اندیشه

الفبای سیاست در نخستین خطبه ی ابوبکر صدیق

حروف الفبای سیاست اسلامی در اولین خُطْبَه‌ی أبوبَکْر صدیق(رضی اللّه عنه)

تکلّم أَبوبکر(رضی اللّه عنه) بعد أن بَایَعَه الناسُ بالخلافه فَحَمِدَ اللّه وأَثْنَى علیه بالذی هو أهْلُهُ ثم قال:
 أما بعدُ، أَیُّها الناسُ فَإِنی قد وُلِّیتُ علیکم و لست بخیرکم فإِنْ أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وإِنْ أَسَأْتُ فَقَوِّمُونی. الصِدْقُ أمانهٌ والکَذِبُ خِیَانَهٌ. والضعیفُ فیکم قویٌّ عندی حتى أرجعَ إلیه حقَّه إن شاء اللّه، والقویّ فیکم ضعیفٌ عندی حتى آخذَ الحقَّ منه إن شاء اللّه. لا یَدَعُ قومٌ الجِهادَ فی سبیل اللّه إلا خَذَلَهم اللَّهُ بالذُلِّ ولا تَشِیعُ الفاحشهُ فی قومٍ إِلا عَمَّهم اللَّهُ بِالبلاءِ. أَطِیعُونی ما أَطَعْتُ اللَّهَ ورسولَه فإِذا عَصَیْت اللَّهَ ورسولَه فلا طاعهَ لی علیکم. قُومُوا إلى صلاتکم یَرْحَمْکُمُ اللّه. (سیره ابن هشام: ۴/۲۴۰، عیون الأخبار لابن قتیبه: ۲/ ۲۳۴٫)

بعد از آن که مسلمانان با ابوبکر صدیق(رضی الله عنە) بیعت کردند، پس از حمد و سپاس خداوند سخنرانی ایراد کرد و گفت:

 ای مردم، من به ولایت بر شما گمارده شده‌ام، در حالی که بهترین شما نیستم. اگر کار نیک کردم مرا یاری دهید و اگر مرتکب اشتباهی شدم، من را به راه راست برگردانید.

صداقت، امانت است و دروغ، خیانت است. ضعیف شما نزد من قوی است تا به یاری و مشیت خدا، حقش را پس گیرم و قوی شما نزد من ضعیف است تا به یاری خدا حق را از او باز پس گیرم. هر قومی که جهاد در راه خدا را ترک کند، مطمئناً خداوند آنها را به ذلت مبتلا می کند و فاحشه در میان هیچ قومی منتشر نمی شود، مگر اینکه حتماً خداوند بلایی فراگیر بر آنان نازل می کند. تا زمانی که فرمانبردار خدا و پیامبرﷺ  بودم، از من اطاعت کنید و هرگاه نافرمانی خدا و پیامبر را کردم، حق حکمرانی بر شما را ندارم. به نماز برخیزید، خداوند شما را مورد رحمت خود قرار می دهد.

این خطبه نکاتی را بە شرح ذیل در برمی گیرد:

۱- خلیفه و امیر و منتخب جامعه، همیشه بهترین افراد آن جامعه نیست و چه بسا در بطن اجتماع افرادی بهتر از او وجود داشته باشند. پس امیر باید تواضع داشته باشد و از دیگران مشورت بگیرد و آنها را در تدبیر امور جامعه به یاری بطلبد. (أَیُّها الناسُ فَإِنی قد وُلِّیتُ علیکم ولست بخیرکم).

۲- همگان(حاکم و رعیت) در برابر قانون، مساوی هستند و باید تابع قانون باشند و در اجرای قانون همدیگر را کمک کنند. (أَطِیعُونی ما أَطَعْتُ اللَّهَ و رسولَه).

۳- بر حاکم لازم و واجب است که از حقوق ضعفاء دفاع کند و فرادستان را به رعایت حقوق فرودستان ملزم کند و صد البته نباید به بهانه‌ی استرداد حقوق ضعفاء، اقویاء را مورد ستم قرار دهد و حقوق آنها را نادیده بگیرد. (والضعیفُ فیکم قویٌّ عندی حتى أرجعَ إلیه حقَّه إن شاء اللّه، والقویّ فیکم ضعیفٌ عندی حتى آخذَ الحقَّ منه إن شاء اللّه).

۴- بر مردم لازم و واجب است که به هر طریق ممکن و مشروع حاکم را در اجرای قانون یاری دهند و در صورت مشاهده‌ی تخلف، سکوت نکنند و در صدد اصلاح آن برآیند. (فإِنْ أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وإِنْ أَسَأْتُ فَقَوِّمُونی).

۵- فرمان‌برداری از حاکم قانون شکن، بر مردم واجب نیست. (فإِذا عَصَیْت اللَّهَ ورسولَه فلا طاعهَ لی علیکم).

۶- کوتاهی کردن از ادای وظیفه و فرار از مسؤلیت، ذلت و وابستگی سیاسی را در پی دارد. (لا یَدَعُ قومٌ الجِهادَ فی سبیل اللّه إلا خَذَلَهم اللَّهُ).

۷- تبعیت از شهوات و خواسته های نفسانی، بلا و وابستگی اقتصادی در پی دارد. (ولا تَشِیعُ الفاحشهُ فی قومٍ إِلا عَمَّهم اللَّهُ بِالبلاء).

۸- حاکم باید با تأمین حقوق مردم و ایجاد امنیت، زمینه‌ی بندگی خدا را برای مردم بیشتر فراهم کند. (قُومُوا إلى صلاتکم یَرْحَمْکُمُ الله).

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

تهیه و تنظیم: عبدالرحمن جعفری

نمایش بیشتر

عبدالرحمن جعفری

@استان کردستان - سقز @نویسنده و مترجم @دعوتگر و فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا