اصولعباداتگفتگو

«سفرنامه حج» به روایت حاج ماموستا عبدالله شرفی

گفتگوی «سوزی میحراب» با حاج ماموستا عبدالله شرفی


با عرض سلام و احترام خدمت حاج ماموستا عبدالله شرفی 

با دعای مأثور و شریف نبوی« حَجٌّ مَبرورٌ وَ تِجارَهٌ لَن تَبور» به شما حاجی گرامی عرض تبریک و خیر مقدم می گوییم .
به مناسبت بازگشت حاجیان فهیم و موفق از حج امسال خواستیم گفتگویی صمیمی با یکی از این عزیزان که متفاوت می اندیشد و متفاوت عمل می کند ترتیب دهیم تا از زبان ایشان به حکمت ها و فلسفه های عملی – نه تئوری- حج پی برده و مشاهدات آن بزرگوار را به نظر خوانندگان بسیار عزیز سوزی میحراب برسانیم.

ماموستا شرفی: علیکم السلام و رحمه الله، ممنون و متشکرم و مفتخرم از اینکه در این امر خیر ما را سهیم نمودید.اجرکم عندا…

 ســــۆزی میــــحڕاب :

لطفا خود را به ســــۆزی میــــحڕابی های گرامی معرفی فرمایید (نام و نام خانوادگی- استادان شهر محل سکونت تاریخ تولد)
ماموستا شرفی:

اینجانب عبدا… شرفی ساکن و متولد روستای اگریقاش از توابع شهرستان مهاباد.در تاریخ ۲۵/۱۲/۴۰ (اصلاحی ۴۳) خورشیدی متولد و در سال تحصیلی ۶۲-۶۱ در دبیرستان شهید شهریکندی دیپلم ریاضی و فیزیک را گرفته و در سال ۶۸ طی مراسمی متداول پیش استاد ماموستا عبدا…سرخابی گواهی افتاء و تدریس در فقه امام شافعی دریافت نمودم.


ســــۆزی میــــحڕاب: چی شد که راهی حج شدید و برای چندمین بار به زیارت بیت الله رفتید ؟
ماموستا شرفی: طبق ضوابط و دستورات شرع مقدس اسلام حج بر ما واجب شده، جهت امتثال امر خداوند(عزوجل) به همراه همسرم آمینه احمدی به حج رفتم. قبلاً در سال ۸۵ همراه مرحوم پدر بزرگوارم رسول شرفی به حج عمره شرفیاب شدم.


ســــۆزی میــــحڕاب: وقتی خواستید عازم حج شوید چگونه عمل کردید ( نحوه خدا حافظی و طلب حلالیت از مردم و اطرافیان)
ماموستا شرفی: از  برادران و خواهران مسلمان و عموم مردم به شیوه های زیر طلب حلالیت و خداحافظی نمودم ؛ از طریق فضای مجازی ، پشت تریبون مسجد و رفتن مستقیم به خانه های بعضی از خویشان و دوستان‌.


ســــۆزی میــــحڕاب: از شهر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) مدینه بگو، چه مشاهده کردید و چه شندید، مردم آنجا را چگونه دیدید ؟ عبادت در مسجد النبی چه صفایی دارد ؟ گورستان بقیع را چگونه یافتید؟

ماموستا شرفی: از جای جای شهر مدینه الرسول و از هر کوی و برزنش بوی عطرین و دل آویز رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و یاران باوفایش به مشام مشتاقان می رسید و با نوشیدن جرعه ای از سلسبیل حوض کوثر واقع در منبر رسول الله (ص) سیراب می شدند.
آن جا شربت جاودانگی و آزادی و کرامت انسانی، پخش می شود ؛ اینجانب با دیدن روضه مبارک رسول الله (ص) و دو یار و خلیفه بزرگوارش با فرستادن درود و سلام، عرض ارادت نموده و با سوز و گداز قلبی کلمات حق را بر زبان جاری کردم و در کمال ادب و احترام و از صمیم قلب عاشقانه و مریدانه گفتم: «اًشهَدُ أنک بلغت الرساله و ادیت الامانه و نصحت الامه و جاهدت فی سبیل الله حق جهاده» و همین مفاهیم را در حق دو یارش تکرار نمودم… سپس رو به قبله و پشت به این بزرگواران با خدای خویش به راز و نیاز پرداختم و هنگامی که به زیارت قبرستان بقیع مشرف شدم، سلام و درود مخلصانه خود را نثار آ‌ن بزرگواران نمودم؛ آن راد مردانی که با خون خود شجره طیبه لا اله الا لله را آبیاری نمودند، درخت تنومندی که ریشه در دل مومنان دارد و شاخه های آن، بسوی آسمان سدره المنتهی سرکشیده اند.

از طرفی دیگر مشاهده کردم که حاجیان برای اقامه نماز در نزدیکی محراب و منبر و میان بیت و منبر ایشان (ص) چه شور و اشتیاقی نشان می دهند ؛ به گونه ای که حاضرند ساعت ها منتظر بمانند تا بتواند چند رکعتی را در آن جا نماز بخوانند؛ مردم مدینه النبی  از مردم مکه مکرمه دل گرمتر و صمیمی تر به نظر می رسند.
البته عبادت در مسجد النبی صفایی مخصوص به خود را دارد و زبان از وصف آن عاجز می باشد

گر مصور صورت آن دلستان خواهد کشید.
حیرتی دارم که نازش را چسان خواهد کشید.


ســــۆزی میــــحڕاب: از مکه مکرمه و مردمانش و  از مسجدالحرام و منطقه حرم برایمان تعریف کن. 
ماموستا شرفی: از هر گوشه و کنار مکه مکرمه نور و برکت می بارد و قلوب مؤمنان را مبارک و نورباران می کند و به هرجا که قدم نهی و به هرگوشه ای نظر بیفکنی، اسرار و رازها نهفته است، اگر هتل های مجلل و ساختمان های آسمان خراش و ماشین های مدل بالا و … دل حاجیان را مجذوب و شیفته خود نکند و در گوشه ای خلوت گزینند و بتوانند در زمان سیر نمایند و بصیرت و بینایی پیدا کنند و چشمان باطنشان دعای ابراهیم خلیل الرحمن و بازسازی کعبه شریف و بالا آمدن ستون های کعبه توسط پدر و پسر و ذبح اسماعیل و رجم شیطان، گریه و فغان مادر مهربان، مبعوث شدن رسول الله (ص) و دعوت ایشان، ایستادگی و اصرار بر امر دعوت و مقاومت یاران و هجرتشان را ببینند در این حال آنچنان لذتی را احساس می کنند که هرگز و در طول عمرشان چنین لذتی را نچشیده اند، احساس می کنند که در میان آنان و با آنان هستند و همراه این جمع مبارک تعهد می نمایند که ادامه دهنده راه آنان باشند تا اینکه در روز موعود به دیدار پیشوا و رهبر و پیامبرشان (صلی الله علیه و سلم) شرفیاب شوند.


ســــۆزی میــــحڕاب: از احرام حاجیان بگو، پوشیدن لباس همرنگ و سفید حاجیان چه پیامی به تو و دیگر حاجیان داد ؟
ماموستا شرفی: از اینکه مشاهده می کردم حاجیان با چه شوق و ولعی لباس احرام می پوشند و آماده ادای مناسک حج می شوند بسیار لذت می بردم. لباسی که دور از هر رنگ و بوی لباس دنیایی استو در واقع بیانگر کفن مردگان می باشد، لباسی که برازنده و زیبنده دوستان و نمایندگان خدا است، کسانیکه از دیار و وطن و احباب و تعلقات دنیایی دست برداشته و لبیک گویان عرض ارادت و بندگی می کنند.


ســــۆزی میــــحڕاب: حاجی ماموستا از طواف و چرخیدن حول کعبه برای ما بگو؛ چه احساسی به تو دست داد؟ !
ماموستا شرفی: حاجیان پروانه وار و همراه ملائکه های خدا به دور کعبه (مرکز فرمانروایی خدا بر روی زمین) به گردش در می آیند و در ضمن این گردش ها (هفت دور) بدون واسطه با حبیب خویش خدای غفور و رحیم به راز و نیاز، ذکر و تلاوت قرآن می پردازند، آنان که بلد بودند دعاهای مأثور نبوی  و دیگران هم هر دعایی که دلشان می خواست زمزمه می کردند.
و با گفتن «اللهم ایماناً بکَ و تصدیقاً بِکتابِکَ و وَفاءاً بِعهدِکَ و اتّباعا لِسنه نَبیّکَ محمد(صلی الله علیه و سلم») بعد از استلام و یا اشاره با دست راست حضور جسمی و قلبی خود را همانند سرباز جان بر کف اعلام می کنند…..


ســــۆزی میــــحڕاب: استاد ارجمند ؛ از عرفات و منا و مزدلفه و دیگر ارکان حج برای ما ســــۆزی میــــحڕاب ی ها بگو و تعریف کن
ماموستا شرفی: عرفات جای بازگشت به خویش و بازشناسی خود و دیگران است و حجاج آماده می شوند تا با رغبت زایدالوصفی رهسپار مزدلفه شوند و با شب ماندن در آنجا عازم منا شوند و خودشان را برای رمی جمرات آماده کنند‌، البته در این گرمای طاقت فرسا و راه طولانی انجام این مناسک صبر و از خود گذشتگی می خواهد، در این سیر و سلوک ها و حرکت های متربیانه حاجیان درمیابند که چقدر به خدا نزدیک شده اند به گونه ای که به آنان خلعت نماینده خود را عطا می نماید و در میان ملائک به آنان مباهات می کند و می فرماید اینان چه می خواهند؟


ســــۆزی میــــحڕاب: یکی از بزرگان می گوید: اسلام را در حج دیدم، شما در این باره چگونه می اندیشی و چه می گویی؟
ماموستا شرفی:  من نیز به نوبه خود شمولیت، عظمت و جاودانگی اسلام را در این کنگره عظیم مشاهده نمودم، دینی که بتواند این همه مردم با رنگ های متفاوت، زبان ها و نژادهای گوناگون به حرکت درآورد و بدون کوچک ترین تبعیض و تفاوتی در یک جا و با یک هدف جمع کند، بیانگر این حقیقت است که اسلام دینی جاودان و دین خداوند است نه رؤیا و تجربه بشری و غیره.


ســــۆزی میــــحڕاب:  استاد عزیز ؛ مدیریت زمان محدود و طلایی ایام حج توسط حاجیان را چگونه دیدید؟ شما بیشتر اوقات تان را با چه برنامه هایی سپری کردید ؟
ماموستا شرفی: متأسفانه اکثر حاجیان به فکر مدیریت این زمان محدود و طلایی نیساتد و به غیر از اوقات فرایض، مشغول مسائل دنیایی می باشند…

من بیشتر دوست داشتم به کعبه شریف بنگرم و بیندیشم و در زمان سیر نمایم و خود را در میان آن بزرگواران احساس کنم و بیابم.


ســــۆزی میــــحڕاب:  ماموستا شرفی عزیز ؛ از عبادت و زیارت متفاوت حاجیان کدام کشور لذت بردید و برای وقت کشی و فرصت سوزی کدام حاجیان افسوس خوردی ؟
ماموستا شرفی: از عبادات حاجیان کشورهای ترکیه، مالزی، اندونزی، لذت می بردم، ولی متاسفانه حجاج ایرانی بیشتر وقت کشی می کردند.


ســــۆزی میــــحڕاب:  آیا می توانید به ما بگویید که به دیدار کدام عالم، فقیه و شخصیت نامی عربستان رفتید و از کدام اماکن تاریخی دیدن کردید ؟
ماموستا شرفی: نظر به اینکه بیشتر داعیان بزرگوار و نامی این کشور توسط رژیم  آل سعود زندانی شده اند کسی به ذهنم نیامد که ملاقاتش نمایم…

از اماکن تاریخی، غار ثور، غارحراء، شعب ابی طالب، منزل حضرت آمینه (محل تولد رسول الله) در مکه مکرمه و در مدینه منوره محل حفر خندق، مساجد سبعه، ذوالقبلتین و قبا، دیدن بعمل آوردم.


ســــۆزی میــــحڕاب: تعامل مقامات عربستانی با حجاج بیت الله چگونه بود ؟
ماموستا شرفی: با هماهنگی که با مسئولین ذی ربط کشور ما داشتند خدماتشان مطلوب بود و الحمدلله هیچ گونه پیشامد ناگواری برای ما رخ نداد.
ســــۆزی میــــحڕاب:  گویا امسال ، مقامات عربستانی از انجام فریضه قربانی و ذبح حیوان توسط حاجیان ممانعت به عمل آورده اند، آیا این شایعه صحت داشت ؟
ماموستا شرفی:  این سخن شایعه ای بیش نبوده است و خود شاهد قربانی و ذبح حیوان توسط حاجیان بوده ام.


ســــۆزی میــــحڕاب: ماموستا شرفی ؛  اگر مسلمانان متمکن و ثروتمندی  که تاکنون به حج نرفته و به دلایلی علاقه مند نیستند حاجی شوند را مخاطب خود قرار دهی، چه  خواهی گفت؟

عده ای گویند: پول حاجیان به جیب مقامات عربستانی ریخته می شود ! عده ای می گویند:مسئولیت های بزرگ تر و اورژانسی تر ازحج داریم از جمله رسیدگی به فقرا و احداث مسجد و … پس نیازی نیست به مکه و مدینه برویم و حج را همین جا انجام می دهیم!!
ماموستا شرفی: مسلمانان عزیز و ارجمند بدانید اگر طبق ضوابط و شرایطی که در شریعت اسلام مطرح است واجد شرایط حج باشید، رفتن به حج یک دستور و یک واجب شرعی است و ربطی به علاقه و انتخاب من و تو ندارد؛ بلکه مسلمان باید با رغبت و شوق فرمانبردار فرمان فرمانروای بی شریک خود باشد؛ در غیر این صورت انسان به وسیله پیروی از قیل و قال دیگران و هوا و هوس این و آن به سوی تاریکی دل و در نهایت به طرف -العیاذ بالله- کفر و بی اعتقادی سوق داده می شود.

[إنماالأعمال بالنّیات و إنما لکل امرءً ما نوی] امیدوارم برادران و خواهران ایمانی واجد شرایط با اراده و عزم راسخ و بدون توجه به لومه لائمین، فرمان الهی را اطاعت نمایند و به رضایت الهی نائل شوند. اینگونه شبهه افکنی ها اغلب از کوردلان ناسیونالیسم آن هم از نوع فاشیستی آن سرچشمه می گیرد.. امیدوارم خداوند آنان را نیز هدایت کند و با نور ایمان قلب هایشان نورانی شود.
البته هرکاری به جای خود دارای ارزش است و حاجی که پرورده معنویات حج باشد باید بعد از برگشتن بیش از پیش در فکر فقرا و امر خیر باشد؛ از طرف دیگر احداث این همه مدارس و مساجد و تشکیل مؤسسه های خیریه و … بیانگر این است که ملت مسلمان ما به فکر این گونه کارهای خیر نیز می باشد.


ســــۆزی میــــحڕاب: استاد بزرگوار لطفا جمله های زیر را کامل کنید
– ای کاش مسؤلان کشورمان ……
– ای کاش حاجیان بزرگوارمان ……
– ای کاش مقامات عربستانی ……..
– خوش به حال حاجیانی که …..
– افسوس می خورم برای حاجیانی که ……
ماموستا شرفی:

-ای کاش مسئولان کشورمان، مشتاقان بیت الله را این همه سال های متمادی معطل نمی کردند؛ به گونه ای که اکثر آنها از عمرشان گذشته و یا حتی بعضی از آنها وفات یافته اند..

-ای کاش سرورانی که به عنوان روحانی کاروان انتخاب می شوند از معلومات و انگیزه بهتر و بیشتری  برخوردار بودند و بیشتر احساس مسؤلیت برای خدا می کردند.
– ای کاش حاجیان ارجمند ما در سن مناسب تری به حج می رفتند و قبل از عزیمت به حج از سوی ماموستایان و روحانی کاروان ها توجیه می شدند و نسبت به احکام و اسرار حج آگاهی بیشتری پیدا می کردند.
– ای کاش مقامات عربستانی به موازات توسعه مسجدالحرام و تجهیز سایر اماکن به فکر تربیت روحی و معنوی حاجیان می بودند و در این راستا به زبان های گوناگون و نژادهای متفاوت دعوتگرانی تربیت می کردند و مردمان و حاجیان را نسبت به احکام و اسرار حج روشنگری می نمودند؛  اما مع الاسف از جانب خطیبان و امامان جماعت حتی مساجد دور و بر حرم کم ترین استقبال و برخورد عاطفی صورت نمی پذیرد ؛ مگر حاجی که خود مشتاق دیدار با آن ها باشد که در این صورت شاید چند کلمه دلگرم کننده بشنود، دریغا و افسوسا که در این زمینه کاری نمی کنند!!!
– خوشا به حال حاجیانی که حجشان مبرور و سعیشان مشکور و ذنبشان مغفور بوده و همانند بچه تازه تولد یافته به آغوش گرم خانواده و جامعه بازگشته اند…

-خوشا به حال حاجیانی که قدر این مردمان شکرگزار را می دانند و هنگامیکه به خاطر خداوند دستشان را می بوسند و احساس شادی می کنند آنان  را فراموش نکنند و برای آنان همیشه دعای خیر نمایند ! – خوشا به حال حاجیانی که تغییر اساسی در فکر و اندیشه و در منششان بوجود آمده، ذاکرانه و منیبانه به عبادت خدا می پردازند و دیگر با اخلاق نیکو در میان مردم زندگی می کنند !
– خوشا به حال حاجیانی که مردم به حال و اخلاق خوبشان غبطه می خورندو  همه به زبان حال می گویند: ای کاش ! من هم به حج بروم..

خدایا این برکت و رحمت را شامل حال همه ما بگردان.

-افسوس می خورم برای حاجیانی که هیچ تغییری در نحوه زندگی و رفتارهای فردی، خانوادگی و جمعی آنان به چشم نمی خورد و حتی بعضی از آن ها بداخلاق تر از گذشته شده اند؛ به گونه ای که مردم می گویند: ای کاش به حج نمی رفت!!

-افسوس می خورم برای حاجیانی که عمر و سرمایه خود را ضایع کرده اند و با این اعمال ناپسند خویش مردم را نسبت به حج دلسرد می کنند و خود را شرمنده درگاه خدا و مردم می نمایند.

افسوس می خورم برای حاجیانی که ندانستند به کجا رفتند و چرا رفتند و چگونه برگشتند!!

-افسوس می خورم برای حاجیانی که افتخارشان این است که نشانه و علامت ظاهری حج را بر سر و یا کمر می بندند و به آنان حاجی آقا گفته می شود درحالیکه کسی نمی داند آیا واقعاً حجشان مقبول درگاه حق واقع شده است  یا خیر؟!  آیا آنان نزد خدا هم حاجی شناخته شده اند؟!

و این حقیقتی است که هیچ کس تا روز قیامت نمی داند که حجشان مبرور و سعیشان مشکور و ذنبشان مغفور بوده است یا خیر !؟ چون اصل ایمان نسبت به همه کردار خوبشان باید در بین خوف و رجا باشند و…
-افسوس می خورم برای حاجیانی که این همه پول را قبل و بعد از حج صرف مهمان نوازی و ضیافت های مفصل می کنند و چه بسا دچار اسراف و تبذیر می شوند که با روحیه حاجی همخوانی ندارد؛ پس بهتر است این مبالغ به فقرا داده شود.


ســــۆزی میــــحڕاب: از اینکه وقت گران بهایتان را در اختیار یکی از نویسندگان ســــۆزی میــــحڕابگذاشتید متشکریم.
ماموستا شرفی: من نیز از مدیریت دلسوز سایت ســــۆزی میــــحڕاب: و دیگر نویسندگان و کاربران مکرم آن تشکر می کنم و تئفیق روز افزونتان را از  خداوند منان مسألت می نمایم .


مصاحبه کننده : عبددلله رشی مقدم

نمایش بیشتر

عبدالله رشی مقدم

@ نویسنده و مترجم @ ساکن : آذربایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت و خطیب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا