اندیشهشبهات

باطن گرایان وحرف گرایان(3)

باطن گرایان


نقد وبررسی پدیده ی اجتهاد میان،تأویل تحریفی وتفسیرظاهری
( باطنی ها و ظاهریها ی جدید)
فرازی از کتاب: الإجتهاد والفتوی نویسنده: پروفسور علی محی الدّین القره داغی

دوّم:ایجاد شک درنصوص قرآن وسنّت:
1-تشکیک درنصّ قرآنی: می گویند قرآن کلام خدا نیست بلکه کلام محمد(ص) است. برخی ازآنان گفته اند:”تحوّل منقول-یعنی قرآن- ازصورت شفوی به صفت مکتوب بدون شک آن را درمعرض تفاوت میان این دو صورت به کاهش وافزایش، یا تغییرآن، به مقدار کم یا زیاد، قرار می دهد”. نگا:پیشین(ص/42)، وارگون،”الفکرالإسلامی”(ص/85).
دکترعبدالمجیدالشرفی می گوید:”رسالت محمد(ص) کمی پس از وفات وی تدوین گردید”. (عبدالمجیدالشرفی درکتابش”الإسلام بین الرسالة والتاریخ”(ص/44).
سپس به وجود شکلی مغایر با شکل تدوین شده اشاره می کند که “المصحف” است، به نظر وی “مصحف” با “کتاب” فرود آمده متفاوت است. نگا: کتابش “البنات” (ص/120).
دکترارگون براین باوراست که اقتدار سیاسی نقش بزرگی دربکارگیری نفوذ خویش برای اقرار بخشیدن به شکل معینی بازی کرده است تا آن شکل به مُصَحف تبدیل شد و از سایر شکلها جلوگیری کرده آنها را از بین برد. محمدارگون درکتابش”الفکرالأصولی”(ص/284).
این اتهامات خطرناک که برخی از باطن گرایان جدید آنها را از کسانی ازخاورشناسان نقل کرده اند تماما با آنچه که امّت اسلامی در طول تاریخ خویش برآن اجماع واتفاق داشته است مخالف می باشد،زیرا امّت اجماع دارد مصحفی که صفحات مکتوب، ودرسینه ها محفوظ بوده است، ودرعصر ابوبکر(رض) دریک مصحف واحد جمع آوری گردید، وانگهی درعصرعثمان(رض) باردیگرجمع وتدوین گشت، همان کتابی است که برسیّدنا محمد(ص) فرودآمده است، وآن قرآن کریم است. همچنانکه این ادعای آنان با نصوص قطعی قرآن کریم در تعارض است، چون خداوند آن راحفظ کرده وحفظ می نماید، می فرماید:﴿ ‏لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ‏﴾ فصلت/42. ‏ هيچ گونه باطلي ، از هيچ جهتي و نظري ، متوجّه قرآن نمي‌گردد . ( نه غلطي و تناقضي در الفاظ و مفاهيم آن است ، و نه علوم راستين و اكتشافات درست پيشينيان و پسينيان مخالف با آن ، و نه دست تحريف به دامان بلندش مي‌رسد . چرا كه ) قرآن فرو فرستاده‌ي يزدان است كه با حكمت و ستوده است ( و افعالش از روي حكمت است ، و شايسته‌ي حمد و ستايش بسيار است ) . ‏ ‏

ومی فرماید:﴿ ‏إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ‏﴾الحجر/9. ‏ ما خود قرآن را فرستاده‌ايم و خود ما پاسدار آن مي‌باشيم ( و تا روز رستاخيز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغيير و تبديل زمان محفوظ و مصون مي‌داريم ) . ومی فرماید:﴿ ‏لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ‏‏إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ‏‏فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ‏‏ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ‏*﴾القیامة/16تا19. ‏ ( به هنگام وحي قرآن ) شتابگرانه زبان به خواندن آن مَجُنبان ( و آيات را عجولانه و آزمندانه تكرار مگردان ) . ‏ چرا كه گردآوردن قرآن ( در سينه‌ي تو ) و ( توانائي بخشيدن به زبان تو ، براي ) خواندن آن ، كار ما است . ( پس از ناحيه‌ي حفظ قرآن در ميان دل و جان خود ، و روان خواندن و درست تلاوت كردن آن با زبان خويش ، نگران مباش ) . ‏ پس هرگاه ما قرآن را ( توسّط جبرئيل برتو) خوانديم ، تو خواندن آن را ( آرام و آهسته ) پيگيري و پيروي كن . ( وظيفه‌ي تو پيروي از تلاوت پيك وحي ، و ابلاغ رسالت آسماني است و بس ) . گذشته از اينها ،( در صورتي كه بعد از نزول آيات قرآن مشكلي پيدا كردي) بيان و توضيح آن بر ما است . ‏

چنانکه عقل درست و فطرت سلیم و نیز اعجاز قرآنی در همه ی زمینه ها ؛ این گمان ها ی باطل را ردّ ودفع‏ می نمایند.
2- ایجادشکّ درسنّت نبوی:
نوباطنیان جدید تصریحات خویش را پیرامون تشکیک در حجیّت ‏‏سنّت نبوی،وتوثیق إسناد آنها به رسول الله پنهان نمی کنندوآشکارا می گویند افزایش وکاهش در سنّت صورت گرفته، وسیاستمداران اموی یا عباسی هرچه را خواسته اند برآن افزوده یا از آن کاسته اند، واین ارقام –برای عدد احادیث (40000) به خودی خود کافی است تا باعث ایجاد تشکیک درصحّت آنچه به پیامبر نسبت داده شده گردد ، همه ی این احادیث روایات آحاد هستند، زیرا بازار وضع و جعل حدیث آنچنان قوت گرفت ورشد پیدا کرد که تلاش ائمه ی حدیث امثال امام بخاری ومسلم وغیرآنان نیز، از اصحاب مجامیع درقرن سوّ م هجری مفید ومؤثر واقع نشد. نگا:عبدالمجید الشرفی “الإسلام بین الرسالة والتاریخ”(ص/159).
سپس دیگری ازآٍنان می گوید:”حتی اگر نسبت احادیث به پیامبر(ص)ثابت شود،حجیّت آن ها به امرخودپیامبر(ص)منتفی است زیرا امرکرده که جز قرآن چیزی از وی مکتوب نشود،واین فرمان مشروعیت حدیث را از اساس ازمیان بر می دارد، اراده ی پیامبر براین بوده که قرآن یگانه چراغ هدایت مسلمانان در زمان حیات وپس از وفات وی باشد”. نگا:پیشین،(ص/176).

دکتر عبدالمجیدالنجار در مقام نقد ونقض حکم این مقوله می گوید:” اگربرخی از اهل تأویل به حجیّت تعدادی از آحادیث اعتراف کنند، حجیّت آن در نزد آنان از راهنمائیهای عمومی که تعالیم اخلاقی وهستی شناسی قرآن کریم راشرح وبسط می دهند تجاوز نمی کند . د،عبدالمجیدالنجار، مرجع پیشین(ص/9).
“نصر حامد ابوزید” نیزمی گوید:”هر اقوال وافعالی سوای این(تعالیم اخلاقی وهستی شناسی) ، باید دربافت وساختار وجود اجتماعی شخصیت تاریخی قرار گیرد،یعنی برای مسلمانان عصور بعدی الزام آور نیست”. د،نصرحامد ابو زید،”النص، السلطه،الحقیقة(ص/17).

بدون شکّ آنچه ذکرش رفت با تمامی آیات ونصوص قرآنیی دال برحجیّت سنّت نبوی واجماع امّت برآن در تعارض می باشد.
سوّم: احتمالی بودن دلالت بر نصّ دینی:
علیرغم تشکیکی که باطن گرایان جدیددر نص دینی-کتاب وسنّت- براه انداخته اند، آنان براین امرنیزقریب به اتفاق اند که ، درجه ی دلالت نصّ درنزد دانشمندان اصول لغت هرچه باشد بازهم باب تأویلات غیرمحدود احتمالی برای آن برهردو لنگه اش باز است، دکترعبد المجید الشرفی می گوید:”به صرف نظر ازاحتمال تأویلهای غیرمحدود درقرآن -مانند تمامی نصوص مکتوبه، حتی در آیاتی که به ظاهر صریح به نظر می رسند- تأویلها وجوددارد”. نگا:”الإسلام بین الرسالة والتاریخ” (/85و156).

وجود این احتمالات برای دلالت نصول درنزد این نوباطنیان شامل نصوص مربوط به عقاید وعبادات وغیره نیز می شود.
دکتر محمد ارگون می گوید:”قرآن نصّی است که باب آن برروی هر معنای گشوده است،وهیچ تأویل وتفسیری نمی تواند آن را ببندد یا مأموریت آن را به طرز نهایی به پایان برساند”. نگا: “تاریخیة الفکر العربی الإسلامی” (ص/143).
نصرحامد ابو زید در ردّ قاعده ی “لاإجتهاد فی ثوابت النص” می گوید:” گفتمان دینی این قاعده را اعلان می کند، درحالیکه خود را از این مطلب به تجاهل می زند که، عقاید عبارت ازتصورات وجهانبینی های هستند که درگرو سطح فهم انسانهایند، وسطح معرفت در هرعصری تکامل ودگرگونی پیدا می کند”. نگا: “النص السلطة، الحقیقة”(ص/134).

برگردان: محمّد ملّازاده

ادامه دارد

از طريق
محمد ملازاده
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

محمد ملا زاده

@نویسنده و مترجم @آذربایجان غربی - پیرانشهر @فعال دینی و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا