گفتگو

در محضر امام شافعی رحمه الله

سخنان گُهربار امام شافعی

امام شافعی : فراگیری علم از گزاردن نماز مستحب، بهتر است.
امام شافعی :
به برخی از علمای حدیث می گفت: شما چون داروخانه اید و ما پزشکانیم.
 امام شافعی :
آنکس که قرآن بیاموزد ارج او – نزد خدا و خلق – بسیار گردد، و آنکس که در فقه ، سخن بگوید ، نیرویش پرورش یابد و آنکس که حدیث بنگارد برهانش نیرو بگیرد و آنکس که به سخنوری و علم زبان توجه کند ذوق وی حساس و نرم گردد و کسی که متوجه ریاضیات و علم حساب گردد رای و نظرش محکم شود و آنکس که خویش را از گناه باز ندارد علم وی سودی برا یش نخواهد داشت.
امام شافعی :
ریاکاری در دین ، قلب را سخت کرده و کینه و دشمنی به بارمی آورد.
امام شافعی :
با کسی مناظره ننموده ام جز به قصد خیرخواهی.
امام شافعی :
اگر چیزی گفته باشم و آن خلاف دلیل – قرآن و یا سنت – باشد، وظیفه شما ست که سخن مرا به دیوار بکوبید.
•امام شافعی :
علم بر دو گونه است: علم دین که همان فقه است و علم دنیا که همان علم طب است و باقی ، همه زحمت و رنج بیهوده است.
امام شافعی :
خود را وقف عبادت نما پیش از آنکه سرپرستی و مسئولیت برعهده ات بیافتد، چون وقتی سرپرستی و مسئولیتی را پذیرفتی نخواهی توانست در عبادت غرقه شوی.
امام شافعی :
دانش، آن علمی است که سود بخشد نه آنکه تنها حفظ گردد.
• امام شافعی :
اگر بدانم آب خنک، جوانمردی از من کم کند نخواهم نوشید.
امام شافعی :
دانا کسی است که دانایی اش او را از هرچه ناپسندیده است بربندد.
امام شافعی : سیاست و مدیریت مردمان از سیاست حیوانات دشوارتر است.


 ربیع (نزدیکترین شاگردان امام شافعی) می گوید: خدمت امام شافعی رفتم و به عنوان احوال پرسی به او عرض کردم:« چگونه شب را به روز آوردی؟» گفت با حالتی از ضعف و ناتوانی، گفتم خدا ضعف و ناتوانیت را تقویت فرماید. امام شافعی گفت: آنچه را در دل داری خدا قبول کند نه آنچه را بر زبان آوردی، آیا می دانی اگر ضعف من قوی شود و بیشتر تقویت گردد مرا می کشد،اما تودر دعایت بگو: خدا تورا بر ضعفت تقویت نماید و ضعفت کمتر و نابود شود.
امام شافعی : جبّه ی نفیسی داشتم که کم تر آن را می پوشیدم، روزی که از بازار گذرمی کردم ناگاه آن جبّه ی نفیسم را در دست خدمتکارم دیدم که در حال اجرای صیغه ی ایجاب و قبول است ومی خواهد آن را به کسی دیگر بفروشد؛ با کمال تعجب به او گفتم: این چیست و جبّه ی مرا میخواهی چکار کنی؟! خدمتکارم در نهایت خون سردی رو به من کرد وگفت:« ای مولای من ؛ تو از حیث منطق و استدلال و مدارک چقدر عاجز و ناتوان هستی، آیا قاعده ای که خود به آن فتوا داده ای حاضر نیستی به آن عمل کنی؟ « هر کس چیزی در دست داشته باشد ” ذوالید” است و او مالک و صاحب آن چیز شمرده می شود» ؟حالا اگر چنانچه تو نسبت به مالکیت این جبّه ادعایی داری آن را ثابت کن و جبّه را بگیر. امام شافعی می گوید: بر روی او خندیدم و گذشتم!
 امام شافعی : مروّت و مردانگی در چهار پایه است: حسن اخلاق و سخاوت و بخشندگی  و تواضع و خود کم گرفتن و دینداری و پرهیزگاری

امام شافعی :  جوهر مروّت و مردانگی از خلال این سه امر می درخشد: پوشاندن حالت فقر و بی بضاعتی تا آنجا که مردم از عفّت و بی توقعی تو خیال کنند که تو ثروتمند و بی نیاز هستی، و پوشاندن حالت قهر و خشم تا آن حد که مردم گمان برند که تو راضی هستی، و پوشاندن تلخی و سختی زندگی تا آن اندازه که مردم تصوّر کنند که تو در تنعّم و رفاه کامل هستی.
 امام شافعی : مروّت و مردانگی عفّت اندامهاست ازپوچ گرایی و بی بند و باری.
امام شافعی  به پسرش ابوعثمان گفت: ای پسرم به خدا اگر می دانستم که نوشیدن آب خنک و گوارا اندکی به مروّت و شخصیّت من لطمه وارد می کرد هرگز به جز آب گرم نمی آشامیدم!
 مردی به امام شافعی گفت: مرا اندرزی ده. امام گفت: بی گمان خدا تو را آزاد آفریده پس همانگونه باش که خدا تو را آفریده است.

  • منابع :
    * اینترنت
  • کتاب تجزیه و تحلیل زندگانی امام شافعی تألیف: علامه عبدالله احمدیان
نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا