اصول

اعتکاف دهه ی آخر رمضان

 

ترجمه: حمید محمودپور – مهاباد

تعریف اعتکاف:

اعتکاف درلغت به معنی؛ نگه داشتن، ماندن و پیوسته بودن است.

        از جنبه ی شرعی به مفهوم ماندن در مسجد از سوی شخص مخصوصی یا شرایط ویژه است و به آن مجاورت و نزدیکی نیز گفته می شود. برخی از علما نیز اعتکاف را چنین تعریف کرده اند: معنی اعتکاف و حقیقتش، همان قطع وابستگی ها و علایق از مخلوقات برای پیوستن و رسیدن به خدمت و بندگی آفریننده است.

   تعریف ها بر حسب روش و خط مشی صاحبانش باهم متفاوت هستند؛ تعریف اول به حد اعتکاف شرعی نظر دارد تا به وسیله ی آن، مبطلات و مکروهاتی را که با اعتکاف ناسازگار است از معتکف دور کند و تعریف دوم  نتیجه و ثمره ی اعتکاف را در نظر می گیرد که آن تنها با بریدن قلب از هر آنچه غیر خدا است، به دست می آید و این از دیدگاه دارندگان بینش و بصیرت،همان حقیقت اعتکاف است؛ زیرا اعتکاف فقط با رسیدن به آن حقیقت، میوه ها و فوایدش را به بار       می آورد. اعتکاف نیکوکاران، بریدن از مردم و انس و الفت با خدا و فراموش کردن شهوات و امیال طبیعی است. شاید این همان راز خودداری پیامبر از شهوات و امیال نفسانی باشد که ایشان کمر همتش را برای انجام عبادات در ماه مبارک رمضان می بست؛ یعنی او از غدا و نوشیدنی و روابط زناشویی خویش می کاست.

هر اندازه شناخت خدا و محبت و انس نسبت به او قوی تر شود، در هر حالتی،  پیوستن و تقرب کامل به خدای متعال، برای صاحبش به ارث باقی می گذارد.

 شبی داود طائی می گفت: دغدغه ی پیوستن به تو، همه ی ناراحتی ها و دل مشغولی هایم را از بین برد و میان من و بی خوابی، هم پیمانی بوجود آورد و شور و شوقم برای توجه و نگریستن به تو،  لذت های مادی را در من به زنجیر بست و پیوند من و شهوات را از هم گسست.

  برخی از مؤمنان و اولیای خدا در منزل خویش، پیوسته با پروردگارشان خلوت می کردند. وقتی که به آنها گفته می شد: آیا احساس دلتنگی و افسردگی نمی کنی؟ او می گفت: چگونه دلتنگ شوم در حالی که او می فرماید: من هم نشین کسی هستم که مرا یاد کند.

 خلوت گزینی من با تو مرا از هر همدمی منزوی کرد و تنها شدم، پس بنگر که تو در غیب هم نشین منی.

 امام بخاری می گوید: موضوع اعتکاف در دهه ی آخر رمضان و در همه ی مساجد انجام   می گیرد؛ زیرا خدای متعال می فرماید: {وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آَیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ} [البقره: ۱۸۷] « وقتی که در مساجد به اعتکاف مشغولید با آنان همخوابگی نکنید. این ( احکام روزه و اعتکاف ) حدود و مرزهای الهی است و بدانها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن می سازد، باشد که پرهیزگار شوند.»

 عثمان بن عطاء از پدرش روایت می کند که گفت: مَثل انسان معتکف به فردی در حال احرام      می ماند؛ او خودش را در پیشگاه خدای بخشنده به زمین می افکند و می گوید: سوگند به خدا هرگز از پای نمی نشینم تا این که به من رحم کنی.

  از حضرت عائشه (رض) روایت شده که : « وقتی پیامبر (ص) وارد دهه ی آخر رمضان  می شد کمر همت را می بست و شب را به عبادت مشغول می شد و خانواده اش را بیدار می کرد.» و نیز از ایشان روایت شده که : « وقتی پیامبر خدا وارد دهه ی آخر رمضان می شد شب را با عبادت احیا می کرد و خانواده ی خویش را بیدار می نمود و در عبادت می کوشید و کمر همت را می بست.»

 حضرت عائشه (رض) می گوید: « پیامبرخدا(ص) در دهه ی آخر رمضان چنان تلاش      می کرد که در ماه های دیگر چنین نبود.»

از حضرت علی بن ابی طالب (رض) روایت می شود که: « پیامبر خدا (ص) در دهه ی اخیر رمضان خانواده اش را بیدار می کرد و هرشخص کوچک یا بزرگی را که توانایی نماز خواندن را داشت از خواب بیدار می نمود .»

 از حضرت عائشه (رض) همسر پیامبر(ص) روایت شده که: پیامبر (ص)  تا زمان وفاتش در دهه ی آخر رمضان اعتکاف می کرد؛ سپس همسرانش بعد از وفات ایشان (ص) نیز به اعتکاف              می پرداختند.»

 از ابی سعید خدری (رض) روایت شده که : « پیامبر خدا (ص) در دهه ی میانی رمضان به اعتکاف می پرداخت. یکی از سال ها تا شب بیست و یکم رمضان مشغول اعتکاف شد- یعنی همان شبی که از بامداد آن شب از اعتکاف خارج می شد- و فرمود: هر کس می خواهد همراه من اعتکاف نماید، باید در دهه ی اخیر اعتکاف کند … شب قدر را در دهه ی آخر رمضان جستجو کنید و آن در     شب های فرد بجویید… »

 از حضرت عائشه (رض) همسر پیامبر (ص) روایت شده که : پیامبر(ص) در مسجد سرش را به من نزدیک می کرد و من آن را برایش شانه می کردم و وقتی که در حال اعتکاف بودند، مگر به هنگام نیاز به منزل برنمی گشت.

از عیینه بن عبدالرحمن از پدرش روایت می کند که گفت: « حضرت ابوبکر (رض) در ماه رمضان مثل سایر ماه های سال نماز می خواند؛ اما وقتی که به دهه ی آخر رمضان می رسید، بسیار تلاش می کرد.»

اعتکاف زنان:

 ازحضرت عائشه ( رض) روایت شده که فرمود: پیامبر(ص) در دهه ی آخر رمضان اعتکاف     می کرد. پس من خیمه ای برایش می زدم. ایشان نماز صبح را می خواند؛ سپس واردش می شد. حفصه (رض) از عائشه (رض) اجازه خواست که او هم چادری بزند، پس به او اجازه داد و چادری زد. وقتی که زینب بنت جحش ( رض ) آن را دید، او هم چادر دیگری برپا کرد. صبح وقتی که پیامبر چادرها را دید، فرمود: آیا قصد خیر و نیکی را کرده اید؟ پیامبر(ص) در آن ماه اعتکاف را ترک نمود، سپس ده روز از شوال به اعتکاف پرداخت.

  از حضرت عائشه (رض) روایت شده که فرمود: یکی از همسران پیامبر خدا (ص) که مستحاضه بود با ایشان (ص) اعتکاف نمود که خون خود را در رنگ های سرخ و زرد می دید. در چنین حالتی گاهی طشتی زیر او قرار می دادیم واو نمازمی خواند.

منبع: شبکه الألوکه. http://www.alukah.net/sharia/0/3270/

نمایش بیشتر

حمید محمود پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا