اندیشه

بازسازی یا ویرانگری در گفتمان دینی

 

بازسازی یا ویرانگری: گفتمان هوشمندانه.

دکتر عصام بشیر معاون رییس 

مترجم: عبدالعزیز سلیمی

بازسازی یا ویرانگری: گفتمان هوشمندانه.

تجدید گفتمان اسلامی و بازنگری در بسیاری از مسایل فکری، مفاهیم اساسی و اقدامات عملی مربوط به آن لازم است، اما نه از این جهت که برخی از قدرت های حاکم در اینجا و آنجا با نام «تجدید ونوگرایی» و بازنگری، خواهان از بین بردن نقش و حضور اسلام در جامعه های اسلامی هستند، همچنین نه به عنوان تسلیم شدن در برابر تلاش های شیفتگان تمدن غربی و سکولاریزه و تهی کردن اسلام از روح مبارزاتی آن، بلکه از این نظر که نوسازی دینی قاعده و سنتی الهی و تاریخی در طول قرون و اعصار بوده و عوامل و انگیزه های منطقی تجدید و نوسازی دین را لازم می شمارند، تا اسلام به کارکرد موثر و عمیق خودجامعه های اسلامی و حل مشکلات معاصر افراد و جوامع مسلمان را بازیابد.

نوسازی  نه به معنای ویرانگری، بلکه به معنای پاسداشت ویژگی های اساسی و اصالت اولیه و پایه های ثابت است، در اینجا یادآوری سخنی از شکیب ارسلان را مناسب می شمارم که:

«دو کس دین را تباه می سازند، یکی «متحجر» و دیگری «منکر» یکی با جمود و تنگ نظری خود، مردم را از دین متنفر می کند و دیگری با الحاد و انکار خود دیگران را به گمراهی می کشاند، هر که اندیشه اش را نونسازد، ریشه اش را می بازد و هرکه پیش نرود، از او پیشی می گیرند.!»

مقاصدگر یاظاهرگرا: گفتمان نوآوری یا دنباله روی.

در حوزه ی امور دینی اصل بر توقیف و تبعیت از رسالت رسول (ص) و التزام به اوامر و امتناع از نواهی است. زیرا که خداوند متعال می فرماید:

«و ما آتاکم الرسول مخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» الحشر – ۷

«آنچه را که پیامبر برایتان آورده برگیرید و از آنچه که شما را برحذر داشته دست بردار شوید.»

اما در میدان مسائل دنیوی و زندگی اصل بر «ابداع و نوآوری» و پرهیز از ایستابی و بسنده نمودن به دست آورده های علمی موجود است. به روایت امام مسلم زمانی که برخی از اصحاب پیامبر (ص) ظاهر و شکل صوری سخنان او را درباره ی گرده افشانی درختان نخل ملاک کار خود نمودند و در نتیجه درختانشان بهره اندکی دادند، خطاب به ایشان فرمود: «هرگاه شما رابه موضوعی دینی امر کردم آن را عملی کنید، اما هر گاه در مورد چیزی دنیوی رأی و نظری داشتم، من نیز انسانم – و در معرض اشتباه و خطا قرار دارم-»

و در همین ارتباط خطاب به ایشان فرمود: «انتم اعلم بأمور دنیاکم» شما خود به امور زندگی دنیویتان آگاه ترید.»

بر این اساس بر گفتمان اسلامی معاصر است که  تا بالاترین درجه به مقاصد شرع حنیف اهتمام بورزد،زیرا این نگاه مقاصدی  به  دین و زندگی است که رویکرد فقیه را در میدان و روند اجتهاد و نگرش مفتی را در فرایند فتوا و زاویه نگاه پژوهشگر را در عرصه نظریه پردازی- به ویژه در ارتباط با مسائلی که پیشتر وجود نداشته اند- شکل می دهند. زیرا اگر آنان قواعد و ضوابطی کلی را بر فعالیت های خویش حاکم نکنند، دچار پریشان گویی و کجروی می شوند و از درک درست دردها و ارائه راهکار ها ناکام می مانند و توان تجدید برنامه های دینی را برای واقعیت های متحول و متغیر از دست می دهند.

تبلور این موضوع را می توان در این سخن ابن قیم جوزیه ملاحظه نمود که می گوید:

«زیر بنای شریعت ملاحظه حکمت ها و مراعات مصالح مردم در دو جهان است. شریعت همه اش عدالت، رحمت، مصلحت، حکمت است. یعنی هر چیزی که از چهارچوب عدالت خارج و به ستم منجر شد ، و از رحمت به شقاوت و از مصلحت  به مفسدت و  از حکمت و هدفداری به بیهودگی -هر چند از طریق تفسیر و تأویل آن را با لعاب دینی رنگ آمیزی کنند_ به هیچوجه مقبول و موافق شرع نیست. زیرا احکام شریعت اسلام مظهر عدالت الهی میان بندگان و رحمتش در میان مخلوقات و/span سایه اش بر سرزمین است. و کامل ترین و راست ترین گواه بر حکمت خداوند و صداقت صاحب رسالت (ص) است.

پرهیز از تقلیل و بزرگ نمایی: گفتمان توازن.

احترام به حقیقت و پرهیز از اغراق و مبالغه بر گفتمان اسلامی معاصر لازم است. زیرا افراط و مبالغه زشت و ناپسند بوده و چهره حقیقت را مشوش، دور را نزدیک و نزدیک را دور و راه را غبار آلود نشان دهد و در حقیقت، توهین به فهم شنونده و تمسخر به وجدان اوست. مبالغه و افراطی گری آفت زندگی عامه مردم و پدیده ای نامبارک در فرهنگ اجتماعی، فردی و خانوادگی است، پس چگونه می توان۹- فراخوانی به احیای اصل «سالم سازی تمدن ها»د شاخصه گفتمان فکری یا تبلیغی باشد؟!.

از طرف دیگر بر گفتمان اسلامی است که در تمامی امور و مسائل«اعتدال و میانه روی» را پاس بدارد. زیرا هر دو طرف افراط و تفریط همیشه مشکل ساز بوده اند.

طرفی که تحت فشار بزرگنمایی دسایس دشمنان و مبالغه در «تئوری توطئه»دچار یأس و سرخوردگی شده و از عمل و اقدام بازمانده اند.

طرف دیگری لمس رنج ها و درد ها او را به خروش ناسنجیده و کنش ناپخته واداشته است.

بر امت صاحب رسالتی که بار امانت گفتمان اسلامی معاصر را بر دوش می کشد واجب است در مسیر کنش های سنجیده و سازنده گام بردارد و از حالت تدافعی و واکنشی پرهیز نماید و لازمه ی چنین چیزی تلاش در جهت توانمندی و آمادگی برای رویارویی با ستم  ستمکاران و مقاومت در برابر متجاوزان و گسترش عدالت و مراعات حقوق همگان است.

خردگرایی و خرافه پرستی: گفتمان سنت ها و قوانین.

خداوند متعال سنت ها، اسباب و قوانینی را مقرر نموده که مقاصدی را محقق ونتایجی را به دنبال دارند. و از انسان ها خواسته است که آن سنت ها و قوانین را به درستی درک کنند و- قبل از آن –  آنها را به صورت شریعت درآورده و مردم را با آن ها مورد خطاب قرار داده است، و از طریق درس و عبرت ها و آموزه های تاریخی و دلایل منطقی و علایم محسوس بر کارایی آنها تأکید فرموده است، و موفقیت در دنیا و سعادت در آخرت را به کشف قوانین و سنت ها و کاربست علمی و اصولی آنها مشروط نموده است.

ما انسان ها به یک اعتبار پدیده ای متعلق به گذشته و مظهری از مظاهر تحقق آن هستیم و ملاحظه سنت های ساریه و حاکمه خداوند است که رویداد های تاریخی را منظم، منسجم و منطقی می نمایاند.

در عین ایمان به قضا و قدر الهی، صاحب شریعت ما را به رویارویی با «اقدار و سرنوشت ها» به کمک طرف مقابل آن امر فرموده است، چنان که امام عبدالقادر گیلانی در بیانی ارزنده به این موضوع اشاره اندیشمندانه ای می کند:

«بسیاری از مردم زمانی که موضوع «قضا و قدر» پیش می آید، سکوت می کنند، اما روزنه ای از نور معرفت بر رویم گشوده شد که در پرتو آن برای رضای حق و به کمک  دیگر سنت های حق با قضا و قدر به مقابله پرداختم،  «ولی خداوند» آن  کسی نیست که تسلیم قدر و سرنوشت – خود و جامعه – شود، بلکه ولی کسی است که با اقدار و سرنوشت ها به مقابله برخیزد.»

ابن تیمیه نیز درباره آن سخنان امام عبدالقادر گیلانی اظهار نظر  نموده  و می گوید:

«همین سخنی را که شیخ عبدالقادر بیان نموده بر زبان پیامبر گرامی نیز آمده است، یعنی انسان های اهل ایمان به اطاعت اوامر و اجتناب از نواهی خداوند و رسول او مکلف اند، و چنانچه اسبابی برای آنها فراهم بود، قدری الهی را به وسیله قدری دیگر دفع می نمایند».

از رسول خدا (ص) سؤال شد که: آیا دارویی که از آن برای درمان دردها استفاده می کنیم و حرامی که از آن پرهیز می نماییم، چیزی از تقدیر الهی را تغییر می دهند.؟ رسول خدا (ص) فرمود: خود آن ها نیز تقدیر الهی هستند». روایت ترمذی

محتوی و سبک: گفتمان زیبایی شناسی.

قرار داشن مضمون گفتمان اسلامی بر روی راهکاری اصیل و مورد تأیید اهل علم ضرورت دارد. و طرح آن باید به صورتی باشد که با اشخاص و اوضاع و احوال تناسب داشته باشد، زیرا که حقانیت و برتری و بهتری یک اندیشه آن را از ضرورت طرح زیبا و بیان دلکش آن بی نیاز نمی گرداند. زیرا کم نبوده اند حقیقت هایی که به سبب عرضه نازیبا تباه گردیده و فضایلی فراوان که به علت تبلیغ بد مورد استقبال قرار نگرفته اند.

سخنی سنجیده از حکیمان این موضوع را خلاصه می کند که گفته اند:

«از شروط یک اجرای خوب، مراعات حال و مقام است»

ضرورت تنوع در خطاب اسلامی معاصر از اینجا ناشی می شود. تا بتواند تشنگی های درونی اهل وجدان و جوش و خروش خردمندان و قدرت و توان ورزشکاران را برآورده سازد.

لازم است خطاب اسلامی به روشی متناسب هر یک از روح، عقل و اعضا ر ابا انگشت نهادن و تأکید بر روی تقویت ارزش های زیبا شناسی در اسلام و ارتباط دادن به باور ها و بیان مظاهر زیبای در جای جای هستی از آسمان بر افراشته و سرزمین گسترده و جانداران پراکنده و گیاهان و درختان زیبا و فریبنده، تغذیه و تقویت نماید. زیرا آفریدگار آفرینش زیباست و زیبایی ها را دوست می دارد. آفریده هایش را زیبایی بخشیده و در نقش و نگار بی نهایت نوآوری نموده «و قدر فهدی» «و قدر و طرح ها را ریخته و راه هدایت را نشان داده.»

 والسلام

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا