اندیشه

دورنمای گفتمان اسلامی معاصر

امید ها و مسئولیت ها:

 دورنمای گفتمان اسلامی معاصر.

سعی و تلاش خطاب اسلامی معاصر در جهت تقویت و گسترش فعالیت ها، جبران کمبود ها و در ارتباط با پاره ای از مسائل مهم و حساس که مجالی برای به تأخیر انداختن و کوتاهی درباره ی آن ها وجود ندارد، ضرورت حیاتی دارد، برخی از آن مسایل مهم عبارتند از

محافظت از مبانی دین در برابر تحریف و تقلیل:

کم نیستند کسانی که جفاکارانه به دنبال آنند که اسلام را به عنوان: «ایمان منهای احکام، دین بدون دولت، فقه منهای حدود، عبادات بدون معاملات و حقیقت بدون قدرت، رحمت بدون قاطعیت، تسامح بدون صلابت، گفتگوی منهای مساوات، و انفتاح بدون هویت» معرفی بنمایند.

بدین صورت امت اسلامی از هر سو  در معرض تلاش ها و شعارهایی است که در پوشش بهانه هایی مانند: تضمین آزادی ها، تعمیم نوسازی و پیوستن به کاروان جهانی شدن،  در صدد عاری ساختن این امت از ثوابت و شاخصه های فرهنگی و هویت تمدنی آن هستند.

اما ما باید تمامی تلاش ها  خویش را برای پاسداری از «اندیشه اسلامی» در برابر کج فهمی های ناشی از: «عقاید خرافی، عبادت های ساختگی و منفی گرایی در میدان تربیت، جمود فکری، تقلید فقهی و کوتاهی در رابطه با سنت های الهی، بکار گیریم.

برای مصونیت در برابر آن بیماری ها و معالجه به موقع آن ها هیچ راهی به غیر از راهکار «اعتدالی و وسطی» نیست، راهکاری که زیستن در زمان و سازگاری با واقعیت های آن را – بدون از دست دادن هویت و کوتاه آمدن از حقوق خویش و برخورداری از شخصیت امروزی و متمدن و مستقل- تضمین می نماید.

آشتی همه جانبه:

بازیابی نقش پیشوایی در عرصه علم و تمدن و حاکمیت جهانی امت اسلامی مشروط به مصالحه همه جانبه میان بخش های مختلف فعالیت های امت اسلامی و همکاری تام و تمام میان مراکز قدرت و نفوذ و تأثیر گذار است که موارد زیر را در بر می گیرد:

یکم: مصالحه میان فعالان اسلامگرا.

این امکان برای گروه های فعال در میدان «عمل اسلامی» وجود دارد که بر پایه رهنمود ها و راهکار های زیر با یکدیگر از در همکاری و همگرایی برآیند:

۱– اجماع و اتفاق در مورد یکایک احکام فرعی دین نه اینکه امری محال است بلکه با طبیعت این دین هماوایی ندارد، زیرا وجود اختلاف واقعیتی است که از ما می طلبد:

– مسایل مورد اختلاف را به داوری خداوند و پیامبر باز گردانیم.

– یقین پیدا کنیم که پس از پیامبر هیچکس از خصلت عصمت برخوردار نیست و بجز او سخن هر کسی را می توان پذیرفت یا رد کرد.

– اصلاح قصد و نیت در این جهت که هدف، بیان و رسیدن به حق و صواب است.

– حسن ظن به عالمان امت اسلامی و احترام به ایشان و جستجوی توجیه و عذر تقصیر آنان.

–  ضرورت کنار هم نهادن نصوص و اقوال- قبل از صدور حکم نهایی بر اساس نصی واحد- همراه با مراعات ساختار لفظی و معنوی و بستر آن ها، بدین معنی که «مبهم خفی» را بر «واضع جلی»، «مشکل» را بر «مفسر» «مجمل» را بر «مفصل» ، «عام» را بر «خاص» «مطلق» را بر «مقید» حمل نمود و «منطوق» را بر «مفهوم» و «عبارة» را بر «اشارة» و متأخر را بر متقدم در جهت تحقق حق و انصاف و داوری درست، ترجیح داد.

– ضرورت حمل کلام بر بهترین و پسندیده ترین وجه آن، مشروط بر این که در دایره تأویل بگنجد وچنان فهمی روا باشد. زیرا که این روش در میان پیشوایان دینی بسیار معمول بوده است.

به خاطر مسائلی که پذیرای قرائت های مختلف و میدانی برای آراء متفاوت و عرصه ای در جهت وجود دیدگاه های مختلف است، تندی و جفاورزی به دیگران و تکفیر و گمراه شمردن شهروندان – با توجه به خطورت و اهمیت موضوع – روا نیست.

– معرفت این حقیقت که لازمه توافق کلی بر روی مبانی روش شناختی، به معنی توافق بر روی جزئیات و فروع آن ها نیست. زیرا که مخالفت در ارتباط با فروع یک راهکار به معنای خروج از اصول و مبانی آن نیست. از جمله اختلاف نظر علمای سلف در میدان فروع اعتقادی مانند این موضوع که رسول خدا (ص) در شب معراج خداوند را روئیت نموده است یا خیر؟ و درجات فضیلت اصحاب و

– ضرورت مراعات اصل اعتدال حتی در شرایطی که عداوت مخالفان شدت می گیرد و اختلافات گسترش می یابد، زیرا در این چنین شرایطی مراعات حق ، عدالت و انصاف ضرورتش بیشتر و کارسازتر است.

– خطایای پیشوایان و دعوتگرانی که پیشوایان در دین مورد اعتراف و گواهی هستند، در میان دریای حسنات و فضایلشان پنهان می ماند، و به هیچوجه نباید به دنبال یافتن اشتباهات و لغزش های بزرگان و پرچمداران رفت، بلکه باید به فضل و پیشگاهی اهل فضل احترام گذاشت.

۲– چنانکه به هنگام وجود اختلاف، دلایل قاطعی وجود نداشت که طرفین را قانع کند، هر یک از دو طرف، برادر ایمانی خویش را معذور شمارد، و پنهانی هایش را به پروردگار بسپارد و از برادریش با او محافظت کند. و بر اساس اصول، کلیات و قطعیات و محکمات مورد اتفاق با یکدیگر همکاری و همراهی نمایند و در ارتباط با فروع و جزئیاتی که در معرض اجتهاد و بررسی قرار دارند و میدانی برای دیدگاه  های متفاوت هستند – یعنی با ضابطه امکان اجتهاد – از در تسامح با یکدیگر وارد گردند، و به همین میزان از اختلافی که منهاج و راهکار به ما اجازه می دهد، اکتفا کنند.

۳– اعتراف به حق کثرت گرایی حرکی و فعالیت هر یک از جماعت ها در چهارچوب هنر و تخصص و تجربه ای که دارد.

۴– پاسداری از الفت و اخوت و مراعات حقوق و حفظ حرمت ها

۵– در ارتباط با مسایل و مصالح درجه اول و سرنوشت ساز همه باید صف واحدی را تشکیل داده و در یک سنگر قرار بگیرند.

۶– پرهیز از مطلق گرایی و اینکه در میدان معرفت و قرائت نصوص و تطبیق آن ها بر واقعیت ها، تمامی حق از آن یک گرایش نیست.

۷– احیای فقه «اجتهاد جمعی» در ارتباط با «فقه نصوص و فقه مقاصد و فقه واقعیت ها و فقه رویکرد های آینده « فقه مآلات»

دوم: ضرورت مصالحه میان جماعت های اسلامی فعال و گرایش های میهنی و ملی.

این امکان وجود دارد که گروه های فعال اسلامی و گرایش های ملی و میهنی در مورد مسائل زیر به توافق برسند:

۸– محافظت از هویت ها و ثوابت: زیرا که در سایه جهانی شدن فرهنگی و فکری، جهات بسیاری وجود دارند که به دنبال متزلزل کردن ثوابت و ایجاد فاصله میان نسل های مسلمان از هویت حقیقی خویش هستند.

۹– تأمین امنیت و استقرار: زیرا که نا امنی در جای جای سرزمین های ما باعث تباه شدن توانایی ها و نیروها ، فرار مغزها، بیرون بردن سرمایه ها و معطل ماندن رشد  و توسعه می شود.

۱۰– تقویت ارکان گفتگو و تمرین آن: زیرا که گفتگو و پرداختن عملی به آن از اهمیت خاصی برخوردار است، از این نظر  که میان مؤلفه های جامعه ی مدنی و سازمان های رسمی، جوانب مشترکی وجود دارند و امت اسلامی بیش از هر زمان دیگری به گفتگو میان بخش های مختلف جامعه نیاز دارد.

۱۱– فعال نمودن نیرو های مردمی: مهمترین مسئولیت ما به عنوان گرایش های اسلامی و ملی و میهنی، دادن پوشش مردمی به اندیشه ها  و انرژی های متراکم  و برنامه هایی است که پرچم آن را به دست گرفته ایم. بر همین اساس ما مسئولیم که فعالیت های مردمی را در عرصه های مختلف – به ویژه در ارتباط با حفظ «هویت و ثوابت» و مقابله با برنامه های صهیونیست  و غرب زده ها، یا در میدان تحقق وحدت امت و احیای امیدواری و فعال نمودن و سازماندهی و مدیریت  بکار بگیریم.

۱۲– تلاش  درجهت رشد و توسعه برای تحقق عدالت اجتماعی: امت مسلمان در تمامی ممالک اسلامی به نهضت توسعه و پیشرفت همه جانبه نیازمند است. به همین علت بکارگیری و فعال سازی تمامی توانایی ها در جهت رشد و بالندگی و کاستن هر چه بیشتر از فاصله های طبقاتی در جامعه ها. ضرورتی حیاتی دارد.

سوم: مصالحه میان سازمان های رسمی و مردمی.

چنانچه گفتمان اسلامی معاصر –  سازمان های رسمی که از طریق فعالیت های اداری ، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود بخش وسیعی از جامعه را تحت پوشش و احیاناً تأثیر گذاری دارند، چه بسا بر روی دولت ها و تصمیم گیری های آن ها می توانند موثر واقع شوند. نادیده بگیرد، خطاب محدود و ناتمامی خواهد بود. درباره ی اینگونه سازمان ها لازم است به جایگاه علمی و موقعیت اجتماعی آن ها احترام نهاده شود، و بر پایه امور زیرا با آنان وارد گفتمان  و تبادل نظر شود.

۱۳– تعداد بسیاری زیادی از علما هستند که به دلایل مختلف – گاهی اداری و احیاناً فکری مرتبط  با وجوب یا عدم وجوب همراهی با جماعت های اسلامی – با آنان ارتباط کاری ندارند، که شرعا سوءظن به ایشان روا نیست.

۱۴– این شعار که «بر اساس مسایل مورد اتفاق با یکدیگر همکاری کنیم و در ارتباط با امور مورد اختلاف عذر یکدیگر را بپذیریم» همه ی مسلمانان را شامل می شود. و بدون شک موسسات و سازمان های مردمی و رسمی را نیز در بر می گیرد.

چهارم: مصالحه میان ملت ها و دولت ها.

حکومت ها در دوری و نزدیکی به اسلام یکسان نیستند، زیرا که به میزان اجرای شریعت و یا موانع اجرای کامل شریعت توسط آن ها بستگی دارد. اما علت هر چیزی که باشد، به راستی رویارویی میان جماعت های فعال اسلامی و حکومت ها جز گسترش پراکندگی میان امت اسلامی و گشودن باب بر روی دخالت بیگانگان حاصل دیگری را در پی نخواهد داشت.

بر همین اساس ایجاد آشتی میان ملت ها و حکومت ها به دلایل زیر ضرورت حیاتی دارد:

* همکاری و درک متقابل،  فضای مناسب را برای گسترش امنیت و استقرار اجتماعی که امت اسلامی در جهت رشد و توسعه همه جانبه و تقویت راه های ایجاد زندگی محترمانه به آن نیازمند است – فراهم می سازد.

* کار تدریجی و مرحله بندی شده در جهت اجرای احکام شریعت، برای زدودن شبه افکنی مخالفان و ایجاد مؤسسات اسلامی جایگزین، وقت کافی را فراهم می نماید، چیزی که موفقیت این تجربه را تضمین می کند.

* تفاهم و همگرایی میان مردم و حکومت ها، اتهامات آنانی را که جماعت های اسلامی را به تند رویی و خشونت طلبی متهم می کنند، کم رنگ نموده و تمامی نیروها را برای رویارویی با دشمنان حقیقی ذخیره و همسو خواهد ساخت.

* تعاون و همکاری ملت ها و حکومت ها را در یک میدان و سنگر قرار خواهد داد، چیزی که زمینه را برای شناخت درست متقابل و اسباب و عوامل بازدارنده اسلامی شدن جامعه، و منزوی نمودن نیروهایی که بذر تفرقه را با هدف از بین بردن توانایی های امت اسلامی در بستر جامعه می پاشند،فراهم می سازد. و فضای مناسبی را برای طرفین فراهم می نماید که درجهت گذر از آن موانع با یکدیگر همکاری نمایند.

عصام البشیر

ترجمه : عبدالعزیز سلیمی

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا