اصول

بزرگداشت «نوروز» حرام است ! آری یا خیر ؟

 

الحمدلله رب العالمین والصلاه والسلام علی سیدنا محمد وعلی آله واصحابه اجمعین

هرساله باآمدن فصل بهار وآغازسال نو جنب وجوشی درجامعه برای استقبال از بهارطبیعت صورت می گیرد ؛ برخی ازمردم خود را پایبند به انجام مراسم نوروز ؛ خانه تکانی ، دید و بازدید و تبریک سال نو می دانند ؛ درمقابل تعدادی دیگر باشدت تمام براین تفکر و مراسم ها  تاخته و فتاوایی هم درتحریم بزرگداشت آن منتشر می نمایند.

دراین نوشتار برآن شدیم با بررسی متون تاریخی و دینی و مقالات صاحب نظران نگاهی نو به حقیقت نوروز و حکم شرعی آن بیندازیم امیداست برای همگان مفید واقع شود.

الف) دلایل تحریم کنندگان بزرگداشت نوروز:

مخالفان نوروز برای تحریم آن به دلایل زیر استناد می کنند:

  ۱-خداوند درسوره فرقان دروصف عبادالرحمن می فرماید :  والذین لایشهدون الزور  واذا مروا باللغومروا کراما.وبندگان خداوند کسانی هستند که درمجالس زور (انحراف وگمراهی) حضورپیدا نمی کنند و هنگامی که بر اهل باطل وسخنان پوچ گذر کردند با بزرگ منشی و اجتناب می گذرند.

 ابوالعالیه ،طاووس ،ربیع بن انس و… می فرمایند: منظور از «زور » اعیاد مشرکان است. 

۲-: انس بن مالک می فرماید : « قدم رسول الله صلی الله علیه وسلم المدینه ولهم یومان یلعبون فیهما فقال ماهذان الیومان؟ قالوا کنانلعب فیهما فی الجاهلیه! فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم ان الله قد أبدلکم بهما خیرا منهما : یوم الاضحی ویوم الفطر .»  ابوداوود

وقتی پیامبر وارد مدینه  شدند اهالی مدینه دو روز داشتند که در آنها بازی می کردند پیامبر پرسیدند: این دو روز چیست؟ عرض کردند : ما – در زمان گذشته و تاکنون –  دراین دو روز به  بازی و شادی می پرداختیم ! پیامبر فرمود: خداوند دو روز بهتر بجای آن دو  برایتان قرار داده است : روز عید قربان و روز عیدفطر.

۳- نوروز عید مجوسیان وآتش پرستان است. وپیامبر می فرماید : من تشبه بقوم فهومنهم . « هرکس خود را با ملتی همانند سازد (درقیامت ) ازآنان خواهد بود» 

۴- حضرت عمر (رض) در زمان خلافت خود از اهل ذمه – شهروندان غیر مسلمان – تعهد گرفت که در سرزمین مسلمانان حق ندارند اعیاد خود را در میان عموم مردم برگذار کنند( بلکه باید در عبادت گاه ها و محله های خصوصی خود آن را برگذار نموده و بزگ دارند)

۵- ازعبدالله ابن عمرو بن العاص نقل شده که فرمود: من بنی ببلاد الاعاجم وصنع نیروزهم ومهرجانهم وتشبه بهم حتی یموت وهو کذالک حشر معهم یوم القیامه.»

« هرکس در سرزمین مجوسی ها اقامت گزیند ونوروز ومهرگان آنان را بزرگ دارد و خود را با آنان همانند سازد و تا وقتی که بمیرد براین حالت بماند در روز قیامت با آنان حشرخواهد شد»

۶- امت اسلامی در طول تاریخ به ویژه عصر صحابه و تابعین با پیروی از سفارشات پیامبر از شرکت در اعیاد کفار و مشرکان و بزرگداشت آنها دوری می کرده اند.

۷- نوروز در بردارنده اعتقادات وعادات خرافی مانند تقدیس آتش ، چهارشنبه سوری و سیزده بدر می باشد که هیچ گونه سازگاری با شریعت اسلام ندارد.

۸- هرساله مردم در مراسم های نوروز، آتش سوزی ها و تلفات جانی و مالی فراوانی متحمل می شوند.

ب) نقد وبررسی دلایل فوق :

دلایل مذکور گر چه در نگاه اول قوی ومحکم به نظر می آیند اما اگر با دیدی ژرف ،علمی و تحلیلی و منطقی به آنها نگاهی دوباره بیندازیم کاملاً نظر ما تغییر نموده ومتوجه خواهیم شد که آن دلایل قوت لازم برای تحریم نوروز را هرگز ندارند .

اینک به صورت مختصر هر کدام از آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم :

۱-خداوند متعال می فرماید: «و ما آتاکم الرسول فخذوه ومانهاکم عنه فانتهوا » به آنچه پیامبر برایتان آورده (و بدان دستورداده) پایبند باشید و از آنچه که آن حضرت منع فرموده دست بردارید.

 چنانکه واضح است پیامبر بزرگوار هیچ گاه نامی از نوروز نبرده و دستور صریحی مبنی برعدم بزرگداشت آن بر زبان صادر نفرموده است.

۲- پیامبر بزرگوارصلی الله علیه وسلم می فرماید : دعونی ما ترکتکم إنما هلک من کان قبلکم بسؤالهم واختلافهم علی انبیائهم فاذا نهیتکم عن شیء فاجتنبوه واذا أمرتکم بأمر فأتوامنه مااستطعتم » (بخاری/۷۳۷۴) اگردر مورد حکم مسائلی سکوت اختیار کردم مرا بحال خود واگذارید- و از آن سوال نکنید – گذشتگان به خاطر دو چیز هلاک شدند: سؤالات زیاد و بی موردشان و اختلاف نظرشان درباره پیامبران ؛ پس هرگاه شما را از چیزی منع نمودم از آن دوری کنید واگر به چیزی فرمان دادم تا جایی که می توانید به آن پایبند باشید.

۳- آیه شریفه «لا یشهدون الزور..» صراحتی درباره نوروز ندارد و اگرعده ای از سلف فرموده اند منظور «اعیادمشرکان» است ، در مقابل بسیاری دیگر نظری مخالف آنها داده اند.

ماوردی درتفسیر این آیه «لا یشهدون الزور..»نظر برخی از سلف را به شرح زیر آورده است که صد البته هیچ کدام زور را با نوروز تفسیر ننموده اند!

ضحاک و ابن زید : « الزور » شرک ورزیدن به خداست . 

قتاده وابن جریج: الزور یعنی دروغ .

زهری  : منظورشراب خواری است . 

خالد بن کثیر : منظور از الزور مجلسی بود که درآن به پیامبر توهین می شد .

درتفسیر بغوی آمده است : ضحاک و بیشتر مفسرین معتقدند:  زور به معنی شرک است. اما علی بن طلحه می فرماید: منظور شهادت دروغ است.

در تفسیررازی چنین آمده : الزور یعنی شهادت باطل ودروغ .

ابن عباس می فرماید : منظور مجالسی است که در آن برخدا و پیامبرش دروغ می بندند.

 

بنابراین نظرات که از مفسران سلف نقل گردید روشن می شود که آیه فوق«لا یشهدون الزور..» به هیچ وجه نمی تواند برای تحریم نوروز مورد استناد قرار گیرد.

۴-استناد به روایت انس(رض ) از چند جهت قابل نقد است :

الف ) حذف یک عید رایج درمیان یک ملت مستلزم وجود و نقل خاطرات و روایات متعددی در باره شیوه برگزاری و روند تحریم آن می باشد ؛ حالا چگونه با وجود حرص و جدیت اصحاب در نقل احکام شرعی ، تنها یک روایت وجود دارد ؟ آن هم  تنها به حضرت انس نسبت داده شده است ! تازه آن صحابی جلیل القدر راوی این حدیث به هنگام ورود پیامبر به مدینه بیش از ۱۰ ده سال سن نداشته است!

بی گمان شکی درعدالت حضرت انس نیست ؛ اما تردید در صحت نسبت دادن این روایت به آن حضرت  وجود دارد.

امام جصاص وکمال بن همام وتعدادی دیگرازعلما معتقدند: روایت آحاد به فرض صحت،در موضوعاتی که مربوط به مسایل عمومی است  تنها مفید اباحه یا استحباب است وقوت آنها در حدی نیست که چیزی را واجب یا حرام نماید.

ب) چرا با وجود اصحاب وتابعین متعدد تنها حمید آن را از انس نقل نموده است ؟ ! در حالی که حمید متهم به تدلیس است .

ابن حجرعسقلانی در کتاب التهذیب به نقل از ابوبکر بردیجی می فرماید : روایات حمید از انس تنها زمانی معتبراست که با صراحت گفته باشد : قال لی انس! ( انس به من چنین گفت…) درغیر این صورت قابل استدلال واحتجاج نیست. (که این روایت مورد استناد تحریم کنندگان بزرگداشت نوروز از آن دسته نمی باشد)

ابن حجرهمچنین در کتاب  طبقات المدلسین می گوید : حمید کثیرالتدلیس بوده است.

وی همچنین می گوید: گروهی ازعلما حمید را بخاطر نزدیکی به دربار سلاطین و پادشاهان وقت نقد نموده وعدالتش را زیر سؤال برده اند.

علاوه بر ابن حجر، ابن حبان ، نسائی و ابن خراش و تعدادی دیگر نیز به مدلس بودن حمید اشاره داشته اند.

ج)  به فرض صحت حدیث مذکور ؛ می توان گفت:  آن دو عید که گویا پیامبرصلی الله علیه وسلم بطلان آنها را اعلام کرده است حتماً دربردارنده شرک وکفر بوده اند و گر نه پیامبر بسیاری از عادات و احکام قبل ازاسلام را باطل نفرموده است.

۵- نوروز جشن آتش پرستان زردشتی نیست ؛ بلکه طبق تحقیقات فراوان ثابت شده که نوروز هزاران سال قبل از ورود آریایی ها به ایران و بین النهرین رایج بوده است.

آقای عباس دلجو درمقاله ای پیرامون تاریخچه نوروز می گوید : یک ظرف سفالی شکسته مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد پیدا شده که جشن نوروز «سومریان» برروی آن به تصویرکشیده شده است .

مؤرخ مشهور جهان (ویل دورانت ) درکتاب تاریخ تمدن تحت عنوان «گهواره تمدن های جهانی » می گوید: منشأ تمدن های سومر و ایلام ، تمدن «أنو »در ترکمنستان بوده که مرکز آن در۱۴  کیلومتری شرق عشق آباداست در این مناطق آثاری از مس وطلا مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد پیداشده است ؛ مطابق یافته ها آن مناطق مرکز یک تمدن کشاورزی و دام داری بوده وتقویم دوازده ماهه داشته اند وآغازسال نو را جشن گرفته اند.

– دهخـدا در ذیل واژه نوروز می گوید : دراوستا نامی از نوروز نیامده است و اگر نوروز از اعیاد آریایی ها بود نامی از آن در اوستا می آمد.

ازمطالب فوق چنین برمی آید که نوروز هیچ ارتباطی با آیین زردشت و آتش پرستی یا آیینی دیگر ندارد ؛ بلکه به احتمال قریب به یقین نوروز جشن آغاز بهار است و منشأ آن به تمدن های کشاورزی و گله داری باستان  برمی گردد ؛ زمانی که انسان امکانات لازم برای ذخیره سوخت وغذای خود وحیواناتش را جهت مصرف زمستان نداشت و در واقع سرمای شدید و قطع راه های ارتباطی در زمستان مشکلات وفشار طاقت فرسایی بر آنان تحمیل می کرد آمدن بهار نویدبخش نجات ازمرگ و امید به زندگی بوده وآن را جشن گرفته اند.

البته قابل انکار نیست که درطول تاریخ مناسبت های دیگری با نوروز تقارن پیداکرده اند که بعدها منشأ نوروز به آنها نسبت داده شده است مانند آغاز پادشاهی جمشید در دوره پیشدادی (مقارن عصر حضرت نوح )ونیز پیروزی کاوه بر ضحاک ستمگر وبه حکومت رسیدن فریدون و….

۶- حدیث (من تشبه بقوم فهومنهم) را نیز نمی توان برای تحریم بزرگداشت نوروز مورد استناد قرارداد ؛ چون همانندسازی زمانی مذموم است که تقلید نمادها وعادات مذهبی مشرکان و کفار باشد ؛ اما عاداتی که مرتبط باعقیده وآیین کفارنباشد نمی تواند مشمول این حدیث شود .

پیامبراسلام بسیاری ازعادات اعراب را که منافاتی باعقیده اسلامی نداشت تغییر نداد ؛امروزه بسیاری از برنامه های علمی، ورزشی و اداری ما حتی  لباس(کت وشلوار) ی که درمیان مسلمانان رواج پیداکرده از غیر مسلمانان اقتباس شده است!

تعمیم دادن این حدیث به تمام امور زندگی جفای بزرگی به پیامبر وتعالیم انسان ساز اسلام و نیز ایجاد محدودیت بی هوده برای جامعه اسلامی است.

۷- حضرت عمر (رض) باعمومی ساختن اعیاد و مراسم های مذهبی اهل ذمه مخالفت نموده است ؛ چون مردم  تازه مسلمان شده بودند وبیم انحراف مجدد آنان بسوی کفر می رفت و جشن عمومی اهل ذمه به نوعی تبلیغ مذهب وعقاید کفرآمیز آنان بود! و این ربطی به عادات عرفی و اجتماعی غیر مسلمانان نداشته است.

۸- فرموده عبدالله ابن عمرو (رض) نیز به فرض صحت، اجتهاد یکی ازاصحاب بزرگواراست که متأثراز شرایط و ظروف خاصی بوده و برای دیگر مسلمانان بویژه در ظروف متفاوت با آن حجیتی  ایجاد نمی کند ؛ چون در عصرصحابه منظور از بلاد اعاجم دارالکفر بوده است که درآن مسلمانان برای بروز عقاید خود و انجام عباداتشان نه اینکه آزاد نبوده اند بلکه ناچار می شدند که خود را به رنگ و رسوم آنان دربیاورند و این کار زمینه ای برای مسخ اعتقادی و دینی آنها می شد.

۹- اگر نوروز ازاعیاد حرام وممنوعه می بود هرگز اثری از آن در میان مسلمانان باقی نمی ماند ؛ در حالی که شواهد متعدد تاریخی بیانگر رواج آن درمناطق مختلف جامعه اسلامی می باشد!

 درکتاب تاریخ بغداد آمده است که نعمان بن مرزبان (جد امام ابوحنیفه) برای حضرت علی فالوده آورد آن حضرت پرسید این چیست؟ عرض کردند: هدیه نوروز است ! فرمود: هر روز را نوروز کنید!(تاریخ بغدادص: ۱۳)

امام ابن تیمیه نیز در کتاب اقتضاءالصراط المستقیم به این واقعه اشاره فرموده است.

جشن نوروز در زمان بنی امیه ، بنی عباس ، عثمانی ها ، غزنویان ،سامانیان و… رواج داشته وعلما مخالفت جدی با آن نداشته اند.

امام ابوحنیفه وشاگردانش : امام ابویوسف وامام محمد بن حسن شیبانی در اوایل دوره عباسی زیسته اند و فتوایی درمخالفت نوروز از آنان نقل نگردیده است.

ابوحفص صغیر یکی ازعلمای بزرگ خراسان از نزدیکان امیراسماعیل سامانی بوده اما با مراسم نوروز که برگزار می شد مخالفتی نداشته است.

بی گمان سکوت علما در این مناسبات از روی جهل ، ترس یا غفلت نبوده است ؛ بلکه به این علت بوده که آنان نوروز و مناسبات مشابه آن را از امور عرفی محسوب کرده اند که ربطی به دین و آیین خاصی ندارد ویکی از قواعد اصلی و ثابت درمیان علما این است که می فرماید:

 « الاصل فی العادات ان لا یحظر منهاالا ماحظره الله.» درمسایل مربوط به عرف وعادات چیزی حرام نمی شود مگر آن که خداوند با صراحت آن را حرام فرموده باشد.

« الاصل فی المعاملات الاباحه الا ماحرمه الشرع» هرآنچه ازجمله معاملات باشد( ازعقائد وعبادات نباشد) مباح است مگر موردی که شرع اسلام  رسما آن را تحریم کرده باشد.

۱۰- شکی نیست که درطول تاریخ مراسم ها وامورخرافی و باور های غلط متعددی مانند آنچه در باره چهارشنبه سوری و سیزده بدر مشهوراست به مراسم نوروز اضافه گردیده که اگر با همان باورها ( ! )برگزار شوند قطعا تناسبی با عقیده توحیدی اسلام  ندارند! همچنین اعمال مخاطره آمیزی مانند ترقه بازی و آتش افروزی های بی رویه وخطرناک که لازم است مسلمانان ازآنها اجتناب نموده وبا آن مبارزه نمایند ؛ البته نوروز درکوردستان بویژه بخش های غیر ایرانی آن، سالم تر باقی مانده وحتی اثری از چهارشنبه سوری و سیزده بدر درآن دیده نمی شود.

۱۱- خانه تکانی ، دید و بازدید از دوستان و آشنایان ، بجای آوردن صله رحم ، بازدید از طبیعت و تفریحات خانوادگی واظهارخوشحالی وشادمانی و…  ازامور مثبت و پسندیده و مورد تاکید شریعت اسلام می باشند .

۱۲- روشن کردن آتش دراین مناسبت ربطی به آتش پرستی و تقدیس آن ندارد؛ بلکه در زمان قدیم که اثری از رسانه های دیداری وشنیداری برای اظهار وجود ، قدرت نمایی و اعلام پیروزی نبود از نمایش و روشن نمودن  آتش استفاده می کرده اند ؛ در سیره حضرت محمد صلی الله علیه وسلم آمده است که آن حضرت دستور داد درشب فتح مکه هزاران آتش روشن کردند به طوریکه سران قریش با مشاهده آن روحیه خود را از دست داده و تمایلی برای مقاومت از خود نشان ندادند.

امروزه برگزاری مراسم نوروز درمیان کوردها وروشن کردن آتش بر تپه ها وجاهای بلند علاوه بر شادی آغاز بهار ،اظهار وجود یک ملت بی دولت است  که هویتی با تاریخ بیش از ۲۷۰۰ ساله دارد و می کوشد پیشینه خود را به تمدن ماد و قیام عدالت خواهانه کاوه آهنگرمرتبط سازد و در حقیقت نوروز را رمز پیروزی بر ستمگران می داند.

بنا برآنچه گذشت نتیجه می گیریم نوروز در ذات خود مراسم آغاز بهار است و تضادی با تعالیم اسلام ندارد ؛ اما آداب وباورهای غلطی که در طول تاریخ و در میان ملت های مختلف به آن مخلوط گردیده باید از آن زدوده شود ؛ زیرا سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت ما درگرو پایبندی به تعالیم اسلام  است و هر آنچه در مسیر زندگی با احکام قطعی و مسلمات دین تضاد داشته باشد باید با قاطعیت کنار نهاده شود ؛ البته لازم است روحانیون و فعالان مذهبی ما در نقل فتاوای علما که در ظروف زمانی ، مکانی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی  خاصی صادر گردیده احتیاط لازم را به عمل آورند و با تأمل ، دقت  و با درنظر گرفتن تمام جوانب به نشر و تبیین آنها بپردازند.

در پایان از خداوند منان می خواهم من و شما را در فهم صحیح دین وعمل به آن یاری دهد واز تقصیرات همه ما در گذرد . آمین

 وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله  واتباعه اجمعین .

هاشم حکیمی – دوریسان پاوه

نمایش بیشتر

هاشم حکیمی

@نویسنده و مترجم و شاعر @ کرمانشاه : پاوه @ شغل : امام جماعت و دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا