خانوادهزن

بی احترامی به همسر به دستور پدر یا مادر !!

توهین و ستم به همسر به منظور جلب رضایت والدین

نویسنده : دکتر جاسم المطوع

یکی از بزرگ ترین جنایات این است که مردی به منظور خشنود نگهداشتن والدینش همسرش را اذیت کند و یا او را کتک بزند ؛ آری شخصی که با پدر و مادرش در یک ساختمان زندگی می کند موظف است با آنان به نیکی رفتار کند ، به آن ها احترام بگذارد ؛ ولی او حق ندارد به زنش ستم کند و یا او را به انجام کارهایی وادارد که جزء وظایفش نمی باشد ؛ شوهر باید حقوق همسرش را از حقوق پدر و مادرش جدا کند و آن دو را با هم قاطی ننماید..

گویا عده ای از شوهران برای راضی نگهداشتن والدینشان به آزار و اذیت همسرشان مبادرت می ورزند ؛ که این کار اشتباه و گناه محسوب می شود و اساساً فرمان برداری از والدین زمانی موضوعیت دارد که در چارچوب شریعت بوده و نافرمانی خداوند درکار نباشد ! چرا که – به گفته پیامبر بزرگوارمان صلی الله علیه و سلم – روانیست از دستور شخصی ؛ حتی والدین فرمانبرداری شود که به نافرمانی خدا فرمان می دهند ..   

هستند شوهرانی که جلوی پدر و مادر و یا برادرانشان اقدام به تنبیه نمودن همسرشان نموده و به منظور خشنودی آنان به شریک زندگی خود توهین نموده و او را آماج فحش و ناسزا قرار می دهند..

عده ای نیز برای راضی نگهداشتن پدر و مادر و خواهران و برادرانشان در رسیدگی به زندگی و امرار معاش همسر و فرزندانشان سهل انگاری می کنند! …

کلیه این کارها  با همسرداری  ایده آل مخالف می باشد ..

متاسفانه کوتاه فکری این گونه شوهرها باعث شده که به بهانه رسیدگی به والدین و فرمانبرداری از آنان به همسرانشان ستم کنند…!

یادم هست روزی با  – مردی و – شوهری حرف می زدم که بخاطر رسیدگی به والدینش به همسرش ستم می کرد … خطاب به من گفت : لطفاً در باره پدر و مادرم با من حرف نزنید ؛ چرا که من تنها پسر آنان هستم و در زیر این آسمان کبود غیر از آنان کسی را ندارم و نیکی کردن به آنان را وظیفه خود می دانم !!

گفتم : من که به تو توصیه نکرده ام به پدر و مادرت به نیکی رفتار نکنی ! بلکه آنچه می خواهم به تو بگویم این است که تو نباید – به بهانه احترام والدین – به همسرت ظلم بکنی و یا او را مورد اهانت و سهل انگاری قرار دهی !

من از خدا می خواهم به تو توفیق دهد که به طور روزافزون به والدینت خدمت کنی ؛ ولی به شرط این که به همسر و فرزندانت ستم روا نداری ! چرا که رعایت عدالت و توازن امری پسندیده است و هیچ گونه تناقضی میان نیکی به والدین و رعایت حقوق همسر وجود ندارد ….

بنابراین اگر پدر و مادری به پسرشان دستوری دادند که عملی نمودن آن همراه بود با توهین به همسر و یا عصبانی شدن از او و یا محروم نمودنش از نفقه و همچنین جامه عمل پوشاندن آن توام بود با از دست دادن مصلحتی ظاهری که جایگزین آن در مقدور نبود مانند رها کردن شغل ؛ در این صورت ها فرمانبرداری از والدین واجب نمی باشد …

شیخ الاسلام ابن تیمیه در رابطه با اصرار و دخالت والدین فرزند در ازدواج فرزندشان دارای نگاهی مترقیانه می باشد ؛ او می گوید : هیچ یک از والدین حق ندارند فرزندشان – دختر یا پسر – را مجبور کنند که با کسی که دوستش ندارند ازدواج نماید و اگر چنانچه این گونه فرزندان از فرمان پدر و مادرشان سرپیچی نمایند ، این قضیه به عنوان نافرمانی خدا به حساب نمی آید …

راه حل این مشکل این است که این گونه شوهرها در حفظ تعادل میان حق  پدر و مادر از یک سو و همسر و فرزندان از سوی دیگر دیپلماسی داشته باشند ؛ در عین اینکه با پدر و مادرش به نیکی رفتار می نماید باید بر رعایت حقوق همسر – و فرزندانش – جدی باشد …

متاسفانه عده ای از مادران میان احساسات مادرانه خودشان و همچنین احساسات عروسشان تفاوت قایل نیستند ؛ لذا طوری با پسرشان رفتار می کنند گویی هنوز مجرد بوده و ازدواج ننموده است ؛ لذا مایلند که در زندگی وی دخالت نموده و به زندگی پسر و نوه ها و عروسشان سَرَک بکشند!!

در این گونه شرایط پسر باید در تعامل با  مادرش با حساسیت خاصی رفتار نماید و همزمان برای رعایت حقوق مسلم خانم و فرزندانش تلاش کند…

من برخی خانواده ها را سراغ دارم و می شناسم که مادر خانواده با عروسش مانند یک خدمتکار رفتار می کند ؛ این در حالی است که اگر عروسی به والدین شوهرش نیکی کند این از بزرگواری و اخلاق والای وی می باشد و این کار هرگز جزء وظایف او نمی باشد…

زندگی زناشویی بر اساس گذشت و رضایت متقابل استوار است نه انتقام و بازخواست بر حقوق و وظایف…

همسر هوشمند همواره به شوهرش کمک می کند که به پدر و مادرش به نیکی رفتار نماید و در این امر خیر از او حمایت می کند…

شوهر نیز حق ندارد به هر دلیلی با همسر و فرزندانش بد اخلاقی کند … و بلکه در شرایطی که احساس می کند مادرش از روی انانیت و عناد با همسرش رفتار می کند در کنار فرزند و همسرش بایستد ! و البته همسر هم باید برای بدست آوردن دل مادر شوهرش هوشمندانه رفتار نماید و ارتباطش را با وی قطع نماید ..

و اگر چانچه آزار و اذیت های مادر شوهر نسبت به عروسش ادامه داشت و در نتیجه پسر تصمیم گرفت به منظور کاستن از درگیری و راحت نمودن همسرش در خانه ای دیگر زندگی کند ، چنین شخصی با این کارش؛ بویژه اگر محل سکونت جدیدش نزدیک باشد و به راحتی بتواند به خدمت مادرش بشتابد به عنوان نافرمان به حساب نمی آید ؛ زیرا باعث شده که همسرش نفس راحتی بکشد و با این کار توانسته است دل او را بدست آورد و او را از آزار و اذیت های مادرش دور بدارد ؛ که یکی از حقوق مسلم همسر این است که شوهرش او را در مکانی امن و راحت و مستقل اسکان دهد …

خداوند جل جلاله به شوهرانی که زنانشان را به صورت رجعی طلاق داده اند دستور می دهد که برای مطلقه هایشان خانه ای آرام و مستقل و امن در حد توانشان فراهم کنند…. و این است تفسیر آیه « أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ» همانجا كه [خود] سكونت داريد به قدر استطاعت‏ خويش آنان را جاى دهيد..

اگر فراهم نمودن این نوع مسکن ، حق یک زن مطلقه باشد  پس محل سکونت همسری که با او زیر یک سقف زندگی می کند باید چگونه باشد ؟!

لب کلام این است که شایسته نیست هیچ شوهری به بهانه رسیدگی به حقوق پدر و مادرش به همسرش ستم کند و او را مورد اهانت قرار دهد ؛ حتی اگر پدر و مادر نیز آن را بخواهند !!

ترجمه : یوسف ساجدی

از طريق
یوسف ساجدی
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

یوسف ساجدی

نویسنده و مترجم و مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا