اندیشه

زندگی نامه و وصیت نامه شیخ سعید نورسی

یکی از آن چیزهایی که بعد از انسان مفید واقع می شود و برای بازماندگان مفید واقع خواهد بود وصیت نامه است چون کسی که می خواهد پس از خود وصیت نامه ای بر جا بگذارد سعی می کند  تمام علم و آگاهی خود و زندگی نامه خود را قبل از مرگ بنویسد و برای نوادگان بعد از خود به ارمغان بگذارد تا از آن سود ببرند.

یکی از عالمان آگاه کورد که برای نوه های بعد از خود به ویژه ملت کورد وصیت نامه ای به رشته تحریر درآورد  استاد و علامه بزرگوار شیخ سعید نورسی است . او در وصیت نامه اش ما را اینگونه  وصیت می کند :

ای مردم کورد زمانی می توانیم ادعا کنیم که توان مند و قدرت مندیم که همه با هم باشیم. زندگی همراه باعزت یعنی اینکه با هم متحد باشیم و سربلندی و پیروزی وقتی به دست می آید که همه باهم برادر و متحد باشید و وقتی به سلامتی و پیروزی می رسید که دولت و حکومت داشته باشید ؛ پس همه باهم متحد باشید و به هم محبت و دوستی بکنید تا از بسیاری از درد و رنج ها در امان باشید .

استاد نورسی در ادامه خطاب به مردمش می گوید:

خوب گوش کنید ما سه چیز گران بها داریم که لازم است به خوبی از آنها نگاه داری کنیم؛ یکی از سرمایه ها و افتخارات ما ملت کورد مسلمان بودن ماست ؛ سرمایه ای که برای محافظت از آن خیلی از افراد مسلمان در این راه خون ریخته اند و جان باخته اند. دومین سرمایه گران سنگ ما عبارت است از مردم داری . وظیفه ماست که در راه خدمت گذاری به مردم با تمام توان و آگاهی کار کنیم و آن ها را به طرف خود جلب کنیم .

سومین سرمایه ملی ما چیزی نیست جز وطن دوستی که برای ما مایه افتخار است . پیشینیان ما وطن خود را دوست داشتند و از خاک و میهن خود پاسداری می کردند و این را افتخار می دانستند و ما هم باید پیرو آن ها باشیم و روحشان را شاد کنیم .

استاد نورسی همچنین در وصیت نامه اش می فرماید: ما سه تا دشمن خطرناک و ویرانگر داریم ؛ نخست فقر و نداری است که ملت عزیز ما همواره از دست آن نالیده است و بزرگترین سند بر این ادعا داشتن چهل هزار کارگر کورد در استانبول پایتخت ترکیه است.

دوم عبارت است از جهل و بی سوادی . متاسفانه شرایط به گونه ای است که  در بین هزاران کورد از ما یک شخص عالم و آگاه  به چشم نمی خورد!

سومین دشمنی که به شدت ما را تهدید می کند تفرقه و باهم نبودن ماست ؛ امری که باعث شده توانایی هایمان به هدر رفته و بیهوده هزینه شود.

به همین خاطر اعلام می کنم که ما باید  پرورشی درست و مطابق رهنمودهای فوق داشته باشیم؛ متاسفانه دولت و حکومت در این باره خیلی به ما ظلم و ستم کرده اند و در جهت دفع این دشمن های سه گانه گامی برنداشته اند .

 وقتی که این چیزها را فهمیدیم باید برای رفع این مشکلات گام بر داریم  که  به نظر اینجانب سه راه حل بیشتر ندارد

۱- هماهنگ بودن برای از بین بردن جهل و بی سوادی.

۲-محبت و دوستی نسبت به وطن و میهن دوستی.

۳- احساس مسئولیت، همه باید احساس مسئولیت داشته باشیم و  برای از میان برداشتن موانع گام بر داریم نه اینکه بنشینیم و منتظر دیگران باشیم و تازه خودمان نیز سربار دیگران باشیم !

واپسین وصیت استاد سعید نورسی به دوستدارانش این است که از آنان می خواهد همبستگی داشته باشند و برای برخورداری از حال و آینده درخشان  باسواد شوند…

معلوم شد که استاد بزرگوار مسلمان بودنش را افتخار دانسته و دینداری و میهن دوستی را هم  به آن پیوند داده است.

واین وصیت نامه در شماره یک روزنامه”التعاون و الترقی” به زبان کوردی در شهر استانبول منتشر شده است و در سال(۱۹۰۸) چاپ و پخش شده است.

 نگاهی کوتاه به زندگی نامه استاد سعید نورسی:

استاد نورسی در سال(۱۸۷۶میلادی)در روستای نورس در کردستان ترکیه به دنیا آمد. پدرش شخص متدین و میهن پروری بوده است . اسم پدرش(میرزا پسر علی) از طایفه (اسباریت) بود . مادرش (نوریه دختر ملا طاهر)که اهل روستای بالکان از طایفه (خالیف) بود  که هر دو طایفه از هَکارین ترکیه هستند.

 استاد از کودکی فردی باهوش و با استعداد بود و به اندازه ای زیرک بود که توانست بیشتر از نود کتاب بنویسد و همه ی آن ها را حفظ کند.

چیزهایی که روی استاد تاثیر گذاشتند عبارت بودند از : قرآن ، امام علی، شیخ  عبدالقادر گیلانی ، امام محمد غزالی ،امام ربانی ،ابوالحسن اشعری وجمال الدین افغانی .

استاد نورسی  در سال (۱۸۹۷) به شهر وان که یکی از شهرهای کورد نشین ترکیه است سفر کرد و در آنجا علم ریاضی ،شیمی،فیزیک،فلسفه ،تاریخ و جغرافی و چندین علم دیگر را فرا گرفت و به همین خاطر به «بدیع الزمان» معروف شد.

نورسی در مصاحبه با یکی از روزنامه های انگلیسی  و در پاسخ به یکی از نمایندگان انگلیسی که گفته بود: «تا زمانی که قرآن در بین مردم مسلمان باشد و طبق آن با همدیگر رفتار کنند ما هرگز نمی توانیم بر آن ها حکومت کنیم» اظهار داشته بود: نباید بگذاریم قرآن از ما دور باشد و ما نیز هرگز نباید از آن فاصله داشته باشیم …

او همچنین خطاب به کسانی که در کنار او بودند گفت: باید به همه ی دنیا بفهمانیم که قرآن نور معنوی و درخشان است و هیچکس نمی تواند آن را خاموش کند.

استاد نورسی همچنین در سال (۱۸۸۹) به (بدلس) و از آنجا هم به سرت رفت و ضمن دیدار با چندین عالم  و دانشمند  در محضر آن ها  کسب علم و دانش کرد .

 یکی از آن عالمان که افتخار درس دادن به استاد نورسی نصیبش فتح الله افندی بود؛ روزی از روزها که او خواست از سعید امتحان بگیرد که با آمادگی تمام و تسلط فراوان به آزمون پاسخ داد؛ بعد از امتحان برای استاد فتح الله مشخص شد که سعید طلبه ای است بسیار آگاه و توانا ؛ لذا تصمیم گرفت امتحان سخت و دشوارتری را از کتاب (مقامات الحریری)که به زبان عربی و خیلی هم پیچیده بود بگیرد که سعید فقط یک بار آن را مطالعه کرد و سپس همه ی آن کتاب را از حفظ برای استاد افندی بازگفت! امری که باعث شد خطاب به او بگوید: تو خیلی باهوش ، با استعداد ، نامدار و بی نظیری و آینده درخشانی را برایت پیش بینی می کنم.

ترجمه از تورکی : دلشاد باله که یی

ترجمه از کوردی :عایشه حیدری – بانه

ویراستار: سوزی میحراب

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا