تاریخ

رویدادهای شادی آور ماه صفر

 

ردی بر این اعتقاد که  ماه صفرنحس است

ترجمه: عبدالله رشی مقدم

چنانچه عدّه ای گمان می کنند ماه صفر، ماه شومی است، هرگز چنین نیست، این جزء اعتقاد مسلمان نمی باشد که این ماه را ناخوشایند بپندارد، یا اینکه از آن نالان بوده و بی قراری نماید، و از پرداختن به کارهای شخصی اش، و یا در امورات زندگی اش امتناع ورزد.

 و هچنین اشتباه فاحشی است که عده ای معتقدند که این ماه، شؤم  و نحس است، هرگز چنین نیست ؛ چرا که این ماه هم مثل سایر ماه ها و مثل بقیه روزها و ایام دیگر است و اگر ما تاریخ را ورق بزنیم مشاهده خواهیم نمود که اخبار خوشایند و رخدادهای درخشانی برای امت اسلامی در این ماه ثبت شده اند، و خداوند با فتوحات اسلامی، و پیروزی های موفقیت آمیز در این ماه، بر این امت منّت نهاده است.

 و اگر ماه صفر نحس و شوم  می بود؛ فاتحان نسبت به آنچه که انجام داده اند قیامی نمی ورزیدند.

 برخی از آن رخدادها و وقایع را برای مثال بطور مختصری، بیان می نماییم.

حوادث ماه صفر

1- غزوه ابواء:

پیامبر أکرم(ص) در ماه صفر، که دوازه شبانه از آن گذشته بود، با وجود دیگر ماههای سال ، در جلوی شهر مدینه بود که آمد و نزدیک شد و داشت نزد قریش و بنی ضمرة می رفت تا آنان را تعقیب نماید و این غزوه ابواء بود، سپس بدون اینکه باکسی درگیر شود به مدینه برگشت، و سعد فرزند عباده را مسؤول مردم مدینه نموده بود، و این اولین غزوه ای بود که پیامبر(ص) آنرا ترتیب می داد.

2- فتح خیبر:

ابن اسحاق می فرماید: ” آنچه من اطلاع دارم، اینکه پیامبر(ص) هنگامی که قلعه خیبر فتح شد به ابن لقیم عبسی، مرغ و یا پرنده ای داد و این واقعه در ماه صفر بود.

3- سریه قَطِبه فرزند حدیدة:

سریه (جنگی که تعداد نفرات آن از پنج نفر تا چهار صد نفر باشند، و پیامبر(ص) در آن حضور نداشته باشد، و آن مقابل غزوه است) قطبه فرزند حدیده، بسوی خثعم که از ناحیه “بیشه” نزدیک به “تربه” است، این حادثه در ماه صفر سال نهم هجری واقع شد.

 ابن سعد می گوید: عده ای گفتند: رسول خدا (ص) لشکر را که حدودا بیست نفر بودند به سمت منطقه ای بنام “خثعم” در ناحیه “تباله” فرستاد و دستور داد که حمله نمایند، آنها بر ده تا شتر وارد شدند که بسته شده بودند، یک نفر را گرفتند، از او سؤال نمودند و او خود را به لالی و نافهمی زد، و بعدا بر حاضران داد و فریاد راه انداخت و آنها را بیم و هشدار می داد، وی را گرفتند و گردنش را زدند، سپس برخاستند و منتظر شدند تا اینکه آنها خوابیدند، بعد بر آنها حمله کرده و جنگ شدیدی بوقوع پیوست و در هر دو طرف جنگ، افراد زیادی زخمی شدند، از همراهان قطبه ابن عامر افراد زیادی بقتل رسیدند و شتران و گوسفندان، و زنان را با خود به مدینه آوردند، و سیلی آمد بین آنها و بین مدینه فاصله انداخت، راهی را به آنجا نیافتند، سهمیه آنها چهار شتر بود، هر شتر معادل ده گوسفند بود، بعد از اینکه خمس آن را از آن جدا نمودند، سهمیه های خود را برداشتند.

4- غزوه ذی امر

از ابن إسحاق روایت شده که فرمود: هنگامی که رسول الله (ص ) از غزوه “سویق” برگشت، در ذی الحجه و محرم، به قولی بقیه سال را در مدینه ماندگار شد، بعد بمنظور مبارزه علیه طایفه “غطفان” که به آن غزوه “ذی امر” می گویند، ماه صفر را کلا در “نجد” اقامت گزید ، سپس به مدینه بازگشت و با هیچ دسیسه و نقشه دیگری رو برو نگشت.

5- وفد فرزندان عذره:

وفد فرزندان عذره در ماه صفر سال نهم هجری که شامل دوازده نفر می شد، در میان آنها جمره فرزند نعمان هم بود، رسول خدا(ص ) فرمودند: این مردم کی اند؟ سخن گوی آنها گفت: کسانی که از آنها بی زار نیستی ، ما فرزندان عذره هستیم، برادران مادری قصی، ما بودیم که قصی را پشتیبانی نمودیم، خزاعة و فرزندان بکر را از درون مکه دور کردیم، ما اقوام و نزدیکان زیادی داریم، رسول خدا فرمودند:  درود بر شما، خیلی خوش آمدید، شما را نمی شناختم

آنها مسلمان شدند و رسول خدا(ص) مژده‌‌ فتح شام و گریز هرقل(پادشاه روم) به سوی جاهای قدغن شده و ممنوعه کشورش، را به آنها خبر داد، و آنها را از سؤال نمودن پیشگو و جادوگران برحذر داشت، همچنین از ذبح هایی که به منظور احترام از آنها انجام می شود منع نمود، و به آنها اطلاع داد که فقط  انجام عبادت قربانی توسط آنها جایز است نه چیز ديگری، سپس آنها چند روزی در خانه “رمله” ماندگار شدند بعد برگشتند و به سفرشان پایان دادند.

6- مسلمان شدن عمرو فرزند عاص، و خالد بن ولید، و عثمان فرزند طلحه – خداوند از آنها رضی باد

از ابن اسحاق روایت شده گفت: مسلمان شدن عمرو فرزند عاص، خالد فرزند ولید، و عثمان فرزند طلحه بود، زمانی که  آنها نزد نجاشی-پادشاه حبشه- بودند، سپس به مدینه رفتند، و این رویداد در ماه صفر، سال هشتم هجری بود

7- هجرت پیامبر(ص):

یزید فرزند ابی حبیب می گوید: رسول خدا (ص) در ماه صفراز مکه خارج شد، و ماه ربیع الاول وارد مدینه شد

8-‌ازدواج او (علیه الصلاة والسلام) – با خدیجه دختر خویلد– (خداوند از او راضی باد)

ابن اسحاق می گوید: ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه در بیست و پنجم ماه صفر، سال بیست و ششم، بوده است

9- ازدواج علی ابن ابی طالب(خدا از او راضی باد) با بانو فاطمه(خدا مورد رضایت خویش قرارش دهد)

ابن کثیر می گوید: فاطمه (خدا ازش راضی باد) در ماه صفر سال دوم، با علی فرزند ابو طالب، ازدواج نمود، و از او دارای حسن و حسین شد، و گفته می شود:تولد محسن نیز در ماه صفر بوده است، بانو فاطمه، ام کلثوم و زینب را نیز برای او به دنیا آورد.

10– جنگ با روم:

پیامبر گرامی(ص) در سال یازدهم، چهار شبانه از ماه صفر باقی مانده بود، برای آماده شدن جنگ علیه روم  دستور داد، آنها را به جهد و کوشش دستور داد، سپس فردای آن روز که سه روز از ماه صفر باقی مانده بود اسامه فرزند زید را خواست، و پیامبر(ص) ایشان را فرستاد و به او دستور داد که به نبرد با روم رفته و به آنها یورش ببرد، و تیپ و لشکری را با دست مبارکش برای او ترتیب داد و آنرا بوسیله مهاجرین و انصار؛ کسانی که جدیت و کوشش سخت داشتند و جنگجویان تلاشگر بودند تجهیز نمود و نسبت به رفتن و راهیابی این لشکر بسیار تأیید و تشویق نمود.

 این برخی از رویدادهای درخشانی است که در ماه صفر در میان مسلمانان بوقوع پیوست، و همه آنها دلائلی هستند بر اینکه پیامبر(ص) ماه را دارای هیچگونه نحس و شومی ندانسته، بلکه با آن همچون بقیه ماه ها برخورد نموده است؛ در این ماه دخترش فاطمه زهرا را به ازدواج علی فرزند ابی طالب درآورد، و در این ماه به نبرد و جنگ علیه دشمنانش رفت، و همه این موارد دلایل واضحی مبنی بر بی اساس بودن ادعای کسانی است که این ماه را شوم می خوانند.

 بنابراین ما به کسانی که معتقد به شوم و نحس بودن این ماه هستند، می گوییم شما در برابر این مواضع نبی اکرم (ص ) چگونه برداشت و برخورد می کنید؟ چه میگویید و یا چه پاسخ ردی دارید؟ و موضوع گیری شما در مورد این نصوص چیست؟

ترجمه :عبدالله رشی مقدم 

ادامه دارد

نمایش بیشتر

عبدالله رشی مقدم

@ نویسنده و مترجم @ ساکن : آذربایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت و خطیب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا