روژه گارودی
روژه گارودی، محقق و سیاستمدار فرانسوی
او به مدت سی سال یکی از رهبران حزب کمونیست در فرانسه بود. او انسانی محقق و بافرهنگ و حقیقتجو بود. ظلم و ستم سرمایهداری بر فقرا و ادعای عدالتطلبی و مساوات کمونیستی او را به دامن کمونیست کشانده بود و مدت زمان زیادی را در خدمت به افکار و اندیشههای کمونیستی به سر برد.
در اوایل دهة چهل او با دین اسلام آشنا شد و به مرور به مطالعه در مورد آن پرداخت و به تدریج از خط کمونیست فاصله گرفت و سرانجام در دهة هفتاد به دین اسلام گروید.
او به تمام مکاتب غربی از جمله کمونیست، سرمایهداری و صهیونیزم آشنایی کامل داشت و با رد اندیشههای آنها خطر صهیونیزم را بیشتر از دیگران میدانست.
او با ارائة دلایل و اسناد کشته شدن شش میلیون یهودی را دروغی بسیار بزرگ خواند و دادگاه فرانسه که تحت نفوذ صهیونیستها میباشد به جرم یهودیستیزی او را محکوم نمود.
این اندیشمند مسلمان فرانسوی مرکز گفتگوی تمدنها را تأسیس و در سال 1990 اولین همایش جهانی را در این خصوص برگزار کرد.
از آنجا که او قبلاً یکی از رهبران حزب کمونیست و مارکسیست بوده است، با تمام اندیشهها و از جمله نظرات اقتصادی مارکس آشنایی کامل دارد و دربارة مارکس میگوید: مارکس تنها فیلسوفی است که هرکس باید تکلیف خودش را با او روشن کند و این در مورد سایر فیلسوفها مانند لایب نیتس صادق نیست. گارودی معتقد است پس از مسلمان شدن و آشنایی با اقتصاد اسلامی ، باید در تمامی بخشهای آن ، به ارزشهای اسلامی توجه شود ، او در اینباره میگوید: «در اقتصاد غربی تمامی اهداف اقتصادی متوجه تولید بیشتر برای دستیابی به سود بیشتر است و اینکه تولیدات با ارزشهای انسانی مغایرت داشته باشد یا خیر، هیچ جایگاهی در این اقتصاد ندارد. هدف از اقتصاد در اسلام، دستیابی به توازن و جلوگیری از انباشته شدن سرمایه در یکجا است».
او علاوه بر سخنرانیهای متعددی که در سراسر جهان ایراد نموده است، دارای تألیفات زیادی است از جمله: گفتگوی تمدنها، جایگزین، وعدههای اسلام و ….
سخنانی از روژه گارودی :
*تنها در پیروی از اسلام است که جهان کنونی میتواند راهی برای بیرون آمدن از بحران بیابد .
* کلید اصلاح جهان در دست اسلام است .
* این دین بزرگ دو ویژگی بسیار مهم دارد: تسلیم و انقیاد و داشتن روح جمعی…
*قرآن از ما میخواهد که در تمام اتفاقات و حوادث، نشانههای پروردگار و سمبولی از یک وجود متعالی که ما، طبیعت و جامعه را به حرکت درمیآورد، بیابیم.
* هدف اصلی دین دستیابی به یک نظام و هماهنگی و وحدتی است که از جانب خدا صادر شده و دوباره به او باز میگردد.
* خواستهها و تمایلات انسان برای دستیابی به آنچه که خداوند میخواهد، همان چیزی است که انسانیت را به انسان عطا میکند …
*امروزه غرب بیش از هر زمان دیگری نیازمند اسلام است.
*اسلام است که میتواند به زندگی مفهوم و به تاریخ معنا ببخشد.
*اسلام است که میتواند نظر غرب را در مورد جدایی علم از حکمت، اندیشه از اسباب مادی و تفکر از نتایج آن تغییر دهد.
* اسلام هرگز بین علم و ایمان دیواری بنا نکرده است برعکس آنها را به عنوان مجموعهای جداناپذیر از هم به هم پیوند داده است …
* اسلام انسان را فرا میخواند که در جستجوی هدف نهایی و سرنوشت خود باشد.
*در جوامع غربی ما که فردگرایی شکافهای عظیمی را در آن ایجاد کرده است، اسلام میتواند امید را در این جامعه که به سمت خودکشی روان است، احیا کند.
منبع (محمدرسول الله)