یکـی از سنتهـا و قـوانیـن الهـی در آفـرینـش، تغییـر فصلهـا، ماههـا، شبهـا و روزهـاسـت؛ هـر سـال مـاه مبـارک رمضـان مهمـان مسلمـانـان مـیشـود و مسلمـانـان در ایـن مـاه بیشـر از بقیـه ماههـا بـه عبـادت خـداونـد میپـردازنـد و از ایـن مـاه پـر فیـض و بـرکـت بهـرههای زیـادی را مـیبـرنـد؛ امـا بـلاخـره رمـضـان تمـام مـیشـود و عیـد هـم بـه سـر مـیآید و هـر چیـزی هـم ابتـدا و انتـهایی و زنـدگـی و مرگـی دارد.
خـواهـر و بـرادر عـزیـزم:
رمضـان مـدرسـهای اسـت که بایستـی بــرای یـازده ماه بعـدی تـوشـه ایـمان و تقـوا جمـع آوری کنیـم.
رمضـان ایستـگاههـایی دارد که دوسـت دارم سـری بـه آنهـا بزنیـم و لحـظاتـی را در آنجـا توقـف کنیـم کـه شایـد بـرای پـس از رمضـان مـا مفیـد واقـع شـود.
ایستـگـاه اول:
مـاه مبـارک رمضـان “مهمـان” است:
رمضـان ماننـد مهمـان عـزیـزی مـدتـی مهمـان مـا بـود و هـر مهمـانی هـم بـایـد روزی بـرگـردد؛ خـواهـر و بـرادر عـزیـز: من و شمـا هـم در ایـن دنیـا بسـان مهمـانی میمـانیـم کـه بایستـی روزی آن را تـرک کنیـم، پـس بیـاییـد بـا ایمـان و تقـوا خـود را بـرای آن آمـاده کنیـم.
ایستـگاه دوم:
رمضـان و انسـان:
رمضـان ماننـد انسـانـی اسـت کـه خـانـواهاش هنگام تـولـدش خـوشحال میشـونـد و همـه خنـدان دور آن میگـردنـد و زمـانـی هـم کـه ایـن دنیـا را تـرک میکنـد همـه عـزیـزان و نـزدیکانش بـرای وی گـریـه میکننـد و انـدوهنـاک میشـونـد؛ بـا آمـدن رمضـان هـم همـه مؤمنان شـادمانـی میکننـد و بـه هـم تبـریـک میگـوینـد و بـه هنـگام رفتنش هـم دلتنـگ میشونـد و حسـرت لحـظات بـه هـدر رفتـه آن را میخـورنـد.
وقتـی کـه تـو آمـدی به دنیا عریان
مـردم همـه خنـدان و تـو بـودی گـریـان کـاری بکـن ای دوسـت کـه وقـت رفتـن مـردم همـه گـریـان و تـو بـاشی خنـدان!!!
ایـستگاه سـوم:
“آیـا رمضـان خـوبیـهـای مـا را بـازگـو مـیکنـد یـا بـدیهـای مـا را؟”
رمضـان پـس از اینـکه مـدت ۳۰ روز را بـه مـاننـد مهمـانـی عـزیـز پیـش مـا نشسـت، رفـت؛ امـا مهـم آن اسـت کـه بـدانیـم آیـا شاهـد بـر حسنـات و شـبزنـدهداری و روزه مـا خـواهـد بـود یـا گـواه بـر گنـاه و غفـلـت از یـاد خـدا خـواهـد بـود! در حـالـی کـه بـا حسـرت بـرای مـا و اوضـاع و احـوالی کـه داشتیـم، گـریـه مـیکـرد. امیـد کـه از آن بهـرهها بـرده بـاشیـم و عبـادت شبـانـه روزی ایـن مـاه مـورد قبـول بـاری تعـالـی واقـع شـده بـاشــد.
ایستـگاه چهـارم:
“هوشیـار بـاش کـه رستـهات را پنبـه نکنـی”
در زمـان رسـول الله صلـی الله علیـه و سلـم در شهـر مکـه زن دیـوانـهای بـه نـام “ریطـه دختـر سعـد” بـود کـه در طـول روز ریسـمان محکمـی مـیبـافـت سپـس در انتهـای روز کـاری را کـه بـه ثمـر نشـانـده بـود خـراب میکـرد!!!
خـداونـد کـار بیهـوده ایـن زن را در سـوره نحـل آیـه ۹۲ چنیـن بیـان مـیفرمایـد:
وَلَا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّهٌ هِیَ أَرْبَىٰ مِنْ أُمَّهٍ ۚ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ ۚ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ
و مانند آن زن نباشید که پشم های تابیده ی خود را پس از محکم شدن وا می تابد . (و قطعه قطعه می کند ) ، که سوگندهای خود را وسیله ی (خیانت و) فریب سازید ، به خاطر اینکه گروهی از گروه (دیگر) بیشتراست . جز این نیست که خداوند شما را با این وسیله آزمایش می کند ، یقیناً روز قیامت ، آنچه را درآن اختلاف می کردید ، برای شما روشن خواهد کرد .
“تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُم”
بـه ایـن معنـی اسـت کـه بـا کسـانـی از روی خـدعـه هـم پیمـان مـیشـویـد امـا پـس از اینـکه مـردمـان بیشـتر و قـویتـری را یـافـت نمـودیـد ، زیـر عهـد و پیمـانتـان را مـیزنیـد و خیـانـت مـیکنیـد.
خـواهـر و بـرادر گـرامـی قصـه مـا نیـز چنیـن اسـت!!!
چقـدر در ایـن مـاه مبـارک بـا خـود و خـدای خـود پیمـانهـا بستـهایـم کـه پـس از رمضـان نیـز همچنـان محکـم و استـوار در بـرابـر شبهـات و شهـوات ایستـادگـی کنیـم!؟
چقـدر در مـاه مبـارک رمضـان نمـاز و روزه و شـبزنـدهداری و دعـا و گـریـه و زاری داشتـهایم کـه خیلـی اوقـات بـه خـاطـر لـذت آن عبـادتهـا ، از خـداونـد تمنـی و آرروی قبـض جـانمـان را در همـان حـالتهـا و عبـادتهـا داشتـهایـم!؟
امـا افسـوس کـه همـه ایـن نیـایشهـا و پیمـانهـا پـس از غـروب آخـریـن روز رمضـان بـر بـاد مـیرود و همـه چیـز ماننـد قبـل از رمضـان مـیشود و بـاز همـان آش و همـان کـاسـه و همـه رستـههـایـت پنبـه مـیشود!!!
ایستـگاه پنجـم:
“هوشیـار بـاش کـه مـاننـد بلعـم پسـر بـاعـوراء نبـاشـی”
بلعـم مـردی صـالـح از بنـیاسـرائیـل کـه آیـات و نشـانـههـای خـدا وی را دگـرگـون کـرده و طعـم شیـرینـی ایمـان را چشیـده بـود امـا پـس از چنـدی مـرتـد مـیشـود و گمـراهـی را بـا هـدایـت و عـذاب را بـا مغفـرت الهـی عـوض مـیکنـد و همـاننـد مـاری کـه پـوسـته خـویش جـدا مـیشـود، بـه کلـی از آیـات الهـی دور مـیشـود؛ خـداونـد در سـوره اعـراف آیـات ۱۷۵ و ۱۷۶ داستـان ایـن مـرد را بـدیـن شیـوه بـازگـو مـیکنـد:
“وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ*و َلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ”
و (ای پیامبر!) بر آنها بخوان سر گذشت کسی را که آیات خود را به او دادیم, آنگاه از آن جدا (وعاری) گشت, پس شیطان درپی او افتاد, واز گمراهان شد.
و اگر می خواستیم (مقام ومنزلت) او را با آن (آیات) بالا می بردیم, ولی او بسوی زمین (ودنیا) مایل شد (وبه پستی گرایید) واز هوای خویش پیروی کرد, پس مثل او چون مثل سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی, زبان از دهان بیرون می آورد, واگر اورا به حال خود واگذاری, (بازهم) زبانش را از دهان بیرون می آورد, این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند, پس (این) داستانها را (بر آنها) باز گوکن, شاید بیندیشند.
ایـن تهـدیـد و تـرسـانیـدن خـداونـد در ایـن آیـات شـامـل حـال کسـانـی نیـز خـواهـد شـد کـه طعـم شیـرینـی ایمـان را در مـاه رمضـان بـا انجـام واجبـات و دوری از محـرمـات چشیـده امـا پـس از آنکـه رمضـان بـه سـر مـیآیـد، همـه آیـات الهـی را فـرامـوش مـیکنـد و دوسـت و یـاور شیطـان مـیشـود.
ایستـگاه ششــم:
“خـواهـر و بـرادر دینـی هـوشیـار بـاش کـه پـس از رمضـان نیـز از شیطـان پـرهیـز کنــی”
زیـرا شیـاطیـن پـس از رمضـان از قیـد زنجیـر آزاد مـیشـوند و لیـکن ایـن را بـدان کـه دسیسـههـا و وسـوسـههـای شیطـان سسـت و ضعیـف هستنـد همچنـانکـه خـداونـد متعـال در آیـه ۷۶ سـوره نسـاء در ایـن بـاره مـیفرمـایـد:
“إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا”
قطعاً نیرنگ (و نقشه) شیطان ضعیف است.
شیطـان دشمنـی اسـت کـه بسیـاری از مـردم علیـرغـم علـم بـه دشمنـی او و هشـدار خـداونـد، از آن غـافـل هستنـد و هیـچ حسـابـی را بـرای دشمنیهـای او بـاز نمـیکننـد:
“إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ”
مسلماَ شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید، او فقط پیروانش دعوت می کند تا (همه) از اهل آتش سوزان (جهنم) باشند.
شیطـان بـرنامـه و اهـداف روشنـی دارد و آن ایـن اسـت که همـه تـلاشش را بـه کـار بیانـدازد تـا تـو را بـه معصیـت و گنـاه بکشـانـد و در نتیجــه بـه حهنـم و عـذاب الهـی گـرفتـار شـویـی و هـمـه عبـادات رمضـان را بـر بـاد بـدهـی.
ایـن اسـت رسـالـت شیطـان! امـا رسـالـت مـن و تـو در ایـن دنیـا چیسـت؟ چـه اهـداف و بـرنـامـهای داریـم؟ مسئـولیـت مـا در بـرابـر دیـن چیسـت؟ یـا اینـکه زنـدگـی مـا فقـط و فقـط در خـوردن و آشـامیـدن و ازدواج خـلاصـه شـده اسـت!!!؟
ایستـگاه هفتـم:
“شمـا را بـه خـدا مـواظـب نمـازهـایتـان بـاشیـد بـویـژه نمـاز صبـح”
مـا در رمضـان ثـابـت نمـودیـم کـه مـیتـوانیـم نمـاز جمـاعـت را در مسجـد بجـای بیـاوریـم و همچنیـن بصـورت روزانـه مـراقـب نمـاز صبـح بـاشیـم، پـس مـا مـیتـوانیـم که بعـد از رمضـان نیـز در حـد تـوانمـان نمـازهـا را بـه جمـاعـت و در مسجـد بجـای بیـاوریـم.
نمـاز نـور چشـم مـؤمـن اسـت، نمـاز روشنـایی دنیـا، سـراج قبـر نمـازگـذار و چـراغ اسـت هنگـام عبـور از پـل صـراط.
نمـاز بـرکـت مـال و خـانـواده اسـت؛ اگـر نمـاز بـه درستـی ادا شـود، همـه کـردار انسـان بـه نیکـی مـیگـرایـد؛ هـوشیـار بـاشیـم کـه پـس از رمضـان نیـز در حـق نمـازهـایمـان کـوتـاهـی نکنیـم و خـود را از لـذت و بـرکـت شـبزنـدهداری هـر چنـد هـم کـه یـک بـار در هفتـه بـاشـد، محـروم نکنیـم.
ایستـگاه هشتـم:
“پـس از رمضـان هـم بـا قـرآن زنـدگـی کـن و از آن دور نشـو”
همـاننـد کسـانـی مبـاش کـه فقـط در رمضـان قـرآن مـیخـواننـد و بقیـه سـال آن را رهـا مـیکننـد، شمـا کـه تـوانستـی در رمضـان هـر روز قسمتـی (نیـم جـزء، یـک جـزء و یـا بیشتـر) از قـرآن را تـلاوت کنـی، تـلاش کـن کـه پـس از رمضـان نیـز روزانـه وقتـی را بـه قـرآن اختصـاص بـدهـی.
و از کسـانـی مبـاش کـه رسـول الله در آن دنیـا شـکایـت آنـان را بـه پیـش خـداونـد مـیبـرد:
“وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا” فـرقـان/۳۰
و پیامبر (خدا) گوید :« پروردگارا ! بی گمان قوم من این قرآن را رها کردند» .
ایستـگاه نهـم:
“ذکـر و یـاد خـدا را بـه حـد اکثـر بـرسـان”
سعـی کـن کـه پـس از رمضـان اهـل ذکـر بـاشـی؛ بـه ویـژه اذکـار شبـانـه روز مـاننـد اذکـار صبـحگاه و شبـانـگاه، وقـت خـوابیـدن و بیـدار شـدن، بیـرون رفتـن از منـزل، رفتـن بـه بـازار، رفتـن بـه سـر کـار و هنـگام اتمـام کـار و…زیـرا هـم پـاداش زیـادی را دریـافت مـیکنـی و هـم دفـع شـری بـرای شمـا خـواهـد شـد.
ایستـگاه دهـم:
“بـا نیـکمـردان دوسـت شـــو”
سعـی کـن دوستـانـی را بـرگـزینـی کـه پـس از رمضـان نیـز همـواره شمـا را بـر عبـادت خـداونـد، مسـاعـدت و تشـویـق کننـد.
زیـرا پیـامبـر صلـی الله علیـه و سلـم مـیفـرمـایـد:
“عن أبی هریره قال:قال رسول الله صلّى الله علیه وسلّم :الرجل على دین خلیله فلینظر أحدکم من یخالل(رواه الترمذی)”
ابـوهـریـره از پیـامبـر خـدا روایـت مـیکنـد کـه فـرمـود: آدمـی بـر آییـن دوسـت خـود اسـت پـس بنگـریـد بـا کـی دوستـی مـیکنیـد.
وخـداونـد در سـوره زخـرف آیـه ۶۷ مـیفـرمـایـد:
“الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ”
دوستـان درآن روز (قیـامـت) دشمـن یکـدیگـرنـد، جـز پـرهیـزگـاران.
همچنیـن در صحیحیـن آمـده:
عن أبی موسى رضی الله عنه عن النبی صلى الله علیه وسلم أنه قال : المؤمن للمؤمن کالبنیان یشد بعضه بعضا ، وشبک بین أصابعه .
مـؤمـن نسبـت بـه بـرادر مـؤمنـش مـاننـد اجـزای یـک سـاختمـانانـد یعنـی مصـالـح و اجـزای سـاختمـان همـه بـا هـم در استحـکام و پـایـداری سـاختمـان سهیـماند.
پـس بـایستـی بـا کسـانـی دوستـی بـر قـرار کنیـم کـه بـه معنـای کلمـه دوسـت بـاشنـد و هـر زمـان گنـاهـی از مـا مشـاهـده نمـود، بـه مـا هشـدار داده و راه صـلاح و درسـت را نشـان دهنـد.
ایستـگاه یـازدهـم:
“چـه کسـانـی در آزمـون رمضـان نمـره قبـولـی گـرفتـه و چـه کسـانـی مـردود شـدهانـد؟”
یـکـی از نشـانـههـای قبـولـی عبـادت، ادامـهدار بـودن آن اسـت؛ پـس بـر انحـام کـارهـای نیـک و عبـادات آزمنـد بـاش تـا جـزو قبـول شـدگان بـاشـی.
سعـی کـن کـه پـس از رمضـان نیـز همـاننـد رمضـان تغییـر جـدی و معنـاداری در خـود ایجـاد کنـی و بـر شیـطان و هـوای نفـس پیـروز شـوی.
بـه عبـادتت فـریفتـه نشـوی! و بگـویـی سـی روز کـامـل را روزه بـودهام!! بلکـه بـایستـی(همـاننـد رسـول الله کـه بعـد از هـر عبـادتـی استغفـار مـینمـود) مـدام شکـر خـدا را بجـا بیـاوری کـه تـوفیـق روزه و عبـادت ایـن مـاه را بـه تـو داده و از فیـض و بـرکـت آن محـروم نشـدهای.
هـدف و حـکمت اسـاسـی روزه تقـواست همچنـانـکه بـاری تعـالـی در س سـوره بقـره آیـه ۱۸۳ مـیفرمـایـد:
“یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ”
ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما فرض شده است همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند؛ فرض شده بود، تا پرهیزگار شوید.
اکنـون کـه هـدف از روزه مشخـص شـد، اگـر در آخـر مـاه تقـوا در وجـود مـا نهادینـه شـد، نشـانـه قبـولـی آن اســـت.
در صحیـح مسلـم آمـده کـه: از ام المـؤمنیـن عـایشـه در بـاره عمـل رسـول الله سـؤال شـد؟ ایشـان فـرمـودنـد:
“کـان عمله دیمـه، و ایـکم یستطیـع مـا کـان رسـول الله صلـی الله علیـه و سلـم یستطیـع”
پیـامبـر صلـی الله علیـه و سلـم هـر زمـانی کـاری را انجـام مـیداد، مثـل بـاران پیـوستـه و بـدون وقفـه آن را انجـام مـیداد و سستـی بـه خـود راه نمـیداد؛ معلـوم اسـت کـه مـا نخـواهـم تـوانسـت بـه مـاننـد ایشـان دوام داشتـه بـاشیـم امـا بـا الگـو قـرار دادن آن حضـرت تـا انـدازهای مـیتـوانیـم بـه ایـن مهـم دسـت یـابیـم.
بـاز امـام مسلـم روایـت مـیکنـد کـه پیـامبـر (ص) فـرمـود:
“إنً أحـب الأعمـال إلـی الله مـا دووم علیـه و إن قلّ”
“بیشـک دوسـت داشتنـیتـریـن اعمـال پیـش خـدا عمـلـی اسـت کـه پیـوستـه و مـدام بـاشـد هـر چنـد کـه انـدک بـاشـد.”
پـس بـر هـر مسلمـانـی لازم اسـت کـه خـویشتـن را بـر آن انـدازه از عبـادات ملـزم نمـایـد کـه مـیتـوانـد بـه صـورت مـداوم آن را انجـام دهـد؛ زیـرا در صـورت مـداومـت بـر عبـادات، عبـادتش هـم بیشتـر خـواهـد شـد و پیـش خـدا نیـز محبـوب مـیگردد.
ایستـگاه دوازدهــم:
“روزههـای سنـت مـاه شـوال را فـرامـوش نکـن”
از ابـو ایـوب انصـاری رضـی الله عنـه روایـت شـده کـه پیـامبر صلـی الله علیـه و سلـم فـرمـودنـد:
“مـن صـام رمضـان و أتبعـه ستّـاً مـن شـوال فـذلـک الـدهـر” رواه مسلـم.
“هـر کـس روزه رمضـان را بگیـرد و در پـی آن شـش روز از شـوال را هـم روزه بـاشـد، مـاننـد ایـن اسـت کـه روزگار درازی را روزه بـوده بـاشـد.”
و ایـن بـدان خـاطـر اسـت کـه خیـر وثـواب مـاه رمضـان بـا ده مـاه و آن شـش روز شـوال هـم بـرابـر شصـت روز (دو مـاه) مـیبـاشـد؛ یعنـی هـر حسنـهای دقیقـا ده بـرابـر، کـه روزه یـک سـال کـامـل مـیشـود، پـس نبـایـد ایـن فضـل و فـزونـی را از دسـت داد.
لازم بـه ذکـر اسـت کـه هیـچ وجـوبـی در گـرفتـن ایـن شـش روز بـه صـورت متـوالـی و پشـت سـر هـم، وجـود نـدارد و همچنیـن لازم نیسـت کـه بـلافـاصلـه پـس از عیـد شـروع بـه روزه گـرفتـن کنـد بلکـه بـه هـر نحـوی کـه ممکـن شـد، روزههـا را بگیـرد؛ اصلاً مـیتـوانـد روزهـای دوشنبـه و پنـجشنبـه روزه بـاشـد؛ آنچـه مهـم اسـت ایـن اسـت کـه روزههـا مـاه شـوال را از دسـت نـدهـد.
امـا علمـا در مـورد کسـانـی کـه روزه قضـا دارنـد ولـی قبـل از قضـای روزههـا روزه سنـت شـوال مـیگیـرنـد، اختـلاف نظـر دارنـد کـه آیـا فضـل و ثـواب شـامـل آنـان مـیشـود یـا خیــر؟
در جـواب بـایـد گفـت کـه: فضـل و بخشـش خـداونـد بسیـار از ایـن چیـزهـا بیشتـر اسـت و ان شـاء الله هیـچ مسلمـانـی را از اجـر پـاداش ایـن روزههـا محـروم نمـیکنـد هـر چنـد قبـل از قضـای روزههـای رمضـان آنهـا را بگیـرد؛ واگـر هـم ثـواب آنهـا را دریـافـت نکـرد، در کـل ثـواب عمـومـی روزه را مـیبـرد زیـرا ابـی امـامـه در حـدیثـی کـه امـام تـرمـذی آن را روایـت مـیکنـد و البـانـی آن تصحیـح نمـوده، مـیفـرمـایـد کـه پیـامبـر (ص) فـرمـودنـد:
“مـن صـام یـومـاً فـی سبیـل الله جعـل الله بینـه و بیـن النـار خنـدقـاً کمـا بیـن السمـاء و الارض”
“هـر کـس یـک روز را بـه خـاطـر خـدا روزه بـاشـد، خـداونـد خنـدقـی را بـه فـاصلـه زمیـن تـا آسمـان بیـن او و آتـش جهنـم قـرا مـیدهـد.”
بـاز در حـدیثـی کـه ابـوهـریـره از پیـامبـر (ص) روایـت مـیکنـد و البـانـی هـم آن را تصحیـح مـیکنـد، آمــده:
“مـن صـام یـومـاً فـی سبیـل الله زحـزح الله وجهـه عـن النـار بـذلـک الیـوم سبعیـن خـریفـاً”
“هـر کـس یـک روزه را بـه خـاطـر خـدا بگیـرد، خـداونـد او را هفتـاد سـال از آتـش جهنـم دور مـیکنـد.”
پـس بـایستـی تـا پـای جـان و هنـگام مـرگ بـر انجـام عبـادات استقـامـت و پایداری داشتـه بـاشیـم همچنـانکـه خـداونـد در سـوره حجـر آیـه ۹۹ مـا را بـه مهـم دعـوت مـیکنـد و مـیفرمـایـد:
“وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ”
“و پروردگارت را عبادت کن تا هنگامی که یقین ( مرگ) به سراغت آید.”
و در آیـه ۳۱ سـوره مـریـم از زبـان عیسـی علیـه السـلام مـیفرمایـد:
“وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا”
“و تا زنده ام مرا به نماز و زکات سفارش کرده است.”
در نتیجـه: کـارهـای نیـک پـایـان یـافتنـی نیستنـد و نبـایـد گسسـت پیـدا کننـد مگـر اینکـه مـرگ بـه سـراغ بیـایـد.
پـس بـایـد هـوشیـار بـود کـه پـس از رمضـان در انجـام عبـادات سهـل انگـاری نکنیـم و همـاننـد رمضـان از گنـاهـان دوری کنیـم و بـدانیـم کـه دنیـا مـزرعـه آخـرت اسـت کـه هـر کـس کشـت خـوبـی داشتـه بـاشـد، بـرداشتش هــم خـوب و کـس هـم کـه بـدی را بـکارد، بـدی را هـم بـرداشـت مـیکنـد.
ترجمــه: سلیمــان قـادری
منبـــع: سـایـت صیـد الفـوائـد