا به استان مسلمانان یعنی افریقا پناهنده شدند. (۸) مسلمین مستقر در شمال افریقا برای نجات مردم شبه جزیره ایبری و گسترش اسلام، به رهبری طارق بن زیاد، از طریق کشور مغرب و از تنگه جبل الطارق (ستونهای هرکول) (۹) گذشتند و به جنوب اسپانیا حمله کردند و از این به بعد این تنگه «جبل الطارق » نام گرفت و اروپاییان آن را جیبرالتار Gibraltar نامیدند. (۱۰)

از سال ۹۲ هجری به بعد که اعراب بر اسپانیا دست یافتند و شهرهای تازه پی افکندند و تمدن اسلامی را در آنجا نشر دادند و از محضر استادان کسب فیض کردند قسمتهای عمده ای از آن کشور تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت. برخی نامهای اسلامی بر روی شهرهای اسپانیا مثل قرطبه، غرناطه، اندلس یادگار آن زمان است. (۱۱)

نحوه ورود مسلمین به اسپانیا
در سال ۹۲ هجری هنگامی که ولیدبن عبدالملک یکی از خلفای اموی در دمشق حکومت می کرد موسی بن نصیر لخمی به نمایندگی از امویان، افریقا را اداره می کرد. همزمان با آن سرزمین اسپانیا توسط رودریک Roderic اداره می شد که پادشاه سابق ویتیزا Vitiza را مخلوع و مقتول ساخته و خود تاج و تخت را تصاحب نموده بود. (۱۲)

یکی از زمینه های باز شدن پای مسلمین به سرزمین اسپانیا عمل زشت و ناپسند رودریک پادشاه وقت اسپانیا نسبت به دختر فرماندار سبته بود. این عمل ننگین باعث شد که فرماندار این شهر از پادشاه دلگیر شود و به سایر افرادی که از اسپانیا به افریقا فرار کرده بودند بپیوندد و از موسی بن نصیر جدا درخواست نماید که کشور اسپانیا را از چنگال پادشاه غاصبش نجات بخشد. در پاسخ این تقاضا موسی بن نصیر با کسب اجازه از ولیدبن عبدالملک، افسر جوان متهور و صبوری به نام طریف را به منظور بررسی و کسب اطلاعات مقدماتی به سواحل جنوبی شبه جزیره ایبری فرستاد. گزارشهای دریافت شده از افسر نامبرده وضعیت و زمینه را برای هجوم مساعد نشان داد. لذا در ماه رجب سال ۹۲ هجری (۷۱۱میلادی) طارق بن زیاد که در آن زمان والی طنجه و یکی از لایقترین سرکردگان موسی بن نصیر بود، با سپاهی کوچک (در حدود ۱۲۰۰۰ نفر) (۱۳) از تنگه ای که بعدها به نام خود او معروف شد گذشت و اولین بار در جزیره الخضراء Algeciras فرود آمد و نماز صبح را در آن جا خواند و پرچمهایی برای لشکریان خود بست و بعدها در آن مکان مسجدی به نام مسجد الرایات ساخته شد. (۱۴) مهاجمان مسلمان از آنجا به طرف غرب حرکت کرده و از ساحل راه قادس را پیش گرفتند. مسلمانان پس از برخورد کوچکی با سپاهیان رودریک شهر سویل (اشبیلیه) را بسادگی تصرف کردند. سپس شهری در مشرق سویل را تسخیر کرده و سپس بیدرنگ به سوی تولدو Toledo (طلیطله) پیش رفتند. (۱۵)

نیروهای دوازده هزار نفری مسلمانان در روز یکشنبه دو روز به آخر رمضان سال ۹۲هجری در کنار وادی لکه با سپاه سلطنتی و امرای محلی که شمار آنها به یکصدهزار تن می رسید روبرو شدند و جنگ میان آنها تا روز یکشنبه ۵ شوال ادامه یافت. نیروهای زیرفرمان پادشاه از عده و اسلحه و ادوات پیشرفته و تربیت نظامی برخوردار بودند و طبیعی بود تا مدتی در مقابل حملات سخت اعراب پایداری کنند. اما حمله سپاهیان طارق بقدری سخت بود که قدرت مقاومت را از دشمن سلب کرد. جمعیت گوتها بکلی از هم پاشید و پادشاه هنگام فرار در رودخانه غرق شد. (۱۶)

شهرهای طلیطله مالقه، غرناطه، و قرطبه بدون زحمت زیاد یکی پس از دیگری فتح گردید. گتها از حرکات و حملات سریع طارق، سخت هراسان گردیدند گروه بیشماری از مردم یهود و طبقه کشاورز و گروه غلامان و سایر مردم محروم و پریشان، مسلمین را منجی خود دانستند و ورود آنان را به یکدیگر تبریک گفتند. طارق اندکی از سپاهیان خود را به حفظ پایتخت (طلیطله) گماشت و حکومت را به دست برادر ویتیزا Vitiza پادشاه سابق سپرد و خود به تعقیب گتهای فراری شتافت و تا آستوریا Asturias آنان را دنبال کرد. (۱۷)

پیروزیهای طارق خلیفه را برآن داشت تا تمام توجه خود را معطوف اسپانیا کند. از این رو ولیدبن عبدالملک از خلفای بنی امیه که مرکز حکومتش دمشق بود به موسی بن نصیر دستور داد که به کمک طارق بشتابد. به گفته ابن اثیر، موسی در رمضان سال ۹۳ هجری وارد اندلس گردید و شهر ابن السلیم و سپس شهر قرمونیه و اشبیلیه و مارده را در آخر رمضان سال ۹۴ (روز عید فطر) فتح نمود سپس به شهرهای آراگون Aragon روانه شد. سرقسطه ,Saragose طرکونه و برشلونه Barcelona و سایر شهرهای شمال را فتح کرد. بدین ترتیب تمام اسپانیا تا حدود پیرنه به دست مسلمین افتاد. چند سال بعد پرتقال Portugal نیز فتح شد و استان جداگانه ای به نام «الغرب » تشکیل یافت. تنها در جبال آستوریا مسیحیان اسپانیایی فراهم گشته و نیرویی علیه مسلمین تشکیل داده بودند. موسی بن نصیر طارق را در گالیسیا Galicia برای مطیع ساختن مردم گماشت و خود داخل فرانسه گردید. موسی بن نصیر در سلسله جبال پیرنه اردو زد و در نظر داشت تمام اروپا را فتح کند و سپس از همان جا خود را به شام برساند و بدین صورت تمام این خطه روی زمین را از پرتو اسلام روشنی بخشد (۱۸) سپاهیان اسلام در مدت سه سال چهار پنجم جزیره ایبری را به تصرف خود درآورد به گونه ای که تمام شبه جزیره به استثنای نوار شمالی آن به دست مسلمانان افتاد و به نام خلیفه در اندلس سکه زدند. در سال ۹۶ هجری به فرمان خلیفه طارق و موسی بن نصیر به شام مقر خلافت امویان بازگشتند. (۱۹)

ظن قوی آن است که اگر موسی بن نصیر از مقام خلافت زمان اجازه یافته بود و خلیفه او را به دمشق احضار نمی کرد می توانست پیروزیهای بیشتری را نصیب اسلام و مسلمین نماید. موسی پیش از حرکت کار حکومت اسپانیا و حوزه یابت سلطنت در افریقا و اسپانیا را منظم ساخت و سپس با عده زیادی از اتباع و ملازمان به دمشق روانه شد. پیش از ورود موسی به دمشق ولیدبن عبدالملک از دنیا رفته بود و برادرش سلیمان بن عبدالملک خلیفه شده بود. موسی پس از مراجعت به دمشق با رفتار ناشایست خلیفه جدید روبرو شد. (۲۰)

خدمات مسلمین در اسپانیا و آثار باقیمانده از آنها
امروزه آثار فرهنگی بیشماری از مسلمانان در اسپانیا باقی مانده است که یکی از نمونه های آن وجود پانزده هزار جلد کتاب خطی در کتابخانه های معتبر اسپانیا و دیگر آثار مهم تاریخی است که نشانگر عظمت دوران اقتدار مسلمین در آن دیار است. (۲۱)

در عصر حکومت مسلمین بر اندلس علم طب پیشرفتهای کم نظیری کرد، و ابداعات بیشماری در رشته های جراحی، طب بالینی، و طب گیاهی (زیربنای طب امروزی) پدید آمد. پیشرفتها و تجربه های مسلمانان در رشته طب به درجه ای از کمال رسید که اطبای اندلس قرن یازدهم ظریف ترین ابزار جراحی را ساختند و از متد بیهوشی قابل کنترل استفاده کردند. در زمینه بیماریهای عفونی به تحقیق پرداختند و دیری نگذشت که نخستین داروخانه اروپا در اندلس افتتاح شد. (۲۲) در بررسی دوره اسلامی تاریخ اسپانیا تردیدی باقی نمی ماند که اروپاییها تحت تاثیر این دوره قرار گرفتند. با توجه به خدمات اندلس به اروپاییان، می توان گفت که ارتشهای فاتح این منطقه از شکوه و عظمت شهر سویل (اشبیلیه) در حیرت شدند زیرا مسیحیان هیچ گاه مشابه آن را در اختیار نداشتند و این امر نمایانگر رونق اقتصادی، رشد یابندگی سازمان مدنی، پیشرفت فنی و شکوفایی علمی و ادبی آن دوران بود. زندگی اندلس بواقع جنبه ای اصیل از تجربه بشری است. بناهای زیبا مثل مسجد بزرگ قرطبه، و قصر الحمراء در غرناطه نشان از عظمت و فرهنگ اسلامی در اسپانیا دارد. (۲۳)

از قرن چهارم هجری به بعد شتاب گسترش کتابخانه ها در ممالک اسلامی شگفت انگیز است. در قرطبه خلیفه اموی اندلس حکم دوم (متوفی ۳۶۶ ه ق) کتابخانه عظیمی تاسیس کرد که در حدود چهارصد هزار جلد کتاب داشت و تنها فهرست آنها بالغ بر چهل و چهار دفتر می شد. در غرناطه در عصر امویان هفتاد کتابخانه عمومی وجود داشت. سلطان مراکش هنگام عزیمت از اندلس کتابخانه خود را در یک کشتی به مقصد فرستاد. می گویند که کشتی به دست دزدان دریایی افتاد. کتابخانه مزبور که بالغ بر ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار جلد کتاب بود سرانجام به دست فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا افتاد و هسته اصلی کتابخانه اسکوریال شد. (۲۴)

ایالت زیبا و تاریخی اندلس (به تلفظ اسپانیاییها آندالوزی) نه تنها در میان شهرهای اروپا ممتاز است بلکه برای خود معنی و مفهوم خاص دارد. اندلس در حقیقت جنوبی ترین نقطه اروپاست که در آن جا واندالها و گتهای غربی با یکدیگر درآمیختند. سپس در شمال آفریقا تحلیل رفتند و آن گاه همه منطقه به تصرف مسلمانها درآمد و اسلام آن جا را با فرهنگ غنی و پربار خود اشباع کرد و تمدن و اسلوب معماری اصیل خود را در شهرهای قرطبه، اشبیله، غرناطه باقی گذاشت به طوری که امروز نیز اندلس سنتهای آن دوران را از سبک معماری شهر و روستا تا شیوه کشاورزی و گرفتن روغن زیتون و مانند آنها حفظ کرده اند. (۲۵)

سپاهیان اسلام که بدون خانواده و همسر به اسپانیا رفته بودند در ابتدای امر فقط کلنیهای نظامی تشکیل دادند ولی بعد از سقوط حکومت اموی در دمشق عبدالرحمن بن معاویه بر اندلس تسلط یافت و سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد. حکومت عبدالرحمن اول (۷۵۶ تا ۷۸۸) کلنیهای نظامی را اسکان داد و رژیمی مستقل به وجود آورد و فرهنگ سرشار و پربار اسلام در آنجا استقرار یافت، شیوه های کشاورزی و آبیاری مشرق زمین رایج شد. با اسکان یافتن مسلمانان که در آن جا به آنان «مورو» اطلاق می شد عصر طلایی اندلس نیز آغاز شد. در سال ۷۸۵م بزرگترین مسجد اعظم اسلامی در اروپا به همت عبدالرحمن جوان در اندلس به وجود آمد، این مسجد در قرطبه و بر روی یک معبد رومی و یکی از کلیساهای گت غربی ساخته شد که ۱۷۹ متر درازا و۱۲۹ متر پهنا داشت. بزودی تمدن دیرپای مسیحیت قویا تحت الشعاع تمدن و فرهنگ مواج و پربار اسلام نوپا قرار گرفت و شکوه و عظمت اسلام و تمدن اسلامی چشم مسیحیان اروپا را خیره ساخت. تشریفات درباری مشرق زمین در آندلس رواج پیدا کرد، صنایع زرگری و قالی بافی گسترش یافت، کتاب و دانش اهمیت فراوان پیدا کرد، کتابهای کهنه و قدیمی گردآوری شده در یک کتابخانه بزرگ جای گرفت. سلاطین مسلمان اندلسی ادبا، شعرا، نقاشان و هنرمندان را در دربار خود گرد آورده و عظیمترین کانون فرهنگی – هنری شرق و غرب را وجودیت بخشیدند و به روایتی قرطبه را پایتخت شرق در غرب درآوردند. در زمان هارون الرشید (۷۶۶-۸۰۹) مترجمان عرب آثار ارسطو و افلاطون و سقراط و ارشمیدس را به زبان عربی برگرداندند. مسلمانان اراضی بایر را آباد کردند، قناتها و کاریزهای بسیار حفر کردند، آب انبارها ساختند، سطح کشاورزی را بالا بردند، و هنر باغ سازی و معماری اسلامی را ترویج کردند. آنان کشت گیاهان و میوه های غیربومی از قبیل نیشکر و خرما و زردآلو و هلو را رواج دادند و هنرهای دستی اسلامی نظیر ابریشم دوزی، پارچه بافی، دباغی، کاشی سازی و اسلحه سازی را به صورت صنایع مادر درآوردند. (۲۶)

از مهمترین آثار دیدنی اسپانیا که هر سال مورد بازدید میلیونها جهانگرد واقع می شود می توان مسجد بزرگ الکازار در غرناطه، کاخ الحمراء، کاخ مسلمانان در قرطبه و مساجد بزرگ را نام برد. (۲۷) یکی از این آثار مناره مسجد جامع اشبیلیه است که رواقها و گنبدهای آن ویران شده، اما اصل بنا برجا مانده و به کلیسای جامع ملحق شده است. دقیقا بالای مناره اتاقکی ساخته اند که بر دیوارهای آن چند ناقوس صلیب و تندیس آویخته شده است. مناره مذکور پس از آن که کار کرد و هویت اسلامی خود را از دست داد به مدت چند قرن نام «زوما» Zuma منسوب به جمعه یا صومعه را به خود رفت سپس به «خیرالدا» Giralda شهرت یافت که هنوز به این نام خوانده می شود. علی رغم تفرقه های سیاسی بین حکام مسلمان در آندلس، فعالیتهای هنری و فرهنگی متوقف نشد. بدین لحاظ تمدن و فرهنگ اسلامی در اشبیلیه قرن دوازدهم و غرناطه قرن چهاردهم عالی ترین مدارج ترقی و خلاقیت خود را پشت سر گذاشت. برج طلایی اشبیلیه یکی دیگر از این آثار است. دیوارهای این برج را با خشتهای سرامیک طلایی پوشاندند و مناره مسجد اعظم نیز در سال ۱۱۸۴ بر تمامی شهر سایه گسترد. این آثار بر شکوفایی تمدن این شهر در عصر اسلامی دلالت دارد. (۲۸) قصر سلطنتی الکازار (القصر) با ستونهای عظیم خود و سالنهای تزئین شده و آبنماها و حوضها و چشمه هایش در راهروهای پرپیچ و خم و خنکش زیباترین و فریباترین پدیده معماری اروپا به شمار می آمد و فی الواقع نیز جالبترین آمیزه فرهنگ و دانش و ذوق و سلیقه اسلامی محسوب شد. از جمله لشکریانی که تحت عنوان جنگهای صلیبی به مشرق زمین آمدند آنچنان فریفته سبک زندگی شرق شدند که سبک مذکور را با خود برای اروپا به ارمغان بردند. (۲۹)

خلفای اسلام کاخهای متعددی برای اقامت خویش ترتیب داده بودند ولی مقر رسمی آنان کاخ القصر (الکازار) در قرطبه بوده است پارک مجد این کاخ بسیار وسیع و دارای طرحی دلپذیر است. در انتهای پارک بنایی کوچک و اختصاصی ساخته شده که سبک آن نظیر سبک بناهای بغداد است.

خلفای بنی امیه در قرطبه از لحاظ علاقه به شوکت و جلال دست کمی از خلفای عباسی در بغداد نداشتند. تشریفات و تجملات آنان به منظور خیره کردن عامه بخصوص فرستادگان اجنبی بود. (۳۰) جنبش ترجمه آثار اسلامی در شهرهای مختلف اسپانیا شکل گرفت و شهر طلیطله (تولدو) مهمترین و فعالترین این شهرها به شمار می آمد. زیرا این شهر بیش از سایر شهرها از کتابخانه های عربی برخوردار بود. سه گروه در این شهر سکونت داشتند: مسیحیان، اعراب مسلمان، و یهودیان. یهودیان در زمینه ترجمه نقش واسطه را در میان مسیحیان و مسلمانان ایفا می کردند. می توان جنبش ترجمه در طلیطله را به دو مرحله تقسیم کرد. در مرحله اول کتابهای عربی به زبان لاتینی ترجمه می شد ولی در مرحله دوم کتابهایی که به زبان عربی نوشته شده بود مستقیما به زبان اسپانیایی برگردانده می شد. رشد جنبش ترجمه در مرحله اول از طریق حکومت مرکزی در ممالک مسیحی نشین اسپانیا صورت نمی گرفت بلکه تلاش اسقفها و علما موجب پیشرفت این جنبش بود. این عده توانستند از اعضای خود گروهی را تشکیل دهند که ترجمه آثار عربی را سرلوحه کار خود قرار داده بودند.

مسیحیان نمی توانستند بدون کمک مسلمانان و بهره برداری از ترجمه های ایشان به تالیفات علما و فلاسفه یونانی ست یابند و تا چندین قرن اوضاع بر همین منوال ادامه داشت. جنبش ترجمه در طلیطله در پرتو تلاشها و تشویقهای رایموند اسقف شهر همچنان به پیش می رفت و به همین سبب با وجود مراکز دیگر ترجمه در شهرهای مختلف اسپانیا مثل بارسلون، سگوویا، پامپلونا…، طلیطله همچنان مراکز دیگر ترجمه در شهرهای مختلف اسپانیا به شمار می آمد.

مرحله دوم جنبش ترجمه به نام مدرسه عربی اسپانیا معروف شد و تاسیس و سرپرستی این مدرسه با تلاش سلطان کاستیل صورت گرفت. او می خواست به رهبران طلیطله و اشبیلیه و دیگر شهرهای اسلامی که دانشمندان خود را مورد تفقد قرار می دادند اقتدا کند. معاونان یهودی کاستین سبب شدند تا متون عربی به جای ترجمه به زبان لاتینی، به زبان اسپانیایی ترجمه شود زیرا یهودیان از زبان لاتینی به عنوان مهمترین حربه مسیحیت ناخشنود بودند به همین سبب یهودیان در قرن هفتم هجری خواهان آن بودند که متون قدیمی به زبان اسپانیایی ترجمه شود و هم ایشان بودند که نوشتن کتابهای تاریخی علمی را به زبان رومی متداول کردند. در مدرسه ترجمه بیش از یکصدوشصت مترجم مشغول کار بودند. این عده می توانستند به ترجمه هزار اثر بپردازند. (۳۲)

در میان علمای اسلامی اندلس مشهورترین ادبا ابن زیدون و ابن سهل و مشهورترین فیلسوف ابن رشد بوده اند.

فلاسفه اسپانیا کتابهای فلسفی مختلفی نگاشته اند که همگی نشان از تاثیرپذیری منفی یا متفاوت مؤلفان آن از فلاسفه مسلمان دارد. برای مثال دومینگو گونسالبو متوفی به سال ۱۱۸۲میلادی (۵۷۸ هجری) کتابی به نام دگرگونیهای جهان Deprocessione Mundi نوشت. وی این کتاب را که از قدیمیترین و مهمترین کتابهای فلسفی مسیحی است، در هفت فصل تدوین کرد و کلمه به کلمه آن را از آثار ارزشمند ابن سینا در فلسفه و ماوراءالطبیعه گرفته است. موضوع بحث تمام این فصول صفات الهی است. کتاب افراد و یگانه گونسالبو از شفای ابوعلی سینا اقتباس شده و کتاب فروع فلسفه او از احصاءالعلوم فارابی تقلید شده است. (۳۳)

بسیاری از دانشمندان و فلاسفه مسلمان در مدارس دارای موقعیتهای برجسته بودند و مترجمان به ترجمه تالیفات ایشان به زبانهای لاتینی و اسپانیایی و عبری می پرداخته اند. ابوالولیدبن رشد از مهمترین دانشمندان اسلامی اندلس بوده است. در قرن سیزدهم کتابهای ابن رشد در طبیعیات و مابعدالطبیعه را به زبان عبری ترجمه کردند.

تاریخ پرماجرای کشورهای اسلامی در طول چهارده قرن حوادث گوناگون و رویدادهای تلخ و شیرین بسیاری را ضبط کرده است ولی کمتر حادثه ای همانند سرنوشت شوم سرزمین زیبای اندلس تکان دهنده و عبرت انگیز می باشد. بی جهت نیست با آن که قرنها از آن تاریخ می گذرد هنوز خاطره سرگذشت اندلس زنده باقی مانده است. در گوشه و کنار شهرهای اسپانیا در میان آن همه جلوه گریهای طبیعت مناظر جالبی به چشم می خورد که در سایر نقاط اروپا دیده نمی شود. این مناظر طبیعی نیستند بلکه ساخته های دست بشرند و هر کدام از آنها ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ سال عمر دارند ولی در عین حال بقدری پرجاذبه و تاثیر گذارند که از همه چیز بیشتر بازدید کنندگان کشور اسپانیا را به خود جلب می کنند. این آثار و عمارتها همانها هستند که از زمان حکومت مسلمین در اسپانیا به یادگار مانده و عظمت و جلال و ابهت تمدن مسلمانان را در خاطره هر بیننده ای زنده می سازد. گرچه تماشای مسجد الحمراء، مسجد قرطبه، عمارت القصر و قصر الحمراء همه کس را مجذوب خود می کند ولی برای مسلمانان جلوه و تاثیری دیگر دارد و خاطره های تلخ و شیرین را زنده می کند. شیرین از این جهت که در لابلای کاشیکاریهای زیبا و سقفهای مقرنس و ایوانهای مرتفع آن آثار یک تمدن خیره کننده و باشکوه دیده می شود. و عظمت و جلال هفت قرن حکومت مسلمین را به یاد می آورد و تلخ از این جهت که بیننده را به یاد انقراض این تمدن بزرگ می اندازد. و به خاطر می آورد که اروپای مسیحی چگونه توانست با نقشه های مرموز و خطرناک جای پای خود را در این سرزمین زیبا باز کند و دست مسلمانان را از آن کوتاه نماید. چگونه توانست جوانان مسلمان را از مسیر دینی خود منحرف کند و سرزمین اندلس را با خون آنان رنگین سازد و بر آن سرزمین مسلط شود. (۳۴)

انتقال فرهنگ اسلامی به میان ملل مسیحی
نخست: قرن ششم و هفتم ه ق مصادف با قرن ۱۲ و۱۳ میلادی از شکوفاترین دوران تمدن اسلامی این سرزمین به شمار می آید. اسپانیاییها پس از فتح کشورشان و در دوران فرمانروایی مسلمانان بر آن سرزمین همچنان بر مسیحیت باقی ماندند ولی با مسلمانان درآمیختند و در کنار زبان خود که به رمانس ح Remanc معروف است، زبان عربی و ادبیات اسلامی را نیز آموختند. به این عده مستعربان Mozarabes می گویند. رمانس لهجه عامیانه ای بود که از زبان لاتینی گرفته شده بود. زبان اسپانیایی شکل تکامل یافته همین زبان است. برخی از این مستعربان اندلس در پرتو مدارای مسلمانان و نیز به دلیل نبوغشان در زبان و ادبیات عرب به مناصب چشمگیری دست یافتند. به همین سبب به معاهدان یا مستعربان معروف شدند یعنی کسانی که از نظر زبان و فرهنگ رنگ عربی پذیرفتند ولی همچنان بر مسیحیت باقی ماندند. مهاجرت این عده از سرزمینهای اسلامی به ممالک مسیحی در شمال همچنان ادامه یافت. در واقع ایشان حلقه ارتباطی میان مسلمانان و مسیحیان به شمار می آمدند. افزایش مهاجرت این عده در قرنهای ششم و هفتم هجری باعث انتقال فرهنگ و تمدن اسلامی به ممالک مسیحی شد و علت این انتقال آشنایی این عده با دو زبان عربی و لاتین جدید بود. (۳۵)

دوم: در خلال جنگهای بسیاری که در شبه جزیره ایبری میان مسلمانان و مسیحیان درمی گرفت افراد زیادی از دو طرف به اسارت درمی آمدند. این اسیران از طبقات مختلف و دارای مشاغل گوناگون بودند. در پاره ای اوقات دو طرف به تبادل اسیران می پرداختند که همین عامل موجب انتقال تمدن اسلامی به ممالک مسیحی می شد.

سوم: مسلمانانی که پس از سقوط سرزمینهای خود به دست مسیحیان همچنان در آن جا باقی ماندند، نیز در انتقال تمدن اسلامی به ممالک مسیحی نقش مهمی ایفا کردند. آنان نیز مانند معاهدان یا مستعربان به پلی می ماندند که تمدن اسلامی با عبور از این پل توانست به ممالک مسیحی در شمال راه یابد. (۳۶)

کتاب اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا درباره نتایج حاصله از فتح اسپانیا توسط مسلمین چنین می نویسد: (۱) «روشن شدن مشعل مدنیت و دانش در اسپانیا به دست مسلمین در زمانی که تمام اروپا اسیر جهل و نادانی و گرفتار جنگ و جدال وحشیانه بود. (۲) از میان رفتن حقوق و اختیارات طبقات ممتازه روحانیون و اشراف و آزاد شدن طبقه رنجدیده غلامان و نوکران (۳) لغو شدن عوارض و باجهای سنگین که پیشه و هنر و حرفه و فنون را از میان برده و طبقه متوسط را پریشان و مستاصل کرده بود. (۴) برقراری اصول مالیاتی عاقلانه و معین که براساس عدل و مساوات قرار داشت (۵) بسته شدن قراردادهایی میان مسلمین و بسیاری از شهرهای اسپانیا در ایام حمله و جنگ که عربها پس از فتح هم آنها را کاملا محترم شمردند (۶) آزادی مسیحیان که در مورد مراسم دینی خود مورد تعقیب و اذیت و آزار بودند. (۳۷)

 

پی نوشتها و مآخذ

۱- شاملویی، حبیب الله، جغرافیای کامل جهان، تهران، مروی، نوبت ششم،۱۳۶۳ش، ص ۶۴۰.

۳- EDITINOS LA O|ECOUVERTE, L|ETAT DUMONDE 1990, P.164.

۳- قالیباف، محمد، «مسلمانان اسپانیا»، روزنامه همشهری، ۳۰/۱۰/۷۱، شماره ۲۱.

۴- کتانی، علی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه حسین آریا، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱.

۵- جغرافیای کامل جهان، ص ۶۴۰.

۶- «اندلس جای پای اسلام در اروپا»، مجله دانستنیها، سال هفتم، شماره مسلسل ۱۵۳، ص ۶-۵-۴.

۷- همان ماخذ.

۸- آیتی، محمد ابراهیم، اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، دانشگاه تهران،۱۳۶۳، ص ۸-۷.

۹- قبل از عبور نیروهای مسلمان و ورود به کشور اسپانیا این تنگه به نام ستونهای هرکول شهرت داشت.

۱۰- جغرافیای کامل جهان، ص ۶۴۷.

۱۱- همان ماخذ.

۱۲- اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا،۱۳-۱۲.

۱۳- البته در بعضی از کتابها نیروهای مسلمان را هنگام ورود به اسپانیا ۷۰۰۰ نفر تخمین زده اند.

۱۴- اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا.

۱۵- کالمت، تاریخ اسپانیا، ترجمه امیر معزی، تهران، آشنا، ۱۳۶۸، ص ۵۱۹.

۱۶- اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، ص ۱۳.

۱۷- همان ماخذ، ص ۱۶-۱۴.

۱۸- همان ماخذ، ص ۱۶-۱۵.

۱۹- رک: ماخذ شماره ۶.

۲۰- اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، ص ۱۶.

۲۱- همان ماخذ، ۳۰/۱۰/۷۱، شماره ۲۱.

۲۲- رک: ماخذ شماره ۶.

۲۳- «شگفتی اروپا از تمدن اسلام در اروپا»، مجله جوانان، ۲۸/۲/۷۱، شماره ۱۲۷۷.

۲۴- سعیدی رضوانی، عباس، بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸، ص ۹۱.

۲۵- رک: ماخذ شماره ۶.

۲۶- همان ماخذ.

۲۷- سعیدیان، عبدالحسین، کشورهای جهان، چاپ اول، تهران، علم و زندگی، ۱۳۶۵، ص ۱۶۵.

۲۸- حطیط العاملی، حسن، «گذری به پیشینه اسلامی اشبیلیه و طلیطله »، ترجمه سعید رادرحیمی، مشکوه شماره ۴۱، زمستان ۷۲، ص ۱۲۶.

۲۹- رک: ماخذ شماره ۶.

۳۰- تاریخ اسپانیا، ص ۱۰۳.

۳۱- هشام، ابورمیله، «اسپانیا و تمدن اسلامی »، ترجمه حمیدرضا آژیر، مشکوه، شماره ۱۴، بهار۱۳۶۶، ص ۶۰-۵۷.

۳۲- رک: ماخذ شماره ۶.

۳۳- رک: ماخذ شماره ۳۱.

۳۴- شریعتی، محمدرضا، «علل سقوط حکومت مسلمین در اروپا»، مجله درسهایی از مکتب اسلام، سال ۱۸، شماره مسلسل ۲۰۵.

۳۵- رک: ماخذ شماره ۳۱.

۳۶- همان ماخذ.

۳۷- اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا، ص ۱۸-۱۷.

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا